واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - سفیر اسبق ایران در بحرین می گوید: ورود نیروهای سعودی به بحرین باعث می گردد تا امواج انقلابهای عربی با سرعت بیشتری به سواحل آل سعود برسد. زهرا خدایی اعزام نیروهای نظامی عربستان به بحرین و دخالت آشکار سعودیها در تحولات این کشور طی دو روز اخیر در گیر و دار تحولات خاورمیانه بیش از همه تعجب همگان را برانگیخت.این اقدام در حالی صورت می گیرد که ملک عبدالله پیشتر نیز بحرین را تهدید کرده بود که در صورت عدم مهار ناآرامی ها از سوی آل خلیفه نیروی نظامی به این کشور اعزام خواهد کرد. برخی از کارشناسان بر این باورند که عربستان از دیرباز بحرین را برادر کوچکتر خود تلقی کرده و رفتار استعمارگونه نسبت به این کشور داشته است و در مقابل آل خلیفه نیز نگاهی مشابه به آل سعود دارد. اما با این حال این اقدام سعودیها جدای از تشدید نظامی گری در این کشور، به لحاظ قوانین بین الملل، تعبیر دیگری جز مصداق بارز و آشکار دخالت و تعرض به تمامیت ارضی بحرین نمی تواند داشته باشد و با هیچ قانونی قابل توجیه نیست.حال آنکه ایران به رغم اتهامات وارده طی سالهای اخیر مبنی بر حمایت از شیعیان بحرین، به گفته بسیاری از ناظران سیاسی کوچکترین ورودی به تحولات اخیر بحرین نیافته و ترجیح داده تا بحرینی ها خود درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند. خبر در گفتگو با محمد فرازمند،سفیر اسبق ایران در بحرین، آخرین تحولات بحرین، سفر گیتس به این کشور و همچنین ارسال نیروهای نظامی از سو عربستان را مورد بررسی قرار داده است. با سفر رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا ه تغییراتی در مواضع دولت بحرین در ارتباط با خواسته های معترضین ایجاد شده است؟ اهداف واقعی این سفر چه بوده است ؟همانطور که می دانید بحرین مقر فرماندهی ناوگان پنجم آمریکاست. رابرت گیتس از جمله مقاماتی است که سالیانه چندین بار به بحرین سفر می کند و به نظر می رسد بخشی از سیاستهای آمریکا در بحرین از طریق گیتس دنبال می شود و در واقع او نقطه ارتباط دولت آمریکا و بحرین است. از سویی سفر رابرت گیتس به بحرین در حالی که انقلاب مردم این کشور به اوج خود رسیده و آمریکایی ها خواستار مذاکره حاکمیت بحرین با معترضین و انجام اصلاحات هستند نمی تواند بی ارتباط با اوضاع جاری در این جزیره کوچک خلیج فارس باشد.کما اینکه ورود نیروهای ارتش سعودی و امارات متحده عربی به بحرین را باید یکی از نتایج این سفر تلقی کرد.نگاهی به اظهارات و مواضع رابرت گیتس در خلال این سفر و همین طور مواضع ولیعهد بحرین پس از مذاکره با گیتس چند نکته را روشن می سازد:رابرت گیتس در اظهارنظری اعلام کرد که حاکمیت بحرین برای جلوگیری از دخالت ایران باید هر چه سریعتر اصلاحات را آغاز کند.وی همچنین گفت که جهت اطمینان دادن به پادشاه بحرین به این کشور سفر کرده است. با توجه به آشکار بودن عدم دخالت ایران در تحولات بحرین،منظور گیتس از این اظهارات چیست؟دو نتیجه ملموس می توان از این اظهارات دریافت کرد: اول آنکه آمریکایی ها خواستار کنار گذاشتن آل خلیفه نیستند و سعی دارند در چهارچوب نظام فعلی بحرین اصلاحاتی را برای کنترل اعتراضات در این کشور صورت دهند.و دوم اینکه آمریکایی ها برای وادار کردن حاکمیت بحرین و انجام اصلاحات مانند همیشه از اهرم ایران هراسی استفاده می کنند.اما گیتس نتوانست در اظهارات اخیر خود نشانه ای دال بر دخالت ایران در اوضاع بحرین ارائه کند. از سویی شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه ولیعهد بحرین که از سوی پدرش مأمور مذاکره با معترضین شده پس از ملاقات با گیتس مواضعی را اعلام داشت که متضمن پذیرش برخی مطالبات مردم بحرین است.وی عنوان کرده که مذاکرات با معارضه شامل ایجاد دولت منتخب، بررسی پرونده های فساد و اعطای تابعیت سیاسی(به غیربحرینی ها) می باشد. این بدان معناست که دولت مطالبات مردم را پذیرفته؟ این مسائل بخش مهمی از مطالبات مردم بحرین بوده است.