واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: راز افسانههاي صهيونيسم
جام جم آنلاين: مقالهاي به قلم ريچارد هالبروك، ديپلمات سرشناس امريكايي كه روز 5 دسامبر انتشار يافت را خواندم. هالبروك ميخواست نشان دهد ايالاتمتحده اولين كشوري بود كه اسرائيل تازه تاسيس را به رسميت شناخت. نكته اين است كه چرا امريكا چنين تعهد شديدي در دفاع از اسرائيل نشان داده است. اسرائيل اخيرا شصتمين سالگرد اعلام استقلال خود را در حضور سران كشورها و شخصيتهاي ديگر جشن گرفت.
مردم فلسطين روز 15 مي به خاطر سالگرد روز نكبت روزي كه مهاجران شبهنظامي يهودي، اسرائيل را به وجود آوردند عزاداري و ابراز تاسف كردند.
همان كشورهايي كه به ايجاد اسرائيل كمك كرده بودند همگام با رسانههاي غرب اسرائيل را تحسين و تمجيد كردند. برعكس، فلسطينيهاي در تبعيد يا در حال زندگي تحت اشغالگري نظامي، در محاصره ديواري اسرائيلي كه ساختن آن احتمالا با الهام گرفتن از ديواري انجام شده كه نازيها با آن محلههاي يهودينشين ورشو، پايتخت لهستان را در سال 1940 محاصره كردند به آينده خود اطمينان ندارند.
فاتحان، تا زماني كه قدرتمند باقي بمانند به نوشتن تاريخ ادامه خواهند داد. حالا صهيونيسم و ايدئولوژي آن در سرزمين مادري مردم فلسطين فاتح هستند. ايدئولوژي صهيونيسم در فلسطين پيوسته بر يك هدف استراتژيك و افسانهسازي و دروغ بافيهاي فراوان استوار بوده است. هدف آن اشغال هر چه بيشتر سرزمين فلسطين و اخراج هر چه بيشتر اعراب از آنجا تا حد امكان است.
ساختن افسانههايي خاص براي رسيدن به اين هدف ضروري بود زيرا بنگاه صهيونيسم حضور فيزيكي اندكي در فلسطين داشت و فاقد هرگونه توجيه قانوني براي حضور در آنجا بود. بنابر اين، افسانهپردازي براي رسيدن به اين هدف ضروري بود.
يكي از اين افسانههاي صهيونيستي ساختن و توصيف جايي خيالي بود، جايي كه فلسطين در آن «سرزميني فاقد مردم براي مردمي فاقد سرزمين» باشد. اين زمين را عوامل صهيونيسم در سال 1948 با زور، توطئه و تباني سياسي به دست آوردند و اعراب را از آن اخراج كردند. حالا ادعا ميكنند آوارگان فلسطيني به خواست آزادانه خود خانههاي خود را رها كردند و نه در نتيجه اخراج، قتلعامها يا ارعاب.
براين اساس مسووليت مساله آوارگان با اسرائيل نيست بلكه به عهده خود اعراب است. همچنان كه ايمان الامير، مديرراديو- تلويزيون سازمان ملل متحد در نيويورك در هفتهنامه الاهرام نوشت برخلاف درخشش ظاهري موفقيتهاي اسرائيل عوامل تاريخي در حال پوساندن پايههاي آن به عنوان يك مجموعه هستند.
بويژه اين كه اسرائيل براساس نظريه قرن هفدهمي استعمارگري مهاجران يعني الگوي مهاجرت «دنياي جديد» كه ايالاتمتحده امريكا تنها نمونه باقيمانده آن است، تاسيس شد. در حالي كه مهاجران اروپايي دسته دسته به «دنياي جديد» كه كريستفكلمب آن را در سال 1492 كشف كرده بود، ميرسيدند اين سرزمين از جمعيت بومي آن، بويژه سرخپوستان امريكاي شمالي پاكسازي قومي ميشد.
امريكاييهاي جديد در سال 1778 حتي پيش از تشكيل يك كشور با سرخپوستان پيماني امضا كردند كه اين نخستين پيمان از مجموعه بيش از 380 پيماني بود كه در مقابل ميل شديد به توسعه طلبي هيچكدام از آنها اجرا نشد. براساس پيمانهاي فوق امريكاييهاي تازه وارد بيش از يك ميليارد هكتار از زمينهاي سرخپوستان را در امريكاي شمالي صاحب شدند كه بيشتر آن با زور، اجبار و جنگ آشكار بود و بعضي از زمينها را نيز به قيمت ناچيز هر هكتار 10 سنت خريدند!
