محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846312923
حزب الله و اسراييل (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حزب الله و اسراييل (1) نويسنده: ابراهيم غالي(2) ترجمه: شيما صابري تواناي نابرابر با نتايج تعجب آور(1) اشاره چندي است كه حزب الله با طرح منشور و اساسنامه جديد خود، همخواني تازه اي با واقعيات جاري منطقه از خود بروز داده است؛ ضمن آنكه به اصول اوليه خود تاكيد دارد و حتي در برخي موارد از جمله مقاومت ضد صهيونيستي صريح تر به بيان مواضع خود مي پردازد. نقش جديد حزب الله ديگر در چارچوب جغرافيايي لبنان خلاصه نمي شود. حزب الله ضمن تعامل با سيستم سياسي داخلي لبنان، خواستار يك نقش منطقه اي با محوريت مقاومت ضد صهيونيستي و اتحاد ملل اسلامي در برخورد با اين مشكل اساسي است. از اين رو، به ويژه پس از جنگ 33 روزه اسراييل عليه اين جنبش ضدصهيونيستي، آمريکا، غرب و صهيونيسم دريافته اند كه به راحتي نمي توان بر مقدرات ملل منطقه سيطره يافت بدون اينكه مخالفتي نشنيد. هم اكنون هسته هايي با ابعاد منطقه اي، ملت هاي منطقه را متوجه خطرات اصلي كرده اند كه نمونه حزب الله بارزترين آن است؛ اين هسته هاي مقاومت با محاسبات دقيق هماورداني تا بن دندان مسلح را به كارزاري واقعي با اندك سلاح، ولي ايماني راسخ فرا مي خوانند. اين مقاله برداشتي آزاد از تحولات منطقه و محاسبات مطرح در يك رويارويي آشكار ميان دو طرف است. جهان عرب هم اكنون به تجزيه و تحليل اين قدرت تاثيرگذار يعني حزب الله مي پردازد؛ تاثيرگذاري اي كه تاكنون هيچ يك از كشورهاي عربي در قد و قامت يك دولت نداشته اند. *** مدت سه سال است كه اسراييل (3) و حزب الله در حالت آماده باش براي جنگ با يكديگر به سر مي برند. تل آويو لبنان را تهديد مي كند كه در جنگ هاي آينده خود با حزب الله، اين كشور را به ويراني خواهد كشاند. در مقابل حزب الله نيز اعلام مي دارد كه مي تواند با موشك هايش تل آويو را هدف قرار داده و اسراييل را شكست دهد. با وجود تمامي اين تهديدات از تابستان 2006- يعني زمان پايان جنگ لبنان- تاكنون نبردي بين دو كشور رخ نداده است. در طي اين چندسال طرفين يكديگر را تهديد كرده اند كه در جنگ آتي با لبنان در مقابل هيچ مانعي متوقف نخواهند شد. حزب الله نيز تاكيد دارد كه حمله به ناحيه جنوبي مساوي است با حمله به تل آويو. اين گونه عبارات بيانگر آن است كه بين طرفين جنگي رواني وجود دارد و هريك از دو طرف درصدد است طرف مقابل را تا آخرين حد ممكن عقب براند. اسراييل از سال 2006 عملاً از قيد جنگ عليه لبنان آزاد نشده، از سويي ديگر قطعنامه 1701 نيز حزب الله را از بالا بردن توان نظامي و آمادگي براي رويارويي با حملات اسراييل باز نداشته است. بسياري از گزارش ها حاكي از آن است كه حزب الله نسبت به گذشته قدرتمندتر شده و توانسته بيش از 40 هزار فروند موشك را جمع آوري و ساماندهي كند تا براي پاسخ به اسراييل طي جنگ هاي آتي آماده باشد و در صورت حمله اسراييل به تاسيسات هسته اي ايران به مقابله به مثل دست زند. جديدترين