واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دينداران کمتر مي ترسند زندگي آرام با روان شناسان ديني کنجکاوي پيرامون مسائل کلان اعتقادي و مذهبي، در دوره نوجواني شروع مي شود. سوالاتي از قبيل « خدا هست؟»، «چرا من را آفريد؟»، « چرا بايد عبادت کرد؟»،«اگر خدا عادل است، چرا هيچ چيز مساوي نيست؟» و « دستورات ديني توسط چه کسي وضع مي شوند؟» به ذهن نوجوان هجوم مي آورند. دين مجموعه کاملي از اعتقادات، اخلاقيات و احکام است و از آنجا که توسط خداوند و به واسطه پيامبران به بشر ارائه شده، جامع و مانع ترين منبع شناختي براي حيات به شمار مي رود. بديهي است که مخترع يک دستگاه نسبت به قطعاتي که در ساخت دستگاهش از آنها استفاده کرده و کار کرد وارتباطشان با هم، آگاه تر از هر کس ديگري است. بنابراين اگر در رابطه با عملکرد هر قسمتي از آن اختراع سوالي مطرح شود. بهترين کسي که مي تواند به سوالات پاسخ بدهد، خود مخترع است. اين مساله در مورد انسان هم صدق مي کند. خداوند نسبت به نيازهاي آفريده خودش آگاه است و دستوراتي که مي دهد، قطعاً در راستاي تامين نيازها و بهبود زندگي اوست. اگر بخواهيم با يک مثال روشن رابطه دين و روان را نشان دهيم، بايد ميل کودک به مادر را در نظر بياوريم. چنين رابطه اي بر اساس مهر و محبت شکل مي گيرد. نظام جهان هم مبتني بر عشق سامان گرفته و عمل مي کند. به عبارت ديگر نظام هستي علاوه بر اينکه يک نظام معرفتي است، بر لطف و محبت تکيه دارد. « هل الدين الاالحب» بر اين ادعا صحه مي گذارد. با نگاهي اجمالي به عناوين مباحث مطروح در علم روان شناسي و مقايسه آنها با عناوين مباحث ديني، مشترکات آشکار مي شوند؛ يعني دين مستقيما با روان مرتبط و درگير است. يافته هاي روان شناسان مي گويند افراد ديندار استرس کمتري دارند. کسي که به نيرويي مافوق همه نيروها معتقد است و زندگي اش را با تکيه بر آن اداره مي کند. در مسير پر فراز و نشيب زندگي کمتر نگران است. ترس از دست دادن، کمتر سراغ فرد ديندار را مي گيرد، چرا که او معتقد است خدا از او محافظت مي کند. نفس عمل کردن به دستوراتي که دين در حوزه هاي مختلف به افراد ارائه مي کند، نوعي احساس آرامش را به ارمغان مي آورد. « آلپوس»، روان شناس حتي پا را فراتر از اين گذاشته و مي گويد، نه تنها دينداران با آرامش بيشتري نسبت به بي دين ها زندگي مي کنند بلکه آنهايي که در دينداريشان خلوص دارند. در تند باد حوادث آسيب نمي بينند. يکي از بحث هاي اساسي دين، اخلاقيات است که به تفصيل به آن پرداخته شده است. اين موضوع تا آنجا براي روان شناسان مهم است که کلبرگ، روان شناس دستاورد بزرگ دينداري را رشد و بالندگي اخلاقيات در وجود انسان مي داند. در تفکر « کانت» اخلاق جايگاه والايي دارد و نقل قول مشهوري از او هست که مي گويد:« دو چيز من را شگفت زده مي کند: يکي آسمان پر ستاره و ديگري وجدان اخلاقي در درون انسان». بعضي ها اين طور هستند که وقتي حرفي را از قول دانشمندان خارجي مي شنوند، ديگر در صحت و اعتبار آن ترديد نمي کنند. اگر مي گوييم دين کامل ترين و بهترين برنامه زندگي را در اختيار انسان قرار مي دهد، پر بيراه نرفته ايم. نگاه دين به انسان يک نگاه چهار بعدي است؛ زيستي، اجتماعي، رواني و معنوي. اما نگاه روان شناسي به انسان، يک نگاه سه بعدي است: رواني، زيستي و اجتماعي؛ مثلا نگاه دين به پديده « دروغ» بسيار دقيق و عميق است. تاکيد موکد دين بر پرهيز از دروغگويي، نشانه آگاهي و علمي است که در پس اين موضوع نهفته است. وقتي کسي دروغ مي گويد، دائماً نگران بر ملا شدن آن است. استرس دائم، اکسيژن مغز را پايين مي آورد و روي عملکرد هيپوفيز- ترشح آدرنال کورتيزول- تاثير مي گذارد. از طرفي آدم ها کامپيوتر نيستند که هر نکته ريز و درشتي را براي سال ها در خودشان ضبط کنند. بالاخره يک جايي دروغ برملا مي شود. دروغگوهاي قهار هم رسوا مي شوند و مطمئناً آسيبي به يک رابطه- از هر نوعي که باشد- وارد مي کند. به اين ترتيب، اعتماد بين آدم ها از بين مي رود و آنها را در روابط اجتماعي دچار مشکل مي کند. خانمي که مشکلات حاد رواني پيدا کرده بود، به ما مراجعه کرد. زندگي اين خانم را بررسي کرديم و ديديم پيش از ازدواج به همسرش دروغ کوچکي گفته و براي فاش نشدن آن، مجبور شده دروغ هاي ديگري بسازد و حالا استرس ها زندگي عادي اش را مختل کرده است. ما به او گفتيم تنها راه حل اين است که يک بار براي هميشه همه واقعيت را بگويد. منبع:همشهري+شماره 8
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]