آگاهانه يا ناآگاهانه اين الگوي جنبش صهيونيسم براي اشغال فلسطين تحت افسانهسازي دروغين زمين بدون مردم براي مردمي بدون سرزمين بود. اين الگوي مشترك در زمينه پاكسازي قومي و غصب سرزمين ديگران عامل نيرومندترين ارتباط بين اسرائيل و امريكا است.
اسرائيل در جريان به اصطلاح «جنگ آزاديبخش» خود كه با كمك آمريكا انجام شد به عنوان بخشي از مبارزه منظم خود براي پاكسازي قومي مرتكب 70 مورد قتل عام و بيرحميهاي گسترده عليه مردم فلسطين شد. اسرائيل با ترور و ايجاد وحشت 85 درصد جمعيت را از 747 شهر و روستاي فلسطين اخراج كرد.
براي جلوگيري از بازگشت مردم فلسطين بيشتر خانههاي آنان را ويران يا به مهاجران يهودي واگذار كردند. در آن زمان اين امر باعث آوارگي 900 هزار نفر شد كه بهطور موقت در كشورهاي عرب همسايه اسكان داده شدند. آوارگان فلسطيني اكنون 5/4 ميليون نفر برآورد ميشوند كه نيمي از آنان در كشورهاي عربي زندگي ميكنند.
اسرائيل حق بازگشت فلسطينيان را حتي به اين اراضي خالي از سكنه انكار و آن را با سياست نژادپرستانه حفظ ماهيت «يهودي» خود توجيه ميكند اما مشكل اصلي اسرائيل اين ا ست كه برخلاف سرخپوستان آمريكا با جمعيتهاي بومي ساير سرزمينهاي مستعمره، مردم فلسطين حاضر به تسليم در برابر اين زورگوييها نيستند.
بهرغم اشغالگري وحشيانه، قتلعام و نسلكشي، بازداشتهاي همگاني، وجود مراكز كنترل بيشمار، تحقير و گرسنگي روزانه، محاصره اقتصادي و حمايت شديد دولت آمريكا از اسرائيل، مردم فلسطين نميپذيرند گلهوار در يك قرارگاه با عنوان كشور فلسطين زندگي كنند.
فلسطينيهاي كهنسال هنوز كليد خانههاي قديمي و اسناد و قبالههاي املاك خود را حفظ كردهاند و رنجهايي كه از دست كساني كشيدند و ميكشند را به فرزندان خود يادآوري ميكنند. اسرائيل 60 سال پس از به اصطلاح «استقلال» خود توان و تشخيص اخلاقي خود را از دست داده است و تجاوز، اشغالگري و توسعهطلبي بارزترين خصوصيت و كار آن شده است.
به اين دليل احساس امنيت ندارد، به دنبال شناسايي و همكاري منطقهاي است اما نظام آپارتايد را عليه مردم فلسطين به اجرا درميآورد. اسرائيل با تظاهر به رعايت اصول اخلاقي و انساني در برابر خارجيان، مردان، زنان و كودكان فلسطيني را ميكشد، خانهها و باغهاي ميوه آنان را با بولدوزر ويران ميكند، زمينشان را غصب و تصرف ميكند، آب چاههايشان را ميدزدد، هزاران نفر از آنان را دستگير و به طور نامحدود بازداشت ميكند، هرگونه حيثيت و شرافت انساني را زير پا ميگذارد و حقوق مشروع ملتي را دريغ ميكند.
اسرائيل در فكر هيچ راه حل عادلانه يا پايداري با فلسطينيان نيست و مانند ارباب خود آمريكا فقط به زور اسلحه و توانايي خود براي انقياد ملتي از طريق نابودي آن اعتقاد دارد. اين كاري است كه آلمان نازي با يهوديان و ساير اقليتها در اروپا كرد و اين كاري است كه صهيونيستهاي اسرائيل دارند با مردم فلسطين ميكنند.
آنچه را كه اسرائيل و متحدان غربي آن «اعمال تروريستي» افراطيها مينامند همان اعمالي است كه از آن به عنوان اعمال قهرمانانه مقاومت در برابر اشغالگري نازيها در اروپا ستايش ميكردند.
نتيجه نهايي 60 سال فاجعه نكبت براي فلسطينيان هر چه باشد مردم فلسطين مطمئن هستند تا وقتي كه رنج آنان ادامه دارد از حقوق خود دست نخواهند كشيد و همچنان كه ايمان الامير نوشت: «بنگاه صهيونيستهاي نژاد پرست براي هميشه برقرار نخواهد ماند.»
منبع: جاكارتا پست
نويسنده: توفيقالهادي
معاون دبيركل حزب متحد براي توسعه اندونزي
مترجم: علي كسمايي
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]