محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854070665
/همايش آموزش علوم سياسي،چشمانداز وراهكارها/ *علم سياست نميتواند بدون وجه هنجاري موردتوجه باشد *انسان ايراني ميتواند تحليلگر گفتمان نوين انديشه سياسي باشد
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /همايش آموزش علوم سياسي،چشمانداز وراهكارها/ *علم سياست نميتواند بدون وجه هنجاري موردتوجه باشد *انسان ايراني ميتواند تحليلگر گفتمان نوين انديشه سياسي باشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
استادان علوم سياسي در اولين روز همايش «آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها» به بيان ديدگاههاي خود در رابطه با فلسفه و انديشه سياسي و همچنين سرفصل دروس علوم سياسي پرداختند.
نتوانستيم پس و پيش و آينده و گذشته علم سياست را ببينيم
انسان ايراني ميتواند توليدگر انديشه و تحليلگر گفتمانهاي نوين انديشه سياسي باشد
دانشيار علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي با انتقاد از نوع نگاه به انديشه سياسي گفت: ما همواره سياست را در قامت ماكرو ديديم و هيچگاه به ميكرو نپرداختيم.
به گزارش خبرنگار ايسنا، دكتر محمدرضا تاجيك در همايش آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها كه از سوي انجمن علوم سياسي ايران در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، دربارهي ناانديشيدههاي انديشهي سياسي عنوان كرد: تلاش دارم به سبك تاريخي در مورد تاريخ سكوت در اين عرصه سخن بگويم. مطالبي كه در حاشيه قرار گرفتهاند و تا كنون دربارهي آنها سخن گفته نشده است.
وي با بيان اينكه ما بدون اينكه بينديشيم با انديشهي سياسي مدرن آشنا شدهايم افزود: انديشهي سياسي مدرن براي ما مقولهاي قبلا انديشيده شده بود. انديشهي سياسي ماحصل فرهنگ سياسي و ضرورتي در اين عرصه نبود بلكه با آشنايي انسان ايراني با مدرنيته و جامعهي روشنفكر ايراني با گفتمان مدرنيته، بسياري از مفاهيم مدرنيته وام گرفته شد از جمله انديشهي سياسي.
دانشيار علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اينكه تلاش كرديم جنگ مدرنيته را روي هر نيرنگي بپاشيم، افزود: در نتيجهي آن چه اتفاقي افتاد؟ ما امر سياسي را بدل به روساخت كرديم كه تابع قوانين ضروري جامعه به شمار ميرفت و تلاش كرديم احكام مطلق و بيچون و چرايي را در عرصهي سياست مطرح كنيم.
تاجيك افزود: سياست را با طبيعت اينهمان كرديم و موضوع آن را حقايق تجربي قرار داديم. بدون اينكه توجه كنيم روشهاي پوزيتيويستي و اثباتگرايانه نميتواند امور سياسي را به صدا در آورد و نهان آنها را آشكار كند.
تاجيك در ادامه گفت: همچنين تلاش كرديم در حوزهي سياست، دريچهها را جز به روي دولت نگشاييم و تصور كنيم كه تنها نخبگان رسمي هستند كه ميتوانند سياستورزي كنند. ما سياست را همواره در قامت ماكرو ديديم و هيچگاه به ميكرو نپرداختيم؛ در حالي كه ميتواند در يك سكوت، خم ابرو، دست نقشبسته بر روي ديوار و قافيهي يك شعر، سياستي نهفته باشد.
وي در ادامه گفت: ما سياست را با تشخص خاص مورد مطالعه قرار داديم و سياست را همواره در جامعهي علمي ديديم. علم جاي دين نشست اما گزارههايي كه ارايه كرد همان گزارههاي محكم بود بنابراين همان فضاي متافيزيكي باز در فضاي علمي، آن هم علم سياست بازسازي ميشود.
دانشيار علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي در ادامه اظهار داشت: ما سياست را همواره به زيور عقلانيت آراستيم، آن هم عقلانيتي كه خرد خودمختار نقادي است كه ميتواند در منزلت استعلايي بنشيند و هر چيزي در مقابل آن ميتواند ذوب شود و به چهرهي زيرين هر پديدهاي پي ببرد و بر تن همهي گزارههاي سياسي جامهي عقلاني كرديم.
وي ادامه داد: ما امر سياسي را يك امر متمركز، متشخص و متعين فرض كرديم كه در فضاي علت و معلولي ميتوان آن را مورد مطالعه قرار داد و از تأمل دربارهي علل دربارهي معلولهايي كه حادث نشدند سخن گفت.
تاجيك با بيان اينكه سعي نكرديم سياست را به حوزههاي ديگر تسري دهيم و امر سياسي را در كنار امور ديگر بنشنايم، افزود: سياست در ساخت، عملي مردانه مورد مطالعه قرار گرفت و هيچگاه پژواك صداي زنانه در اين وادي مشاهده نميشود.
دانشيار علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي ادامه داد: ما سياست را همواره علم قدرت دانستيم و قدرت را به عنوان مقولهاي قابل سنجش و متمركز ملاحظه كرديم و تلاش نكرديم از زاويهاي ديگر به قدرت نگاه كنيم و چهرهي متكثر آن را ببينيم. همچنين ما امر سياسي را همواره در چنبرهي امر اجتماعي محصور و محدود كرديم و هيچگاه به اين امر نپرداختيم كه خود امر اجتماعي، وامدار امر سياسي است. امر سياسي ميتواند هويت مستقلي داشته باشد.
وي ادامه داد: ما سياست را ملفوف در بنيانهاي هستيشناسي مدرن فرض كرديم و همواره از زاويهي گوهري و جوهري به قضايا نگاه كرديم.
تاجيك با بيان اينكه نتوانستيم پس و پيش و آينده و گذشتهي علم سياست را ببينيم، ادامه داد: ما آن چيزي را كه به ارمغان به ما ميرسد تكرار ميكنيم و آنجايي كه بايد به جاي خود سخن بگوييم، كوير و ناكجاآباد انديشه است.
وي در پايان خاطرنشان كرد: انسان ايراني ميتواند توليدگر انديشه و تحليلگر گفتمانهاي نوين انديشهي سياسي باشد و تلاش كند به شكلي به مباحث كلاسي بينديشد كه در اين فضا، انديشمند سياسي تربيت شود.
علم سياست نميتواند بدون وجه هنجاري مورد توجه قرار گيرد
واجد ذهنيتي نيستيم كه در باب امر سياسي قضاوت اخلاقي كند
استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه علوم سياسي همواره با وجه هنجاري توام بوده است، علم سياست را سودايي دانست كه هيچ وقت تحقق نيافته است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، دكتر محمدجواد غلامرضا كاشي در همايش آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها كه از سوي انجمن علوم سياسي ايران در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، دربارهي غفلت از وجوه هنجارين آموزش انديشهي سياسي در ايران گفت: تصور من اين است كه علم سياست به معناي علمي كلمه، سودايي بوده كه هيچ وقت تحقق نيافته است.
وي ادامه داد: علوم سياسي همواره با وجه هنجاري توام بوده است. علم سياست، قطع نظر از وجوه علمي، وجه ارزشداورانه و اخلاقي دارد كه معطوف به ذهنيتي است كه آن ذهنيت بتواند داوري اخلاقي كند. علم سياست در حال حاضر فاقد اين وجه است حتي انديشهي سياسي به عنوان نوعي نظريهي سياسي تعليم داده ميشود كه چنان نيست كه دانشجو بتواند ذهنيتي داشته باشد كه در باب امور سياسي، قضاوت اخلاقي كند.
كاشي ادامه داد: در غرب دو سه دهه تلاش شد كه علم سياست به عنوان ديسيپلين عالي عاري از هرگونه ارزشگذاري تاسيس شود اما اين كار به معناي اخلاقي مطلوب نبود زيرا چه بسا يك تصميم سياسي با جان چندين نفر مربوط باشد و حتي در مقام توصيف و فهم امور سياسي هم وجه هنجاري، يك وجه بنيادين است. علم سياست عاري از وجوه هنجاري، صورت صوري و ساختاري را ميتواند آشكار كند اما هيچ نظم سياسي نيست كه بر عقلانيت صوري مبتني باشد.
استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه با بيان اينكه مفهوم مشروعيت سياسي در نظريات سياسي قرن بيستم فوقالعاده حائز اهميت است، خاطرنشان كرد: پس علم سياست نميتواند بدون وجه هنجاري مورد توجه قرار گيرد. امر سياسي چون امر رخدادي است كنش هيچ بازيگر سياسي را نميتوان بدون ارزشداورانه آن فهم كرد.
كاشي دربارهي وضعيت آموزش علوم سياسي در ايران عنوان كرد: آموزش انديشهي سياسي در ايران يا به تئوريهاي فيلسوفان سياسي تقليل مييابد يا به فلسفه؛ در صورتي كه در انديشهي سياسي، وجوهي از نظريهي سياسي و انديشهي فلسفي هست اما آنها در خدمت بازتوليد نگاهي اخلاقي به امور سياسياند.
وي دربارهي اينكه چرا ما از آموزش علوم سياسي در ايران غفلت ميكنيم؟ عنوان كرد: آكادميهاي آموزش علوم سياسي به علم سياست توجه ميكنند و تلاش ميكنند صرفا وجه علمي آن را بازسازي كنند؛ در حالي كه در غرب، نظريهي سياسي از دل فلسفهي سياسي جوشيد اما در ايران متوجه اين تحولات متأخر انديشهي سياسي نيستيم.
كاشي افزود: مسالهي مهمتر، ساختار ذهنيت جمعي، تاريخي و فرهنگي ماست. ما واجد ذهنيتي نيستيم كه در باب امر سياسي قضاوت اخلاقي كند و چون فاقد پيشينهي انديشهي سياسي هستيم، امر سياسي به معناي سازمان قدرت، موضوع داوري اخلاقي قرار نگرفته است. نكتهي محوري تاريخ انديشهي سياسي در اسلام اين است كه چه كسي بايد حكومت كند.
استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي خاطرنشان كرد: ما مواجه با انتقال نظام اخلاق فردي به حوزهي انديشهي سياسي بوديم بنابراين اين نكته به معناي يك وجه پيشيني، شرط مقدري بوده كه نوع فهم علوم سياسي را براي ما تعيين كرده است.
كاشي در پايان عنوان كرد: ما به شدت در عرصهي دانشگاهي و روشنفكري با كاستي يك سرمايهي بزرگ مواجهيم و آن اين است كه ميتوانيم پيشبيني كنيم كه تحولات به كدام سو ميل ميكند اما خيلي كم توان آن را داريم تا دربارهي نوع و مسير رخدادها قضاوت اخلاقي كنيم.
عوامزدگي موجب مغفول ماندن فلسفه سياسي است
چرا نبايد يك واحد درسي به ناصرخسرو و فردوسي اختصاص يابد؟
استاديار گروه سياسي دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي، حكيم ابوالقاسم فردوسي را به عنوان شخصيتي كه تلفيقي از انديشهي ايران باستان و ايران پس از باستان است، خواند.
به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، دكتر علياكبر اميني در همايش «آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها» كه از سوي انجمن علوم سياسي ايران در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، دربارهي نهادها و انديشهي سياسي در شرق باستان گفت: اگر بخواهيم شخصيتي را نام ببريم كه تلفيقي از انديشهي ايران باستان و ايران پس از باستان باشد بايد از فردوسي نام برد.
وي با بيان اينكه ونداليسمي كه متاسفانه ما با آن دست به گريبان شدهايم، ناديده گرفتن دستاوردهاي علمي و تمدني گذشتگان است، افزود: فردوسي در سه بيت، بخش عمدهاي از انديشه سياسي را بازگو ميكند كه براي نسل ما مفيد و كارساز است. در اين سه بيت، بيدادگري، ناديده گرفتن شايستهسالاري و داشتن حرص از عوامل سقوط حكومتها در نظر گرفته ميشود.
اميني در ادامه خاطرنشان كرد: چرا نبايد يك واحد درسي به ناصرخسرو و فردوسي اختصاص يابد؟ در اين زمينه هم ما كوتاهي كرديم و هم برنامهريزان ما و به نظر من خرد، عشق و ايمان دست به دست هم ميدهند تا جامعه سعادتمند شود و اين پيام انديشهي سياسي در شرق باستان و بهويژه ايران است.
در ادامه اين جلسه، دكتر حسينعلي نوذري، استاديار گروه سياسي دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي دربارهي پارادايمهاي سهگانهي فلسفهي سياسي، انديشهي سياسي و نظريهي سياسي و آسيبشناسي آموزش آنها در مراكز علوم سياسي گفت: ما شاهديم براي نقد مدرنيته نيز از صورتبنديهاي مدرنيته استفاده ميشود. پس ناگزير هستيم كه به منابع و آبشخورهاي غربي مراجعه كنيم.
وي با بيان اينكه آنچه مورد نظر من است بحث فلسفهي سياسي و مغفول ماندن آن است، عنوان كرد: فلسفهي سياسي آبشخور سه حوزهي اصلي انديشهي سياسي، نظريهي سياسي و علم سياست است.
نوذري در ادامه به شرح دو اثر معروف فلسفهي سياسي در جهان اشاره كرد و گفت: آثار عديدهي ديگري در سالهاي 80 و 90 ميلادي مطرح شدهاند. پس تصور اينكه فلسفهي سياسي از حيز انتفاع افتاده، تصوري باطل است.
وي خاطرنشان كرد: يكي از مسايل اساسي كه موجب مغفول ماندن فلسفهي سياسي بهعنوان آبشخور اين سه رشته ميشود، بحث عوامزدگي است و ضعفها و نارساييها در اين زمينه ريشه در عوامزدگي دارد كه بر عرصههاي مختلف فلسفه، انديشه و علم سياست سايه انداخته است.
استاديار گروه سياسي دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي در پايان پيشنهاد داد: به منظور جبران كاستيها و نارساييها بايد علاوه بر تجديدنظر در شيوههاي مختلف، در راهكارهايي نيز كه در اختيار ماست و در صحت، صداقت و قداست آنها ترديد كنيم.
پيوند دانشگاه ومسايل كاربردي ضعيف است
انجمن علوم سياسي وارد دوران بلوغ شده است
درآستانه تحول بزرگ نظام آموزشي در دنيا هستيم
رييس انجمن علوم سياسي ايران، رشتهي علوم سياسي و روابط بينالملل را دستخوش دگرگونيهاي بنيادي دانست و گفت كه انجمن علوم سياسي ايران وارد دوران بلوغ خود شده است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، دكتر قاسم افتخاري، رييس انجمن علوم سياسي ايران و استاد گروه روابط بينالملل دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در نشست نخست همايش «آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها» كه از سوي انجمن علوم سياسي ايران در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، دربارهي انجمن علوم سياسي و روابط بينالملل گفت: از ساليان پيش فكر تاسيس انجمني براي علوم سياسي با اهداف مشخص وجود داشت و از 30 سال قبل اقداماتي صورت گرفته بود اما به نتيجهي عملي نرسيده بود تا شش، هفت سال پيش كه انجمن به ثبت رسيد.
وي با بيان اينكه انجمن در حال حاضر وارد دوران بلوغ خود شده است، عنوان كرد: رشتهي علوم سياسي و روابط بينالملل دستخوش دگرگونيهاي بنيادي شده است. در ايران از حدود نزديك به 30 سال پيش اين برنامهها پيريزي شده و بسياري از برنامهها منعكس كنندهي واقعيت جامعه نيست و نهادي كه بايد در اين زمينه پيشگام شود، انجمن علوم سياسي و روابط بينالملل است.
افتخاري با بيان اينكه انجمن يك نهاد سراسري است و ميتواند مطالب را به طور كلي و فراگير مورد بررسي قرار دهد، افزود: همايشهايي كه انجمن برگزار ميكند با موضوعات خاصي است. همايش قبلي دربارهي آسيبشناسي علوم سياسي و همايش دوم دربارهي مطالب درسي اين رشته است.
رييس انجمن علوم سياسي ايران، هدف اين انجمن را ارتقاي دانش سياسي و روابط بينالملل از طريق برگزاري همايش دانست و گفت: هدف ديگر ما ارتباط ميان انديشمندان اين رشته است كه به اين منظور فصلنامهي انجمن هر سه ماه يك بار منتشر ميشود.
وي ادامه داد: ما در پي ارتباط با شهرستانها بودهايم و سعيمان اين است كه شعبي از انجمن در شهرستانها فعال شود تا بتوانيم تا حدودي جويبارهاي دانش سياسي را كه جدا از هم حركت ميكنند به نوعي به هم متصل كنيم تا كمبودهاي معرفتي و فرهنگي تا حدودي جبران شود. از طرف ديگر در پي ارتباط با موسسات و انجمنهاي مشابه خارجي هستيم.
در ادامه، دكتر سيد علي مرتضويان، دبير همايش عنوان كرد: پيشينهي اين همايش به سال گذشته برميگردد و در اجراي مصوبات همايش سال قبل تشكيل شده است.
وي با اشاره به دستهبندي موضوعات در اين همايش گفت: همه متفقالقول بودند كه بايد جايگاه فلسفهي سياسي تقويت شود. همچنين جايگاه روش تحقيق، عرصههاي حقوقي و زبان تخصصي بايد تقويت شود و به دليل اينكه تحولات سياسي از روايت سخت به سوي روايت نرم حركت كردهاند، اين نگاه بايد در تمام درسهاي علم سياست تقويت شود.
در ادامه، دكتر عباس كريمي، رييس دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران با بيان اينكه دانشكده حقوق و علوم سياسي فقط مقر انجمن علوم سياسي نيست بلكه خانهي آن است، عنوان كرد: تا كنون انجمن در مقام ارزياب بوده است؛ در حالي كه انجمنهاي علمي را بايد در نظام آموزشي كشور ببينيم. ما در آستانهي تحول بزرگي در نظام آموزشي در دنيا قرار داريم كه نشاندهندهي تنوع علوم بين رشتهاي است.
وي افزود: در بحث منابع پژوهشي، تحول عمدهاي در نظام آموزشي كشور اتفاق افتاده كه نظام آموزش سنتي نتواند به اين صورت حركت كند و حتي خود انجمن در بحث آموزش علوم سياسي دخيل باشيم و برخي كرسيها را به انجمن علوم سياسي واگذار كنيم.
دكتر علياكبر عليخاني، رييس پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي در ادامهي جلسه عنوان كرد: اگر نگاهي به فلسفهي دانشگاه داشته باشيم هدف دانشگاه اين بود كه مشكلي را در جامعه حل كند يا مسايلي را مديريت كند.
وي با انتقاد از پيوند ضعيف دانشگاه با مسايل كاربردي عنوان كرد: پيوند علم با واقعيت اجتماعي در حداقل است. به دليل امتناع معرفتشناختي و معرفتي و اينكه گاهي تعارض منافع پيش ميآيد نميتوانيم از فرنگي انتظار داشته باشيم كه در اين عرصه به ما بگويد چه كاري انجام دهيم.
وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر نياز ما نظريهپرداز است و هدف اين همايش ايجاد تحول در آموزش و پرورش در اين زمينه است. نكتهاي كه در اين همايش مغفول مانده، بحث ميانرشتهايهاست كه حدود 15 الي 20 رشتهي ميانرشتهاي به علوم سياسي و روابط بينالملل اختصاص دارد.
واقعگرايي وتدبير، اعتدال درسياست، عدالت و چگونگي گزينش كارگزاران از پندهاي سعدي است
چند تن از استادان علوم سياسي در ادامه همايش «آموزش علوم سياسي؛ چشمانداز و راهكارها» به تشريح مشكلات و نقاط ضعف ارائه دروس به ويژه «تحولات سياسي اجتماعي ايران» در رشته علوم سياسي پرداختند.
به گزارش خبرنگار ايسنا، دكتر مجتبي مقصودي، استاديار دانشكده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي در همايش «آموزش علوم سياسي؛ چشمانداز و راهكارها» كه از سوي انجمن علوم سياسي ايران در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، دربارهي اهداف و سرفصلهاي دروس «تحولات سياسي اجتماعي ايران و انقلاب اسلامي ايران» عنوان كرد: عليرغم سه دهه تغيير و تحول شتابان در سطح جهان، سرفصلها همان سرفصلهاي سه دههي گذشته است و عليرغم اينكه ميتوان اصلاحاتي را وارد كرد، باز هم اين سرفصلها از قوت لازم برخوردار است.
وي با اشاره به تحقيقي كه با روش دلفي در اين زمينه انجام داده است، گفت: در اين تحقيق پرسشنامههايي را به استاداني از دانشگاههاي مختلف ارايه كرديم. اين پرسشنامه حاوي 10 سوال بود كه از جملهي آنها عنوان درس، تعداد واحد، داشتن يا نداشتن پيشنياز، جايگاه اين درس در زيرمجموعهي دروس اصلي، همپوشاني داشتن يا نداشتن با دروس ديگر، مناسب بودن يا نبودن هدفگذاري و بررسي خلاءهاي درسي بودند.
مقصودي در ادامه گفت: دو ضعف اساسي به اين سرفصلها وارد بود كه اول عدم توجه به مباني نظري بود و دوم اينكه تنها تكيه بر روش تاريخي، توصيفي و نقلي نباشد.
در ادامهي اين همايش، دكتر عليرضا ازغندي، استاد علوم سياسي دانشكده شهيد بهشتي دربارهي «پند نيكان، حكمت عملي و آيين حكومتداري در انديشهي سياسي سعدي» عنوان كرد: علم سياست در ايران، نه علم ايرانشناسي است و نه غربشناسي. ضمن اينكه هردو اينها هست يعني زنده باد و مرده باد در اين رشته جايي ندارد.
وي در ادامه به سه مرحله در مطالعات تاريخ تحولات اجتماعي سياسي ايران اشاره كرد و گفت: از زماني كه مدرسههاي سياسي تاسيس شد تا اواسط دههي 40 در مطالعهي تاريخ سياسي و اجتماعي ايران يكي دو واحد بيشتر راجع به ايرانشناسي نداريم و عمدتا گرايشهاي غيرايرانشناسي حاكم است.
