محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846305810
راهنمای کامل بازی Paradise
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: pedram 02116th March 2009, 08:37 AMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند پادشاه رودان بیمار است. او در یک کشتی آهنی و روی تخت شاهی خود نشسته است و منتظر است تا دخترش از ژنو برگردد. این در حالیست که فرودگاه توسط یاغی ها محاصره شده است، هواپیمای مالکیا (دختر رودان) در مسیر خود مورد حمله یاغی ها قرار میگیرد و در جنگل سقوط میکند ... پادشاه رودان میخواهد تا دخترش مالکیا را در کنار خود ببیند اما کشور رودان تحت محاصره است. شما بازی را در نقش مالکیا دنبال میکنید. حرم در ماداگار، کجا هستید: اتاق ann: شما درون یک اتاق هستید، درب خروجي قفل است به پائین صفحه بروید و از نزدیک روی میز را نگاه کنید، نامه را بخوانید: یک زن در اطراف بیابانهای مادارگان توسط مردم پیدا شده و پس از درمانهای فیزیکی در درمانگاه به حرم فرستاده شده است. او یک زخم کهنه و عجیب روی قفسه سینه خود دارد و حافظه خود را هم از دست داده است. از پنجره به بیرون نگاه کنید، تصویر یک زن را می بینید. عایشه خدمتکار قصر وارد می شود و از شما عکس می گیرد و کیفی که به همراه شما پیدا شده است را به شما می دهد ,و چون اسم خود را فراموش کرده اید، از اسم روی کتاب درون کیف اسمتان را آن اسمیت قرار می دهد. کلیک راست کنید، فهرست شما باز می شود، در آن یک کیف چاپ نشده، کارت دانشگاه، دوربین، شال ابریشمی، نقشه و کتابی با نویسنده (آن اسمیت) را ببینید. با ذره بین روی کتاب کلیک کنید و آن را بخوانید: بهشت گمشده مارانیا. با کلیدهای پیکان مانند ورق بزنید کتاب راجع به انواع گیاهان و جانوران مرداب های مارانیا است. نقشه هم مارانیا را نشان می دهد. مجددا با عایشه صحبت کنید او از شال شما تمجید می کند، شال را از فهرست بردارید و به او بدهید،کلید الآن در فهرست شما است. در مورد برادر عایشه از او سؤال کنید. (برادر او در لنگر گاه کار می کند) ، شما در حرم مادارگان هستید، شاهزاده مریض است و تب پروانه دارد و فقط محبوب خودش را می بیند، و خانم سوافی هم مدیره ی حرم است. از اتاق خارج شوید. سرسرا: به سمت قفسه درون هال بروید و شیشه روغن و فندک را از قفسه پائین بردارید. بالکن خارجی: به پائین صفحه بروید و سعی کنید با نگهبان که جلوی درب ورودی اتاق شاهزاده ایستاده است، صحبت کنید که او با شما صحبت نمی کند. درب آهني: به سمت سرسرا برگردید، به سمت درب آهنی بروید (علامت ذره بین)، با فندک روی چراغ کلیک کنید و بعد از آن کلید را روی درب قفل شده استفاده کنید، درب باز می شود، از بالکن به جلو بروید از پله ها پائین بروید. حیاط داخلی: با خانم سوافی صحبت کنید(زنی که روی نیمکت نشسته است) حال به سمت اتاقهایی که پشت سر او هستند بروید. اتاق دیگ بخار و اتاقی با دستگاه های چرخ مانند، به منطقه سمت چپ هم نگاهي بیاندازید. یک قفس درجه بندی شده و در کنار آن هم دو تا کیسه (وزنه) قرار دارند. به سمت خانم سوافی برگردید. به پائین صفحه بروید و سعی کنید با زنان صحبت کنید. هیچکدام از آنها حاضر به صحبت کردن با شما نیستند. باغ: در سمت