پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848337968
خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش فصل اول كتاب بيانگر آن است كه براي بسياري از نويسندگان، رهبران، مهندسان، كارمندان، مليگرايان و انقلابيون شش دهه گذشته، سدهاي بزرگ نمادهاي غرور ملي و استيلاي نبوغ انساني بر طبيعت، تامين كننده برق، آب و غذا، مهاركننده سيلابها، آبادكننده بيابانها، و تضمين كننده استقلال ملي بودهاند. از اينرو ساخت سدهاي بزرگ كه شمار آنها در نيمه اول قرن 20 بيش از 5000 نبود در نخستين دهه قرن 21 و در طول كمتر از 60 سال به 52000 سد بزرگ رسيد. بزرگترين سد ساز جهان، كشور چين با بيش از 19000 سد بزرگ است كه به جز 8 تاي آنها بقيه پس از انقلاب 1949 ساخته شدهاند. پس از چين امريكا با 5500 سد بزرگ و سپس شوروي سابق و هند قرار ميگيرند. باين ترتيب كشورهاي مختلف جهان رودهاي خود را با زنجيرهاي از سدهاي بزرگ و كوچك به اسارت كشيدند. فصل اول كتاب اسامي و مشخصات كشورهاي داراي بيشترين ومهمترين سدها، بلندترين سدها و پرظرفيتترين سدها و بزرگترين نيروگاههاي برقابي جهان را ارائه ميكند. همچنين دراين فصل به تاريخچه رودهاي جهان و نقش آنها در تمدن بشر و نيز تاريخچهاي از سدهاي ساخته شده در گذشته پرداخته شده و سپس آهنگ بسيار تند سدسازي در امريكا، شوروي و كشورهاي باصطلاح در حال توسعه بررسي شده و بيماري غولپيكرسازي در سازههاي آبي مورد بحث قرار ميگيرد فصل دوم كتاب به پيامدهاي زيست محيطي سدها ميپردازد. و نويسنده به عنوان نمونه از ويراني كامل دلتاي رود كلرادوي در اثر ساخت سدهاي زياد روي آن ياد ميكند كه به انقراض نسل بسياري از آبزيان و جانوران اين دلتا انجاميد و از 1960 به اين سو رود كلرادو نه تنها ديگر به دريا نرسيده كه با سرنوشتي شوم، در مرز جنوبي امريكا در چند استخر راكد پر از حشرهكش و زهاب شور مرده است. پيامدهاي اصلي زيست محيطي سدها عبارتنداز: الف)تغيير در بالادست رودخانه تا مخزن 1)تغيير در ريختشناسي رودخانه ، بستر ، وكنارهها از بابت افزايش حجم آب و نيز رسوبگذاري 2) تغيير در كيفيت آب در اثر يكجا ماندن و خوراكوري eutrophication آب مخزن 3)كاهش تنوع زيستي در بالادست رودخانه از بابت حضور درياچه ب) تغيير در محل مخزن و درياچه 1) از ميان رفتن و حذف اراضي زراعي و باغي و جنگلها و مراتع و تپههاي مشرف به رودخانه و درههاي اطراف در اثر زيرآب رفتن و تبديل به درياچه شدن 2) از ميان رفتن نقاط مسكوني و روستاها در درهها و تپههاي مشرف به رودخانه 3) جابجايي و آواره شدن مردم و ساكنان منطقه درياچه 4) زيرآب رفتن نقاط تاريخي و ميراث فرهنگي 5) به زيرآب رفتن ميراث ديداري و زيباييهاي طبيعي پ) تغيير در پائيندست رودخانه 1)تغيير در ميزان جريان، توزيع زماني جريان، و نوسانات طبيعي جريان آّب 2)تغيير در ريختشناسي رودخانه از بابت كاهش جريان 3)تغيير در كيفيت آب رودخانه در پائين دست 4)كاهش تنوع زيستي در ساحل پائيندست و سيلابدشت. 5) از ميان رفتن دلتاي نيل 6)عقب نشيني 6 كيلومتري خشكي(سالانه 240 متر) 7) از ميان رفتن روستاهاي ساحلي از اثرات احداث سد آسوان روي نيل است. لرزهخيزي : برآورد ميشود كه مخزنسدها در سراسر دنيا رويهم 10 هزار كيلومتر مكعب ظرفيت ذخيره دارند كه پنج برابر حجم آب همه رودخانههاي جهان است. و نيز در سراسر دنيا 400 هزار كيلومتر مربع از بهترين اراضي ، مهمترين و متنوعترين زيستگاههاي رودخانهاي و سيلابدشتي در زير درياچه سدها مدفون شده است. وزن اين درياچهها به اندازهاي زياد است كه ميتواند سبب زمينلرزه شود. تغيير توزيع وزن پوسته خاك به سبب سدها ميتواند روي شتاب چرخش، و زاويه تيلت محور زمين، و شكل ميدان گرانشي كره زمين اثر داشته باشد. تبخير و شوري آب : ميزان تبخير آب از سطح درياچه سدها بسيار زيادتر از رودخانه است درنتيجه آب پشت سدها بسرعت شورميشود. سد هوور و ساير سدهاي روي رودخانه كلرادو سالانه يك سوم آورد اين رودخانه را تبخير ميكنند در نتيجه شوري آب كلرادو منجر به