واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حضرت عباس(ع) نخستين فـرزنـد حضرت علي (ع) و ام البـنـيـن است كه بـا ميلادش پيام آور شجاعت و ايثار شد. او در چهارم شعبان سال 26 هجري قمري در مدينه ديده به جهان گشود. امـيـرالمومنين(ع) او را عـبـاس(شيربيشه) نـامـيـد؛ زيـرا در بـرابـر كـژي ها و باطل، ترشرو و در برابر نيكي ها، خندان و گشاده رو بود. القاب حضرت عباس(ع) قمر بنيهاشم، باب الحوائج، طيار، الشهيد، سقا، عبد صالح، سپه سالار، پرچمدار و علمدار، ابوقربه (صاحب مشك)، عميد (ياور دين خدا)، سفير(نماينده حجت خدا)، صابر (شكيبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاش ها)، مواسي (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگري مهربان در برآوردن حاجات ديگران) و ... مي باشد. عبّاس در خانه پر مهر علي(ع) و در دامان مادري با ايمان و در كنار حسن و حسين(ع) رشد كرد و از اين دودمان پاك و آسماني، درس هاي بزرگ انسانيت، صداقت و اخلاق را فرا گرفت. تربيت خاص امام علي(ع) بي شك، در شكل دادن به شخصيت فكري و روحي بارز و برجسته اين نوجوان، سهم عمده اي داشت. استعداد ذاتي و تربيت خانوادگي او سبب شد كه در كمالات اخلاقي و معنوي، پا به پاي رشد جسمي پيش برود و جواني كامل، ممتاز، شايسته و در جلوه هاي انساني و خِرد، برتر از ديگران شود. او در بيشتر جنگ ها همراه حضرت علي(ع) بود. نقل مي كنند در نبرد صفين، جواني از سپاه علي(ع) بيرون آمد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه هاي شجاعت و هيبت هويدا بود. از سپاه شام كسي جرأت نكرد جهت كارزار به ميدان آيد. همه ترسان و نگران، تنها شاهد صحنه بودند. معاويه يكي از مردان سپاه خود را به نام ابن شعثا كه دليرمردي برابر با هزاران نفر بود را فرا خواند و گفت: به جنگ اين جوان برو. آن شخص گفت: اي امير، مردم مرا با ده هزار نفر برابر ميدانند، چگونه فرمان ميدهي كه به جنگ اين نوجوان بروم؟ سپس ابن شعثا يكي از هفت پسرش رابراي شكست آن جوان به ميدان فرستاد. اما به دست اين جوان كشته شد. ديگري را فرستاد، او هم كشته شد. همه پسرانش يك به يك به نبرد اين شير سپاه علي(ع)رفتند و او همه را از دم تيغ گذراند. در بهت و حيرت حاضران خود ابن شعثا نيز وقتي به ميدان آمد، با يك ضربه كاري جوان، به خاك افتاد و به پسرانش پيوست. اميرالمؤمنين علي (ع) جوان را نزد خود فراخواند و نقاب از چهرهاش كنار و پيشاني او را بوسه زد. حاضران ديدند كه او قمر بني هاشم عباس بن علي(ع) است. حضرت علي(ع) به عباس علاقه خاصي داشت و كمتر اجازه مبارزه را به او مي داد به نظر مي رسيد او را براي روزي بزرگ نگه داشته تا در ياري حجت خدا جان نثاري كند. آري ! او براي عاشورا به دنيا آمده بود. روايت است در رمضان سال 41 هجري حضرت علي(ع) در آخرين ساعات عمر با بركت خويش، عباس را به آغوش گرفت و به سينه چسباند و فرمود: پسرم، به زودي در روز عاشورا، چشمانم به وسيله تو روشن مي گردد؛.... اين نخستين درس عاشورا بود كه در شب شهادت علي(ع) آموخت و تا آن روز پيوسته در گوش داشت. عباس بن علي در سال هاي امامت، امام حسن مجتبي(ع) كه توام با حيله گريهاي معاويه و صلح تحميلي نسبت به امام بود، روزهاي جانگداز و تلخي را پشت سر گذاشت تا آنكه معاويه وجود مبارك امام حسن(ع) را تاب نياورد و با دسيسه اي ايشان را به شهادت رساند. در اين زمان عباس بن علي كه تنها 24 سال داشت با حمايت و پشتگرمي برادر بزرگوارش سيدالشهدا(ع) و در كنار جوانان ديگري از عترت پيامبر خدا شاهد فراز و نشيب هاي روزگار بود. تا آنكه سال 61 هجري رسيد و حادثه كربلا رقم خورد در اين حادثه كه آزمايشي الهي براي همه بندگان خدابود عباس سربلند از ميدان عمل بيرون آمد و وفاداري خود را در صادقانه ترين شكل به اثبات رساند و چشمان پدر بزرگوارش را روشن كرد . او را لب تشنه و جوانمرد مي خوانند چرا كه وقتي ياران و فرزندان امام حسين(ع) در اثر بسته شدن آب تشنه بودند او كه براي آوردن آب به سرچشمه فرات رفته بود عطش و جگر سوخته خود را فراموش كرد و با مشك هايي مملو از آب به شوق ديدن لبخند تشنگان خيمه هاي برادر بسوي آنان مي دويد، دشمن كه در كمين نشسته بود وقتي نتوانست شتاب اسب حضرت را بسوي خيمه ها بگيرد با پرتاب تير دستهاي او را نشانه رفتند، سردار دلير مشك را به دهان گرفت اما تير آخر سردار عشق را كه تشنه حق بود سيراب كرد و شهادت هديه حق، به سقاي دشت كربلا بود. وقتي حسين بن علي(ع) خود را به بالين عباس رساند و علمدار خويش را غرق در خون يافت، فرمود: اكنون كمرم شكست و چاره و تدبيرم گسست. وقتي خبر شهادت عباس را به مادر مهربانش دادند او حال حسين(ع) را پرسيد و اين يعني ايماني استوار... اينك كه از آن همه ايثار و دلاوري بيش از هزار و سيصد و هفتاد سال مي گذرد، هنوز تاريخ، روشن از كرامت هاي عباس بن علي(ع) است و نام او با عباراتي چون شجاعت، وفا، ادب و مردانگي همراه است. او در عاشورا حماسه اي آفريد كه فقط انسان هاي والا و روح هايي بزرگ و اراده هايي عظيم، قدرت چنين اعجازي را دارند تاريخ از فداكاري عاشوراييان و نبض زمان با قهرمانان و حماسه آفرينان كربلا روح و جاني ديگر گرفت. 550/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]