راست دو زن که در گوشه ايستاده اند یک درب قرار دارد، آن را باز کنید، فواره را ببینید، درب سمت چپ را باز کنید (حال شما وارد باغ شده اید) با مردي كه آنجا قدم می زند صحبت کنید (مصطفی باغبان است) به سمت بالای باغ بروید با پرنسس صحبت کنید وقتی تمام دیالوگها تمام شد، او آنجا را ترک خواهد کرد. استخر: به داخل حیاط برگردید، به سمت سکو بروید و با عایشه صحبت کنید او به شما کمک خواهد کرد تا محبوب شاهزاده شوید. به سمت چپ بروید از کنار قفس پرندگان عبور کنید و سعی کنید تا با پرنسس صحبت کنید. که با شما صحبت نمی کند ولی زمانی که او را ترک می کنید از شما می خواهد تا برایش شیرینی عسلی بیاورید. بالکن داخلی: از پله ها بالا بروید تا به طبقه بالا برسید، با خانم سوافی که جلوی درب اتاق پرنس ایستاده است صحبت کنید. به حیاط برگردید. حوض: به سمت نیمکتی که دو زن در آنجا ایستاده اند بروید کوزه خالی را از کنار آنها بردارید. (روی سینی کنار حوض) به سمت دیگر حوض بروید، کوزه خالی را از فهرست بردارید و روی حوض کلیک کنید حالا کوزه شما پر شده است. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند به سمت چپ حیاط بروید، قفس را با عکس 3 زن در حالت لاغر، متوسط و چاق ببینید. در گوشه تاريك سمت چپ قفس دو کیسه آویزان هستند که به عنوان وزنه استفاده می شوند کوزه پر شده را روی کیسه جلویی کلیک کنید وارد قفس شوید و شیرینی های عسلی سبک را بردارید و به سمت پرنسس برگردید و شیرینی ها را به او بدهید، او باز هم می خواهد، مجدداً کوزه را پر کنید و کار قبل را روی کیسه عقبی تکرار کنید، و شیرینی های متوسط را بردارید و آنها را به پرنسس بدهید، او باز هم می خواهد، به سمت کیسه های آویزان برگردید و روی دستگیره کلیک کنید این کار قفسه را پائین تر می آورد، حالا روی بخش بالا کلیک کنید تا بالا بروید و شیرینی های سنگین را بردارید، شیرینی ها را به پرنسس بدهید. حالا او به حمام بخار نیاز دارد چون احساس چاقی می کند. حمام بخار: در طبقه بالا با خانم سوافی در مورد حمام بخار صحبت کنید. به سمت پرنسس برگردید از او بپرسید که حمام خود را چگونه می خواهد، او به شما یک مدال خواهد داد. به سمت اتاق دیگ بخار بروید، این اتاق در سمت چپ حمام است (روی در حمام مجسمه سر یک پرنده است) به دستگاه کنار دیوار در گوشه سمت راست نگاهی بیاندازید، مدال را در شکاف بالای آن قرار دهید دستگیره را بکشید و کارت پروژکتور را بردارید. حالا به دیگ بخار نگاه کنید.یک تکه پارچه کنار کلاهک دیگ است. آن را بردارید و روی دهانه ی میله ای که وارد دیگ شده است قرار دهید سپس از کوزه روغن روی آن پارچه استفاده کنید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند به اتاق سمت راستی حمام بخار بروید و از پله ها بالا بروید و کارت پروژکتور را روی شکاف دستگاه قرار دهید. ( شکاف کنار لوله ای است که به دیوار متصل شده است)، دسته را بالا بکشید، مشاهده می کنید که از دستگاه نور خارج می شود. حال به دستگاه چرخ مانند با دو دستگیره کوچک در سمت چپ نگاه کنید، دو دستگیره را بچرخانید تا سوراخ های آن با دایره های روی طرح مدال روی هم قرار بگیرد. حالا به اتاق سمت چپ برگردید و با فندک پارچه ای را