كاهش شديد بازدهي محصول و اعتراض كشاورزان در مكزيكالي شد. انقراض نسل ماهيهاي رودخانهاي و مهاجر : ساخت سدها سبب از ميان رفتن نسل ماهيهاي مهاجر مانند ماهي آزاد و ماهي قزلآلا در بسياري از نقاط دنيا شده است. ساخت سدها روي كلمبيا شمار ماهيهاي آزاد و قزلآلاي اين رودخانه را از 16-10 ميليون قطعه در قرن نوزدهم به تنها 1.5 ميليون قطعه رسانده است كه البته سه- چهارم آنها نيز پرورشي و حاصل تخمريزگاههاي مصنوعي هستند تا پرورش طبيعي. سدها مسير طبيعي ماهيهاي مهاجر را ميبندند (ماهيهايي كه در دريا زندگي ميكنند اما براي تخم گذاري حتما بايد به رودخانههاي آب شيرين بازگردند و بچهماهيها پس از طي دوران مشخصي از زندگي خود در آب شيرين رودخانه، به دريا باز ميگردند و يا بهعكس). ساختن پلكانهاي ماهيرو يا ساير پيشبينيهاي سازهاي در زمان ساخت سد نيز نتوانسته است از اين مصيبت جلوگيري كند. پيامدهاي هيدرولوژيكي : سدهايي كه براي انحراف آب براي آبياري برروي آمودريا و سيردريا (سيحون و جيحون) زده شد فاجعه آرال را آفريد و بزرگترين درياچه و پيكره آب شيرين جهان را از وسعت 64500 كيلومترمربع به تنها 30000 كيلومترمربع رساند و آب آن را از آب اقيانوسها شورتر كرد. شيلات درخشان آرال كه زندگي 60 هزار نفر را تامين ميكردسقوط كرد و 20 گونه از 24 گونه ماهيهاي آن ناپديد شدند. از 319 گونه پرنده بومي اين منطقه تنها 168 گونه باقيماند و با مرگ جنگلهاي دلتايي آن، تنها 30 گونه از 70 گونه پستانداران بومي آن باقيماندند. بستر خشكيده و نمكپوش درياچه اينك به نام صحراي آكوم ناميده ميشود. غبار پراز فلزات سنگين ناشي از كودهاي شيميايي و حشرهكشهاي بكار برده شده در بالادست با وزش باد تا آلاسكا هم رفته است. جمهوري كاراكالپاكيا كه بخش جنوبي درياچه را دربر ميگيرد بالاترين نرخ مرگ و مير كودك و مادر در ميان جمهوريهاي شوروي سابق را داراست و شيوع انواع بيماريهاي عفوني، هپاتيت، بيماريهاي كليوي، و معدهدردهاي مزمن تا 60 برابر در اين جمهوري افزايش يافت. 70 درصد از جمعيت بازمانده در شهر داراي شرايط پيش سرطاني هستند. اميد زندگي در ميناك از 64 سال در 1987 به 57 سال در 1991 رسيد. بيش از 80 درصد زنان از كمخوني رنج ميبرند و 12 جور حشرهكش در شير مادران پيدا شده است. وزارت مديريت آب شوروي سابق ميخواست سطح پنبهكاريهاي آسياي مركزي را افزايش دهد اما مرگ و نابودي را براي آرال و جوامع انساني و جانوري و گياهي وابسته به آن به ارمغان آورد. نابودي شيلات دهانهها و دلتاها : سدهابه شيلات تجاري درياهاي سياه و آزوف و خزر همان آسيبي را زدند كه به درياچه آرال وارد شد. با كاهش 70 درصدي آب ورودي رود ولگا به درياي خزر، و به نيم رسيدن ورودي رودهاي دنييستر و دنييپر و دن به درياي سياه و درياي آزوف، شوري دهانههاي اين رودها تا 4 برابر و شوري دلتاهاي آنها تا 10 برابر افزايش يافت. بنابراين شيلات پررونق اين درياها هم اينك 98 "90 درصد كاهش يافته است. صيد خاويار در درياي خزر تنها 1 يا 2 درصد ميزان صيد پيشين آن است و در درياي سياه و درياي آزوف به كلي ريشهكن شده است. فصل سوم کتاب به بررسي پيامدهاي انساني سدها ميپردازد چه از بابت آوارگي و جابجايي آنها و چه از بابت افزايش خطر ابتلا به بيماريهاي ناشي از آب. سدزدگان : در شش دهه گذشته سدسازي دهها ميليون نفر از مردم فقير و قاقد قدرت سياسي را که بخش بزرگي از آنها مردم بومي و اقليتهاي قومي بودند، از خانه و کاشانه و زمينهايشان بيرون رانده است آنهم به بهانه توسعه و عدالت و فقرزدايي. هند و چين بيشترين آمار مردم جابجا شده به خاطر ساخت سدها را داشته اند. سدزدگان غالبا و تقريبا در همه جا به زور رانده ميشوند و کمترين حس همدردي و جبران مافات از سوي پيمانکاران سدساز از سويي و دستگاه اجرايي دولتي از سوي ديگر نسبت به آنان وجود نداشته است. و تاريخ سدسازي قرن بيستم کشتار و نابودي روستاهاي سدزده مقاومت کننده در برابر اشغال اراضي شان با درياچه يک سد را يدک ميکشد. غالبا در برآوردهاي اوليه و مطالعات سدها ميزان سدزدگان بسيار کم برآورد ميشود و در دوره ساخت ارقام واقعي رو ميشود.