واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز شنبه ايرنا به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي خامنه اي، پروفسور حميد مولانا به بهانه ديدار روز چهارشبنه هفته گذشته مسئولان كتابخانه ها و كتابداران كشور با معظم له مقاله اي را به رشته تحرير آورده است، كه ادامه آن در پي مي آيد: دقيقاً به همين جهت است كه بايد با درايت و سياستگذاري هرچه بهتر، كتاب و كتابخواني را بار ديگر همانند تاريخ درخشان اسلامي و ايراني گذشته خود در رأس فرهنگ عمومي و زندگي روزمره قرار دهيم. براي اين منظور برداشتن چهار گام بزرگ ضروري است. اول، دانستن و ادراك خوب و صحيح از تاريخ اسلامي و ايراني. تاريخ كتاب و كتابخانه در تمدن و فرهنگ اسلامي و ايراني بايد الگويي براي توسعهي كتاب باشد. نسل جوان و جديد ما بايد آگاهي و حافظهي جامع و درست از تاريخ كشور و مردم و جامعهي خود داشته باشد تا بتواند اطلاعات انبوه و جديد امروز را در چهارچوب گنجينههاي گذشته ارزيابي كند. تاريخ بزرگترين ميراث شناسايي خود و مملكت و مسير اصلي در استقرار هويت و گسترش فرهنگ است. موضوع تاريخ يكي از ضروريترين احتياجات شهروندي و سواد تاريخ يكي از لازمترين عوامل در همبستگي جامعه و درك مسائل و وقايع و رويدادهاي زندگي ما است. ** فقدان يك سامانهي توزيع دوم، سياستگذاري؛ بازاريابي و توسعهي نشر كتاب بايد در راستاي احتياجات جامعه و نيازمنديهاي مردم باشد. تشويق نويسندگان، مترجمان و ناشران براي توليد و توزيع كتابهاي مفيد و با توجه به حفظ و گسترش فرهنگ ايراني و اسلامي و همچنين پيشرفت علم و دانش و آگاهي از وضع جهاني و محيط فرهنگي ديگران، بايد در دستور كار متصديان و سياستگذاران قرار گيرد. چه عواملي انتخاب ما را در توليد صحيح و درست نشر و توزيع كتاب تعيين مي كند؟ چه كتابهايي تحت چه شرايطي و براي چه منظوري چاپ و منتشر ميشوند؟ چه نسبتي بين كتابهاي منتشرهي كنوني و علاقه و خواست جامعه و مردم وجود دارد؟ سوم، يكي از بزرگترين مشكلات ما در موضوع كتاب، مسئلهي توزيع و بازاريابي است. ايران فاقد يك سامانهي توزيع و بازاريابي ملي است و اغلب ناشران و مراكز انتشاراتي با توليد و چاپ كتاب سر و كار دارند و نه توزيع و ترويج و بازاريابي و تبليغ و فروش آن بين علاقهمندان و طبقات مختلف جامعه. امروز قدرت انتشاراتي كتاب در سطح ملي و جهاني در دنيا با زيرساخت هاي توزيع و بازاريابي (شناخت و جذب خوانندگان كتاب) مرتبط است. مهمترين و سودمندترين اثر و بهترين كتاب اگر چاپ شده ولي در انبار منتظر خريدار و مشتري بماند و مردم از آن اطلاع نداشته باشند كوچكترين تأثيري در جامعه نخواهد داشت. تيراژ كتاب در ايران در مقايسه با جمعيت و سطح دانش و علاقه بايد به مراتب بالاتر از وضع كنوني باشد. در ايران فاصله توليد، چاپ و توزيع آن بسيار طولاني و با مشكلات فراواني همراه است. **رسانه هاي جديد و بهانهاي براي كتاب نخواندن چهارم و يكي از مهمترين عوامل در موضوع ارتقاي سطح علم و دانش در جامعه، فرهنگ مطالعه كتاب است. امروز به علت توسعه و پيشرفت صنايع الكترونيك و ديجيتالي توجه مردم و به ويژه نسل جوان معطوف به اين نوع رسانهها شده است. تلويزيون يك مثال خوبي است. سؤال اصلي اين است كه چگونه ميتوان فرهنگ مطالعه كتاب را مانند فرهنگ صنايع ديگر در جامعه بالا برد به طوري كه مطالعهي كتاب در جامعه نهادينه شود. در قرون وسطي كه دوره طلايي علم و هنر مسلمانان و ايرانيها بود و هنوز اروپا در تاريكي به سر ميبرد، حيثيت، معروفيت، بزرگواري و به قول امروزيها پرستيژ اجتماعي يك فرد در جامعه با كتابخانهي شخصي او و با تعداد و كيفيت كتابهايش اندازهگيري ميشد. از نخبگان گرفته تا مردم عادي و شهروندان، مقياس قضاوت سطح اقتصادي و اجتماعي يك خانواده را نوع و تعداد كتابهاي آن خانواده تشكيل ميداد. در سراسر سرزمينهاي اسلامي از جنوب اسپانيا گرفته تا قاهره و بغداد، ري و جنديشاپور، مسلمانان قرون نهم تا سيزدهم ميلادي در هر شهري كتابخانهي عمومي داير كرده و آنجا را مركز و ثقل مطالعه و باشگاههاي علمي، اجتماعي و ارتباطي خود قرار داده بودند. علاوه بر اين هر مسجد و مدرسه و بيمارستاني كتابخانه داشت و جديدترين اطلاعات و معلومات علمي و هنري در اختيار علاقهمندان قرار ميگرفت. ايران فاقد يك سامانهي توزيع و بازاريابي ملي است و اغلب ناشران و مراكز انتشاراتي با توليد و چاپ كتاب سر و كار دارند و نه توزيع و ترويج و بازاريابي و تبليغ و فروش آن بين علاقهمندان و طبقات مختلف جامعه. **مسلمانان و برگزاري اولين نمايشگاه بينالمللي كتاب اولين نمايشگاه بينالمللي كتاب توسط مسلمانان، حدود قرن دهم ميلادي در بغداد تشكيل شد. «پيش كتابفروشها» اسم بازار كتابفروشها در بغداد بود كه در ناحيهي «باب البصره» واقع بود و در حدود يكصد مغازه و غرفهي كتابفروشي در آن وجود داشت. علاقهمندان به كتاب، نويسندگان، مترجمان، خطنويسان و كتابداران هر سال در اينجا تجمع كرده و همديگر را ملاقات ميكردند. در اينجا بود كه فيلسوف، شاعر، نويسنده و عالم از ايران مصر و اسپانيا در كنار يكديگر به جستوجوي كتابهاي جديد ميپرداختند و همين جا بود كه ديگران به دنبال مجلات كهنه و قديمي بودند. در اينجا و در همين زمان بود كه ابنالنديم، كتابفروش و دانشمند معروف و مؤلف كتاب «الفهرست» از مهمانان و دوستان خود پذيرايي ميكرد و با آنها به گفتوگو ميپرداخت. قرنهاي بعد شغل كتابفروشي همراه شغل داروفروشي (به علت پيشكسوتي مسلمانان در علم پزشكي و داروسازي) از سرزمينهاي اسلامي به اروپا انتقال يافت. اغلب حاكمان اسلامي و ايراني آن زمان همه كتابدوست بودند. علاوه بر كتابخانههاي معمولي، كتابخانههاي اختصاصي حكام و فرمانروايان، خزانهي علمي و هنري آنها را تشكيل ميداد. دانشمند آلماني دكتر زيگريد هونكه در كتاب «فرهنگ اسلامي در اروپا» مينويسد «يك كتابخانهي متوسط خصوصي يك فرد مسلمان در قرن دهم ميلادي، تقريباً بيش از جمع كل كتابهاي كتابخانههاي اروپا كتاب داشت.» اين عشق به كتاب و مطالعه بود كه تمدن اسلامي- ايراني را رونق بخشيد و امروز نيز اين عشق به كتاب و مطالعه است كه ميتواند آن پيشكسوتي قرون گذشته را بار ديگر احيا كند. سيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]