تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد و خداوند ع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817045966




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بود شيخي خرقه پوش و نامدار


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بود شيخي خرقه پوش و نامدار
بود شيخي خرقه پوش و نامدارشاعر : عطار برد از وي دختر سگبان قراربود شيخي خرقه پوش و نامدارکز دلش مي‌زد چو دريا موج خونشد چنان در عشق آن دلبر زبونشب بخفتي با سگان در کوي اوبر اميد آنک بيند روي اوگفت شيخا چون دلت گم‌راه شدمادر دختر از آن آگاه شدپيشه‌ي ما هست سگباني و بسپير اگر بر دست دارد اين هوسبعد سالي عقد و مهماني کنيرنگ ماگيري و سگباني کنيخرقه را بفکند و شد در کار چستچون نبود آن شيخ اندر عشق سستقرب سالي از پي اين کار شدبا سگي در دست در بازار شدچون چنانش ديد گفت اي هيچ کسصوفي ديگر که بودش هم نفساين چرا کردي و هرگز اين که کردمدت سي سال بودي مرد مردزانک اگر پرده کني زين قصه بازگفت اي غافل مکن قصه درازبا تو گرداند همي اين کار راحق تعالي داند اين اسرار راسگ نهد از دست من بر دست توچون ببيند طعنه‌ي پيوست توخون شد و يک دم نيامد مرد راهچند گويم اين دلم از درد راهوز شما يک تن نشد اسرارجويمن ببيهوده شدم بسيار گويآنگهي از حرف من آگه شويدگر شما اسرار دان ره شويدجمله در خوابيد، کو رهبر کسيگر بگويم بيش ازين در ره بسي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن