واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: فرهنگ مهدويت و جامعه منتظر از منظر قرآن / 24توجه افراطي به جنبه احساسي ظهور؛ عامل اصلي به حاشيه رفتن معرفت مهدوي
گروه اجتماعي: اعتقاد به ظهور منجي و آمدن حجتي از جانب خدا كه ظلم و ستم را از چهره جهان ميزدايد، از گذشتههاي دور در انديشه و تفكرات مردم بهويژه مسلمانان جايگاه والايي داشته است اما امروزه شاهديم كه در برخي موارد توجه افراطي به بعد احساسي اين مقوله توجه به معرفت و غناي محتوايي آن را تحتالشعاع قرار داده است.
اعتقاد به ظهور منجي در اديان و مذاهب مختلف با نگرشهاي متعددي همراه است تا جايي كه براي مثال اديان مسيحيت قائل به ظهور «مشيا» بهعنوان منجي آخرالزمان، بوداييها معتقد به تولد «بودايي ديگر»، زرتشتيها قائل به تولد «زرتشت سوم» و اهل تسنن نيز معتقد به تولد «فردي از خاندان رسولالله» بودهاند؛همانگونه كه از شواهد برميآيد همه اديان و مذاهب بهجز مذهب تشيع، ظهور منجي را منوط به تولد فردي ميدانند كه در حال حاضر زنده نيست، از اينرو بر خلاف شيعيان نميتوانند وابستگي كنوني وي به منبع لايزال الهي را توجيه كنند.
بر همين اساس با عنايت به حساسيتي كه در زمينه احياي مضامين مربوط به مهدويت در جامعه وجود دارد خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) خود را ملزم به بررسي ابعاد قرآني اين مقوله دانست تا در سايه برخي از آيات و روايات و همچنين به پشتوانه اندوختههاي پژوهشي و تحقيقي متخصصان اين حوزه، آموزههاي مفيدي را براي شناخت بيشتر و عميقتر از كليت جامعه منتظر، وظايف منتظران، فرهنگ مهدويت و ... ارائه كند.
آيات 55 سوره «نور»، 54 سوره «مائده»، 105 سوره «انبيا» و ... از جمله آياتي بودند كه بخش اعظمي از نكات مورد نظر در زمينه لزوم تبيين و دروني كردن مفاهيم مهدوي در جامعه بهواسطه آنها مشخص شد و كارشناسان متعددي نيز در قالب اين گفتوگو با تكيه بر آنها استدلالات خود را بيان ميكردند.
برخي از آنها معتقد بودند كه خداوند در ذيل آيه 54 سوره «مائده» كه ميفرمايد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مىدهد و خدا گشايشگر داناست»، كساني را شايسته و لايق حكومت خود ميداند كه ديدگاه متقني از ظهور داشته باشند نه اينكه مسأله ظهور و حضرت مهدي(عج) را تنها در قالب مفاهيم احساسي خلاصه و خود را با چند مراسم يا مولوديخواني سرگرم كنند.
«محمدمهدي حائريپور» كارشناس مركز تخصصي مهدويت يكي از اين كارشناسان است كه معتقد است امروزه جنبه احساسي مسأله ظهور مانند برگزاري جشنهاي نيمهشعبان و ساير مراسم كه نشان از ارادت و احساس دروني افراد است و توصيههاي بسياري نيز در آشكار كردن آنها شده بر جنبه عقلاني آن غلبه دارد كه ميتواند به نوبه خود ما را اسير حاشيهها و غافل از جنبه معرفتي اين اصل كند.
اگرچه نميتوان علاقه و اشتياق نسل جوان به برپايي چنين برنامههايي را ناديده گرفت و منكر آن شد اما صرف پرداختن به فعاليتهاي ظاهري كه بيشتر احساسات آني فرد را ارضا ميكند و كمتر به بعد عقلاني موضوع مهدويت مانند مؤلفههاي حكومت حضرت مهدي(عج)، مشخصات و ويژگيهاي جامعه منتظر و چگونگي شرايط جامعه جهاني اشراف دارد، ضريب خطر كممايه بودن تفكرات استدلالي فرد را افزايش ميدهد و او را در مقابل تهاجمات هر روزه دشمنان بيسلاح ميكند.
