واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : فيزيك كلاسيك و ظرفيتهاي آن ..... YAGHOT SEFID2nd March 2009, 12:45 PMفيزيك كلاسيك و ظرفيتهاي آن ..... تا سال 1900 فيزيك كلاسيك به اوج شكوفايي خود رسيده بود از توصيف حركات سيارات گرفته تا تشريح انتشار نور(پديدههاي تداخل – پراش –قطبش) و ماهيت آن به عنوان يك موج الكترومغناطيس،قوانين ترموديناميك و نظريه جنبشي قادر به توصيف دقيق رفتارتمامي پديدههاي شناخته شده تا آن زمان بود. الكتريسته و مغناطيس با كارهاي ماكسول وحدت يافته و معادلات الكترومغناطيس به عنوان عصاره كارهاي او در اين زمينه شكل گرفت اين معادلات به خوبي تمامي معلوماتي كه تا آن زمان از الكتريسيته و مغناطيس موجود بود را فرمول بندي ميكرد چهارده سال بعد از كشف اين معادلات هرتز به صورت عملي اين امواج را در آزمايشگاه توليد كرد. درحقيقت تا اواخر قرن نوزدهم به نظر ميرسيد كه تمامي اصول بنيادي حاكم بررفتار جهان فيزيكي شناخته شده است. همه چيز از مكانيك نيوتني و الكترومغناطيس ماكسول تبعيت ميكرد اين فرمول بندي نظم حاكم بر جهان، چنان دانشمندان را تحت تاثير قرار داد كه لاپلاس رياضيدان فرانسوي وقتي كتاب خود يعني مكانيك آسماني رانوشت درجواب ناپلئون كه از او پرسيد چرا اودر كتابش نامي از خدا نبرده است گفت «من نيازي براي مطرح كردن اين فرضيه نميبينم» از دل اين پديدههاي غير قابل توضيح توسط مكانيك كلاسيك، دو ابر نظريه بوجود آمد يكي نسبيت و ديگري كوانتوم در اين ميان نسبيت سئوالهاي فلسفي چندين هزار ساله ما را از گذشته و آينده كائنات جواب داد و چشم ما را به دنياي نويني گشود كه درآن همه چيز درحال حركت است با آغاز و پاياني معلوم، دنياي بيكرانه و محدودي كه زماني شروع به انبساط نمود وزماني نيز از انبساط بازخواهد ايستاد. درحالي كه دنيائي كه كوانتوم، ما را با آن آشنا ساخت درنهايت كوچكي و خردي بود ما اكنون به يمن وجود فيزيك كوانتوم از رويدادهاي شكافت هستهاي گرفته تا رفتار ذراتي كه شعاعشان از يك هزار ميليارديوم ميلي متر هم كوچكتر است آگاهيم. YAGHOT SEFID2nd March 2009, 12:46 PMاگر تغيير مكان سيارات در آسمان شب و ايجاد شب و روز وتغيير فصلها نبود شايد كوپرنيك درقرن شانزدهم انگيزهاي براي ارائه مدل كيهان شناختي خود كه خورشيد در مركز و زمين و ساير سيارات شناخته شده درآن دوران به دور آن درحال چرخشند در او ايجاد نميشد.يا اگر در اواخر قرن هفدهم نيوتن به قصد استراحت درخت سيب را انتخاب نميكرد و سيبي از درخت بر سراو (يا كنار او) نميافتاد شايد حس كنكاش درمورد جاذبه عمومي در وي نيز ايجاد نميشد وقانون جاذبه كشف نميگرديد.هرچند كه اين نظريهها در نوع خود ميتوانند جزء بنيادترين مفاهيم علم فيزيك باشند ولي ظهور و نمودشان را ناشي از وقوع پديدههايي ميتوان دانست كه نه در يك لحظه بلكه در طول تمام عمر كاشفان آنها با آن سروكار داشتند يا به آن دائما ميانديشيدند. ولي نظريههاي نسبيت كه نه با تجارت روزانه ما سروكار دارند و نه ذهن جستجوگر براي پي بردن به وجود آنها ميتواند در دور و بر خود سرنخهايي ازآنها بيابد.گرچه نتيجه آزمايش مايكلسون-مورلي كه وجود اتر را نقض ميكرد ميتوانست شاهد راسخي براي اثبات اين ادعا كه سرعت نور ثابت است باشد و زمينه ساز شكلگيري نسبيت خاص (Special relativity)شود ولي به گفته اينشتين او تا قبل از بيان نظريه نسبيت خاص به هيچ عنوان از انجام آزمايش مايكلسون آگاهي نداشت.ايمان به وجود اتر(ether) در بين دانشمندان را به خوبي ميتوان به عنوان نمونه ايي از نقص فكري بشر از نوع مخرب آن دانست كه تبعات اين نوع از نگرش ها در طول تاريخ ضربات جبران ناپذيري به پيشرفت دانش و تكنولوژي وارد آورده است اتر يك پديده ساخته ذهن دانشمندان است تنها به صرف اينكه شرط انتشار امواج در روي زمين مانند موجهاي طولي (صدا) وجود ماده است دانشمندان همين شرط را هم براي انشار نور به عنوان يك موج عرضي در نظر گرفتند. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 514]