ازغندي با اشاره به تلاشهاي مرحوم حميد عنايت در تهيه كتب درسي عنوان كرد: با استقرار جمهوري اسلامي ايران در اين مطالعات دچار تحول ميشويم. اول اينكه تحول اساسي به صورت كمي در نظام آموزشي از جمله علم سياست صورت گرفت و درسهاي بسياري در رابطه با شناخت ايران تحت عنوان آشنايي با انديشهي ايرانيان و اسلام اضافه شد اما سالهاست كه وزارتخانه، گروههاي آموزشي را مكلف كرده كه طرحريزي متون درسي را انجام دهند.
استاد علوم سياسي دانشكده شهيد بهشتي با بيان اينكه در سطوح بالاي كشور و در ميان همكاران و دانشجويان ما خودمان را كمتر ميشناسيم، عنوان كرد: در زمينهي پند نياكان، تحقيقي را انجام دادهام كه يكي از 15 نفري كه ليست آن را تهيه كرديم، سعدي است.
ازغندي، واقعگرايي و تدبير، اعتدال در سياست، عدالت به مثابه بنيان حيات سياسي، دعوت حاكمان به خويشتنداري با مردم، چگونگي گزينش كارگزاران حكومتي و عاقبت و نتيجهي سرمستي قدرت را برخي از پندهاي سعدي دانست.
در ادامهي همايش، دكتر علي مرشديزاد، عضو هيات علمي دانشگاه شاهد، دربارهي منابع درسي تحولات سياسي اجتماعي ايران 1 و 2 عنوان كرد: نتايج بررسي نشان ميدهد منبع استاندارد و مورد قبول بايد به صورت كتاب انتشار يافته و قابل دسترس باشد، حداقل سرفصلهاي مصوب درس را پوشش دهد، حتيالامكان داراي پشتوانهي نظري باشد، بياني واقعگرايانه و فارغ از تاثيرپذيري از حوادث داشته باشد.
دكتر سيد عبدالامير نبوي، استاديار پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي نيز دربارهي نقد روشهاي موجود در شيوهي تدريس درس تاريخ تحولات ايران عنوان كرد: كاركردهاي نهاد دانشگاه دچار تحول و دگرگوني شده است. اگر دانشگاهها قبلا وظيفهي توليد و انتقال علم را بر عهده داشتند اكنون نهادهاي ديگري در كنار دانشگاه تاثيرگذار هستند مانند تينك تانكها. همچنين در زمينهي توزيع و انتقال دانش، ناشرها داراي اهميت هستند. به اين ترتيب شيوههاي تدريس تاريخ تحولات هم تا حدودي دچار دگرگوني ميشود.
وي با اشاره به مشاهداتي كه در اين زمينه داشته، عنوان كرد: اغلب كلاسهاي تاريخ تحولات بيشتر به شيوهي سخنراني، توضيحي و يكسويه است؛ در حالي كه ميتوان با استفاده از مباحثهي كلاسي، دادن جواب مبتني بر پاسخ دانشجويان و روش گردش علمي، تحولاتي در شيوهي تدريس اين كلاسها ايجاد كرد.
نبوي در پايان خاطرنشان كرد: يكي از مهمترين مشكلات رشتهي ما كمهزينه بودن آن است. اگر بخواهيم قدر و مرتبهي رشتهي علوم سياسي افزايش يابد بايد هزينهي آن براي تصميمگيران اضافه شود.
طرح خبرنگاري سياسي از 15 تير شروع ميشود
مشكل، سياستمدار بودن همه است؛ سياست بايد حرفهيي شود
نشست بعدازظهر همايش «آموزش علوم سياسي، چشمانداز و راهكارها» در دانشكدهي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران با سخنراني استادان و صاحبنظران علوم سياسي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ايسنا، در اين نشست دكتر محمدعلي شيرخاني به بررسي مشكلات تدريس اقتصاد سياسي بينالمللي پرداخت.
اين دانشيار دانشكدهي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران گفت: تدريس اقتصاد سياسي با توجه به ماهيت تركيبي آن، اقتصاد به عنوان علمي دقيق و سخت حداقل از زمان انتشار كتاب اصول اقتصاد مارشال در 1890 و سياست به عنوان علمي نرم به دليل توجه به هنجارها و ارزشهاي جامعه حداقل با دو مشكل روبروست.
شيرخاني، مهارت تدوينكنندگان و سابقهي علمي تحصيلكنندگان را از اين مشكلات دانست و گفت: در مورد مهارت تدوينكنندگان بايد گفت آنها بايد هم فلسفه اقتصاد و هم فلسفه سياست بدانند و هم از نحوهي تعامل بازار و دولت شناخت لازم را داشته باشند تا سابقه تحصيلي مدرس ناخواسته اولويتبندي در اهميت نقش يكي را در تعامل بين اين دو القا نكند.
وي افزود: مشكل دوم سابقهي علمي تحصيلكنندگان به ويژه در دوران تحصيلات تكميلي است؛ دانشجويان عموما سابقهي تحصيلي يك رشتهاي دارند كه با توجه به مصوبه وزارت علوم و تحقيقات ميتواند نه اقتصاد باشد و نه علوم سياسي.
دكتر مهدي مهدوينيا در ادامه اين همايش افزود: دانشجويان ما بايد بتوانند به منابع مراجعه كنند و روش استفاده را از آنان ياد بگيرند.
