واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: تالاب انزلي محصور ميان ديوارها و ديواره ها
خبر ساخت ديواره در اطراف تالاب انزلي را نخستين بار از زبان استاندار گيلان شنيدم؛ روز 13 بهمن ماه 1386، در سفري يك روزه به گيلان به مناسبت روز جهاني تالاب ها كه به دعوت سازمان حفاظت محيط زيست صورت گرفت. هرچند زخم هاي جاده سازي بر پيكر تالاب انزلي همواره تكان دهنده بود، اما آن روز بندرانزلي زير ريزش «نم باران» انگار گريه مي كرد. شايد از دست رفتن اين تالاب چندصدهزار ساله قلب آسمان آن شهر را نيز شكسته بود. كسي چه مي داند؟ مگر آسمان اين طور وقت ها جز غرش و ريزش براي بيان «آنچه در دل دارد»، راه ديگري دارد؟ تالاب انزلي هرچند در سكوت و غربت، اما همچنان زيبا و خيال انگيز زير «نمه هاي» زمستان 86 سرپا بود. آن طرفش، مريم هاي آبي مساحت زيادي را پوشانده بودند و خبر از خشك شدن تالاب مي دادند و اين سويش كارگاه ساختماني وزارت راه و ترابري بي خبر ايستاده بود. همان كارگاهي كه قرار بود كنارگذر را احداث كند و بخشي از آن را ساخته بود. همان كنارگذري كه معلوم نشد چگونه در اجرا، تبديل به ميان گذري شد كه مصوبه دولت و مصوبه هاي متعدد سازمان محيط زيست را زير پا گذاشت.از ميني بوس كه پياده شديم، پا بر همان ميان گذر گذاشتيم؛ همان كه قرار نبود زخمي شود بر دل تالاب انزلي و شد، همان كه قرار نبود تالاب را به مرز نيستي بكشاند و كشانيد و همان كه نمي خواست مردم منطقه را بي سامان كند كه كرد. راستي كسي مي دانست اگر تالاب خشك مي شد چه بايد مي كردند؟ جلوتر كه رفتيم كارگاه وزارت راه بود با جمعي كارگر كه دعا مي كردند هرچه زودتر كار شروع شود، تا آنها كاري داشته باشند و خانواده هايشان نان، اما آنها نمي دانستند كه به كار مشغول شدن چندماهه آنها به قيمت نابودي تالابي تمام مي شود كه معيشت چند صدهزار نفر به آن وابسته است. ماهيگيران، شكارچيان مجاز، كشاورزان و بسياري ديگر كه از تالاب انزلي ارتزاق مي كنند سال ها و سال ها كار خود را از دست مي دهند و زندگي شان به نابودي مي رسد. اما همه اين زخم هاي ديرپا و بدقلق با ساخت كنارگذر از ميان تالاب بر پيكر انزلي فرود آمد و هرگز مداوا نشد. هرچند مسوولان محيط زيست تا سرجان ايستادند و حتي استاندار را مجاب كردند كه گزينه يي را انتخاب كند كه در عين ساخت كنارگذر، زندگي تالاب نيز حفظ شود، اما ديواره سازي در اطراف انزلي نيز مي تواند مثل احداث ميان گذر مخاطرات جدي به تالاب وارد كند. چرا كه از يك سو باعث ايجاد مشكلاتي براي زمين هاي اطراف تالاب شده كه در فصول پرباران، غرقابي مي شوند و پس از كم شدن بارش، براي كشت آماده خواهند شد و شاليكاران را با معضلات جدي روبه رو خواهد ساخت، از سوي ديگر با ايجاد آلودگي منظر، بخشي از نيم رخ طبيعي اين اكوسيستم آبي را پوشانده و از بين مي برد و در نهايت ايجاد ديواره در اطراف تالاب، به دليل قطع مبادلات آب هاي زيرزميني و سطحي اين تالاب با دريا، مرگ آن را به دنبال خواهد آورد.از همه اينها كه گذشتيم، هنوز طرح ديواره سازي اطراف انزلي مصوب نشده، تالاب باز هم زير «نمه » هاي آسمان انزلي نشسته بود. آسمان مي گريست، آرام و بي صدا، مثل يك ققنوس تنها در قفسي كه به سوي مرگ مي برندش و مثل كوهي كه در اوج استواري قرار است با يك انفجار آتش نشاني، صد تكه شود. آسمان انزلي اما آرام بود و زير نگاه كنجكاو ما و صداي دكمه هاي شاتر عكاسان همچنان مي گريست.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]