واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - ستون نویس نیویورک تایمز و برنده جایزه پولیتزر، مدتی است روزنامه نگاری را ترک کرده و به داتشگاه رفته تا دوره آموزشی جدیدی را بنیان نهد. او در گفتگو با نیچر در مورد روزنامه نگاری علمی و کپنهاگ میگوید. مجید جویا:شاید بتوان روزنامه نگار برنده جایزه پولیتزر، اندرو «اندی» روکین را، پیشروترین خبرنگار در حوزه تغییرات آب و هوایی در یک دهه اخیر دانست. خواندن همیشگی مطالب او در نیویورک تایمز و وبلاگ Dot Earth این مجله، برای تمامی افراد این حوزه امری ضروری به نظر میرسد. او به تازگی اعلام کرده که شغل خود را تغییر خواهد داد، و از روزنامه جدا خواهد شد تا به آکادمی تحقیقات کاربردی محیط زیست پیس دانشگاه پیس، که در وایت پلینز نیویورک قرار دارد بپیوندد. در میانه روزهای برگزاری اجلاس کپنهاگ، وی گفتگویی با خبرنگاران هفته نامه نیچر انجام داد که ترجمه آن را با هم میخوانیم: به چه دلیل تصمیم گرفتی که نیویورک تایمز را رها کنی و به دانشگاه بروی؟همه ما یک عمر حرفهای محدود داریم، و من هم احساس کردم که چیزهایی را تا به حال به حاشیه رانده بودم، که میخواهم بعد از این، بیشتر بر آنها تمرکز کنم. یک بخش حیاتی از آنچه که میخواهم (در دانشگاه پیس) به آن بپردازم، تربیت نسل جدیدی از افراد است که درک کنند که دانش چگونه کار میکند و چگونه به تصمیماتی که در زندگی میگیرند ارتباط دارد. من به عنوان یک خبرنگار فقط بخشی از این کار را میتوانم انجام دهم. دوره آموزشی که میخواهم ایجاد کنم، برای متخصصان تحقیقات محیط زیستی یا زیست شناسی نیست؛ یک دوره عمومی خواهد بود. ایدهآل من این است که این یک دوره برای کسانی باشد که به سراغ هنر، اقتصاد، تجارت و یا روانشناسی میروند، و به آنها یک دید کلی در مورد تغییرات جهانی و خطرات جهانی بدهد، در نتیجه، آنها میتوانند آینده شغلی خودرا؛ حال هر شغلی که داشته باشند؛ با چنین دیدی شکل دهند. فکر میکنی که نقش خبرنگاری علمی در آینده چگونه باشد؟واقعا نمیدانم. فکر نمیکنم که الزاما چیزی که ما امروزه «خبرنگار» میگوییم باشد. هر روز افراد بیشتری در سیستمهای علمی پدیدار میشوند که در مسائل مشخصی به عنوان راهنما عمل میکنند، افرادی که الزاما آنچه که ما خبرنگار مینامیم نیستند، بلکه بیشتر در نقش طرف گفتگو ظاهر میشوند. خط بین چیزی که ما «گفتگو» و «خبرنگاری» مینامیم، روز به روز در حال کمرنگتر شدن است، و نقش خبرنگاری نیز قطعا در حال کم شدن است؛ ولی نقش دیگر بخشها در حال گستردهتر شدن است و کسی نمیداند که آینده ما را به چه چیزی رهنمون میگردد. من فکر میکنم که هنوز سوالهای حیاتی در مرد مسائل مهم وجود داشته باشد. آیا افت روزنامهها اهمیتی دارد؟مهم است، واقعا مهم است. چیزی که در حال از دست رفتن است (صفحه اول روزنامه یا اخبار شبانگاهی تلویزیون) معادل سمبل شهر بود. این جایی بود که به همه ما یک چارچوب مشترک از چیزهایی که فکر میکنیم که میدانیم میداد، در حالی که یک وبلاگ، یک چیز تخصصی شده است، فضای کوچکی است که افرادی که به آنجا میروند هم، خود از کلیات موضوع آگاهی دارند. اگر ما در نهایت به جایی برسیم که فقط وبلاگهایی در مورد چیزهایی بخوانیم که برای ما اهمیت دارند، این احتمال وجود دارد که دیگر چیزی برای صحبت کردن در مورد بخشهای بزرگتری از مسائل نداشته باشیم. مباحثات در مورد تغییرات آب و هوایی در طول این سالها چه تغییراتی داشته است؟