واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: جهان - ادامه راه طي شده
جهان - ادامه راه طي شده
مازيار آقازاده: «در روسيه در بر همان پاشنه سابق ميچرخد» اين برداشت برآيند نظر اكثر سياستمداران و رسانههاي غربي از تغيير رئيسجمهور در روسيه است. ديميتري مدودف معاون سابق نخستوزير روسيه و رئيسجمهور كنوني اين كشور شخصيتي است كه بنا به اذعان اكثر كارشناسان و تحليلگران مسائل روسيه زير سايه اقتدار و شخصيت نيمهكاريزماي پوتين قرار دارد. غربيها بر اين باورند كه پوتين حاضر نيست اقتدار خود را در روسيه با يك شخص مقتدرتر از خود عوض كند. بنابراين از نظر وي بهتر است كسي رئيسجمهور باشد كه ضمن حفظ ظاهر قانوني و دموكراتيك تغيير قدرت و دست به دست شدن آن؛ در باطن امر تداومگر شيوه حكمراني وي و ايدههاي آرماني وي براي جامعه روسيه باشد. پوتين هنگامي كه در سال 2001 سكان هدايت كرملين را در دست گرفت روسيه دستخوش مشكلات اقتصادي و اجتماعي ناشي از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق بود. از اينرو تلاش پوتين بر اين محور استوار بود كه از سويي با بازسازي ساختار اقتصادي اين كشور هيمنه سابق امپراتوري را احيا كند و از سوي ديگر با انجام مانورهاي قدرتمندانه در برابر غرب آنها را از ادامه نفوذ و گسترش قلمروهاي سنتي روسيه باز دارد. ساختار اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي روسيه اين امكان را براي پوتين فراهم آورد تا درغلتيدن به دامان اقتدارگرايي را آسانتر از حركت به سوي الگويي ليبرال دموكراسي بيابد. سياستهاي تقريبا موفق پوتين در عرصه اقتصادي به مدد افزايش بهاي نفت در سالهاي اخير توانست حوزه مانور بيشتري در اختيار اين حاكم روسي قرار دهد، بهويژه اينكه پوتين توانست راهبرد استفاده سياسي از ابزار انرژي را در مقابل اروپا و جمهوريهاي اتحاد جماهير شوروي سابق به مورد اجرا گذارد. از اينرو غرب بهويژه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در سالهاي اخير پوتين را در منگنه انتقادهاي خود قرار داده بودند.
تعامل و تقابل روسيه با اتحاديه اروپا
روابط روسيه و اتحاديه اروپا در سالهاي اخير متاثر از چند موضوع عمده و محوري بوده است. موضوع انرژي يكي از مهمترين زمينههاي همكاري و حتي اختلاف بين دو طرف بوده است. اروپا به انرژي روسيه نيازمند است از اينرو خود را در برابر سياستهاي مسكو آسيبپذير ميداند. از سوي ديگر روسيه علاوه بر اينكه يكي از منابع عمده صدور انرژي به اروپاست، سعي دارد تا با كشيدن خطوط لوله ساير كشورهاي صاحب انرژي در آسياي مركزي از مسير ترانزيتي خود اين وابستگي اروپا به خود را دوچندان كند. از اينرو اروپاييها ترجيح ميدهند تا بيش از اين نقش روسيه در انتقال انرژي به اروپا گسترش نيابد و به جاي آن راههاي ديگري نيز براي انتقال انرژي به اروپا (از جمله تركيه، ايران، آذربايجان و...) وجود داشته باشد. سياست قطع صدور انرژي روسيه به اوكراين و گرجستان در سالهاي گذشته هراس اروپا را از وابستگي به انرژي روسيه دوچندان كرده است. مورد ديگر اختلافي و تنشزا در روابط روسيه با اروپا و غرب گسترش حوزه قلمرويي ناتو و اتحاديه اروپا به مناطق همجوار روسيه است. روسيه به شدت نسبت به گسترش ناتو به سوي شرق نگران است و بحث عضويت احتمالي اوكراين