وي كه با عنوان بررسي وضعيت زبانآموزي دانشجويان رشته علوم سياسي و روابط بينالملل سخن ميگفت اظهار داشت: 90درصد مطالب علمي به زبان انگليسي است و ما در زبان نيز 4 مهارت گفتن، شنيدن، خواندن و نوشتن را جدا از هم آموزش ميدهيم اما بايد گفت اين 4 مهارت را بايد با هم ببينيم. در روشهاي نوين آموزش، دانشجويان با آموزش درگير ميشوند و روشهاي نو بيشتر جواب ميدهند.
در ادامه دكتر قاسم افتخاري، رييس انجمن علوم سياسي ايران و استاد گروه روابط بينالملل دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران نيز به بيان و بررسي اجمالي تحولات روش تحقيق در قرن بيستم پرداخت.
وي با اشاره به تشكيل محفل وين در اواخر قرن 19 و پيدايش مكتب پوزيتيويسم و اثباتگرايي خاطرنشان كرد: در جريان رونق نظريه پوپر با عنوان ابطالگرايي نظريهپردازاني روش تجربي را در وجه اثباتي و ابطالي آن، محدود و عنوان كردند كه آنچه باعث پيشرفت علم ميشود انقلابهاي علمي است كه با جابهجايي پارادايمها صورت ميگيرد و با اثبات و ابطال علم پيشرفت نميكند.
وي ادامه داد: از اينجا بايد به مكتب فرانسه برگشت و ميشل فوكو در دههي 60 مباحث جديدي مطرح كرد كه با هيچيك از مواردي كه گفته شد سازگاري نداشت. او بر اين اعتقاد بود كه آنچه علم و دانش را به وجود ميآورد، قدرت است و هركه قدرت دارد، علم را بنيانگذاري ميكند. علم از قدرت سرچشمه ميگيرد نه با استدلال و برهان. پس از آن پاريس به آنارشيسم فلسفي تبديل شد و در دههي 80 و 70 عدهاي مطرح كردند كه همه چيز درعالم ساختهي ذهن است و در واقع چيزي در عالم وجود ندارد.
افتخاري گفت: پس از اين مطرح شد كه اگر همه چيز ساختهي ذهن است، تحقيق و تفحص معنا ندارد. چيزي نگذشت كه عنوان شد اصلا خود ذهن هم وجود ندارد.
وي گفت: انسانها متوجه شدهاند كه دانش براي زندگيشان لازم است و بعد هم دانستند كه دانش هم ميتواند نادرست باشد و ميتواند انسان را گرفتار مشكلات فراوان كند و آنچه كه به درد زندگي بشر ميخورد دانش درست است كه پس از آن معرفتشناسي و روششناسي به وجود آمد.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران ادامه داد: عنوان شد كه دانش درست عبارت است از تطابق تصورات ما از واقعيات با خود واقعيات. اين تطابق نه تنها بايد وجود داشته باشد بلكه بايد ادامه هم داشته باشد. البته اين هم مطرح شد كه انسان بايد چيزي را بشناسد كه تغيير نميكند بنابراين ظاهرپژوهي كنار گذاشته شده و عنوان شد از آن چيزي به دست نميآيد و باطن و حقيقت مطرح شد. از آن تاريخ به بعد حقيقتپژوهي به وجود آمد. بايد حقيقت را شناخت اما براي آن هيچ چيز مشخصي نداريم.
وي گفت: بعد از آن عدهاي گفتند كه بايد با توسل به عقل ميتوان به حقيقت رسيد كه باعث به وجود آمدن فلسفه شد. فلسفه در تلاش است كه با توسل به نيروي عقل به حقيقت برسد. عدهاي اعتقاد پيدا كردند عقل ناقص است. بايد از تمام قواي ذهني استفاده كرد نه فقط عقل كه اشراقيون نام گرفتند. گروه سوم معتقد بود كه عقل و درونكاوي به حقيقت نميرسد و بايد معرفت را از طريق وحي جستوجو كرد كه هر سه هنوز هم ادامه دارند. در طول تاريخ چند بار به هر سه اين روشها ايراد گرفته شد. در زمان سوفسطائيان كه معتقد بودند حقيقت، حقيقت ندارند، پيشنهاد آنها اين بود كه به دنبال ظاهرشناسي برويد. 2 هزار سال بعد دوباره حقيقتجويي با همان 3 راه ادامه يافت تا قرن 16 و 15 در اروپا كه به علت تحولات عظيم در راه مبارزه با كليسا بر اين اعتقاد برآمدند كه حقيقتجويي را بايد رها كرد و به دنبال تجربهگرايي رفت. اين بود كه ظاهرشناسي علمي بايد براي خود روش جديدي مييافت و معرفتي به وجود آمد در ذات خود نسبي.
افتخاري در ادامه بيان كرد كه اين بحث مطرح شد كه شناخت هميشه نسبي خواهد بود. خصلت روش علمي، نسبيگرايي قابل اعتماد است اما قطعي نيست و ممكن است نادرست درآيد.
وي ادامه داد: پوپر به اين دليل ثباتگرايي را رد ميكرد كه از طريق تجربه، هيچ وقت نميشود به حكم قطعي رسيد.
افتخاري افزود: پس از پوپر انديشمندان ديگري بينش فلسفي را بر روش علمي تحميل كردند اما نتيجه نگرفتند و بعد از يك قرن به نقطه اول بازگشتند. امروز قبول وجود روش تجربي و اينكه اين روش تجربي هيچوقت ما را به قطعيت نميرساند و واقعيتي خارج از ذهن وجود دارد از روشهاي تحقيق است؛ بنابراين امروز تجربهگرايي انتقادي مطرح است. قبول كردن تجربهگرايي با ديد انتقادي كه البته ممكن است اشتباه درآيد.