يكي از انحرافاتي كه بهدنبال اين امر، تحقق جامعه منتظر را تحتالشعاع قرار ميدهد، شبهه لزوم جهاني شدن ظلم بهمنظور ظهور حضرت حجت(عج) است كه كم و بيش از سوي برخي افراد بهمنزله دستاويزي براي زير سؤال بردن ماهيت مهدويت و سوءاستفاده از عواطف مردم محسوب ميشود.
حجتالاسلاموالمسلمين «بهروز محمدي» استاد حوزه و دانشگاه و از فعالان عرصه مهدويت در گفتوگو با ما، شبهه جهاني شدن ظلم بهمنظور ظهور حضرت حجت(عج) را نشأت گرفته از يك ديدگاه ماركسيستي برميشمارد و ميگويد: ميان شرايط و نشانههاي ظهور تفاوتهايي وجود دارد بهگونهاي كه «شرايط» دربرگيرنده مصالح لازم و لاينفك براي يك واقعه و «نشانهها» دربرگيرنده مفهوم متضاد اين امر است تا جايي كه نيازي به وجود آن امر نيست و در اين رهگذر، دست روي دست گذاشتن و نظارهگر ترويج ظلم بودن منافات صريحي با روايات رسيده درباره وظايف منتظران در ايام غيبت دارد.
حجتالاسلاموالمسلمين «محمود اباذري» رئيس بنياد فرهنگي حضرت مهدي(عج) نيز با ترسيم الگويي تاريخي، به مقايسه شرايط كنوني جامعه در عصر غيبت خاتمالاوصيا با شرايط جامعه زمان انتظار خاتمالانبيا ميپردازد و معتقد است كه مضامين سوره «حديد» بهترين الگوي كاربردي براي تحقق جامعه منتظر است و ميتواند راهكارهاي مطلوبي را فراروي متوليان فرهنگي قرار دهد.
وي در توضيح چگونگي اجرايي كردن اين الگو در جامعه، كنكاش در اعمال و وظايف گذشتگان، ارزيابي و بررسي ميزان عمل به وظايف، ارزيابي نقاط قوت و ضعف، آسيبشناسي شكستها و كوتاهيها و ... را بهعنوان پيامدهاي واكاوي زندگي پيشينيان عنوان و تصريح ميكند: خداوند متعال در اين آيه خطاب به مردمي كه ايمانشان دچار تزلزل شده ميفرمايد «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند» و در آيات 90 به بعد سوره «بقره» نيز با بيان علل و عوامل سقوط اهلكتاب و همچنين دلايل نزول اين آيه، روشهاي كاربردي را براي منتظران كنوني بيان ميكند.
بر اين اساس، دنياگرايي، مسابقه رفاه و تجمل، حسادت، بيتوجهي به امر به معروف و نهي از منكر حريص شدن به زندگي دنيايي و... از جمله عواملي است كه گريبانگير قوم بنياسرائيل شد و آنها را به سوي نابودي سوق داد؛ خداوند در اين آيات در عين هشدار به منتظران، آنها را به تدبر در آيات الهي دعوت ميكند تا از اين طريق علاوه بر دوري از فسق و فجور از غضب الهي نيز مصون بمانند.
به عقيده وي معضل كمرنگ شدن روحيه اجراي معروف و مبارزه با منكر، تأييدات پيدا و پنهان رسانهها بر ترويج فرهنگ تجملگرايي و چشم و همچشمي، توجه به زندگيهاي دنيايي و بسياري از پديدههاي اينچنيني نه از جامعه ما، جامعهاي منتظر و نه از ما، منتظراني آگاه ميسازد.
در كنار همه اين تعاريف برخي از كارشناسان نيز معتقدند كه كمرنگ بودن موضع «عدالت» بهمثابه يكي از مهمترين دغدغههاي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) و اشراف نداشتن به زمينههاي فساد آن در هر جامعهاي مفهوم انتظار را زير سؤال ميبرد و بهطور كلي فرهنگ مهدويت را از آن جامعه سلب ميكند.
از سويي فرهنگ انتظار در جامعه كنوني ما بيشتر در موضع «اعتقاد به ظهور» معنا پيدا كرده و «انتظار ظهور» تنها در قالب مفاهيم انتزاعي باقي مانده كه به نوبه خود باعث ايجاد آفت در عرصه مفاهيم ظهور و انتظار است كه با وجود حساسيت بسياري كه در ارائه و تفهيم اين مفاهيم وجود دارد اما به زعم برخي از كارشناسان دو مفهوم مذكور در بسياري از كتب مرتبط با مسأله مهدويت بهطور ناصحيح تلقي شده است.
«مجتبي گودرزي» از محققان حوزه علميه قم، يكي از آفتهاي شايع در اين كتابها را كپيبرداري از منابع مختلف ميداند و معتقد است كه بسياري از افرادي كه اقدام به چاپ كتاب ميكنند بدون هيچ تحقيق و بررسي تنها از كتابهاي مختلف تكهبرداري ميكنند كه بخش اعظمي از آن به محدوديت بودجهها و فقدان حمايتهاي لازم در زمينههاي علمي و اقتصادي بازميگردد.
در چنين شرايطي آيا لازم نيست كه بيشتر از بودجهبنديهاي مختلف و سعي بهمنظور تهيه بنرهاي تبليغاتي و پرچم و بيرقهاي آنچناني، وضعيت فرهنگي و اجتماعي جامعه كنونيمان را در مسير انطباق با اين آيه، دستخوش نقد و تحليلهاي منصفانه كنيم؟
اقبال جوامع اسلامي و در صدر آنها ايران به تعاليم قرآني و داعيهدار بودن آنها به عملياتي كردن دستورات و فرامين الهي در مقاطع مختلف ديني، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... فضايي را ايجاد ميكند كه كوتاهيها و بيتوجهيها مجالي براي توجيه ندارند و در حقيقت عرصه را براي فعاليتهاي سازماندهي شده دشمنان فراهم ميكنند.
تجربه نشان داده كه ورود ما به هر مقطع و جايگاهي مدتها پس از فعاليتهاي دشمنان در آن حوزه بوده است بهعنوان مثال اگر ما يك پايگاه اطلاعرساني براي تبليغ مفاهيم مهدوي راهاندازي ميكنيم در مقابل، دشمنان بيش از 10 پايگاه را براي فعاليتهاي تخريبي در اين حوزه اداره ميكنند.
اين سخنان را حجتالاسلاموالمسلمين «ناصر شهيدي» از كارشناس مركز تخصصي مهدويت ميگويد و ابراز تأسف ميكند كه دشمنان بيشتر از حوزه مدرنيته و تحليل استدلالي وارد ميشوند و اين در حالي است كه بسياري از فعاليتهاي ما علاوه بر درجا زدن در فعاليتهاي سنتي تنها ناظر به جنبه نقد يا رد يك قضيه است.
شهيدي، نقد كردن صرف فيلمهاي ضدديني سينماي هاليوود را مهر تأييدي بر عقبماندگي ما از فعاليتهاي دشمنان ميداند و معتقد است آنها براي هر مقطع سني فيلم ميسازند و ذهن آنها را با يك سري مفاهيم بيپايه و اساس درگير ميكنند و اين در حالياست كه تنها عكسالعمل ما نقدهايي است كه بعضاً دستاوردي هم ندارد.
بنابراين، نهادهاي فرهنگي كشور بايد نسبت به تبيين حقايق مهدويت توجه ويژهاي داشته باشند و با اين روش مانع بروز شبهات مختلف در اين زمينه شوند تا در رهگذر القاي مفهوم انتظار، ضامن بقاي مكتب تشيع باشند.
براي تحقق اين امر لازم است حوزويان بههمان اندازه كه به طرح مباحث فقهي و اعتقادي در كتاب و عقل و سنت ميپردازند فعاليتهاي پربارتري را در عرصه اشاعه فرهنگ مهدويت به طلاب ارائه كنند تا در زمانهاي كه جزئيترين امور اجتماعي، فرهنگي و حتي پزشكي نيز داراي متخصص است، شرايط مطلوبتري را براي فعاليت متخصصان امور مهدوي فراهم كنند.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]