واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: در نشست ايكنا با كارگردان و بازيگران نمايش «بزرگراه» مطرح شدبخشيدن يا نبخشيدن؛ مساله اين است
گروه هنر: اين همه حرف زدن درباره بخشش در نمايش «بزرگراه» از اين باب است كه يادآوري شود چه خوب است قدرت بخشيدن داشتن. بخشش يك موهبت الهي است كه خداوند متعالي در وجود انسانها به امانت گذاشته و نبايد آن را فراموش كرد.
در ادامه نشست نقد و بررسي نمايش ديني «بزرگراه» كه با حضور شكوفه ماسوري كارگردان، محمد نادري و حجت كريمي بازيگران اين اجرا در محل خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) برگزار شد، محمد نادري در مورد آمرزيده شدن آسيد مالك گفت: در جايي از نمايش آسيد مالك به بقيه حاضران ميگويد كه مرحب او را دعا كرد كه اي كاش همه تو را دوست داشته باشند ولي خودت از خودت بدت بيايد.
بخش نخست ميزگرد را اينجا بخوانيد!
وي تاكيد كرد: در واقع ارواح با آسيد مالك ارتباط برقرار كردهاند و با او زندگي ميكنند. آسيد مالك در مقطعي از زندگيش دچار خطا شده است اما بعد از آن توبه ميكند و همه او را دوست داشتهاند. خطا و لغزش در زندگي هر آدمي ممكن است رخ بدهد و ممكن بود هر آدم ديگري هم جاي آسيد مالك بود اين خطا را انجام ميداد. هيچ آدمي معصوم نيست.
بازيگر «تبرئه شده» خاطرنشان كرد: از زماني كه آسيد مالك به محيط قبرستان پناهنده ميشود دنيايي را براي خودش شكل ميدهد كه دنياي ايزولهاي محسوب ميشود و بيشتر با مردگان در ارتباط است تا زندگان. باوري براي آسيد مالك وجود دارد و آن هم اين است كه حتماً بايد مسائلي را كه در اين جهان به وجود آورده است حل كند و به همين دليل خودش را آزار و شكنجه ميدهد و نميتواند خودش را ببخشد. آسيد مالك منتظر ايجاد تزكيه دروني است.
نادري افزود: آسد مالك ميتوانست به راحتي مسائل را فراموش كند و در زمان مقرر بميرد اما ترجيح داد در اين دنيا با سختي روبهرو شود و آمرزيده از دنيا برود.
شكوفه ماسوري در ادامه صحبتهاي بازيگر نمايشش در مورد رحمت الهي گفت: اصولا مهرباني كردن مسئله زيبايي است و هر چه گستردهتر باشد جذابتر به نظر ميرسد. اين همه حرف زدن درباره بخشش در اين نمايش از اين باب است كه بايد به راحتي قدرت بخشش داشت. بخشش يك موهبت الهي است كه خداوند متعالي در وجود انسانها به امانت گذاشته است.
حجت كريمي نيز در اينباره گفت: اصلاً بيس اصلي «بزرگراه» بخشش است و يكي از دغدعههاي اصلي مرحب بخشش و يا عدم بخشش است و در نهايت آسيد مالك را ميبخشد و در ضمن عمل سيد را فراموش ميكند. با توجه به اينكه در همه صحنههاي نمايش حضور مرحب انفرادي است در آخر كه آسيد مالك را ميبخشد از تنهايي رها شده و در كنار ساير مردگان قرار ميگيرد.
نادري نيز در اين مورد عنوان كرد: با نمايشي مواجه هستيم كه در عين نشانه رئاليستي داشتن و نشان دادن جزئيات زندگي آدمها، ارتباط با عالم ارواح و فرارئاليسم را نشان ميدهد و قرار داشتن شخصيت اصلي در دنياي ارواح اين فرارئاليستي را شكل ميدهد. البته اين مسئله زماني توسط مخاطب پذيرفته ميشود كه به يك جريان ماورايي اعتقاد داشته باشد.
وي تاكيد كرد: نگاهها و اعتقادات مذهبي در اين نمايش نمود عيني دارد و برخي از مواقع سيد بقيه را به جد خودش قسم ميدهد. كامل هم فرد معتقد و روضهخواني است و اصلاً دغدغه آسيد مالك اين است كه اصلاً بخشيده ميشود و يا خير؟ آسيد مالك دوست دارد با توجه به اينكه سالها سختي تحمل كرده اين قضيه برايش حل و فصل شود و سبك بال به جهان آخرت برود.
ماسوري در ادامه در مورد نشانه مذهبي نظير تسبيح آبي مرحب گفت: اصولا به ارائه نشانههاي تئاتري علاقه دارم و در كارهايم نيز از آنها استفاده ميكنم. اعتقاد دارم تئاتر يك هنر بصري است و بايد اتفاقات كاملا بصري در آن رخ بدهد. البته بايد اين نشانهها تعريف شده باشد. حتي براي انتخاب كلاه آسيد مالك مدتها گشتيم تا نوع و رنگ آن متناسب با استفاده سيدها باشد و بعد از مدتها جستجو از يك سيد در يكي از محلات قديمي آن را خريديم. تي شرت سيد جوان رنگش متناسب با شخصيت او بود و عليرغم سبز بودنش حالت تيناينجري(جواني) داشت.
وي در ادامه افزود: تسبيح آسيد مالك توسط مرحب به او داده ميشود و هر سيدي در جامعه ما با تسبيحش تعريف ميشود چون بايد مدام ذكر بگويد. در صحنههاي مختلف آسيد مالك تسبيحش را از خودش دور نميكند و به صورت موقتي آن را در اختيار سايرين قرار ميدهد.
ماسوري اشاره كرد: تسبيح در صحنه پاياني در دستان مرحب است كه در حال ذكر گفتن است. البته ماموري هم كه براي پلمپ قبرستان آمده تسبيحي در دست دارد و البته به نوع و جنس تسبيحها توجه و دقت زيادي شده است.
وي تاكيد كرد: بخشي از اين نشانهها از فرهنگ و رفتارهاي عمومي مردم گرفته شده است. در طول روز آدمهايي را در كنار خودتان ميبينيد كه تسبيح دستشان است كه عقيده و طرز تفكر خاص خودشان را دارند.
كريمي نيز در اين مورد گفت: در كارهاي شكوفه ماسوري نمادها و نشانهها خيلي مهم و تاثيرگذار است. در متن اوليه تسبيح مرحب وجود نداشت و كارگردان اين المان و نشانه را به مرحب اضافه كرد و اين نشانهها تكليف بسياري از مسائل نمايش را روشن ميكند.
كريمي بيان كرد: مرحب تاكيد و توجه زيادي به تسبيحش دارد و جايي آسيد مالك را مورد مواخذه قرار ميدهد كه چرا تسبيحش را در اختيار پري قرار داده است.
نادري نيز در اين مورد متذكر شد: در زندگي عادي هم با انبوهي از نمادها و نشانهها مواجه هستيم. به طور مثال قبرستان در نمايش ممكن است نمادي از يك جامعه مرده باشد. از هر چيز مورد دسترس ميتوان استفاده نمادين كرد و مخاطب بايد براي درك اين نشانهها ذهنش را فعال كند و استنباطهاي خودش را از نماد ارائه شده نشان دهد.
اين بازيگر تاكيد كرد: در نمايش در اغلب نشانهها به جنبه مذهبي بودن آنها تاكيد ميشود و توجه به استعارهها در جامعهاي كه باورهاي غيرزميني دارد بيشتر است. من هم به عنوان بازيگر بايد براي كارم به نشانهها تاكيد زيادي داشته باشم.
ادامه دارد...
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]