واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : آرامش روح raya18th September 2009, 03:01 PMهفتگام تا آرامش روح گرچه از «آرامش روح» به عنوان «گم شده» انسان معاصر یاد میشود، اما چنان نیست که این گوهر نایاب، دست نیافتنی باشد، به دلیل انسانهای بیشماری که از آن برخوردارند و زندگیهای «بیاضطراب» و روحهای «آرام» دارند. همان گونه که «امنیّت اجتماعی» اگر نباشد، انجام دادن هر نوع خدمات اقتصادی و رفاهی و آموزشی و... دچار اختلال میشود، وقتی هم که «آرامش روح» نباشد، نه فکر کار میکند، نه زمینه یادگیری فراهم میشود، نه دلبستگی به زندگی پدید میآید و نه خلاّقیتهای ذهنی و فعالیتهای علمی صورت میپذیرد؛ چون نگرانی، قدرت تصمیم را نیز مختل میسازد. پس باید در پی علاج این غدّه روحی بود، تا لذّت زندگی را چشید. بیشک، آشفتگی فکری، به اضطراب روح میانجامد ؛ هراس از دشمن و مهاجم، زندگی را دستخوش تلاطم و ناآرامی میسازد ؛ بیپشتوانه بودن، احساسِ به پایان رسیدن وجود و به آخر خط رسیدن عمر را فراهم میآورد و این نگرانی نیز، به نوعی «اضطرابآور» است؛ چرا که فرصتها در گذرند و روزها، هفتهها، ماهها و سالها، شتابان سپری میشوند. روزی به استقبال آنها میرویم، روزی هم با آنها «وداع» میکنیم. و اگر دستمان به جایی بند نباشد و به آینده روشنی، چشم ندوخته باشیم، زندگی، دچار ناامنی میشود و روح، گرفتار پریشانی و دل، دستخوش آشوب! امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «هیچ نعمتی گواراتر از امنیّت نیست».(1) اما چگونه میتوان به آن رسید؟ بعضی در فراز و نشیب زندگی و تلاطم امواج حوادث، همچون تکّه چوبی دستخوش امواجاند؛ بعضی هم مانند کوهی عظیم، ایستاده در کنار خیزابهای بلند و سنگین دریاها. و چگونه میتوان با داشتن یک «تکیهگاه»، از اطمینان خاطر و آرامش روح و سکون نفس، برخوردار بود و از فشارهای روحی و ناامنی فکری و امواج تشویق خاطر رها شد؟ چراغ راه تو، جز سوز اشک و آهی نیست، تو را که مانده چنین بیپناه و دلگیری بجز خدای جهان، هیچ تکیهگاهی نیست، به پیش پای تو، ای اشتیاق سبز و جوان! بجز نیایش و راز و نیاز، راهی نیست.(2) آنچه میتواند درمانی بر بیسر و سامانی روح و اضطراب روان باشد، از جمله از این قرار است: 1 . یقین در باور کسی که دچار تردید و شک است در باورهای دینی خود به مرحله «یقین» نرسیده است، دچار اضطراب میشود و نگران پیامدهای زندگی و عواقب کارهاست. ایمان، امنیّت و آرامش میآورد و اگر قرآن کریم هم فرموده است که: «دل، آرام گیرد ز یاد خدای»،(3) اشاره به نقش ایمان و اعتقاد به خدا و یاد آن محبوب و معبود، در ایجاد آرامش روحی است. خداباوران، خود را در پیوند و ارتباط با مبدأ هستی و سرپرست همه عالمیان میبینند و از این رهگذر، قطره وجود خویش را متّصل به دریا میکنند و عظمت روحی در سایه «ایمان»، آشفتگیهای روان را میزداید و امیدواری به لطف و رحمت خدا، ریشه نگرانی را میخشکاند. قطره، دریاست اگر با دریاست... پس اگر خوره شک بر باورها رخنه کرد، در اولین فرصت باید آفتزدایی کرد، تا بنیان معتقدات آسیب نبیند و اضطراب روحی نیاورد. و... البته که این گونه نگرانی که عملآفرین و اصلاحگر است، مفید و سازنده است و با نگرانیهای