اين گزارش ها، گزارشي است كه در آگوست گذشته در روزنامه تايمز، چاپ لندن آمده است. اين گزارش به نقل از منابع نظامي نزديك به حزب الله بيان مي دارد: اين حزب توان دفاع و مانور هوايي خود را افزايش داده و تعداد قابل توجهي موشك زمين به هوا SE 18 در اختيار دارد كه قادر است هلي كوپترها و جنگنده هاي اسراييلي را كه در ارتفاع پايين پرواز مي كنند مورد هدف قرار دهد. اين روزنامه همچنين مي افزايد حزب الله درصدد دستيابي به نسل پيشرفته اي از موشك ايراني فتح 110 با قابليت حمل كلاهك قابل انفجار به وزن 500 كيلوگرم و برد 200 كيلومتر است. اين گزارش همچنين به اين نكته اشاره دارد كه دستيابي حزب الله به موشك هاي پيشرفته ضدهواپيما مي تواند اسراييل را برآن دارد كه در تلاش براي از بين بردن چنين سامانه اي برآيد. اما تشديد درگيري هاي لفظي و عملياتي هنوز به مرحله جنگ جديد نزديك نشده است؛ در حالي كه دو طرف در محاسبات خود به اينكه وارد درگيري شوند، نمي انديشند، در چشم انداز نزديك نكته اي دال بر تحريك هيچ يك از طرفين از سوي ديگري ديده نمي شود و بدين ترتيب احتمال وقوع جنگي با عواقب نامشخص وجود ندارد. به ديگر سخن مي توان گفت از سال 2008 تاكنون آرامشي نسبي بر منطقه حاكم است و روابط اسراييل و حزب الله رنگ آرامش به خود ديده است. اما اين اوضاع، خالي از نگراني متقابل و آمادگي هريك از طرفين براي رويارويي با ديگري نيست؛ به گونه اي كه طي ماه هاي اخير اين شرايط به استفاده طرفين از تاكتيك هاي جايگزين جنگ رويارو تبديل شده است. در اين ميان نبايد شرايط سياسي داخلي هريك از دو طرف را از نظر دور داشت. اوضاع حاكم بر محور اسراييل- حزب الله به عنوان پرچالش ترين محور اختلاف اسراييل بر يك طرف به اصطلاح «تندرو» و يا طرفدار«مقاومت» سايه انداخته است. حتي طي حملات وحشيانه اسراييل به نوار غزه در سال 2008 و اوايل 2009، با وجود اينكه جنگ حول يكي از محورها- جنبش حماس- مي چرخيد محدوديت واكنش طرفداران اين محور - ايران، سوريه، حزب الله- ثابت گرديد. طي اين جنگ تلاش اسراييل براي نگشودن جبهه دوم با حزب الله در شمال قابل توجه بوده است. واكنش حزب الله نيز به نقد محور ميانه روها و برپايي تظاهرات محدود گرديد. اين نكته نشان دهنده آن است كه در مقايسه با جبهه ايران- آمريکا و سوريه-غرب، جبهه لبنان-اسراييل دامنه گسترده تري دارد. از اين رو، حزب الله از سويي وارد درگيري با اسراييل شده و از سويي ديگر سرگرم سياست داخلي لبنان است. منطقه طي سال2008 شاهد مجموعه اي از تحولات بوده است؛ بدون شك بارزترين اين تحولات رويكرد تمامي طرف ها به گفت و گو و تلاش براي آرام سازي درگيري در مناطق مختلف است كه از جمله اين گفت و گوها مي توان به اين موارد اشاره كرد: 1. توافقنامه امنيتي واشنگتن- بغداد با موافقت تهران به امضا رسيد كه اين امر از احتمال حمله نظامي به ايران كاست؛ (4) 2. بازگشت به مذاكره بين اسراييل و حكومت فلسطين كه از زمان نخست وزيري نتانياهو متوقف شده بود؛ 3. اجراي مذاكرات غيرمستقيم بين سوريه به واسطه