به گزارش ايسنا، در ادامه دكتر حاكم قاسمي نيز گفت: بوميسازي و كاربرديسازي رشته علوم سياسي يكي از دغدغههاي اين رشته است. آموزش علوم سياسي، آموزش قدرتمحور است و به علت اين موضوع بوميشدن و كاربردي شدن را تضعيف كرده است.
وي توضيح داد: تاكيد دروسي كه در دوره كارشناسي علوم سياسي عنوان ميشود بر عملكرد دولتهاي قدرتمند و عملكرد آنهاست. تجربه و تحليل رفتار اين قدرتها مبناي بسياري از درسهاست. در مجموع 84 واحد درسي، 33 واحد آن چنين ماهيتي دارد كه به عملكرد قدرتهاي بزرگ ميپردازد. از 65 واحد درسي اختياري نيز 32 واحد داراي اين ويژگي هستند.
قاسمي، عامل تاريخي را يكي از علل اين مساله دانست و افزود: در دروس، شناخت قدرتهاي بزرگ و نقش و عملكرد آنها و استعمار بررسي ميشود.
وي با بيان اينكه علت ديگر، مساله قدرت در علوم سياسي است، گفت: عامل ديگر اين مساله ايفاي نقش و عملكرد قدرتمندان در دورهي جنگ سرد بود و همين يافتن راهحل براي خنثي كردن استعمار و آثار آن در كشورها بوده است كه در نتيجه باعث محدود ماندن مطالعات در سطوح كلان و سياست خارجي، نپرداختن به مسايل خرد و تقويت گرايشهاي تاريخي بوده است. اين مشكلي است كه بايد از آن گذر كرد.
قاسمي گفت: تمركز دانشجويان روي اين مسايل روي كاربردي كردن علوم سياسي اثر ميگذارد. رابطهي قدرت دوجانبه است. يك طرف قدرت را اعمال ميكند و ديگري آن را ميپذيرد. نميشود فقط يك بخش را مطالعه كرد. دانشجوي علوم سياسي بايد روي اين بخشها مطالعه كند و سياست را فقط در اين حوزهها نبيند. قدرت ابعاد مختلفي پيدا كرده است. بايد اين تغيير را در ساختار دروس ايجاد كنيم كه تمركز فقط بر مبناي قدرت نباشد.
در ادامه اين همايش، دكتر مسعود سپهر نيز براي تغييرات بنيادي در آموزش علوم سياسي پيشنهادهايي ارايه داد و گفت: سرفصلهاي آموزش علوم سياسي سالهاست كه ثابت است و در شرايطي سرفصلها ارايه شد كه ايران شرايط خاصي داشت و با گذشت 20 سال عليرغم تمام تغييرات انجام شده هنوز سرفصل مطالعات تغيير نكرده است. دنياي امروز دنياي در حال تحول است؛ ما اصلا به اين موضوع توجه نداريم.
وي گفت: مهمترين مشكل ما اين است كه همه سياستمدار هستند در حالي كه سياست بايد حرفهيي شود و به دست كارشناسان علوم سياسي باشد. بايد راهبردهاي جديدي براي آموزش علوم سياسي داشته باشيم. بايد به تنوع آدمها و نياز جامعه توجه داشته باشيم و انعطافپذير باشيم.
سپهر بيان كرد: اصل انعطافپذيري مهمترين راهبرد آموزش در دنياي جديد است. ما به تحول تكنولوژيك توجهي نداريم و از روشهاي جديد اصلا استفاده نميكنيم. همه متكلم وحده هستيم. بايد در تغيير آموزش علوم سياسي به اين اصول توجه داشته باشيم.
وي تاييد كرد: تا زماني كه تغيير بنيادي در روشهاي آموزشي ندهيم فكر نميكنم تلاشها فايدهاي داشته باشد.
دكتر كاووس سيدامامي ، عضو هيات علمي دانشگاه امام صادق (ع) نيز به بررسي برخي از پارادوكسهاي روششناسي در علوم سياسي در ايران پرداخت و گفت: ميتوان به 4 پارادوكس در اين زمينه اشاره كرد؛ 1- تاكيد بر چگونگي شناخت ما از دنياي سياست كه معرفتشناختي است در برابر آموزش، آموزش فنون متداول تحقيق، 2 - تدريس تئوريك مباحث روششناختي در برابر آموزش حين كار در جريان اجراي پروژههاي تحقيقاتي، 3- تاكيد حداكثري بر روشمندي و ساختار روشمند مقالههاي پژوهشي در برابر تلاش براي ارايه محتواي مفيد و 4 - تاكيد بر اصول ثابت روش شناختي در برابر آشنا كردن دانشجويان با تنوع روششناختي.
وي در پاسخ به بخشي از سخنان دكتر افتخاري مبني بر رد تجربهگرايي گفت: برداشتهاي روششناختي و معرفتشناختي بسيار متنوع شده است؛ آن دور باطلي كه اشاره كردند به اين شكل وجود ندارد. ما در عصر فرارفتارگرايي در علوم سياسي و تجربهگرايي در عرصهي جامعهشناسي به سر ميبريم. ويژگي اين دوران، پذيرش پارادايمهاي مختلف است. جا افتاده است كه علوم اجتماعي چند پارادايمي هستند. ما اين دور باطل را طي نكرديم، اتفاقا امروز تساهل در شناخت پارادايمها به وجود آمده است. اگر مباحث معرفتشناسي را دنبال كنيم ميبينيم ميزان زيادي از تكثر روششناختي به وجود آمده است. در خود حلقهي وين هم ميل به حقيقت به شدت ديده ميشود.
در ادامه دكتر محمدباقر حشمتزاده نيز گفت: به تقارن اين نشست با افتتاح مجلس هشتم فكر كنيد. چه خوب بود عرصهي علوم سياسي، ستاد فكري براي عرصهي تقنيني باشد.