بیاساس و توهّمی و خیالی فرق دارد. 2 . نیایش در زندگی موجودی «بینهایت کوچک»، وقتی در برابر آفریدگارش که «بینهایت بزرگ» است قرار میگیرد و خود را حتی کمتر از قطرهای در برابر اقیانوس و ذرّهای در مقایسه با کهکشانها مییابد، احساس کوچکی در برابر آن عظمت، او را به کرنش و نیایش وا میدارد و همه عظمت در همین احساس نیازمندی است. آنچه این «هیچ» را به آن «همه» پیوند میدهد، «دعا»ست. بیجهت نیست که موسای کلیم، برای به انجام رساندن رسالت عظیمش، دعا میکند و از خداوند «شرح صدر (گشودگی سینه)» میطلبد،(4) و در متون حدیثی، آن همه به نیایش توصیه شده و متون دعایی، لبریز از حکمتها و هدایتهایی است که جان را اعتلا میبخشد و روح را آرام میسازد. کتاب «نیایش» از آلکسیس کارْل، سراسر توجّه دادن به این وادیِ متروک و فراموش شده و بیان آثار دعا و نیایش است. حرفهای زیبایی دارد؛ یکی هم این که: «نیایش، انسانها را آنچنان رشد میدهد که جامهای که وراثت و محیط به قامتشان دوخته است، برایشان کوتاه گردد. ملاقات پروردگار، آنها را از صلح و آرامش درون، لبریز میسازد، به طوری که شعشعه پرتو این صلح، از چهرهشان نمودار است و آن را هرجا که روند، با خود میبرند».(5) کم نیستند کسانی که دلهره، نگرانی، ترس، اضطراب و تشویش خاطرِ خود را در مواقع خوف و خطر و سختیها و بحرانها، با «داروی دعا» درمان میکنند. 3 . پرهیز از خطا و گناه اضطرابها گاهی ریشه در عدول از راه فطرت و دین و قانون و خرد دارند ؛ یعنی ارتکابِ: جُرم، گناه و خطا. اینها فشار روحی میآورند؛ تازیانه عذاب وجدان و «نفس لوّامه»، آرامش و آسایش را میگیرد؛ بیم از دستگیری و کیفر و عذاب، اضطراب میآورد؛ ترس از رسوایی و بیآبرویی، همواره استرسآور (تنشزا) و نگران کننده است. امّا... «آن را که حساب، پاک است، از محاسبه چه باک است؟». راه درمان آن اضطراب، حرکت در بستر طاعت و اطاعت و دوری از حریمشکنی و گستاخی بر خدا و شرع و قانون است. وگرنه، یک مجرم و گنهکار، اگر هم از کیفر بگریزد، عذاب وجدان، آرامش را از او میگیرد. 4 . حفظ گوهر امید یأس، شکنندهترین سنگ برای «جام زندگی» است و تباه کنندهترین عامل برای حیات روحی است. به تعبیر امام علی(ع): «یأس، انسان ناامید را از پا در میآورد».(6) ایشان، در سخنی دیگر، نومیدی را بزرگترین بلا میشمارد.(7) کسی که دچار نومیدی میشود، از هستی ساقط میشود، انگیزه زندگی را از دست میدهد، نشاط و شادابیِ او رو به افول میرود و اضطراب و ناآرامی، بر روحش سایه میافکند؛ امّا امید، انگیزهآفرین است. حضرت رسول(ص) در حدیثی فرموده است: «امید، مایه رحمت برای امّت من است. اگر امید نباشد، نه مادری فرزندش را شیر میدهد، نه کشاورز و باغبانی، نهالی میکارد».(8) و امیر مؤمنان(ع) فرموده است: «آرزو، رفیقی همدم است».(9) پس نباید این گوهر را از کف داد، که گم کردن آن، اضطرابآور و نگران کننده است. ناامیدی، روزنههای گشایش را به روی انسان و افق آینده او میبندد. باید با «امید»، این پنجره بسته را گشود. 5 . باور به درستیِ راه برخی عمری در راهی پیش میروند و کارهایی میکنند، امّا همچنان در ژرفای جانشان تردید وجود دارد که آیا افکارشان صحیح و راه و روششان درست است؟ آیا مبنا و مرامی که دارند، حق است و آنان را به «مقصد» میرساند؟ این حالت، آشفتگی روحی میآورد. بصیرت در دین و باورداشتن به درستی راه، روح را آرامش میدهد و از دغدغه و نگرانیها میرهاند. وقتی به درستی افکار و راهتان باور دارید، بگذارید دیگران هرچه میخواهند بگویند، هو کنند، مسخره کنند، شما را ساده یا گمراه بشمارند. شما که خودتان میدانید چه گوهری در اختیار دارید ؛ پس از حرف و حدیث دیگران چه باک؟ نگران قضاوت دیگران نباشید. مردی به امام حسین(ع) گفت: بیا بنشین تا با هم درباره دین، بحث و مناظره کنیم. حضرت فرمود: «فلانی! من بر دین خویش بصیرت دارم و بر حق بودنم برای من، کاملاً روشن است. تو اگر به دین خود، جاهل و ناآگاهی، برو و آن را بجوی...».(10) حضرت امیر(ع) نیز درباره راه و روش خود و حقانیت خویش در مصاف با باطل، میفرماید: «من، بصیرت و آگاهی کامل و یقینی دارم که دشمنانم در مسیر گمراهیاند و من، بر حق و در راه هدایتم».(11) 6 . کوشش برای ادای تکلیف برای یک فرزانه متعّهد، مهمترین دغدغه باید این باشد که به «وظیفه»، عمل کرده است، یا نه؟ اگر کوتاهی و ترک وظیفه داشته، باید نگران باشد و اگر به تکلیف خود در حدّ توان عمل کرده است، جای نگرانی و آشفتگی خاطر و اضطراب درونی نیست. گرچه از داغ لاله میسوزیم ما همان سربلند دیروزیم چون به تکلیف خود عمل کردیم روز فتح و شکست، پیروزیم.(12) دست یافتن به آرامش روح، در سایه «وجدان کاری» و انجام دادن دقیق تعهّدات و پایبندی به قول و قرارها و شانه خالی نکردن از بار تکلیف و مسئولیت است. اگر در انجام دادن وظیفه خود، قصوری نداشتهاید، چه جای نگرانی؟ 7 . توکّل در رخدادها، بخشی از امور و وظایف بر دوش ماست، و برخی دیگر را باید به مشیّت خدا و تدبیر او واگذار کرد. مهمّ آن است که ما در حدّ توان، کوتاهی نکنیم. بقیّه کار را به خدا بسپاریم. البته «اعتماد به نفس» نیز در رسیدن به ثبات شخصیت و آرامش روح و نجات از آشفتگی و اضطراب، مؤثّر است. همه آنان که در زندگی به «توفیق»هایی رسیدهاند، با روحیّه توکل و اعتماد به نفس و امید به یاری و امداد خدا گام برداشتهاند و سایهنشین زحمات خویش شده، از بوستان همّت و اراده خود، گل چیده و ثمر برگرفتهاند. * * * باری... «اضطراب» را رخنهای در دیواره عمر و جام زندگی بدانیم و با تکیه بر ایمان، نیایش، توکّل، یقین، عمل به تکلیف، حفظ گوهر امید، دست یافتن به بصیرت دینی و شناخت عمیق، به «آرامش» برسیم و «نگرانی موهوم» را به خانه دل، راه ندهیم. چرا جدا ز خدایی، ز خویش بیگانه؟ چرا فرار، چرا بیقرار و ناآرام؟ بیا سحرگاهان، خزانِ خسته دلی را، به عطر یاد و شمیم دعا، چو گلشن کن . بیا به زمزمه یاد یار، در دل شبها درون تیره خود را چو روز، روشن کن. 1 . غررالحکم، ج 6، ص 435 . 2 . برگ و بار، جواد محدّثی، ص 25 . 3 . سوره رعد، آیه 28 . 4 . سوره طه، آیه 26 . 5 . نیایش، الکسیس کارل، ترجمه: محمدتقی شریعتی، انتشارات تشیّع، ص 63 . 6 . میزان الحکمه، ج 11، ص 4926 . 7 . همانجا. 8 . همان، ج 1، ص 130. 9 . بحارالأنوار، ج 2، ص 135. 10 . بحارالأنوار، ج 2، ص 153 . 11 . نهجالبلاغه، تصحیح: صبحی صالح، نامه 62 . 12 . برگ و بار، ص 181 . سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]