واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: صفحه آخر - بازيگري با چشمان باز بسته
صفحه آخر - بازيگري با چشمان باز بسته
امير پوريا: سيدني پولاك بهعنوان يكي از فيلمسازان جريان سينماي معترض اجتماعي دهه 1970 آمريكا شهرت داشت و در واقع ميتوان گفت با وجود اينكه اسمش مثل سيدني لومت يا اسم هيچكدام از فيلمهايش به اندازه فيلمهاي انتقادي اجتماعي آن دوره مثل بعدازظهر نحس، راننده تاكسي و مترسك به عنوان فيلم معترض شهرت پيدا نكرد اما عملا انسان نهانگوتري بود كه من شخصا شكل اشاره ظريفتر و رندانهتر او به مسائل اجتماعي را مثلا در فيلم معروف «آنها به اسبها شليك ميكنند مگر نه» خيلي بيشتر دوست داشتم. به هر حال پولاك اين قابليت را داشت كه مسائل اجتماعي روز را در دل فضاهايي تمثيلي منتقل كند، كه به نظر ميرسيد فقط درباره وضعيت روز جامعه بعد از جنگ ويتنام- آمريكا نيستند، بلكه اساسا درباره فرهنگ آمريكايي و بلايايي كه بر سر ذات انسانيت ميآورد هستند. توانايي در پولاك البته در فيلمهاي متعددي متجلي نشد، بهطور مثال ميتوان به فيلمهاي «اين ملك متروكشده» يا فيلم «آنها به اسبها شليك ميكنند مگر نه» اشاره كرد، اما در مواردي كه اين اتفاق ميافتاد بسيار موثر بود. شخصا از پولاك خاطره عزيز ديگري دارم كه به بازي در دو فيلم بسيار محبوب و بااهميت اواخر قرن گذشته مربوط ميشود؛ بازي حيرتآورش در فيلم «زن و شوهرها»ي وودي آلن و بازي در نقش مشهور فيلم «چشمان كاملا بسته» استنلي كوبريك. جالب است بدانيد پولاك با وجود اينكه بازيگر بسيار قابلي بود، شيوه كارگردانياش اين چنين بود كه براي بازيگرانش بازي نميكرد، برخلاف مواقعي كه يك كارگردان- بازيگر اغلب براي بازيگرانش بازي ميكند تا توصيف كند كه چگونه بايد موقعيتها را اجرا كنند، پولاك از اين بازي كردن طفره ميرفت و مثل كارگردانهايي كه با فاصله بازيگر را هدايت ميكنند فقط موقعيت را تشبيه ميكرد. شايد او اساسا تواناييهاي بازيگري خودش را خيلي جدي نميگرفت و به همين دليل هم حضورش در هر دو فيلمي كه نام بردم يك حضور بيش از حد ناتوراليستي بود، در حدي كه شما نهتنها شخصيت كارگرداني او را حس نميكنيد كه اتفاقا شخصيت كارگرداني كارگردانهايي كه در فيلم ديگران بازي ميكنند مثل بازي رومن پولانسكي در فيلم «تشريفات ساده» تورناتوره هميشه غالب است و هويت كارگرداني را خواسته يا ناخواسته با خود به همراه ميآورد اما اين سنگيني هويت كارگرداني در بازيهاي پولاك اصلا مشهود نبود، حتي به نظر ميرسيد معتقد نيست كه بازي ميكند. به هر حال شايد اتفاق چندان دلپذيري نباشد كه پولاك به عنوان آخرين فيلمش در كارنامه فيلم جاسوسي متوسط البته خوشساخت «مترجم» را براي ما به يادگار گذاشت. اما به هر صورت او هم از خاطرههاي عزيز سينماي اجتماعي معترض دهه 1970 آمريكا بود كه ظاهرا كمكم اغلب سردمدارانش به لحاظ مسير كاري در حال توقف هستند و خيلي كمكار شدند يا برخي از آنها مثل سيدني پولاك از دنيا رفتند و اين مدفون شدن بخشي از خاطرات است.
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]