تركيه. سال 2009 نيز سالي است پر ابهام و زماني است براي بررسي مسائل مختلف در گوشه و كنار جهان؛ بارزترين آنها آغاز خروج نيروهاي آمريکا از عراق، اجراي مذاكرات مستقيم بين آمريکا و ايران، تلاش براي بازگشت به روند مذاكرات بين اسراييل و حكومت فلسطين و انتظار براي بررسي نتيجه تلاش هاي انجام شده در جهت نزديك كردن سوريه به غرب، مي باشد. در ميان اين تحولات ابهام آلود منطقه، به مصلحت اسراييل و لبنان نيست كه از اين آرامش بي بهره باشند. بنابراين زبان ستيزه جويي متقابل بين دو طرف و نقد عملكرد نيروهاي يونيفل و اعلام آمادگي متقابل براي درگيري مسلحانه، جاي خود را به تلاش براي استفاده از تاكتيك هاي جايگزين و شيوه هاي بازدارنده داده است. محاسبات حزب الله پاره اي دلايل داخلي حزب الله را بر آن مي دارد كه در مورد اسراييل آرامش را تجربه كند. مهم ترين اين دلايل عبارت اند از: 1. تغيير استراتژي نظامي؛ به دنبال انتشار نيروهاي فوق العاده بين المللي يونيفل با تعداد بالغ بر 15 هزار سرباز با اهداف نظامي و غيرنظامي و نيز حضور تعداد مشابه نيروهاي ارتش لبنان در جنوب پس از صدور قطعنامه 1701 كه بر ايجاد منطقه حائل بين خط آبي و رود ليطاني بدون حضور نيروهاي مسلح حزب الله تاكيد داشت، حزب الله خود را به دور از مرز با اسراييل و به دور از نقاطي يافت كه سابقاً مي توانست از طريق آن به اجراي عمليات يا اسير كردن سربازان اسراييلي اقدام نمايد. البته حزب الله دريافت كه وجود اين نيروها چندان هم از حركت آن نكاسته است چراكه حزب الله به فعاليت در آشكار و نهان و زيرزمين به عنوان يك تاكتيك نظامي عادت كرده بنابراين دست به عملياتي دوجانبه زد. نخست بازسازي ويرانه هاي جنگ در جنوب و پس از آن انبار كردن مقدار زيادي اسلحه و موشك جديد. بنابراين حزب الله نسبت به پيش از سال 2000 استراتژي نظامي كاملاً متفاوتي را به كار بسته است. در آن زمان اين حزب هر روزه عليه اسراييل دست به اجراي عمليات مي زد. از سال 2000 تا 2006 نيز در مزرعه هاي شبعا عليه اسراييل در پي اجراي عمليات بود. اين استراتژي - همان گونه كه شيخ نعيم قاسم جانشين دبير كل حزب الله مي گويد- مستلزم حفظ تجهيزات جنگي و سازگاري با شرايط، بدون تغيير دادن هدف يعني آزاد سازي سرزمين ها و اسراست. حزب الله اولويت هاي اين استراتژي نظامي را در گرو عمل به سه مورد پي در پي مي داند: دفاع، آزادسازي، بازدارندگي (پيش از جنگ، آزادسازي بر دفاع مقدم بود). نعيم قاسم مي گويد: شرايط جديد، حزب الله را بر آن داشته است كه دفاع را بر آزادسازي مقدم بداند. در شرايط كنوني هدف اصلي مقاومت، دفاع از لبنان در برابر حملات اسراييل و دفاع از حاكميت و خاك اين كشور است اما تاكتيك تغييري نخواهد كرد. مفهوم اين سخنان آن است كه حزب از عمليات حمله اي خود دست كشيده و در مقام دفاع، وارد جنگ مي شود و هدف آزادسازي را به طور موقت از اولويت خارج كرده و هدف حفظ سلاح و رويارويي به قصد دفاع را كه مستلزم داشتن توان نظامي براي بازدارندگي است بر آن مقدم داشته است. 2. توجه به اوضاع داخلي؛ برعكس زمان پيش از ترور نخست وزير لبنان رفيق حريري در 14 فوريه 2005، حزب الله با سرعت وارد تعاملات داخلي سياست لبنان شده است. اين امر بعد از جنگ سال 2006 امري ضروري به نظر مي رسد چرا كه قطعنامه 1701 امور بسيار مهمي را به حكومت لبنان واگذار كرد كه خلع سلاح نيروهاي شبه نظامي لبناني و غيرلبناني و درخواست از نيروهاي يونيفل براي اقدام جهت متوقف كردن قاچاق اسلحه و حفظ مرزهاي جبهه شمالي يعني مرزهاي مشترك با سوريه از جلمه اين امور است. همچنين قضيه حكم دادگاه بين المللي براي مجازات عاملين ترور حريري را نيز بايد به موارد ياد شده افزود. از اين رو حزب به عنوان رهبر مخالفان حكومت لبنان به امور سياست داخلي اهتمام ورزيد. نيروهاي مخالف از اول دسامبر 2006 با يكديگر متحد شدند و در پيمان دوحه در 21 مي 2008 با يكديگر توافق كردند كه لبنان را از بن بست سياسي خارج كنند. طي اين مدت حزب الله درصدد آن بود كه يك سوم اين نيروها را به دست گيرد تا بتواند بر هر تصميم بزرگ و سرنوشت سازي كه از سوي حكومت اكثريتي (نيروهاي 14 مارس) اتخاذ شود، تاثير بگذارد. از سوي ديگر اين حزب وارد معركه سياسي داخلي كشور شد تا با توجيه ممانعت از انحصاري شدن حكومت و افتادن سرنوشت كشور به دست گروهي خاص، شرايط سياسي جديدي را براي خود رقم زند، پس از حكم دولت مبني بر غيرقانوني بودن شبكه ارتباطات بي سيم كه حزب الله در بيروت تاسيس كرده بود، اين حزب در 7 مي 2008 به بهانه استفاده از سلاح براي حمايت از توان نظامي، نوك پيكان خود را به داخل نشانه گرفت. (5) پس از شكست مخالفان دولت در انتخابات مجلس در ژوئن گذشته حزب الله همچون ديگر مخالفان درصدد اثبات اين نكته بود كه موتور محرك امور داخلي كشور است؛ به گونه اي كه از زمان اين انتخابات، لبنان نتوانست كابينه جديدي تشكيل دهد. اين نكته يعني تشكيل كابينه جديد، در سايه تهديدات هر روزه اسراييل ضروري مي نمايد. با وجود آنكه مسئولان دايماً به اين نكته تاكيد دارند كه توجه حزب الله به امور داخلي كشور با حفظ آمادگي براي رويارويي با اسراييل منافاتي ندارد، واقعيت بيانگر آن است كه اهتمام حزب به امور داخلي- كه در واقع بازتاب نقش نيروهاي منطقه اي و بين المللي در لبنان و سراسر منطقه است- در كنار آرامش حاكم بر منطقه، اين حزب را بر آن داشته كه به آماده باش براي مواجهه با اسراييل بدون گشودن مجالي جديد براي درگيري مسلحانه كه نه حزب الله و نه سياست داخلي لبنان هيچكدام آن را محتمل نمي دانند، بسنده كند. 3. استفاده از تاكتيك هاي جايگزين؛ از سوي ديگر حزب الله طي دو سال گذشته تاكتيك هاي جايگزين رويارويي با اسراييل را در پيش گرفته است. چه بسا اين رويكرد ناشي از آن باشد كه حزب الله معتقد است پس از جنگ جايگاه خود را به مقدار كافي تثبيت كرده است؛ به گونه اي كه در صدد است براي مقابله با طرح آمريکا- اسراييل در منطقه در حوزه هايي خارج از نفوذ خود وارد عمل شود. حزب الله در صدد ايفاي نقشي منطقه اي عليه اسراييل بر حسب اعتقاداتش است. از جمله اين تلاش ها سخن گفتن ضمني برخي