تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833027794




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطره رهبر انقلاب از بازگشت امام (ره) به كشور


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، اين خاطره را به مناسبت سالگرد ورود امام (ره) به كشور منتشر كرد كه معظم له در سال 76 در گفت و شنودي صميمانه با جمعي از نوجوانان و جوانان بيان كردند. خاطره رهبر انقلاب به اين شرح است: يكي از خاطرات خيلي جالب من، آن شب اولي است كه امام وارد تهران شدند. يعني روز دوازدهم بهمن - شب سيزدهم - وقتي آمدند، به بهشت زهرا رفتند و سخنراني كردند، بعد با هلي‌كوپتر بلند شدند و رفتند. تا چند ساعت كسي خبر نداشت كه امام كجا هستند! علت هم اين بود كه هلي‌كوپتر، امام را در جايي كه خلوت باشد برده بود. چون اگر هلي كوپتر جايي در ميان جمعيت فرود مي نشست، مردم مي‌ريختند و اصلا اجازه نمي‌دادند كه امام، يك جا بروند و استراحت كنند و مردم مي‌خواستند دور امام را بگيرند. هلي‌كوپتر در نقطه‌اي در غرب تهران رفت و نشست، بعد اتومبيلي امام را سوار كرد. همين آقاي ناطق نوري خودرويي داشتند، امام را سوار مي‌كنند - مرحوم حاج احمد آقا هم بود. امام مي‌گويند: مرا به خيابان ولي‌عصر ببريد، آنجا منزل يكي از خويشاوندان است. درست هم بلد نبودند، مي‌روند و سراغ به سراغ، آدرس مي‌گيرند، بالاخره پيدا مي كنند - منزل يكي از خويشاوندان امام - بي‌خبر امام وارد منزل آنها مي‌شوند! از صبح كه ايشان آمدند و به بهشت زهرا رفتند تا عصر، نه ناهار خورده بودند، نه نماز خوانده بودند و نه اندكي استراحت كرده بودند. آنجا مي‌روند كه نمازي بخوانند و استراحتي بكنند. ديگر تماس با كسي نمي‌گيرند و كساني كه در اين ستادهاي عملياتي نشسته بودند - و ما هم بوديم- خيلي نگران مي‌شوند. چند ساعت، هيچ كس از امام خبر نداشت تا بعد بالاخره خبر دادند كه امام در منزل فلاني هستند و خودشان مي‌آيند، كسي دنبالشان نرود. من در مدرسه رفاه بودم كه مركز عمليات مربوط به استقبال از امام بود، آن‌جا در يك قسمت، كارهايي را كه من عهده‌دار بودم، انجام مي‌گرفت و چند اتاق بود. ما يك روزنامه روزانه منتشر مي‌كرديم و در همان روزهاي انتظار امام سه، چهار شماره روزنامه منتشر كرديم. آخر شب - حدود ساعت نه‌ و نيم، يا 10 بود - همه خسته و كوفته، روز سختي را گذرانده بودند و متفّرق شدند. من در اتاقي كه كار مي‌كردم، نشسته بودم و مشغول كاري بودم. ناگهان ديدم مثل اين كه صدايي از داخل حياط مي‌آيد، ديدم از آن حياط، صداي گفتگويي مي‌آيد. مثل اين‌كه كسي آمد، كسي رفت. پا شدم ببينم چه خبر است. يك وقت ديدم امام از كوچه، تك و تنها به طرف ساختمان مي‌آيند. براي من خيلي جالب و هيجان‌انگيز بود كه بعد از سال ها ايشان را مي‌بينم - پانزده سال بود، از وقتي كه ايشان را تبعيد كرده بودند، ما ديگر ايشان را نديده بوديم- فورا در ساختمان، ولوله افتاد و از اتاق هاي متعدد، همه جمع شدند و ايشان وارد ساختمان شدند. افراد دور ايشان ريختند و دست ايشان را بوسيدند و بعضي ها گفتند كه امام را اذيت نكنيد، ايشان خسته‌اند. براي ايشان در طبقه بالا اتاقي معين شده بود - كه به نظرم تا همين سالها هم مدرسه رفاه، هنوز آن اتاق را نگه داشته‌اند و ايام 12 بهمن، گرامي مي‌دارند- به نحوي طرف پله‌ها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزديك پاگرد پله كه رسيدند، برگشتند طرف ما كه پاي پله‌ها ايستاده بوديم و مشتاقانه به ايشان نگاه مي‌كرديم. روي پله‌ها نشستند. معلوم شد كه خود ايشان هم دلشان نمي‌آيد كه اين بيست، سي نفر آدم را رها كنند و بروند استراحت كنند. روي پله‌ها به قدر شايد پنج دقيقه نشستند و صحبت كردند. حالا دقيقاً يادم نيست چه گفتند. به‌هرحال، خسته نباشيد گفتند و اميد به آينده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت كردند. فراهنگ**1003** 1918




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن