واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مربي عوض مي شود، حتي اگر موفق باشد!؛ پاس و برق شيراز استثناهاي ليگ هفتم
------------
«فصل جديد، سرمربي جديد» اين قانون نانوشته و آماتورگونه مديران عمدتاً غيرفوتبالي فوتبال ايران است كه بقاي خود را تحت هر شرايطي در گروي ايجاد تغيير و تحولات در كادر فني تيمها مي دانند و گاه حتي ترجيح مي دهند مربيان موفق و صاحب كارنامه خود را با اين سياست كه مبادا پس از مدتي خود را صاحب حق آب و گل بدانند و محبوبيت ويژه اي بيابند، كنار بگذارند.
به واقع كسب نتايج معقول و موفقيت آميز برخلاف عرف فوتبال جهان، اولويت اول اعتماد و فضا دادن به يك مربي نيست و قوانين غريب نانوشته فوتبال ايران با بايد و نبايدهاي حيرت انگيز پشت پرده درهم آميخته است.
در ميان هجده تيم ليگ هفتم تنها 6 تيم (يك سوم تيمها) فصل را با همان مربي اي كه آغاز كردند، به پايان رساندند كه در مقايسه با ليگهاي مطرح اروپايي (بيش از دو سوم تيمها) آمار فاجعه باري است. تنها تيمي كه به رغم كسب نتايج ضعيف به سرمربي خود اطمينان كرد و پروسه فرار از خطر سقوط را به دست شخص ديگري نسپرد، ملوان بود.
در واقع آنها هم در نيم فصل دوم ناگهان غافلگير شدند و شايد چون از رتبه هاي بالا به قعر جدول سقوط كردند فرصتي براي تعويض محمد احمدزاده نيافتند. مثل او، غلام پيرواني و علي دايي هم بودند كه در مقاطعي از فصل سايپا و مقاومت را به منطقه پرخطر جدول نزديك كردند، اما تا پايان مسابقات روي نيمكت اين تيمها باقي ماندند، چون رابطه اي وراي سرمربي و مدير با هيأت مديره و تصميم گيرندگان باشگاههاي خود داشتند، چه بسا مربياني كه به رغم كسب نتايج مطلوب تر بر كنار شدند و گويي هرگز حق از دست دادن امتياز را نداشتند.
روي ديگر سكه پس از پايان ليگ هفتم رخ نشان مي دهد. جايي كه برخي مديران به مربيان فوق العاده موفق خود روي خوش نشان نمي دهند و تمايلي به تمديد قرارداد ندارند. افشين قطبي نمونه بارز و گواه زنده اين ماجراست. خوب يا بد او توانست پس از 6 سال يك جام جديد را به ويترين افتخارات پرسپوليس اضافه كند و در اولين سال حضورش در فوتبال ايران وراي مربياني چون علي پروين و مصطفي دنيزلي نتيجه گرفت. مديرعامل، سرپرست، مربي و برخي بازيكنان همگي در محافل مختلف- به استثناي برنامه هاي پرمخاطب تلويزيوني- از خداحافظي با مربي تيم قهرمان حرف مي زنند و طوري وانمود مي كنند كه انگار بالاي سر بردن جام قهرماني عادت هر ساله پرسپوليس بوده است. با قطبي مثل يك مربي موفق برخورد نمي شود تا خودش هم تمايلي به تمديد قرارداد نداشته باشد و كنار بكشد. چه آنكه مديران پرسپوليس خوب مي دانند از اين پس هواداران پرسپوليس به چشم ديگري به او نگاه مي كنند و محبوبيت افشين قطبي به حد نامتعارفي افزايش مي يابد. روزگاري افشين قطبي چيزي بيش از يك ايراني گمنام دور از وطن كه حبيب كاشاني بر او منت گذاشته بود به حساب نمي آمد و حالا او سرمربي تيم قهرمان است و شرط و شروط خاص خودش را دارد.
ذوب آهن در كمتر از 10 هفته با زوران جورجوويچ به جايي رسيد كه كمتر كسي در سقوط آنها به دسته پايين تر شك مي كرد. سعيد
آذري- مديرعامل باشگاه- به ناچار رسماً بابت امضاي قرارداد با او عذرخواهي كرد و در مقطع پاياني نيم فصل اول بيژن ذوالفقارنسب را به فولادشهر برد. نتايج ذوب آهن در نيم فصل دوم وراي تصور بود و آنها در پايان مسابقات بدون احتساب نتايج نيم فصل اول، نايب قهرمان شدند. با اين اوصاف مديران ذوب آهن كه از قبل با يك مربي بومي به نام منصور ابراهيم زاده براي ليگ هشتم به توافق رسيده بودند با پيشنهاد مالي ذوالفقارنسب موافقت نكردند و به دنبال بهانه اي براي تسويه حساب و خداحافظي با او مي گشتند.
از صف طويل هجده تيم حاضر در هفتمين دوره ليگ برتر فوتبال ايران تنها دو تيم فصل جديد را با همان مربياني كه در خط استارت ليگ هفتم روي نيمكت داشتند، آغاز مي كنند. پاس وينكوبگوويچ و برق محمود ياوري چنانچه مهره هاي كليدي خود را در فصل نقل و انتقالات از دست ندهند در زمره مدعيان فصل آينده خواهند بود و سايرين با مربيان جديد همچنان در مرحله آزمون و خطا به سر مي برند.
مربي موفق در همه جاي دنيا سه تا چهار سال تغيير نمي كند، اما در فوتبال ايران شما گاهي اوقات مجبور به ترك باشگاه هستيد، چون بيش از اندازه خوب نتيجه گرفته ايد.
هر جاي كار كه بلنگد مربي را عوض مي كنند. چه مدير اشتباه كند، چه بازيكن كم كاري كند و چه... .
* امير جاملو
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]