که قبلاً روی میله قرار داده بودید، روشن کنید. خواهید دید که حمام آماده می شود و پرنسس وارد حمام بخار خواهد شد. لباس محبوب شاهزاده: از پله ها بالا بروید و روی سبد که در کنار درب اتاق پرنسس قرار دارد کلیک کنید ( وارد سبد می شوید) حالا منتظر بمانید تا خانم سوافی را ببینید که درب اتاق را باز می کند نگاهی به اتاق می کند و آنجا را ترک می کند. از سبد خارج شويد. به قفل نگاه کنید برای باز کردن قفل باید سر سه پرنده در سه جهت مناسب قرار گیرد که از سمت چپ به ترتیب، سر پرنده اول به سمت چپ، وسطی به سمت راست و سومی راست- پائین. درب باز می شود. وارد شوید. در سمت چپ پنجره طناب را بکشید. این صدای زنگ عایشه را به اتاق پرنسس احضار می کند. او صندوقچه را باز می کند و لباس را به شما می دهد. عطر: در اتاقتان با عایشه صحبت کنید حال او به شما خواهد گفت که شما نیاز به عطر محبوب پادشاه دارید چون نگهبان حس بویایی قوی دارد .با خانم سوافی صحبت کنید او به شما خواهد گفت که این عطر از گلهای ماداگار ساخته می شود که در باغ موجود هستند و شاهزاده آنها را در کارگاه خود تهیه می کند. کارگاه شاهزاده: از حیاط خارج شوید به باغچه بروید از پله ها بالا بروید تا به برج برسید این جا کارگاه شاهزاده است، وارد شوید روی کتاب کلیک کنید تا آن را بخوانید و مواد سازنده عطر را به ذهن بسپارید: 1- بادام آبی 2- گلهای مادارگان 3- آب مخصوص (Barbay water).به سمت ميز در سمت راست خود بروید، ظرف آب را بردارید به راست بروید. با استفاده از تلسکوپ به میوه های بادام نگاه کنید. از برج خارج شوید. بادام: به اطراف باغ بروید و سه تکه چوب را بردارید. تکه چوب اول: زیر نیمکت در محلی که از باغ به حیاط وارد می شوید. تکه چوب دوم: در نزدیک گیاهان سمت راست صفحه وقتی نمایی از بالای باغ را مشاهده می کنید. تکه چوب سوم: کنار درخت بادام که در سمت چپ باغ است، در کنار درخت سدر و بالای حوضچه ماهیها. حالا در فهرستتان سه قطعه را با هم ترکیب کنید و یک عصای بلند بسازید از عصا روی درخت استفاده کنید و دو بادام را از روی زمین بردارید. گربه وحشی: ازکنار درخت بادام به سمت راست بروید و یک گربه وحشی را در قفس ببینید، از نزدیک به او نگاه کنید عایشه به شما اخطار می دهد. به حیاط برگردید در مسیر با عایشه صحبت کنید با خانم سوافی هم در مورد گربه وحشی صحبت کنید. شب به خیر: به طبقه بالا بروید از سمت بالکن خارجی با نگهبان صحبت کنید. در مسیر یکی از گلهای مادارگان را می بینید که باز می شود. به اتاق برگردید، هوا تاریک شده است روی تخت خود کلیک کنید تا بخوابید، گربه وحشی را می بینید که در باغ گشت می زند و شما می توانید او را کنترل کنید. کلیک ESC را بزنید تا این بخش پایان یابد. گلها: بیدار شوید و به سمت باغ بروید گل ها را در کنار پایه سمت چپ اولین نیمکتی که کنار درب ورودی باغ است بردارید. گارگاه شاهزاده: برای تهیه عطر به کارگاه برگردید. به سمت آسیاب بروید، بادام ها را درون ظرف قرار دهید روی دسته چرخ مانند کلیک کنید، پودرها را بردارید. به سمت دستگاه تقطیر در گوشه بروید، آب را درون لوله قیف مانند در سمت چپ دستگاه بريزيد و گل ها و پودر را هم به همان جا اضافه کنید. با فندک چراغ را روشن کنید. عطر را بردارید. شاهزاده: به سمت فواره بروید و با عایشه صحبت کنید. حال ann ، در اتاق لباس ها را پوشیده است به سمت بالکن بروید نگهبان کنار درب ایستاده است و به شما اجازه عبور می دهد. از پله ها پائین بروید. به سمت شاهزاده بروید. او تشخیص می دهد که شما همسر محبوب وی نیستید، بعد از اینکه مکالمات به پایان رسید پادشاه برای شما داستانی در مورد گربه وحشی و دختر جوانی که (ann smith) نام دارد، تعریف می کند. او به شما مسؤلیت می دهد که گربه وحشی را به بیابان برگردانید و شما هم به این وسیله به خانه ی خود برگردید. شهر مادارگان: از سمت دربی که روبروی فواره قرار دارد از قصر خارج شوید و به شهر بروید. به سمت راست صفحه بروید حال به سمت ساختمان های بالای صفحه بروید یک مغازه فروش قالیچه و ...می بینید در کنار آن هم یک سرازیری با سقف حصیری وجود دارد.از میان حصیرها نگاه کنید کامیون را ببینید صحنه ای از صحبت کردن سرکرده های یاغی ها را می بینید که در مورد شما صحبت می کنند. وارد راه اصلی شوید .مرد قالیچه فروش را ملاقات کنید به جلو بروید تا به بخشی از راه برسید که زمین آن با تخته پوشانده شده است. حال به درب سمت راست نگاه کنید در عکاسخانه قفل است راه را ادامه دهید فرش فروش را ببینید که راه را مسدود کرده است ، به سمت چپ خودتان ( پائین صفحه) بروید. حالا مقداری به سمت راست بروید تا وارد گاراژ شوید. با حسن صحبت کنید او براي شما یک کامیون 1933 را تعمیر خواهد کرد. او به رادیاتور، پروانه ولاستیک نیاز دارد. به سمت راست بروید و هواپیمای تصادف کرده را ببینید. تلمبه دستی را در سمت چپ هواپیما بردارید حالا به داخل هواپیما نگاه کنید( یک صفحه از تصادف هواپیما را ببینید. فنری که از صندلی خارج شده و مدارک نیمه سوخته را از داشبورد و رادياتور را بردارید در مورد هواپیما با حسن صحبت کنید.از گاراژ خارج شوید به سمت چپ و سپس به بالای صفحه بروید.از سمت راست مرد فرش فروش عبور کنید و راه خود را ادامه دهید(بالاي صفحه). بازار: سر چهارراه بازار باستید. (ناگهان یک سگ به شما پارس می کند، مردان مولگریو سوار برگزلین ها از کنار شما عبور می کنند). به گوشه دیگر بازار بروید (قسمت راست صفحه) با افسر در مورد پادشاه ، جاسوسان در شب و گذرنامه صحبت کنید. او به شما یک گذرنامه می دهد که نیاز به عکس شناسایی و امضاء شاهزاده دارد تا بتوانيد شهر را ترك كنيد. لنگرگاه: به جلو بروید از زیر طاق عبور کنید (ممکن است در اینجا صحنه اي از صحبت دو مرد را ببینید یا نه) روی لاستیک هایی که به دیوار لنگرگاه وصل هستند کلیک کنید. با پسری که در سمت چپ ایستاده صحبت کنید (مختار) او چرخ ها را برای شما به گاراژ می آورد. آرایشگاه محمد: به سمت شهر بروید به همان سه راهی برسید وارد راه سمت راست بشوید حال به سمت چپ خود (سمت راست صفحه) بروید و بعد به سمت راست خود (چپ صفحه) بروید و وارد آرایشگاه شوید به پنکه برقی و صدایی که ایجاد می کند توجه کنید.با مرد آرایشگر صحبت کنید.اگر برایش صندلی قدیمی او را تعمیر کنید،او در عوض پنکه برقی را به شما می دهد. روی پدال صندلی در سمت چپ و پائین آن کلیک کنید. فنر را فهرستتان بردارید و آن را روی پدال قرار دهید حال پنکه را خاموش کنید، محافظ آن را بردارید و پروانه را جدا کنید، از آرایشگاه خارج شوید، (صحنه قتل را ببینید) کافه: با مختار که جلوی درب کافه ایستاده است صحبت کنید او از یاغی ها حمایت می کند. وارد کافه شوید و دو مرد را ببینید که در حال بحث کردن هستند (ممکن است این قسمت را در این بخش ببینید یا نه) روزنامه را از روی سکوی سمت راست بردارید، روزنامه را بخوانید به انتهای فروشگاه بروید با مرد صاحب فروشگاه صحبت کنید او باجناق صاحب عکاسخانه است او به قدرت پادشاه اعتقاد ندارد و می گوید که جاسوسان در همه جای شهر هستند .او کلید عکاسخانه را به شما می دهد، از کافه خارج شوید، به سمت عکاسخانه بروید، کلید را از فهرست بردارید، روی درب عکاسخانه کلیک کنید وارد شوید دستگیره سمت راست را تا نیمه بکشید تا کارگاه را روشن کنید وارد کارگاه شوید به دراور نگاه کنید. کشوی بالايي را باز کنید روی کتاب کلیک کنید، طریقه آماده سازی وظاهر کردن فیلم را یاد بگیرید .به اتاق قبلی برگردید و دسته را تا پائین بکشید. به کارگاه برگردید، این بارنور اتاق کاملاً قرمز است، فیلم ها را از فهرست خود بردارید وارد ماسوله دستگاه کنید ( صحنه را ببينيد) حال روی تایمر کلیک کنید و فیلم های آماده شده را بردارید، حالا دوباره به اتاق اول برگشته مجدداً دستگیره را به سمت پائین بکشید تا چراغ ها دوباره قرمز شود. به کارگاه برگردید به سمت دستگاهی که در راست صفحه است بروید فیلم ها را از شکاف وسط دستگاه وارد کنید حال یک کاغذ مخصوص چاپ را از سمت چپ دستگاه بردارید و روی صفحه پائیني قرار دهید، حال کلید دستگاه را در سمت راست بزنید تا تایمر شروع به کار کند کاغذ را بردارید آن را داخل ظرف سمت راست قرار دهید، عکس های چاپ شده را بردارید در داخل فهرست خود عکس ها را با گذرنامه (pass) ترکیب کنید تا گذرنامه خود را عکس دار کنید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند از عکاسخانه خارج شوید به سمت گاراژ حسن بروید برای اینکار به سمت راست بروید تا به سه راهی برسید حال به سمت چپ خود بروید وقتی به محوطه رسیدید به سمت راست بروید تا به گاراژ برسید، می بینید که حسن کشته شده است به سمت کامیون بروید.می بینید که لاستیک ها به ماشین وصل شده اند. به بخش جلوي كاميون كه باز شده است نگاه کنید. رادياتور را در سمت راست آن قرار دهید و سپس پروانه را در بالای آن جای دهید، روی طناب در جلوی ماشین کلیک کنید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند دکمه استارت را بزنید، ماشین به جلو حرکت می کند. حال تلمبه دستی را از فهرست بردارید و روی بشکه سمت راست کلیک کنید، روی شیلنگ پلاستیکی روی زمین کلیک کنید تا به تلمبه دستی وصل شود، یک بار دیگر روی شیلنگ پلاستیکی کلیک کنید تا به کامیون وصل شود حال روی تلمبه کلیک کنید تا بنزین وارد ماشین شود. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند روی کامیون کلیک کنید. به صورت خودکار از گاراژ خارج می شود و ماشین شما در باغ شاهزاده پارک می شود. به اتاق شاهزاده بروید، او کلید قفس گربه وحشی را به شما خواهد داد. باغ: به سمت چپ باغ بروید. مصطفی هم آنجاست. در سمت چپ روی دستگاه کلیک کنید تا غذای ماهیها درون حوضچه ریخته شود.