تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816706548




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مجبورم كردند برقصم تا عكس بگيرند


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دردنامه زن بحريني؛ مجبورم كردند برقصم تا عكس بگيرند این زن در ادامه نامه خود می نویسد : بعد از این سخنان آنها روپوش سفید پزشکی مرا به زور از من گرفتند چون معتقد بودند که من لیاقت این لباس را ندارم و سپس مرا مجبور کردند تا برای آنها برقصم و آواز "همه پادشاه خلیفه بن سلطان را می خواهند" بخوانم و در این حالت شروع به عکس گرفتن از من کردند. نامه دردآور یک پزشک بحرینی به یک روزنامه اروپائی درباره نحوه برخورد ماموران امنیتی آل خلیفه با مخالفان دولت پرده از جنایاتی برمی دارد که مطرح شدن آن در رسانه های غربی از عمق فاجعه حاکم بر این کشور کوچک عربی حکایت دارد.به گزارش مهر، این زن پزشک بحرینی با ارسال نامه ای الکترونیکی ( ایمیل ) به روزنامه ایندیپندنت می نویسد : روزی از همین روزها نیروهای امنیتی من و همکارانم را در بیمارستان بازداشت کردند و به نحوی با من سخن گفتند که تاکنون نظیر آن را تجربه نکرده بودم.آنها ابتدا به صورت من سیلی زدند و سپس مرا به باد کتک گرفتند و بعد با متهم کردن من به هرزگی، پولهایی که همراهم بود را به من نشان داده و گفتند این پولها را از راه نادرست به دست آورده ای. در خیابان چه می خواهی؟ "ش ی ع ه ک ث ی ف" دولت برای شما آرامش و امکانات تحصیلی آماده کرده و حتی به شما کمک هزینه تحصیل هم می دهد آنوقت شما به خیابان می آئید و علیه دولت شعار می دهید؟این زن در ادامه می نویسد : شکنجه واقعی زمانی شروع شد که آنها چشمهای من و همکارانم را بستند و سپس مرا مجبور کردند تا با چشمهای بسته در اتاق بازجویی بدوم. من به سرعت می دویدم و بارها به دیوارمی خوردم که نتیجه آن شکستگی سر و زخمهای بزرگ بر روی پیشانیم بود.نیروهای امنیتی آل خلیفه مرا مجبور کردند تا برای آنها برقصم و آواز "همه پادشاه خلیفه بن سلطان را می خواهند" بخوانم و در این حالت شروع به عکس گرفتن از من کردند.آنها سپس به من گفتند : این همان چیزی است که تو لایقش هستی . زیرا تو یک شیعه بی ارزش هستی. تو علیه پادشاه و ولیعهد ما اقدام کرده ای .این زن در ادامه نامه خود می نویسد : بعد از این سخنان آنها روپوش سفید پزشکی مرا به زور از من گرفتند چون معتقد بودند که من لیاقت این لباس را ندارم و سپس مرا مجبور کردند تا برای آنها برقصم و آواز "همه پادشاه خلیفه بن سلطان را می خواهند" بخوانم و در این حالت شروع به عکس گرفتن از من کردند.به علاوه به این اقدامات، در حالی که هنوز چشمانم بسته بود بطور ناگهانی مرا کتک می زدند و فریاد می کشیدند: نمی خواهیم صدایت را بشنویم تو همانند یک زن بد کاره فریاد میکشی.این زن بحرینی به گوشه هایی از شکنجه های نیروهای آل خلیفه اشاره می کند که چون بسیار دردناک و وحشتناک می باشد قابل بیان نیست.این زن در ادامه نامه خود می نویسد: پس از این شنکنجه ها در حالی که هنوز چشمان بسته بود آنها مرا به داخل اتاقی بردند که افسران مرد و زن در آن حضور داشتند و همگی آنها سوالات مشابهی را پشت سرهم از من مطرح می کردند زیرا خواهان شنیدن پاسخ های مورد دلخواه خود بودند و نتیجه این پرسش و پاسخ آن بود که من مرتبا سیلی و کتک می خوردم.آنها از من می خواستند بگویم که قصد رفتن به میدان لولو و شرکت در تظاهرات ضد رژیم خلیفه را داشتم اما با وجود تمام این شکنجه ها من فقط علیه وزرات بهداشت و نحوه رسیدگی به مجروحان حوادث اخیر شعار می دادم.به نوشته این زن بحرینی، ماموران آل خلیفه او را تهدید می کردند که با اشیاء نوک تیز مجروح کرده و سپس در جلوی سگها خواهند انداخت تا این حیوانات نیز به آنها حمله کنند و سپس وی را به دادگاه نظامی برده، اورا محکوم به تحمل چهار سال زندان کرده و تابعیت بحرینی را نیز از او می گیرند.این زن در پایان می نویسد: در پایان زمانی که آنها به خواست خود نرسیدند از من خواستند تا برگه ای را که در آن عنوان شده بود علیه وزارت بهداشت بحرین تظاهرات کرده ام را امضا کنم. سپس مرا به دخل راهرویی برده و چشمانم را باز کردند و در آنجا دیدم که تمامی همکارانم نیز حاضر هستند. در آن هنگام به دلیل آنکه هیچ یک از همکارانم را از دست نداده ام از خدا تشکر کردم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن