واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اخلاق حرفه اي؛ ضرورتي براي سازمان (2) نويسند گان :علي نقي اميري* محمد همتي ** مهدي مبيني *** نظام هاي اخلاقي عمده اخلاق حرفه اي در تفکر سنتي، کم و بيش بر نظام ارسطويي استوار بوده است؛ اما امروزه نظام هاي ديگري نيز کانون توجه است. در حال حاضر، بيشتر از پنج نظام عمده اخلاقي در بيان اخلاق حرفه اي استفاده مي شود. ملاک مقبوليت اين پنج نظام در ميان ده ها نظريه و نظام اخلاقي، توانايي آنها در بيان سيستماتيک فضايل و رذائل اخلاقي، ارائه نظام سازگار، فراگير و کاراست. اين پنج نظام اخلاقي (نظريه هاي عمده) عبارتند از: فايده گرايي، وظيفه گرايي، عدالت فراگير، آزادي فردي و زيبا و خير مطلق. چهار نظريه نخست در واقع اصول راهبردي اخلاق را ملاک نهايي مي انگارند، اما در نظريه چهارم، خداوند متعال، برترين زيبايي و مشخص کننده ملاک نهايي اخلاق است. در اين نظام اخلاقي که روشني بخش ديگر نظام هاي اخلاقي است، تقرب به خدا و کسب رضايت و آرمان اخلاق است و دستيابي به عدالت فراگير اجتماعي، آزادي، حرمت انسان و بيشترين سود براي بيشترين کسان نيز از اهداف زندگي اجتماعي در چهار ساحت فردي، شغلي، سازمان و جامعه است.(1) گفتني است، همه تحقيقات در چارچوب نظام اخلاقي اسلام، بر اساس نظريه زيبا و خير مطلق انجام مي شود. مباني نظري اخلاق حرفه اي در اسلام الگوهاي رفتاري در سطح نهادها و سازمان هاي اجتماعي، وحدت بخش جامعه ديني است. تعريف کلي الگوهاي اخلاقي و رفتار ارتباطي، مسئوليت پذيري در برابر حقوق افراد است. جامعه ديني از حيث تعامل سازمان ها و نهادهاي اجتماعي در آن و نيز از نظر رفتار ارتباطي افراد، متضمن مسائل فراواني است. اين مسائل از تعيّن ديني چنين جوامعي سر برمي آورند و با تعيين ديني نيز بايد پاسخ يابند. اخلاق، سامان دهنده رفتار ارتباطي در مقياس فرد، سازمان، جامعه و روابط جهاني است. رفتار ارتباطي درون شخصي و برون شخصي فرد در زندگي شخصي و زندگي شغلي، از طريق اخلاق سامان و انسجام مي يابد. همچنين رفتار ارتباطي سازمان با محيط و نيز تعامل نهادهاي اجتماعي با يکديگر، در دو سطح ملي و جهاني، بر مبناي اخلاق قوام مي يابد.(2) براي تعيين مؤلفه هاي کاربردي اخلاق حرفه اي اسلامي)، مي توان از اصول راهبردي اخلاق حرفه اي در اسلام استفاده کرد؛ اصول راهبردي اصلي (در اسلام) عبارت اند از: احترام اصيل و نامشروط به انسان ها، رعايت آزادي انسان ها، برقراري عدالت در مورد انسان ها، امانت ورزي در رفتار و بينش شخصي.(3) اخلاق حرفه اي در نظام اداري جمهوري اسلامي بايد هويت اسلامي داشته باشد و مبتني بر اخلاق اسلامي شکل بگيرد. براي داشتن هويت اسلامي اخلاق حرفه اي در کشورمان، به چهار دليل مي توان اشاره کرد: الف) از لحاظ فرهنگي به دليل وابستگي توده مردم کشورمان به نظام عقيدتي اسلام؛(4) از لحاظ ديني به دليل جداناپذيري اخلاق از دين در متن دين اسلام،(5) ج) نياز به پويايي درون فرهنگ اسلامي با توجه به مواجهه آن با چالش جهاني شدن؛(6) د) از لحاظ نظام حکومتي، الزام به حکومت دين مدار در نظام حکومت ديني و از لحاظ قانوني، به تأکيد قانون اساسي – در اصل هشتم- بر تصويب قوانين اسلامي در کشور.(7) نظام اخلاق اسلامي به گونه اي است که با اخلاق حرفه اي در هم آميخته و تفکيک ناپذير است؛ زيرا در اين نظام ملاک نهايي و نهايت سعادت بشري، الله است و انسان در مقام خليفه و جانشين الهي در زمين، محور توجهات اخلاقي است؛ بدين معنا که خشنودي انسان و خدمت به او موجب رضايت و تقرب به خداوند مي شود؛ از اين رو، نظام اخلاق اسلامي با توجه به ملاک نهايي، در صدد است با ارائه دستورالعمل ها و آيين نامه هاي اخلاقي در سطح حرفه و زندگي اجتماعي و همچنين با در نظر گرفتن پيشرفت هاي مادي در جهت بهبود زندگي انسان ها، زمينه سعادت و کمال حقيقي بشر را فراهم آورد.(8) درباره مورد اخير بايد گفت در اخلاق حرفه اي اسلامي، ملاک نهايي اخلاق همانا خواست خداوند - خير مطلق- است. مهم ترين اصول راهبردي که مي توانند منشأ شکل گيري مؤلفه هاي کاربردي اخلاق حرفه اي (اسلامي) شوند، عبارت اند از: الف) کرامت انساني؛ ب) آزادي فردي؛ ج) عدالت اجتماعي در مفهوم عام قرار دادن هر امري در جايگاه شايسته آن؛ د) امانت ورزي در دو سطح امانت داري و بينش امانت نگري(9) در اين بين، اصل چهارم مهم ترين اصل (اصل الاصول) است.(10) مفهوم امانت داري در کسب و کار، قابل تجزيه به سه پرسش است: 1. چه چيزي در کسب و کار مورد امانت قرار مي گيرد؟ 2. مراد از امانت داري در قبال آن امور چيست؟ 3. صاحبان امانت کيستند؟ البته امانت داري در حرفه نمي تواند به معناي عدم تصرف باشد؛ زيرا تصرف و به کارگيري مقوم کسب و کار است؛ بلکه تصرف در حرفه دو گونه است: امانت دارانه و غيرامانتدارانه. در اين زمينه تصرف امانت دارانه استفاده بهينه و شايسته است.(11) ضامن امانت داري در نگرش اسلامي اين بينش است که عالم همه محضر خداست. با اين نگاه، فرد با بصيرت ايماني به امانت نگري در جهان هستي مي رسد و همه چيز از جمله خود را امانت خداوند مي داند. پس در مواجهه با همه چيز و در استفاده از همه امور، راه امانت داري را مي پيمايد و چنين حزم و احتياطي تقوا است. اصول منشور اخلاقي در اسلام، در همه حرفه ها مشترک است؛ ولي تفاوت حرفه ها در فروع است. بدين ترتيب، اصولي را که از منابع اسلامي به دست مي آيد، مي توان در تمامي حرفه ها جاري ساخت. پس بايد اخلاق اداري و سازماني جزو برنامه هاي آموزش در سازمان قرار گيرد.(12) عوامل پايه اي اخلاق حرفه اي يکي از صاحب نظران اين نظريه به نام زيونتس در مقاله اي عواملي را به منزله عوامل پايه اي براي اخلاق حرفه اي بر مي شمارد که عبارتند از: الف: استقلال حرفه اي اخلاق علمي اين عامل مانند اخلاق در هر نظام حرفه اي ديگر بايد منعکس کننده هنجارهاي دروني حرفه و احساس تعهد اخلاقي از سوي خود حرفه اي ها و نهادهاي تخصصي آنها باشد، نه آنکه در قالب بايدها و نبايدهاي اخلاقي به آنها تحميل و قبولانده يا گوشزد شود. براي مثال، يک مدير بايد در حرفه خود مسائلي مانند صداقت، دقت، قابل اعتماد بودن، گشوده بودن به فضاي انتقاد و ارزيابي، پرهيز از جزميت، احترام به زيردستان و اطرافيان، توجه به حريم خصوصي و مسئله حفظ اسرار افراد را سرلوحه خويش قرار دهد. ب) خودفهمي حرفه اي پايه و اساس اخلاق، خودفهمي حرفه اي است. افراد تنها با فهمي از کار و فعاليت حرفه اي خود، فلسفه آن و نسبتش با زندگي مردم است که به درک اخلاقي از آن نائل مي آيند و در نتيجه، در مناسبات خود با طبيعت و جهان پيرامون خود، نوعي احساس دروني از تعهد به آن ارزش ها پيدا مي کنند. ج: عينيت گرايي، بي طرفي و عدم جانب داري از مهم ترين اصول اساسي که در اغلب اسناد و مباحث مربوط به اخلاق حرفه اي علمي مورد تأييد قرار مي گيرد، رعايت عينيت گرايي و بي طرفي است. فردي که اخلاق حرفه اي را در زندگي شغلي اش به کار مي گيرد، نبايد جانب داري غيرعقلاني نسبت به منبعي که داراي صفات غيراخلاقي است نشان دهد. د) فراتر رفتن از مفهوم معيشتي تا زماني که فردي درگير مسائل فيزيولوژيکي باشد، توجه به مسائل ديگر کم رنگ تر خواهد بود معناي اخلاق حرفه اي با عبور از مفهوم معيشتي آن به عرصه ظهور مي رسد. زماني که افراد در فعاليت و کسب و کار حرفه اي خود از سطح گذران زندگي مادي فراتر مي آيند، دست کم سه سطح ديگر از فعاليت هاي علم و فناوري براي آنها معنا مي يابد: 1. احساس کارآيي، اثربخشي و توليد کيفيت به عنوان ارزش افزوده؛ 2. احساس خدمت به مردم و مفيد واقع شدن؛ 3. احساس رهاسازي از طريق باز توزيع فرصت ها و نقد قدرت.(13) پينوشتها: *استاديار دانشکده مديريت پرديس دانشگاه تهران در قم. **دانشجوي کارشناسي ارشد مديريت آموزشي دانشگاه تهران. ***کارشناسي ارشد برنامه ريزي آموزشي از دانشگاه علامه طباطبايي. 1. احد فرامرز قراملکي، «جامعه ديني، جامعه اي هماهنگ»، انديشه حوزه، ش 56، ص 38-29. 2. ر.ک: منيژه، عاملي، بررسي مباني نظري اخلاق حرفه اي در اسلامي 3. همان. 4. ر.ک: احد فرامرز قراملکي، اخلاق حرفه اي. 5. ر.ک: ج. جزني، اخلاق تجاري و بازاريابي در اقتصاد اسلام. 6. ر.ک: ب. رشيدي، عصر اطلاعات و مديريت اسلامي، چالش ها و راهکارها. 7. ر.ک: م. حميدي، «فلسفه و ساز و کار پاسخگويي در نظام جمهوري اسلامي»، انديشه حوزه. 8. ر.ک: منيژه، عاملي، بررسي مباني نظري اخلاق حرفه اي در اسلام. 9. همان. 10. ر.ک: احد فرامرز قراملکي، «روش شناسي مسئوليت پذيري در سازمان». 11. احد فرامرز قراملکي، اخلاق حرفه اي. 12. ن. مير سپاسي، مديريت استراتژيک منابع انساني و روابط کار. 13. C.f: Zionts, T, L, Professional Standards of Educational Manageres: Their Importance and Ease of Implementation. Retrieved from Proquest.com منبع: نشريه معرفت اخلاقي، شماره 4. ادامه دارد... /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 662]