دستگاه سمت راست را از نزدیک نگاه کنید دوباره روی دسته چرخ مانند کلیک کنید و آن را در جهت عقربه ساعت بچرخانید تا دریچه های حوض بزرگ کاملاً باز شوند. ماهیها را می بینید که جست وخیز می کنند. به جلو بروید تا به بخش بالایی باغ بروید. به طرف قفس وسطی بروید از کلیدی که شاهزاده داده است روی در استفاده کنید تا در باز شود. وارد قفس شوید، مستقیم به داخل قفس بروید روی دستگیره ای که در سمت راست شما و روی زمین قرار دارد کلیک کنید، این کار سطح آب حوض بزرگ را پائین می آورد. حال به دستگاه کنترل نگاه کنید به وسیله این دستگاه باید پل ها را تنظیم کنید ومسیر را طوری تنظیم کنید که گربه وحشی بتواند از روی پل عبور کند. برای این کار دفعه اول عقربه را یک درجه به راست بچرخانید و دستگیره را بکشید برای دفعه دوم با توجه به وضعیت کنونی عقربه آن را 3 درجه به چپ بچرخانید ودستگیره را بکشید( دمو را ببینید) کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند شاهزاده: به سمت شاهزاده بروید و خدا حافظی بکنید پس از ترک وی گذرنامه شما به صورت خودکار امضاء شده است حال یک valid pass(گذرنامه معتبر) دارید. باغ: به سمت باغ بروید وسوار کامیون بشوید. دمو را ببینید. پرتگاه: خود را در میان لاشه ماشین می بینید وگربه وحشی هم در کنارتان نیست. تکه شیشه را از محلي که افتاده بودید بردارید به پائین صفحه بروید مسیر عبور شما با شاخه های درخت مسدود شده است با شیشه روی آنها کلیک کنید حال به جلو بروید. به سمت شاخه سمت راست بروید شاخه درخت میشکند.برگردید .به سمت شاخه سمت چپ بروید.روی شاخه ها کلیک کنید مار شما را نیش می زند، مجدداً کلیک کنید تا طناب آزاد شود حال به شاخه سمت راست برگردید روی طناب کلیک کنید از طناب پائین بروید به پائین صفحه بروید مسیر خود را به جلو ادامه دهید دمو را ببينید در فهرست خود کتاب را بخوانید: پلمت ها از مکنده های روی پاهای خود برای شکار استفاده می کنند.براي عبور از اين مسير شني بايد زماني كه شاهين از بالاي پلمتها پرواز ميكند حركت كنيد. روی کنده ی درخت در سمت چپ دوبار کلیک کنید تا آن را به پائین بیاندازید از روی آن عبور کنید، از مسیر شنی با پلمت ها به شیوه قبل عبور کنید. مسیر خود را ادامه دهید، مسیر را از بالای باتلاق و روی لی لی ها ادامه دهید، در این جا باید مسیر ها را امتحان کنید تا یک مسیر مناسب برای پریدن از روی لی لی ها پیدا کنید. می توانید به صورت مورب عبور کنید.از یک مسیر مورب به راست سپس از یک مسیر مورب به چپ مسیر خود را ادامه دهید. سرگرد صبح بخیر: بامردی که کنار گزلین مرده ایستاده است صحبت کنید. در مورد گربه وحشی، گزلین ها، مالگریو و پلو پلوها خبرهايي كسب كنيد. به مسیر خود ادامه دهید تا گربه وحشی را ببینید، گیاهان خشک را از روی زمین بردارید ، به درون درخت بروید پلو پلوها مسیر را سد کرده اند، مجدداً وارد درخت شوید، شاخه های خشک را روی زمین قرار دهید و با فندک آنها را آتش بزنید، دود پلو پلوها را فراری می دهد. حال دوباره به داخل درخت برگردید، روی دیوار آن کلیک کنید تا به روستای مولگریو بروید. به سمت چپ بروید، حال از سمت راست خود چوب بلند را بردارید از روی طناب نگاه کنید، چوب بلند و شیشه را در فهرست کلیک کنید و یک نیزه بسازید، از نیزه براي پاره كردن طناب استفاده کنید، تا مسیر چوبی را به سمت پائین بياندازيد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند تپه خاکی: به پائین بروید تا به کلبه ی بعدی برسید. راه به وسیله قطعه سنگ و یک تپه خاکی بسته شده است. از کنده درخت بالا بروید، شما سعی می کنید که بالا بروید اما به پائین می افتید . از نزدیک به تپه ای که راه را بسته نگاه کنید با نیزه روی آن 4 تا فرورفتگی ایجاد کنید تا به عنوان جای پا از آن استفاده کنید، مسیر خود را ادامه دهید تا از شکستگی بعدی عبور کنید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ملكه مادر: شما به پائین می افتید، وارد کلبه ی سمت راست شوید و با ملکه مادر به کمک مترجم صحبت کنید شما فقط تا فردا وقت دارید که گربه وحشی را پیدا کنید در غیر این صورت شکارچی ها او را خواهند کشت. پس از پایان صحبت ها ann غش می کند. جادوگر: با جادوگر صحبت کنید، نیش مار روی شما اثر گذاشته است، جادوگر به ann می گوید که دختر پادشاه رودان است و این گفته به خاطر جای زخم پنجه گربه وحشی بر روی قفسه سینه ann است. گیاه اول: از کلبه جادوگر خارج شوید، به جلو بروید و به یک زن و یک بچه می رسید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند از مسیر سمت راست عبور کنید و بعد به سمت چپ بروید تا مردی را کنار یک کلبه ایستاده است ببینید. با او صحبت کنید (زبان او را متوجه نمی شوید) گیاه شماره 1 را از روی نرده جلوی او بردارید برگردید و به سمت راست بروید تا به نرده بان برسید از نردبان بالا بروید تا به یک تنه درخت بزرگ بر سر یک سه راهی برسید، به راست بروید، کوزه بزرگ را بالا بکشید، گوشت پلوپلو را بردارید به سمت راست بروید از پلکان کوچک بالا بروید روی طبل کلیک کنید. این طبل نیاز به تعمیر دارد. به سر سه راهی بروید، به سمت چپ بروید آغل گزلین ها را ببینید واردآغل شوید از میان آن عبور کنید (سمت راست صفحه). از پلکان بالا روید می شنوید که مادارگان سقوط کرده است ومردم شهر و شاهزاده و تمام همراهانش قتل عام شده اند. شاهزاده جوان برای شما توضیح خواهد داد که چگونه گربه وحشی را بگیرید: باید پلو پلوها را به پرواز دربیاورید.سپس شاهین شاهزاده یکی از آنها را شکار خواهد کرد بعد باید آن را به عنوان یک طعمه از تله آویزان کنید تا گربه وحشی به سمت آن بیاید و گیر بیافتد. پلو پلو ها را باید با طبل بترسانید تا پرواز کنند. پس اول باید یک طبل داشته باشد. تعمیر کردن طبل: به سمت آغل گزلین ها برگردید حال به سمت چپ خود بروید و ماهیگیر را ملاقات کنید با او صحبت کنید او در حال گرفتن ماهی هايي است که در شن ها زندگی می کنند حال شما روی صندلی ماهیگیری بنشینید یکی از طعمه های رنگی را بردارید با کلیک کردن روی پای چپ ann می توانید صندلی را جلو وعقب ببرید. دسته های چپ و راست هم برای چرخاندن چوب ماهیگیری به چپ وراست است. وقتی یکی از ماهی ها به شما نزدیک شد روی قرقره کلیک کنید تا آن را بگیرید. اکنون شما در فهرست خود یک پوست دارید. آماده سازی سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 704]
-
گوناگون
پربازدیدترینها