قطبیدهتر و گرمتر شده است. من فکر نمیکنم که ساختار کلی چیزی که مردم در مورد گرمایش جهانی میدانند دچار تغییر شده باشد، کما اینکه بخش اعظم مردم اصلا در مورد آن فکر نمیکنند. اگر شما از آنها این سوال خاص را بپرسید که «آیا شما در مورد تغییرات آب و هوایی نگرانی دارید؟» اکثر مردم میگویند بله. ولی اگر یک سوال عمومیتر را مطرح کنید و بپرسید که در مورد چه چیزی نگرانی دارند، اکثر مردم به هر چیزی اشاره میکنند جز تغییرات آب و هوایی. این آخرین مورد در لیست آنها خواهد بود. نظرت در مورد ایمیلهای افشا شده واحد پژوهشهای آب و هوایی دانشگاه ایست آنگلیا در نورویچ انگلستان، که کلایمیتگیت نام گرفته، چیست؟وقتی چیزی مثل این اتفاق می افتد، بهانه لازم را در اختیار کسانی که در حال حاضر هم عصبانی هستند قرار میدهد، کسانی که سعی میکنند کاری در مورد انتشار گازهای گلخانهای انجام دهند و کسانی که کاملا قانع شدهاند و سعی میکنند دیگران را هم قانع کنند که این یک فریب است. به نظر میرسد در ایمیل کلایمیتگیت، یک دانشمند گفته است که تغییرات آب و هوایی «آن گونه که فکر میکردیم، قابل پیش بینی نیست». در این مورد چه فکری میکنی؟عالی بود. دوست داشتم چنین چیزی را ببینم. من اینجا برای هیچ کس یک پیام آور نیستم. من اینجا هستم تا در حد توان خود سعی کنم (به رغم حجم وسیعی از اطلاعات غلط و پیچیدگی موضوع) برای خوانندگان روشن کنم که چه چیزهایی را میدانیم، چه چیزهایی را نمیدانیم، میتوانیم بیاموزیم، و چه چیزهایی در یک بازه زمانی عقلانی غیر قابل درک است؛ و این که این امر جامعه را از نظر انتخابهای افراد و سیاست گذاریها در چه موقعیتی قرار میدهد. آیا فکر میکنی که هیچ توافقی در کپنهاگ حاصل شود؟ و آیا به توانایی ما در مقابله با تغییرات آب و هوایی ایمان داری؟من خوشحالم که شما این را در دو سوال مجزا پرسیدید، چرا که من قطعا باور دارم که به یک توافق در کپنهاگ خواهیم رسید، و هم اینکه به عقیده من احتمال اینکه جو زمین در زمان کوتاهی به این توافق عکس العمل نشان دهد بسیار پایین است. (توافق) افزایشی خواهد بود، چرا که رهبران پیش از این گفتهاند که قرار نیست به یک تعهد حقوقی دست و پاگیر نهایی در اینجا برسند، و این امر انعطاف پذیری زیادی را ایجاد خواهد کرد. من در وبلاگ و برخی از مقالات تلاش کردهام تا به ریشه مشکل بپردازم، این که زمین منابع انرژی کافی را برای جمعیت نه میلیارد نفری آینده نزدیک، در اختیار نخواهد داشت. آیا باید رسانهها را برای بیتحرکی کنونی در مورد تغییرات آب و هوایی سرزنش کرد؟تا حدی بله، ولی من فکر میکنم که بیش از حد به آنها سرکوفت زده شده است. هر کسی از ال گور تا دیگران، رسانهها را برای میزان آگاهی عمومی از مشکلی که امروزه به آن مبتلا هستیم سرزنش میکنند. این مشکلی است که مطبوعات درگیر آن شدهاند، و الان هم به دلیل محدودیتهای زمان و مکان، بدتر از هر زمان دیگر شده است. ولی من در چهار یا پنج سال گذشته، در مورد دانش عمومی مرتبط با این موضوع غور کردم، و این کاملا آشکار است که به عنوان یک گونه، ما برای درک این پیغام آمادگی لازم را نداریم. شما میتوانید داستانهای عالی بنویسید و هر روز آنها را در صفحه اول قرار دهید، ولی تا زمانی که این امر زندگی مردم عادی را تحت تاثیر قرار ندهد، آنها نحوه زندگی خود را عوض نخواهند کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 594]