و گرجستان در اين سازمان امنيتي - نظامي در ماههاي گذشته روسيه و غرب را در مقابل هم قرار داده است. با توجه به اينكه تيغ قدرت روسيه نسبت به آمريكا كندتر شده است؛ روسيه در عمل نتوانسته است مانعي جدي در سر راه گسترش ناتو به شرق باشد. علاوه بر آن بحث استقرار سپر دفاع ضدموشكي و رادارهاي فوق پيشرفته آمريكا در لهستان و جمهوري چك اين تقابل را به نقطهاي حساس كشانده است. كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در اجلاس اخير ناتو در بخارست با عقبنشيني موقت از به عضويت پذيرفتن اوكراين و گرجستان در ناتو به اين طرح راي منفي دادند؛ اما در آيندهاي احتمالا نهچندان دور عضويت اين دو كشور در ناتو حتمي به نظر ميرسد. موضوع استقلال كوزوو در ماه فوريه و به رسميت شناختن اين استقلال از سوي كشورهاي اروپايي؛ خشم مقامات كرملين را برانگيخت و از اينرو اروپاييها در اجلاس اخير ناتو در روماني به صلاح ديدند تا بيش از اين با روسيه گلاويز نشوند. موضوع عمده ديگر در روابط روسيه و اروپا نياز روسيه به بازار اروپا از سويي و تكنولوژي برتر كشورهاي اروپايي از سوي ديگر است. كشورهاي عضو اتحاديه اروپا اصليترين شركاي تجاري روسيهاند و از اينرو سطح روابط اقتصادي دوجانبه الزامات خود را حتي بر موضوعات سياسي و استراتژيك نيز تحميل ميكند. بنابراين با توجه به نياز دوجانبه دو طرف نسبت به يكديگر نميتوان متصور بود كه تقابل و اختلاف منافع روسيه و اروپا در برخي موضوعات سياسي و استراتژيك بتواند سطوح ديگر روابط دوجانبه را از اساس متحول سازد.
مدودف؛ تداوم الگوي پوتين
قرار گرفتن مدودف در جايگاه رياستجمهوري روسيه چندان تاثيري در تغيير سياستهاي اين كشور نخواهد داشت. مدودف نشان داده است كه متعهد به تداوم سياستهاي پوتين بهويژه در عرصه سياست خارجي است. نگاه متوازن روسيه به اروپا و قدرتهاي در حال ظهور آسيايي همچون چين و هند و تلاش در جهت تعميق روابط استراتژيك با اين دو قدرت آسيايي نشان از تلاش روسيه جهت ايجاد يا احياي يك بلوك قدرتمند منطقهاي در برابر آمريكا و اروپاست. همكاري با چين در قالب سازمان شانگهاي و دعوت از ساير كشورهاي آسيايي و جنوب آسيا براي عضويت قطعي يا ناظر در اين پيمان امنيتي ناشي از احساس خطر مسكو از گسترش ناتو به شرق است.
روسها در سالهاي گذشته دريافتند كه با توجه به اينكه نميتوانند جلوي گسترش ناتو را به شرق بگيرند؛ در عوض ميتوانند با تقويت پيمانهاي امنيتي خود با كشورهاي همجوار و نيز ديگر قدرتهاي آسيايي خطرات گسترش ناتو به شرق را به حداقل ممكن برسانند. تشكيل پيمان شانگهاي علاوه بر منافع مترتب در جهت مقابله با چالشهاي امنيتي متنوع همچون مبارزه با تروريسم، ترانزيت مواد مخدر و سازمانهاي تبهكار بينالمللي و... از زاويه مقابله با تبعات امنيتي گسترش ناتو به شرق (براي روسيه و چين) بسيار مهم است. به هر روي با توجه به شرايط و زمينههاي داخلي روسيه و نيز تحولات منطقهاي و بينالمللي موجود و پيشرو؛ تغيير جايگاه رسمي و قانوني پوتين و مدودف نهتنها به تغيير چنداني در سياستهاي روسيه نسبت به غرب نخواهد انجاميد، بلكه تداوم سياستهاي پوتين در هفت سال گذشته در سالهاي آتي به وسيله مدودف و در سايه اقتدار پوتين اعمال خواهد شد.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]