به عبارتی وقتی شیخ سلمان از دولت منتخب صحبت می کند به این معناست که وی و شیخ حمد حاکم بحرین پذیرفته اند که نخست وزیر و دولت وی برکنار شوند.از سوی دیگر موضوع اعطای تابعیت به افراد غیربحرینی برای دست کاری در ترکیب جمعیتی بحرین یکی از محورهای اساسی مردم بحرین بوده است. برای نخستین بار است که یک مقام مسئول بحرینی می پذیرد که این پرونده باز شود.ولیعهد بحرین قول داده که پس از مذاکره با معترضان و توافق بر سر اصلاحات این توافقات به رفرادوم گذاشته شود. آیا معارضین طرح ولیعهد را پذیرفته اند ؟ طرح ولیعهد تاحدودی در برگیرنده پیش شرط معارضه برای انجام گفتگوها می باشد.یعنی حاکمیت، رفتن نخست وزیر را پذیرفته اما شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت سیاسی الوفاق که ستون فقرات معارضه می باشد در پاسخ به طرح ولیعهد اعلام کرده اصلاحات و قانون اساسی جدید بحرین باید توسط مجلس موسسان که از طریق انتخابات شفاف و عادلانه برگزیده می شود،تدوین شود. زیرا معارضین و مردم بحرین خاطره خوشایندی از رفراندوم های قبلی ندارند.در سال 2001 نیز برای انجام اصلاحات از سوی پادشاه بحرین رفراندوم گذاشته شد.اما به هنگام تدوین قانون اساسی که توسط دولت انجام شد همه آنچه که در منشور آمده بود،مورد توجه قرار نگرفت و به جای ایجاد پادشاهی مشروطه کماکان نظام قبلی یعنی دولت منصوب و غیرمنتخب به کار خود ادامه داد و در کنار مجلس منتخب، مجلس دیگری که اعضای آن همگی منسوب به ملک بودند،قرار داده شد.همچنین دوایر انتخاباتی به گونه ای مهندسی شد که شیعیان نتوانند کرسی هایی را که به لحاظ جمعیتی استحقاق آن را دارند،کسب کنند.به دلیل همین تجربه ناموفق است که معارضه اکنون نسبت به انجام اصلاحات نسبت به حاکمیت شک و تردید دارد. عربستان روز دوشنبه صدها نفر نیروی نظامی را به بحرین فرستاد و اعلام کرده که در صورت عدم سرکوب ناآارامی ها در این کشور، ده هراز نیروی امنیتی دیگر به بحرین اعزام خواهد کرد. با توجه به اینکه اوضاع در عربستان نیز ناآرام است، آیا اعزام این نیروها می تواند اعتراضات را سرکوب کند؟ ورود رسمی نیروهای سعودی به بحرین در روز دوشنبه 23 اسفند ماه حادثه خطیری است که قطعأ به پیچده تر شدن اوضاع و افزایش نا امنی و خشونت می انجامد. مشروعیت حاکمیت بحرین را نزد مردم این کشور زیر سوال می برد و شرایط مذاکره معارضه با حاکمیت را سخت تر می کند.معارضین این اقدام را تجاوز نظامی و اشغالگری توصیف کرده و خواستار دخالت سازمان ملل شده اند. عجیب است که آمریکا که تا یک روز قبل دولت بحرین را به انجام اصلاحات فوری فرا می خواند اعلام کرده که در جریان ورود نیروهای سعودی به بحرین بوده و آن را تجاوز و اشغال نمی داند.!! هم آمریکایی ها و هم سعودی ها از این اقدام ناسنحیده پشیمان خواهند شد و باید به مردم بحرین و جامعه جهانی پاسخ دهند که چه فرقی است بین قذافی که مردم خود را با نیروی نظامی مورد حمله قرار می دهد و دولتی که از نیروی نظامی خارجی برای سرکوب مردم خود دعوت می کند؟.قبح دومی چه بسا بیشتر باشد. این اقدام با هیچ یک از موازین بین المللی سازگاری ندارد.آنچه در بحرین جریان داشته مسئله ای داخلی بین مردم و حکومت این کشور بوده .یک نیروی نظامی خارجی بر چه اساسی وارد این قضیه شده است. استناد به پیمان دفاعی شورای همکاری خلیج فارس نمی تواند توجیه گر این لشگرکشی باشد چرا که این پیمان در صورتی می تواند مورد استناد واقع شود که یکی از اعضای آن مورد تعرض خارجی قرار گیرد.سعودیها که خود در مسیر طوفان انقلابهای عربی قرار گرفته اند باید عاقلانه تر تصمیم بگیرند. نیروهای آنها در خیابانهای بحرین میهمانان ناخوانده ای هستند که جز تزریق نفرت کاری از پیش نخواهند برد.حاکمان بحرین نیز باید بدانند که اقدام آنها غیرمشروع و فاقد وجاهت مردمی است و باعث حادتر شدن همه پل های بین آنها و مردم خواهد شد. شرایط امروز با دهه 80 که دولت بحرین برای سرکوب معارضین از نیروهای سعودی کمک می گرفت متفاوت است. در عصر بیداری ملتها و به لرزه درآمدن کرسی های حاکمان مستبد عربی و در حالیکه آمریکایی ها هم دیگر قادر به حمایت از دوستان سابق خود نیستند به کار گیری روش های گذشته فایده ای ندارد. مگر نیروهای اشغالگر توانستند در عراق در امان بمانند؟مگر خود سعودی ها نبودند که حضورسنتی ارتش سوریه را لبنان را برنتافتند؟ ورود نیروهای خارجی به بحرین به فاصله یک روز از سفر رابرت گیتس این حدس را تقویت می کند که حادثه درگیری در بندر مالی بحرین حساب شده بوده است.به این معنا که با ایجاد رعب در صاحبان بانکهای معروف جهانی، دو کشور عربستان و بحرین از آمریکا برای ورود ارتش عربستان چراغ سبز گرفته اند. ظاهرا کشورهای عرب منطقه، به شدت نگران تحولات بحرین و سازش دولت با معارضه هستند.کشورهای عضو شورای همکاری و در رأس آن عربستان از بروز تحولات جدید در بحرین و همچنین برخی اعتراضات در عمان نگران هستند به همین دلیل سعی دارند از طریق سازوکار شورای همکاری و در چهارچوب طرح های منطقه ای این ناآرامی ها را کنترل کنند.مردم بحرین معتقدند که در سرکوب روز 28 بهمن نیروهای عربستانی نیز مشارکت داشته اند گرچه بحرین و دولت این کشور این مسئله را نفی می کنند. در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در ریاض نیز صندوقی برای کمک های اقتصادی به بحرین و عمان با اعتباری معادل 20 میلیارد دلار ایجاد شد.اختصاص این مبلغ زیاد برای کمک به بحرین و عمان نشانگر عمق نگرانی عربستان می باشد. اما باید توجه داشت که مطالبات اقتصادی تنها بخشی از خواسته های مردم بحرین است و اکنون برای سرپوش گذاشتن بر اعتراضات، دادن امتیازات اقتصادی راهگشا نیست.مردم بحرین خواستار تغییرات اساسی در ساختار سیاسی این کشور هستند. آیا این احتمال وجود دارد که با پیروزی شیعیان در بحرین، در عربستان نیز شاهد اوج گیری قیام شیعیان باشیم؟اولا انقلاب مردم بحرین را نباید در چهارچوب مطالبات طائفی و مذهبی محدود کرد.در کنار شیعیان بخشی از اهل سنت بحرین نیز خواستار انجام اصلاحات در این کشور هستند.خود شیعیان نیز از اینکه قیام آنها قیامی شیعی معرفی شود،احتراز می کنند.در واقع مخالفین تغییرات در بحرین سعی دارند مطالبات مردم را در قالب های مذهبی و طائفی معرفی کنند.البته شیعیان به عنوان بخش مهمی از جامعه بحرین در طول 40 سال گذشته از بسیاری از حقوق مدنی خود محروم بوده و اکنون نیز به عنوان شهروند بحرینی و نه شیعه خواستار رفع محرومیت های مدنی هستند. عربستان نیز مسائل و مشکلات داخلی خاص خود را دارد.این فقط شیعیان عربستان نیستند که به وضعیت موجود اعتراض دارند. شکاف های حاکمیت و مردم در عربستان به منطقه شرقیه و شیعیان محدود نمی شود و بررسی مسائل عربستان نیاز به بحث جداگانه ای دارد. پیش بینی شما از آینده بحرین چیست؟در فاصله بین اظهارات ولیعهد مبنی بر پذیرش برخی مطالبات معارضه و ورود نیروهای عربستان به بحرین تهاجمی خشونت بار از سوی نیروهای امنیتی علیه معترضین در بندر مالی بحرین که محل استقرار شعب بانکهای جهانی است اتفاق افتاده است.به نظر می رسد طرف های دیگری در منطقه دست اندرکار هستند تا نگذارند تغییر و اصلاح در بحرین به شکل مسالمت آمیز صورت گیرد. دولت بحرین از یک سو به عربستان و از سوی دیگر به آمریکا متکی است. به نظر میرسد هر یک از این دو همپیمان سعی دارند به روش خود در بحرین دخالت کنند. سعودیها از ابتدا خواستار برخورد نظامی و امنیتی بودند و اعلام کرده بودند که به اعزام نیرو به این کشور اقدام خواهند کرد.ورود نیروهای عربستان و امارات به بحرین نیز روند مسالمت آمیز اعتراضات مردمی را در این منطقه به خطر می اندازد.مردم دیریا زود به خواسته های خود دست می یابند اما افزایش خسارت و تلفات و ورود ارتش به اعتراضات مسالمت آمیز به لیبیایی کردن شرایط می انجامد و شانس حاکمان را برای توافق با معترضان کاهش می دهد. ورود نیروهای سعودی به بحرین باعث می گردد تا امواج انقلابهای عربی با سرعت بیشتری به سواحل آل سعود برسد. 16346
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]