وي ادامه داد: بحث آموزش خبرنگاري سياسي در نظر گرفته شده است كه ما مداركي هم به آنها خواهيم داد. در حال حاضر قريب به 20 هزار دانشجو در كارشناسي علوم سياسي در ايران تحصيل ميكنند كه چشمانداز فرصتهاي شغلي يا ادامه تحصيل براي آنان بسيار محدود است. طرح ارتقاي علمي و عملي رشته خبرنگاري سياسي ميتواند براي بخشي از انبوه دانشآموختگان اين رشته در مقطع كارشناسي فرصتهاي شغلي ايجاد كرده و در عين حال اين رشته هرچه بيشتر كاربردي و عملياتي شود.
وي گفت: طرح خبرنگاري سياسي از 15 تير شروع خواهد شد و به مدت 3 تا 4 هفته برگزار خواهد شد كه از سوي وزارت علوم نيز تاييد شده است.
به گزارش ايسنا، دكتر علياشرف نظري، عضو هيات علمي دانشگاه يزد نيز در اين همايش به بررسي روانشناسي و رفتارشناسي سياسي پرداخت و اين رشته را حوزهي معقول علوم سياسي در ايران خواند.
نظري با بيان اينكه هدف اصلي دانش سياسي فراهم آوردن بنيانهاي نظري و عملي لازم جهت توصيف، تبيين و پيشبيني «رفتار» و «كنشي» انساني در دو عرصه خصوصي و عمومي است خاطرنشان كرد: بايد در بررسي عوامل تاثيرگذار به بيتوجهي به رشتههاي روانشناسي سياسي پرداخت كه متاثر از عدم كاربردي بودن رشته علوم سياسي در ايران است. روانشناسي سياسي سعي ميكند وجوه مختلف علوم سياسي را بر ما روشن كند و به فهم روندهاي كلي حاكم بر رفتارهاي ارادي و واكنشي كمك كند. اين مفهوم سعي ميكند حوزههاي مختلف سياسي را در چشمانداز سياسي مورد بررسي قرار دهد.
وي، ضمن تشريح اجمالي حوزه رفتارشناسي و روانشناسي سياسي گفت: تمام حوزههاي علوم سياسي در اين زمينه با نگرشي متفاوت مورد بررسي قرار ميگيرد. اما متاسفانه در اين حوزه منابع و علاقه وجود ندارد. و عدم كاربردي بودن آن نيز بر اين مسايل ميافزايد.
دكتر بهاره سازمند، عضو هيات علمي دانشگاه يزد نيز مطالعات منطقهاي را يكي از شاخههاي مهم علوم سياسي دانست و خاطرنشان كرد: اين رشته در دانشگاههاي مختلف جهان به مطالعات مختلف در حوزههاي قارهاي ميپردازد.
وي با اشاره به عوامل تاثيرگذار در عدم توجه به اين رشته را در دو سطح خرد و كلان دانست و گفت: در سطح خرد ميتوان به كمبود نيروي متخصص و منابع معتبر علمي، نوع برنامهريزي درسي در رشته علوم سياسي در مقطع كارشناسي و ساختار فعلي دانشگاههاي كشور و فهرست دروس منبع امتحان كارشناسي ارشد اشاره و كمبود و نبود نيروي متخصص در اين زمينه را قابل توجه عنوان كرد.
دكتر بهرام مستقيمي، استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران نيز به بررسي كاركردهاي آموزشي روابط بينالملل پرداخت و گفت: تربيت نيروي انساني كه بتواند نيازهاي جامعه را در مناسبات بينالمللي تامين كند يكي از نيازهاي جامعه است. اين نياز خود دايم در حال تحول است و آموزشها هم بايد دگرگون شود. چالشها و تلاشهايي كه براي پاسخ دادن به نيازهاي بهروز شونده وجود دارد، نياز به آموزش و بهروز شدن آن را نشان ميدهد.
وي گفت: آموزش با انتقال ارزشها و شناخت انباشته شده در جامعه گونهاي از نيروي انساني را توليد ميكند كه ميتواند در مجموع از مهارتهاي مختلف بهرهمند باشد و با تقسيم كار مبتني بر اين مهارتها نيازهاي جامعه را تامين كند و به بقاي آن ياري رساند.
به گزارش ايسنا، در پايان روز اول اين نشست، عبدالله قنبرلو نيز با طرح موضوع آسيبشناسي درسهاي اقتصاد سياسي بينالمللي خاطرنشان كرد: شناخت اصولي و جامع در رشته علوم سياسي و روابط بينالملل بدون توجه لازم به مباحث اقتصادي و سياسي بينالمللي از يك طرف و شرايط و مقتضيات جديد جهاني از طرف ديگر امكانپذير نيست. مجموعه تحولات جهاني در امور سياسي، اقتصادي و امنيتي در كنار پيشرفتهاي عرصه فناوري، جهاني يكپارچه ولي بسيار پيچيده را پديد آورده است.
عضو هيات علمي دانشگاه مازندران گفت: در يك دستهبندي كلي 6 حوزه در آسيبشناسي مسايل مطرح هستند كه ميتوان به ماليه تجارت و ماليه بينالملل، روابط شمال و جنوب و هژموني اشاره كرد.
اين همايش صبح روز چهارشنبه نيز با حضور كارشناسان و استادان حوزهي علوم سياسي ادامه مييابد.
قرار است در پايان اين همايش با حضور اعضاي انجمن علوم سياسي ايران، انتخابات مجمع عمومي اين تشكل برگزار شود.
انتهاي پيام
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]
-
گوناگون
پربازدیدترینها