کتاب جدول بزرگي از آمار سدزدگان براساس مطالعات مراحل اوليه و پيش بينيها و سپس مقايسه آن با ارقام واقعي پس از اجراي سد در سراسر دنيا ارائه ميدهد. اختلاف تکان دهنده است. تخليه مخزن سد چيکزوي Chixoy در 1982 با قتل عام سرخپوستان مايا آچي روستاي ريونگرو گواتمالا از سوي نيروهاي مسلح و ارتش به انجام رسيد. اين جنايت نقض صريح حقوق بشر بشمار ميرود اما شايد سرنوشت سايريني که با بي عدالتي تمام نه تنها خانه که زمينهايشان را نيز از دست ميدهند و با دريافت مبلغي ناچيز به حاشيه شهرهاي اطراف رانده ميشوند چندان هم بهتر نباشد. اين افراد از توليد کندگان ارزشمند کشاورزي به حاشيه نشينان بي ارزشي بدل ميشوند که فقر سياه، مشاغل سياه و حتي اعتياد و فحشاء سرنوشت تقريبا محتوم بخش بزرگي از آنان بوده است. آنان همه ارزش اجتماعي خود را ازدست ميدهند. در مخزن سد سري سيلام در ايالت آندراپرداش هند صد هزار نفر زندگي ميکردند و در جريان آنچه که دولت آن را عمليات انهدام ناميد با بيرحمي از خانه و کاشانه خود بيرون افکنده شدند. بررسي بعدي زندگي آنان نشان داد که درآمد آنها تا بيش از 80 درصد کاهش يافت که از دست رفتن زمين کشاورزي مهمترين عامل آن بود. ميزان خسارت پرداخت شده تنها يک پنجم ارزش و قيمت زمينهاي کشاورزان بود. بانک جهاني آمار سدزدگان تنها مربوط به چين را براساس آمار دولتي اين کشور 10.2 ميليون نفر اعلام کرده است. بيماري شيستوزومياسيس Schistosomiasis در 1947 نزديک به 114 ميليون نفر را مبتلا کرده يود. در 1980 عليرغم پيشرفتهاي چشمگير پزشکي و کشف داروهاي بسيار موثر براي آن اين رقم به 200 ميليون نفر رسيد که ناشي از ساخت مخازن و درياچههاي سدها و توسعه شبکههاي آبياري بوده است که محل مناسب براي رشد و نمو نرم تنان گونههاي بولينوس Bulinus و بيومفالاريا Biomphalaris را بشدت گسترش داده اند. مالاريا: پس از ساخت 5 سد ماهاولي در سريلانکا، کم شدن جريان آب رودخانه در پائين دست سدها استخرهايي از آب راکد در بستر رودخانه برجا گذاشت که زيستگاههاي آنوفل کالي سي فاسيز و تخم ريزگاههاي آن را افزايش داد و در 87-1986 به طغيان بي سابقه مالاريا و همه گير شدن بيماري براي نخشتين بار در ماهاولي انجاميد. در 1989 در منطقه پيرامون سد ايتاي پو Itay po برزيل مالاريا شيوع يافت در حاليکه تا پيش از آن در جنوب برزيل اين بيماري ريشه کن شده بود و در سرتاسر رودخانه پارانا parana به سطح بسيار پائيني رسيده بود. تب زرد دره ريفت در 1977 در نزديکي سد آسوان مصر شيوع يافت و نيز در پي پر شدن مخزن سد داياما Daiama در موريتاني د راين منطقه نيز شايع شد. فيلارياسيس لنفاوي lymphatic filariasis نيز که مولد آن کرمهاي انگلي هستند که بوسيله گونههاي مختلف پشه سرايت ميکنند. دست و پاهاي مبتلايان به اين بيماري آماس ميکند و به اندامهاي غول آسايي تبديل ميشود. در اواسط دهه 1970، بيش از 40 درصد از جمعيت مناطق آبياري شده بورکينافاسو به اين بيماري مبتلا شدند چون مخزن سدها سبب توسعه و تکثير پشههاي ناقل فيلارياسيس لنفاوي شده بود. انسفاليستيس ژاپني Japanese encephalistis بيماري خطرناک ديگري است که با طرحهاي توسعه منابع آب در آسيا بسيار مرتبط بوده است. تب زرد، تب استخوان شکن، و لشمانياسيس بيماريهاي خطرناک ديگري هستند که با توسعه سدها افزايش يافته اند. همچنين بيماري خطرناک اونشوسرسياسيس onchocerciasis يا کوري رودخانه که 7 سال پس از ساخت طرح آبياري برنج در بورکينافاسو همه افراد منطقه را ميتلا ساخت و نيمي از مردم بالاي 40 سال منطقه کور شدند در حاليکه تا پيش از آن اين بيماري در اين دره بسيار نادر بود. فصل چهارم کتاب به مشکلات فني سدها ميپردازد که بخشي از آنها ذاتي خود سدها و بخش ديگر ناشي از کمبود نگرش مستقل در فرايند سدسازي است. ساخت و ساز گرايي در بخش سدسازي به اين دليل است که غالبا هيچ هزينه و خسارتي بابت اجراي بد و ضعيف پرداخت نميشود. سدها عليرغم کمبود دادههاي پايه زمين شناسي، هيدرولوژي، و رسوب به اجرا ميروند و البته در جاهايي که دادههاي پايه وجود داشته باشند يافتههاي نامطلوب و ناخواسته يا ناديده گرفته ميشوند و يا کمرنگ ميشوند تا جلوي ساخت و اجراي سد گرفته نشود. بررسيهاي زمين شناسي ساختگاه هزينه بر و زمان بر است از اين رو کمتر دستگاه دولتي مجري سد و نيز کمتر پيمانکار و حتي مشاوري به آن اهميت ميدهند. سد تيتون با بلنداي 90 متر بر روي رودخانه آيداهو و از سوي اداره اصلاح اراضي آمريکا در 1975 به پايان رسيد و در آغاز ژوئن 1976 به سبب نشت آب از تکيه گاه شمالي شکست و سه شهر کوچک پائين دست خود با 12000 نفر سکنه را ويران کرد. مشکلات زمين شناختي همواره زمان ساخت سدها را بسيار طولاني تر و پرهزينه تر و از سوي ديگر ايمني آنها را بسيار ناپايدارتر کرده اند اما ساخت و ساز عجول تر از آن است که به اين گونه مسائل بها دهد. مشکلات هيدرولوژيکي : ساخت و ساز سدها نه تنها با خست و سهل انگاري در زمينه مطالعات زمين شناسي توام بوده و هست بلکه غالبا برپايه دادههاي ناکافي هيدرولوژيکي راه اندازي ميشود. بنابراين نبود آب کافي براي چرخاندن توربينها و يا سوار شدن بر کانال انتقال به گردن خشکسالي و نيز زياد شدن آب و خطر شکستن سد به گردن سيل گذاشته ميشود. تطويل و شبيه سازي آماري : حتي اگر آمار نسبتا درازمدتي مثلا براي 50 سال وجود داشته باشد بازهم نميتوان تضمين کرد که الگوي بارندگي در 50 سال آينده شبيه 50 سال گذشته باشد بويژه اگر گوشه چشمي به مساله گرم شدن عمومي زمين داشته باشيم. بنابراين کاربرد کامپيوتر و شبيه سازي و تحليل آماري براي درک شرايط و تغييرات اقليمي پاسخگو نيست. مخزن سد بوئنديا انتروپناس در اسپانياي مرکزي از اواخر دهه 1950 تا 1994 تنها 17 درصد ظرفيت خود را از آب پر کرد. آب پشت مخزن بسياري از سدهاي تايلند هرگز به نيم هم نرسيد. مشکل رسوب : هر سال 50 ميليارد مترمکعب رسوب (ا درصد ظرفيت ذخيره مخازن جهان) در پشت سدهاي دنيا جمع ميشود. سد سان منشيا روي رود زرد سه سال پس از آبگيري 50 ميليارد تن رسوب در پشت خود ذخيره کرد. اين سد 66000 هکتار از حاصلخيزترين زمينهاي کشاورزي جهان را زير آب برد و 410 هزار نفر انسان را بي جاو مکان و بي زمين و آواره کرد تا با 40 درصد ظرفيت اشغال شده با رسوب، سالانه تنها 250 مگاوات برق توليد کند!! سد کوله خاني در نپال 12 سال پس از ساخت تا 0.9 ظرفيت پر از رسوب شد و بهره برداري از اين سد 114 متري که عمر 100 ساله براي آن پيش بيني شده بود شد به پايان رسيد. لرزه خيزي ناشي از مخزن : امروزه رابطه ميان لرزشهاي زمين و مخزن سدها در بيش از 70 سد به ثبت رسيده است. 5 زمين لرزه از 9 زمين لرزه شبه جزيره هند در 1980 به مخزن سدها نسبت داده شده است. سدهاي بلندتر از 100 متر استعداد زيادي براي انگيزش زمين لرزه دارند. در واقع وزن آب درياچه بر ترکها و شکافههاي زمين در زير و کنار مخزن فشار زيادي وارد ميکند که اين فشار آب سبب لغزنده شدن گسلها ميشود. گسلهايي که خود از کرنش زمين ساختي يا tectonic strain متاثر بوده اند اما اصطکاک سنگها تا آن زمان از لغزش آنها جلوگيري ميکرده است. سد کوينا Koyna با 103 متر بلندي با ايجاد زمين لرزه اي به بزرگي 6.3 ريشتر منطقه را لرزاند و روستاي کوينانانگار د رايالت ماهاراشترا را در 11 دسامبر 1967 با خاک يکسان کرد. سد وايونت Vaiont ايتاليا با 261 متر بلندي در 1960 به پايان رسيد و ازهمان آغاز پرشدن سد، لرزهها آغاز و به ثبت رسيدند. در1963 که ارتفاع سد به 180 متر رسيد 60 لرزش به ثبت رسيد و در شب 9 اکتبر جنبش زمين شهر لونگارون با خاک يکسان شد و همه ساکنان آن کشته شدند. مردمي که در شهرها و روستاهاي نزديک به مخزن سدها زندگي ميکنند همواره با خطر زمين لرزه ناشي از سد روبرو هستند. - شکست سدها در ايالت هنان چين در 1975 به کشته شدن 230 هزار نفر انجاميد. - هنان در صنعت سدسازي همانند چرنوبيل در صنايع هسته اي و بوپال در صنايع شيميايي است. - جداول مهم فصل چهارم کتاب آمار سدهاي زمين لرزه ساز مهم جهان، سدهاي شکسته شده مهم جهان و آمار تلفات آنها را نشان ميدهد. - پيري و برچيدن سدها مساله مهم ديگري است که در انتهاي فصل چهارم کتاب به آن پرداخته شده است. فصل پنجم کتاب به مساله فوايد برشمرده شده براي سدها ميپردازد و البته با اين سرآغاز که بساز "بفروشهاي سدساز همان اندازه که مشکلات سدها و طرحهاي سدسازي را کمرنگ جلوه ميدهند، در غلو کردن و بزرگنمايي فوايد آنها هم يد طولايي دارند. نيروگاههاي برقابي " نيروگاههاي برقابي اولا از بابت درو بودن ساختگاه خود به شهرها و مراکز و صنايع پرنياز به مصرف داراي محدوديت هستند. سه پنجم نيروگاههاي جهان د رنقاطي قرار دارند که تقاضاي الکتريسيته کم يا محدودي دارند. نياز به کارشناسان و تجهيزات خارجي غالبا منافع کشورهاي در حال توسعه از طرحهاي نيروگاهي برقابي را کاهش ميدهد. ضريب بازدهي نيروگاه يا plant factor غالبا کمتر ازپيش بينيهاست. ضريب بازدهي نيروگاه در پيش بينيهاي سد ايتايپو 72 درصد پيش بيني شده بود که عملا در سالهاي 94-1993 بيش از 58 درصد نبود. رقم مشابه براي سد آکوزومبو 70 و 46 در صد است. مقايسه نيروگاههاي برقابي با ساير نيروگاههاي حرارتي و هسته اي نشان ميدهد که ضريب بازدهي نيروگاههاي برقابي غالبا از ضريب نيروگاهي فسيلي و هسته اي بسيار پايين تر است. مقايسهها نشان ميدهد که نيروگاههاي برقابي نه تنها ارزانتر از نيروگاههاي حرارتي و هسته اي نيستند بلکه در نشر گازهاي گلخانه اي نقش فعالي دارند و تحقيقات نشان داده اند که مثلا سد توکورويي برزيل 60 درصد بيش از يک نيروگاه ذغال سنگي و 50 درصد بيش از يک نيروگاه گازي با همان مقدار توليد الکتريسيته، بر گرمايش عمومي زمين اثر داشته است. سدهاي مناطق گرمسير بويژه از بابت خوراک ور شدن eutrphication سريع درياچه سد اثر زيادتري بر گرمايش عمومي زمين دارند و ارجح است که تا استقرار کامل نيروگاههاي خورشيدي و بادي که عاري از آلودگي محيط و گرم کردن زمين هستند، لز نيروگاههاي گاز سوز استفاده کنند. روشن است که در کشور گرم و خشکي مانند ايران بويژه با وجود دسترسي به منابع گازي بسيار وسيع و ارزان کشور هرگونه برقابي در رقابت با نيروگاههاي گازي بشدت غيراقتصادي و ناپايدار تلقي ميشود. کنترل سيلاب "از ديگر فوايدي که به سدها نسبت داده ميشود کنترل سيل است. با آنکه رسته مهندسي ارتش امريکا ACE و يا اداره اصلاح اراضي امريکا BuRec و يا سازمان دره تنسي TVA ميلياردها دلار براي ساخت سدها و ديوارهها و خاکريزها هزينه کرده اند اما از 1937 که نخستين قانون فدرال کنترل سيلاب تصويب شد، به قيمت ثابت خسارتهاي سيل در اين کشور بيش از دو برابر شده است و شمار کشته شدگان تقريبا ثابت مانده است. د رهند و ساير کشورهاي دنيا نيز کمابيش همين الگو تکرار شده است. مديريت سازه اي کنترل سيلاب با ساخت سدهاو ديوارهها خسارت سيلهاي عادي و معمولي را کاهش ميدهد اما بر خسارت سيلهاي بزرگ ميافزايد و ظرفيت خسارت زني آن را چند برابر ميکند بويژه که سدها و ديوارهها يک توهم ايمني ايجاد ميکنند که به عکس گذشته استقرار شهرها و نقاط مسکوني در مسير سيل را مجاز و ايمن وانمود ميکند بنابراين خطر بزرگتري جان و مال افراد را تهديد خواهد کرد. امروزه ثابت شده است که مديريت غيرسازه اي کنترل سيلاب بويژه با بهره گيري از موازين آبخيزداري و سامانههاي هشدار سيل بسيار کارسازتر و ايمن تر است. در فصل پنجم کتاب به نمونههاي زيادي از سدهاي ناتوان از مديريت سيل برخورد ميشود. تامين آب آشاميدني : ديگر فايده نسبت داده شده به سدهاست که البته در کل دنيا در 1990 از کل منابع تامين تنها 7 درصد آن براي مصارف شرب و شهري بوده است. 24 درصد براي صنايع، 65 درصد براي کشاورزي فرستاده شده است و 4 درصد آن نيز از مخزنها تبخير شده است. حتي در کشور سدبندي شده امريکا نيمي از منابع شرب از آب زيرزميني تامين ميشود. در اروپا اين رقم 65 در صد است. از 1 ميليارد مردمي که بنابر سازمان بهداشت جهاني آب مناسب آشاميدني در دسترس ندارند 855 ميليون نفرشان در روستاهاي پراکنده اي زندگي ميکنند که سدهاي بزرگ يا نميتوانند براي آنها آب تامين کنند يا تامين آب براي آنها بسيار گران تمام ميشود. تامين آب از چشمهها و چاهها و منابع زيرزمين محلي بهترين روش آبرساني به اين روستاهاست. فصل ششم کتاب به مساله سدها و آبياري ميپردازد. اين داستان از راجستان تا کاليفرنيا تکرار شده و کتاب نمونههاي زيادي را بررسي و موشکافي کرده که طرحهاي آبياري با وعده آب و زمين به کشاورزان به پيش رانده شده اند اما با تحويل زمين به مالکان بزرگ عمدتا غير بومي پايان يافته اند. سد دز که به هدف توسعه آبياري ساخته شده بود 17000 کشاورز بومي را از زمينهايشان راند تا به اراده و خواست شاه ايران،16000 هکتار زمينهاي انها به شرکتهاي کشت و صنعت ميتسويي، چيس منهتن، بانک امريکا، شل، کمپاني جان دير، و شرکت توسعه کشاورزي جهان واگذار شود. در بسياري از شبکههاي ساخته شده زمينهاي کشاورزي کيفيت خود را ازدست داده اند و شور و قليايي شده اند. بررسي اراضي طرح شبکه آبياري سردا ماهاياک Srda Mahayak نشان داد که عملکرد گندم و برنج در اثر شورو قليايي شدن خاک به نصف رسيد. زهکشي زهاب کشاورزي دره سن جواکين و هدايت به پارک ملي حيات وحش کسترسون پس از 5 سال نشان داد که ورود زهاب حاوي سلنيوم شسته شده از خاکهاي دره سن جواکين به آبهاي اين پارک سبب ناهنجاريهاي وحشتناک در پرندگان وحشي پارک شده است . اما بسياري از سدها ساخته ميشوند اما شبکه آن ساخته نميشود (ايران کنوني دراين زمينه يد طولايي دارد و صدها هزار هکتار شبکههاي وعده داده شده براي سدها اصلا ساخته نشده اند). شبکههاي ساخته شده در پي سدها نيز با مشکلات عديده اي در زمينه شيوه مديريت و بهره برداري و هزينههاي سنگين آن روبرو هستند. فصل هفتم کتاب به بهره گيري درست از آبخيزها ميپردازد. بهترين گزينه براي کنترل سيلاب احياي آبخيزها و جنگلهاي بالا دست رودخانههاست و نه سدسازي. روشهاي سنتي کشاورزي مانند تراس بندي يا کشت – جنگل agroforestry (کشت همراه با حفاظت از جنگل) که به کاهش پيامدهاي منفي هيدرولوژيکي ناشي از کشاورزي در آبخيزها کمک ميکند. گردآوري و دروي باران يا rain-harvesting و دروي سيل، از ديگر راههاي کشاورزي آبي بدون سدهاست که در بسيار نقاط دنيا انجام ميشود و در اين فصل کاملا توضيح داده شده است. ايجاد استخرها و آب بندانها (به شيوه کشاورزان مازندران ايران) اين آبها را گردآوري ميکند و در فصل خشک براي آبياري کشتها به مصرف ميرساند. در واقع اين تله گذاريها و گودالها و آب بندانهاي کوچک با هزينه اي بسيار کمتر از صدها سال پيش انجام ميشده اند و اثرات منفي سدها را هم ندارند. قناتها به عنوان روشهاي سنتي بسيار ماهرانه کاربرد آب زيرزميني در فصل هفتم معرفي شده اند در اين روش آبراهههاي کنده شده به سوي آبخوان بالادست، آب را به نيروي وزن آن به سوي دشتهاي پائيني هدايت ميکنند. در 3000 سال گذشته نزديک به 4000 قنات در ايران کنده شده که نزديک به نيمي از قناتها تا اوايل دهه 1970 نيز در دست بهره برداري بودند و تا يک دهه پيش از آن سه چهارم کل نياز آب ايران از قناتها تامين ميشد. بر عکس قناتها که با آهنگي از آبخوان آب برميدارند که بتواند تجديد شود، پمپها تخليه آبخوان را تا آنجا ادامه ميدهند که سطح آب زيرزمين پائين ميافتد و قناتهاي پايدار و هميشگي را ميخشکاند. روشهاي سنتي آبياري داراي چهار ويژگي يکسان هستند: کوچک بودن سامانه و اجزاي آن ساخته شدن ا ز سوي کاربران و نيز مديريت خود کاربران و نه دستگاه دولتي کاراتر بودن توزع عادلانه تر آب پايداري اکولوژيکي مانند سامانه سونجو در تانزانيا، کوآن سين با تاريخچه 2200ساله در چين، موانگ فاي، زنجرا در فيليپين، ساباک در مالي. كاهش مصرف در شبكههاي آبياري تنها به مقدار يكدهم، ميتواند آب ْآشاميدني شهرها و روستاها را تامين كند. بنابراين كاهش تلفات آب در آبياري، يا به عبارت ديگر كاربرد روشهاي آبياري با بازدهي و راندمان بهتر مانند روشهاي آبياري قطرهاي يا لولههاي كم فشار، يا روش ميكرو و يا . .. ... به ذخيره شدن مقدار بسيار زيادي آب ميانجامد كه نياز به ساخت بسياري از سدها را از ميان ميبرد. در حقيقت اعمال راهبردهاي مديريت تقاضا به جاي تمركز بر مديريت عرضه يكي از گرهگشاترين راهكارهاي توسعه پايدار منابع آب در جهان است و در اين زمينه مانند بسياري ديگر از مسائل مبتلابه جهان سازمانهاي غير دولتي يا NGO ها ميتوانند بسيار موثر باشند. فصل هشتم كتاب با اشاره به اينكه مصرف بي در و پيكر انرژي در پي انقلاب صنعتي سير كاملا صعودي داشته است، پاسخگويي به نيازهاي جديد آب و نيرو از راه كاهش مصرف و كاهش هدررفت منابع آب و انرژي و سرمايهگذاري در پيشرفتهاي تكنولوژيكي در اين زمنيه را پيشنهاد مينمايد. ذخيره الكتريسيته با بكارگيري مديريت تقاضاي الكتريسيته، توليد نگاوات megawatt ناميده شده است كه به جاي توليد مگاوات megawatt ميتواند پاسخگوي نيازها باشد كه با نصب لامپهاي كممصرف بخوبي امكانپذير است. همچنين نصب سردوشيهاو شيرهاي داراي چشم الكترونيكي و سيفونهاي كم مصرف ميتواند به خوبي پاسخگوي تقاضاي آتي آب باشد. سپس دراين فصل تحليلها و جداول هزينههاي توليد برق نشان ميدهند كه توليد هر كيلووات ساعت برق از روش مديريت تقاضا يا توليد نگاوات ارزانترين والبته بدون پيامدهاي زيستمحيطي ناشي از توليد يا مصرف زياد است. كاربرد روشهاي تجديدپذير توليد انرژي مانند نيروگاههاي بادي و خورشيدي بايد در آينده نزديك به خط توليد ارزان و اقتصادي بدل شود. تا آن زمان كتاب كاربرد نيروگاههاي گازي را توصيه ميكند كه ارزانترند و هم بسيار سريعتر از برقابيها ساخته ميشوند (1.5 سال در برابر 10 سال)، و هم از نظر زيستمحيطي بهتر و مناسبتر از نيروگاههاي زغالسنگي، برقابي و هستهاي برآورد ميشوند. در ادامه اين فصل كتاب به بررسي مشكلات هركدام از روشهاي توليد نيرو ميپردازد و نيز biomass و حتي استفاده از انرژي توفانها و ذخيره آن را توصيه ميكند كه هم اينك در دست بررسي و پژوهش است. فصل نهم كتاب به جنبههاي اقتصادي سدسازي ميپردازد و ايدئولوژي سدسازي را مطرح ميكند كه حفاظت از رودها و طبيعت را يك خرافات ميخواند و از سوي ديگر سلطه بر طبيعت را هدف غايي توسعه قلمداد ميكند. كتاب با بررسي سدهاي ساخته شده در بسياري از نقاط جهان، به بحث درباره منتفع بودن كاركنان دولتي و سياستمداران از برنامههاي مصوب دولتي، ميپردازد و نقش اداره اصلاح اراضي Burec و رسته مهندسي ارتش امريكا ACE و يا سازمان دره تنسي TVA امريكا در تصويب طرحها عليرغم غيراقتصادي بودن حقيقي آنها را به چالش ميكشد و در حقيقت سياسي بودن سدها را مطرح ميكند. همچنين كتاب، ديوان سالاري حاكم بر بخش آب در سراسر جهان از امريكا تا كشورهاي سوسياليستي و كمونيستي را به بحث ميكشد و دولتي بودن تصميمگيريها، و عدم آزمون تطبيق و انطباق و پاسخگويي سدها به انتظارات اوليه از آنها را مطرح ميكند. در ادامه بحث، كتاب به فعاليتهاي پشت صحنه شركتهاي سدسازي و پيمانكاران كهنهكار، و بوروكراتهاي دستيار آنها و نيز نقش بنگاههاي سدسازي و سياستمداران در ناسلامتي روند تصميمگيري و رسواييهاي مالي و .... در جهان ميپردازد. همچنين نادرستي شيوه تحليل سدها، بيشبرآوردهاي غلوآميز فايدهها، كمبرآوردهاي بيدروپيكر هزينهها، عدم توجه به زمان و دوره ساخت واقعي سدها (كه غالبا بسيار طولانيتر از برنامه اوليه ساخته و به بهرهبرداري ميرسند كه اين مساله با توجه به ورود عامل ترجيح زماني فايده ها و هزينهها ميتواند سنجههاي اقتصادي سدها را بسيار وخيمتركند) و نيز با بيتوجهي كامل به مساله هزيئه فرصت در ادامه كتاب مورد بررسي قرار ميگيرد. مساله مهم ديگري كه در انتهاي اين فصل به آن پرداخته شده است محك مشاركت بخش خصوصي در سرمايهگذاري براي سدهاست كه به گونهاي مشهود نادرستي شيوه تحليل سدها را عيان و آشكار ميسازد. كتاب با نگاه به كنفرانس سدسازي فرانكفورت در سپتامبر 1994، به اين نتيجه ميرسد كه تامين مالي طرحهاي سدسازي از طريق مشاركت بخش خصوصي تقريبا يك استثنا است و همين خود آزمون بسيار مهمي در عدم توجيه اقتصادي طرحهاي سدسازي و جعلي بودن تحليلهاي اقتصادي انجام شده از سوي مشاوران و پيمانكاران سد ساز و پشتيبانان سياسي آنهاست. فصل دهم كتاب به رويارويي مردم بومي و سازمانهاي غيردولتي و طرفداران محيط زيست با سدسازي پرداخته است و اين امر عامل بسيار مهم توقف سدسازي در امريكا و شمال اروپا و ژاپن برشمرده است. عاملي كه نه تنها به فعاليتهاي ساختوساز در آبخيزهاي اين كشورها پايان داده است كه دولتهاي اين كشورها را ناگزير از برداشتن و برچيدن بسياري از سدهاي ساخته شده كرده است. ايالات متحده در دهه 90 چند صد سد را برچيده است كه هزينه آن گاه تا چندين برابر هزينه احداث به قيمتهاي ثابت رسيده است. سخن پاياني كتاب به كنفرانس بين المللي سانفرانسيسكو ميپردازد كه در ژوئن 1988 با شركت شبكه بينالمللي رودخانهها و سازمانهاي مدني، سدهاي بزرگ و مديريت منابع آب برگزار گرديد و در راستاي تاكيد بر اهميت مديريت آبخيزها و احياي آنها بيانيهاي10 مادهاي را به امضاينمايندگان26كشور دنيا رساند. همچنين بيانيه مانيبلي ژوئن 1994، در زمينه درخواست تعويق وامهاي بانك جهاني براي سدهاي بزرگ با بيانيه 17 بندي و درخواست 9 بندي در اين باره با امضاي 326 گروه و اتحاديه از 44 كشور جهان در پيوست دوم كتاب آورده شده است. بيانيه كوريتيبا درباره حق حيات و معيشت مردم خسارت ديده از سدها مصوب نخستين همايش مردم خسارت ديده از سدها در كوريتيباي برزيل مورخ 14 مارس 1997 نيز در پيوست شماره 3 كتاب آمده است. جدول مشخصات سدهاي رودر رو با مساله اسكان مجدد اجباري در سرتاسر جهان در پيوست شماره 4 ارائه شده است. منبع:www.irsce.org ارسال توسط کاربر محترم سایت : mostafa71 /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش فصل اول كتاب بيانگر آن است كه براي بسياري از نويسندگان، رهبران، مهندسان، كارمندان، مليگرايان و انقلابيون شش دهه گذشته، سدهاي ...
شايد مهم ترين عامل را بتوان بي اثري كشتارها در خاموش كردن تظاهرات مردمي دانست؛ در ... خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش فصل اول كتاب ...
هپاتوسلولار کارسینوما 10-8 سال پس از ابتلای بيمار به سيروز، رخ ميدهد. خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش. ... لرزهخيزي : برآورد ميشود كه ...
خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش فصل اول كتاب بيانگر آن است كه براي بسياري از نويسندگان، رهبران، مهندسان، كارمندان، مليگرايان و انقلابيون شش دهه گذشته، سدهاي .
SHP پروژه اي چند منظوره است که عمدتا شامل اهداف كشاورزي ، تامين آب ، آبياري ، برق رساني ، پرورش ماهي ، كنترل سيل و توريسم است. .... خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش ...
پردهی پلاستیکی، نرم کنندهای به عنوان افزودنی دارد که آن را نرم و انعطاف پذیر میکند. نرم کنندهها معمولاً مولکولهای ... خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش · خلاصه اي از كتاب ...
اقدامات قبل از وقوع سونامي • اگردرمنطقه ای که ساکن هستید امکان وقوع سونامی وجود ... حل المسائل های کتابهای دانشگاهی رشته مهندسی برق ... خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش ...
بررسي امنيت در تجارت الكترونيكي از آنجا كه اينترنت شبكه اي باز است، رسوخ گران مي توانند از راه هاي گوناگون بدان راه يابند. ... خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش ...
سرطان و مشکلات جنسي · رابطه ليونل مسي،هورمون رشد و بارسلونا · خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش · خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش · چرا داشبورد اتومبیل ترک میخورد؟
چرا داشبورد اتومبیل ترک میخورد؟ خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش · خلاصه اي از كتاب رودهاي خاموش · رابطه ليونل مسي،هورمون رشد و بارسلونا · سرطان و مشکلات جنسي ...
-