واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: محمد رفتار غیرقاطعانه خود را اینگونه شرح میدهد: «من خیلی آسان گیر هستم و مطمئنم این یکی از دلایلی است که «مریم» عاشق من شد. به هر حال، داشتم او را دیوانه میکردم. من هرگز نظر خودم را ابراز نمیکردم. و مطمئناً هیچوقت تصمیمی نمیگرفتم. تصمیم بزرگ یا کوچک. پاسخ معمول من این بود: «عزیزم، هر چیزی را بخواهی از نظر من اشکالی ندارد.» مطمئنم که مریم گاهی میخواست با چیزی به فرق سرم بکوبد. او باید این احساس را میکرد که با بودن یک بسته سنگین- وجود من- در خانه، باز هم گویی تنهاست. او به من گفت که دوست داشت فقط یک بار هم شده با من درباره نظرها و تصمیمهای مختلفی بحثی بکند. پس از شرکت در کلاس مشاوره شروع کردم به ابراز نظرهایم به او و کوشیدم تصمیمهای خود را به اطلاعش برسانم. اکنون در مورد خودم واقعا احساس بهتری دارم و گمان میکنم مریم هم برایم احترامی ویژه قائل است.» با خواندن این مطلب از استرسها و روحیه بد خودتان فاصله میگیرید و میآموزید که با فراست و هوش خودتان در ارتباط باشید. "دکتر ریچارد کارلسون" راه و روش کنار آمدن با روحیه بد خودتان را به شما میآموزد. زمانی که سازگاری با احساسات خود را آموختید و بر خود مسلط شدید می توانید رابطه ای موثرتر را با همسرتان نیز تجربه کنید . با خود نجنگید شادترین انسان روی زمین هم همیشه شاد نیست. در واقع شادترین و خوشبختترین مردم دنیا هم گاه ناخشنود، نومید و دلشکسته هستند. اغلب تفاوت میان کسی که شاد است و کسی که شاد نیست این نیست که شخص ناخشنود بیشتر ناراحت و کم روحیه است. مهم این است که وقتی ناخشنود هستید با این ناخشنودی خود چه میکنید. اینبار که روحیهتان خراب میشود، به جای اینکه با آن بجنگید، سعی کنید که آرام بگیرید. ببینید درست همانطور که طلوع و غروب خورشید از پی هم رفت و آمد میکنند، روحیه بد و خوب هم به دنبال یکدیگر میآیند. همه افراد در زندگی مشترک و در زندگی با یک شخص به نام همسر به یک همراه نیاز دارند که بتواند تکیه گاهی برای او باشد. و با خلاقیت مشکل گشایی نموده و یا کمک فکری برای همسر خود باشد. کنار آمدن با روحیه بد اغلب اشخاصی وقتی احساس بدی دارند آستینهایشان را بالا میزنند و دست به کار میشوند. روحیه بدشان را جدی میگیرند و سعی میکنند از علت ناراحتیشان مطلع شوند. سعی میکنند به زور از روحیه بد فاصله بگیرند و همین بر شدت بدی روحیهشان میافزاید. وقتی اشخاص آرام و راحت را میبینید، به این نتیجه میرسید که وقتی حالشان خوبست در احساسی از امتنان به سر میبرند. میدانند که احساس خوب و احساس بد در رفت و آمد هستند، جابجا میشوند. میدانند زمانی میرسد که حالشان تعریفی نداشته باشد. برای اشخاص شاد این هیچ اشکالی ندارد، جنبهای از زندگی است. آنها ناچارا تغییر احساسات را میپذیرند. به همین جهت وقتی افسرده، عصبانی یا استرس زده هستند، با روی باز به استقبال آنها میروند. احساساتشان را میپذیرند و میدانند که این شرایط نیز میگذرد. یکی از شادترین اشخاصی که میشناسم کسی است که گهگاه روحیهاش خراب میشود اما تفاوت او با دیگران این است که با روحیه بدش کنار میآید و میداند دیری نخواهد گذشت که روحیه بدش به انتهای خواهد رسید و دوباره شاد خواهد شد. برای او بیروحیه و کسل شدن هرگز موضوع مهمی نیست. قلب شوهرانی بدون احترام "الن کریدمن" روانشناس و مشاور برجسته بینالمللی به شوهران جوان توصیههایی دارد که باعث میشود همسرانشان احترام بیشتری برای آنان قائل شوند. هیچ زنی از مرد دمدمی مزاج خوشش نمیآید. اگر زن از او بپرسد که آیا میخواهد شنبه شب به سینما برود، آقای دمدمی مزاج میگوید «حالا ببینم چه میشود.» یا «شاید» اگر از او بپرسند در چه رستورانی میخواهد غذا بخورد و یا حال و حوصله خوردن چه غذایی را دارد، او پاسخ میدهد: «مهم نیست» . یا «برای من فرقی ندارد» اگر زن از او بپرسد: «برای تعطیلات دوست دارد به کجا برود؟» پاسخ او این است: « تا نظر تو چه باشد.» چیز دیگری که میتواند زنی را بیاندازه خشمگین کند، مردی است که پیوسته پرسش میکند. به جای آنکه بپرسید آیا دوست داری برایت هدیهای بخرم، بهتر است بگویید: «دوست دارم امشب با هم بیرون برویم و چیزی را که دوست داری برایت بخرم.» بسیاری اوقات شما واقعاً اهمیتی نمیدهید و فقط میخواهید همسرتان را خوشحال کنید، ولی اگر لازم است که او همه تصمیمها را بگیرد، این امر مسئولیتهای فراوانی را بر عهده او میگذارد که سبب میگردد او دیگر احترام چندانی برای شما قائل نشود. البته می توان گفت که خلق بی ثبات تنها اختصاص به مردان ندارد . این خصیصه حتی در زنان هم می تواند ایجاد مشکل نموده و همسر را دلخور نماید . اگر چه شاید زندگی با شخصی که اظهار نظر های مستقیم نداشته و در کل صاحب نظر به نظر نمی رسد آسان تر باشد ، اما همه افراد در زندگی مشترک و در زندگی با شریک زندگی خود به یک همراه نیاز دارند که بتواند تکیه گاهی برای او باشد. و با خلاقیت مشکل گشایی نموده و یا کمک فکری برای همسر خود باشد.این حالت در مردان به دلیل نقش آنها در زندگی مورد نیاز بیشتری بوده و خانواده به حضور پررنگ و فعال آنها بیشتر محتاج است. حضور خود را با یکدندگی و سماجت به اثبات نرسانید بلکه در موقع لزوم یار و همراه همسر خود باشید . تبیان پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]