از مسئولان حزب درباره حمايت از مقاومت فلسطين به وسيله سلاح و تجهيزات جنگي و حمايت لجستيك از نوار غزه است. اين تاكتيك حزب الله در سخنراني سيدحسن نصرالله دبيركل حزب در 25 مي 2008 به مناسبت هشتمين سالگرد آزادي جنوب لبنان به طور واضحي رخ نمود. وي در آن سخنراني به اجراي استراتژي آزادي بخشي در بخشي به سطح منطقه - لبنان، فلسطين، عراق - اشاره كرد. نصرالله در اين سخنراني به طور صريح از دفاع مستقيم حزب الله از عراق سخن گفت: طبيعي است كه ما در حزب الله از موضع اعتقادي، ايماني، فكري، سياسي، واقعي و تجربي با مقاومت عراق همراه گرديم... اما چرا در اين زمان؟ چون فعالان سياسي كار خود را انجام داده اند و به امتحاني سخت و مشكل رسيده اند. معيار تعيين كننده، موضع گيري نسبت به معاهدات و پيمان هايي است كه مي خواهد آمريکا را بر عراق و ملتش مسلط گرداند... شايد در وهله نخست حمايت حزب الله از مقاومت فلسطين و عراق با رويكرد سوريه و ايران در همين زمان متفاوت به نظر برسد- سوريه در حال اجراي گفت و گو با اسراييل است و ايران از حكومت مالكي دفاع مي كند و با قرارداد امنيتي آمريکا و عراق مخالفتي ندارد- اما اين امر مرحله اي انتقالي است كه منطقه بايد آن را پشت سر بگذارد تا احتمال درگيري مستقيم بر ايران و جنوب لبنان- يعني دو نقطه اي كه مي توانند تبديل به كانون جنگ تمام عيار منطقه شوند- كم شود. از ديگر راه هايي كه به گفته برخي منابع، لبنان آن را عليه اسراييل به كار مي بندد، سياست فرستادن جاسوس به اسراييل و مجهز شدن براي رسيدن به آب هاي اسراييل به منظور اجراي عمليات و تلاش براي پاسخ دادن به ترور شهيد عماد مغنيه از طريق اجراي عمليات داخل اسراييل است. طبق گفته منابع اسراييلي، نيروهاي امنيتي اسراييل روز 21 آگوست گذشته تلاش حزب الله براي ترور گابي اشكنازي، رئيس ستاد ارتش اسراييل را خنثي كردند. از سوي ديگر انگيزه اسراييل براي آرام كردن جبهه شمال نيز تفاوت چنداني با رقيب ندارد. مجموعه عوامل داخلي، عدم ثبات حكومت به ويژه پس از اتهام اولمرت به فساد و اتهام رهبران ارتش به عملكرد منفي در جنگ لبنان- طبق گزارش كميته وينوگراد- و برگزاري انتخابات پارلماني زود هنگام كه به انتخاب بنيامين نتانياهو و رهبري ائتلافي شكننده از سوي وي انجاميد- كه با فشار آمريکا براي بازگشت به مذاكره با فلسطين مواجه است- اسراييل را وادار به تن دادن به آرامي اوضاع كرده است. در سطوح نظامي نير ارتش از سويي اقدام به آماده سازي مجدد جبهه داخلي نموده و از سوي ديگر در تلاش است از خطاهاي جنگ اخير با حزب الله درس بگيرد. پي نوشت ها : 1)منبع: القدس، ش130. 2)پژوهشگر مركز مطالعات خاورميانه 3)ذكر عنوان اسراييل در اين مقاله به جاي رژيم صهيونيستي به معناي انعكاس ديدگاه هاي فصلنامه نمي باشد. 4)اين موضوع، نگرش نويسنده است و ارتباطي به مواضع فصلنامه ندارد. 5)عبارت صحيح تر ، آن است که اجباراً تحرک بيشتري در صحنه سياسي لبنان پيدا کرد. منبع:نشريه 15 خرداد شماره 22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها