واضح آرشیو وب فارسی:مهر: چرخش زباني فلسفه (14)فطري بودن زبان از نگاه چامسكي
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: يكي از سؤالات بسيار مهمي كه ذهن اكثر زبانشناسان را به خود مشغول كرده اين است كه " كودكان وقتي كه زبان ميآموزند چه چيزي را ياد مي گيرند؟ " يكي از كساني كه در اين زمينه مطالعات بسياري انجام داد چامسكي بود.
همزمان با كمرنگ كردن رفتارهاي روانشناسانه رفتارباور توسط چامسكي و ساير زبانشناسان، نظريه نحوي ساختارگرايان امريكايي نيز مورد بيتوجهي قرار گرفت. ساختارگراياني همچون هريس (1951) مانند رفتارگرايان از مبنا قرار دادن موجوديّت نظريه به شكل تقليلناپذير، امتناع كردند. آنها بر اين تأكيد داشتند كه دستههاي نحوي ( مانند عبارت اسمي ( NP ) يا عبارت فعلي ( VP ) به گفتههاي بالفعل تقليل مييابند ( چيزهايي كه افراد گفتهاند و مي گويند ).
چامسكي در كتاب برجستهاش، "ساختارهاي نحوي" ميگويد از آنجا كه زبان گفتاري، با تمام گستردگي كه دارد، تعداد محدودي جمله را شامل ميشود لذا به طور ناگزيري تقليل اتفاق مي افتد. زبانشناسان به ساختارهاي نظري اي احتياج دارند كه قواعد نهفته در گفتههاي بالفعل را به دست آورند تا بتوانند مشخصههاي گفته هاي جديد را حدس زنند. اما به عنوان مثال اگر دسته NP شامل عبارت اسمي باشد كه تا به حال گفته نشده باشد زبان گفتاري نميتواند معناي عبارت اسمي را بهخوبي دريافت كند. ساختارهاي پوزيتيويستي ساختارگرايان در باب گونههاي نظري به اشتباه هدايت شدهاند.
ساختارگرايان در تلاش بودهاند تا مشخصههاي نحوي زبان را در قالب قواعد ويراستاري شدهاي با نام " قواعد ساختاري عبارت" جمع آوري كنند . قواعد ساختاري عبارت سعي دارند ساختارهاي نحوي ذاتي انواع جمله را شرح دهند و به اين شكل با قواعدي ساده مي توانند جملهها را بسازند و يا به وجود آورند. بنابراين قاعده S→ NP VP به اين معناست كه جمله S از عبارت اسمي NP كه به دنبال آن عبارت فعلي VP مي آيد، شكل ميگيرد.
چامسكي معتقد است كه دستور زبان بايد با دسته دومي از قواعد با نام " گشتارها " توانمند شوند. گشتارها بر خلاف قواعد ساختاري عبارت، كليّت يك جمله ( يا به طور دقيق تر عبارت پرداز) را مدّ نظر قرار ميدهند و شرايط را براي به وجود آمدن جملههاي جديد از درون جملههاي قديمي فراهم مي كنند. چامسكي گشتار مجهول و چگونگي تبديل يك جمله/ عبارت پرداز معلوم به يك جمله/ عبارت پرداز مجهول را شرح ميدهد. به طور مثال در جمله " كيت، مايك را گاز ميگيرد " تنها با يك چرخش و تغيير جايگاه عبارات اسمي و فعلي ميتوانيم جمله را به جمله مجهول " مايك توسط كيت گاز گرفته شد " تبديل كنيم.
به اعتقاد چامسكي تنها دستور زباني كه ساختار عبارتي و قواعد گشتاري را توأم داشته باشد ميتواند به وجود آورنده يك زبان طبيعي باشد. البته به وجود آوردن به اين معنا كه بتوان از تمام قواعد در جهت گردهم آوردن و استفاده از تمام جملههاي زبان استفاده كرد. به اين ترتيب چامسكي به بسط و گسترش گرامري دست زد كه با نام دستور زبان زاينده شناخته شد.
از اين به بعد دستور زبان نحوي با اهميت كمتري و در پشت اين شكل جديد از دستور زبان قرار گرفت. قواعد گشتاري و ساختار عبارتي دركنار يكديگر به چامسكي و دانشآموزان و همكارانش اجازه غني تر كردن زبان را داد. اما نكته اي كه همچنان در دستور زبان بدون تغيير باقي ماند، و در اينجا براي ما حائز اهميت است، اين است كه قواعد اكتسابي ساختار نحوي جمله ها و عبارات، كه به طور گستردهاي از زبان گفتاري انتزاع مي شود، همچنان در دسته هاي نحوي وجود دارند.
آن گونه كه چامسكي ادعا ميكند برتري زبان شامل دانشي از قواعد مي شود كه در قالب ويژگيهاي نحوي جملات قرار ميگيرد و اگر آن ويژگيها به گونه اي نباشند كه كودكان آنها را به طور مستقيم ياد بگيرند، بلكه به شكلي نهفته و بالفعل در درون زبان وجود داشته باشند، اين سوال پيش مي آيد كه كودكان چگونه مي توانند آنها را فراگيرند. به اين ترتيب كار بسيار مهم آموزش زبان در كودكان بيشتر به يك معجزه مي ماند. چگونه يك كودك مي تواند ميلياردها قاعده اكتسابي زبان را تنها در ارتباطي كه با ساير افراد دارند و در شنيدن سخنان ديگران بياموزند؟
شنبه 4 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 664]