واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تاثيرات اينترنت بر اقتصاد جهاني بين سالهاي 2000 تا 2006 ما شاهد پايان دوران پس از جنگ و شکوفايي شبکهي اينترنتي جهاني بودهايم. اقتصاد جهاني طي بيست سال اخير به دليل گسترش استفاده از رايانه و افزايش دسترسي به اينترنت به عنوان يک شبکهي ارتباطات عمومي به شدت متحول شده است. بيبيسي در گزارشي اعلام كرد: به همان نسبت که فعاليتهاي بازرگاني در دههي 1950 به تلفن و در نيمهي دوم قرن 19 به خط آهن وابسته بود، امروزه اين فعاليتها به طور مستمر بر پايهي تواناييهاي شبکههاي اينترنتي صورت ميگيرد و اين تحولات در حالي رخ داده است که تکنولوژي و فرآيندهاي توليد صنعتي نيز انقلاب خودشان را تجربه کردهاند. توماس فريدمن ـ اقتصاددان مشهور ـ در کتاب "جهان مسطح است" شرح ميدهد که چگونه شرکتهايي مانند "دل" توانستهاند خط عرضهي خود را اداره و شيوههاي طراحي و ساخت محصولات را دگرگون سازند، روشي که ساير شركتها نيز آن را دنبال کردهاند. بر اساس اين گزارش هفتهي گذشته مطبوعات انگليس تصويري از انبارهاي فروشگاه اينترنتي آمازون در اين كشور را منتشر کردند که انباشته از ميليونها بستهاي است که قرار است براي کريسمس به نقاط مختلف دنيا ارسال شود، تصويري که حکايت از چگونگي گردش اقتصاد شبکهيي امروز جهان دارد. اينگونه تغييرات در اقتصاد داراي اهميت است زيرا نحوهي انجام فعاليتهاي بازرگاني و توليدات از بسياري جهات در زندگي روزمره ما تاثير ميگذارد ولي ما به ندرت به عمق نفوذ اين تاثيرها توجه ميکنيم. در ادامهي اين گزارش آمده است: بيش از 150 سال پيش، کارل مارکس و فريدريش انگلس تئوري جديد اقتصادي را ارائه کردند که مدعي بود زيرساخت اقتصادي هر جامعهاي، شکل ساير بخشهاي آن را تعيين ميکند. آنها بر اين عقيده بودند که ساختار سياسي، فرهنگي، خانواده، رسانههاي گروهي و هر چيز ديگري که آنها از آن به عنوان "رو بنا" ياد ميکردند، به نحوه عملکرد اقتصادي بستگي دارد و ميگفتند چنانچه اقتصاد تغيير کند، زندگي روزمرهي مردم نيز تغيير خواهد کرد. البته ما مجبور نيستيم که تمام فلسفهي سياسي را که مارکس در تشريح مدل اقتصادي خود ارائه کرده بود بپذيريم تا بفهميم اين اتفاق در اطراف ما در حال رخ دادن است و زندگي روزمره و ساختار فرهنگي در نتيجه تغيير در بنيانهاي اقتصادي، تغيير ميکنند. اينترنت که در ابتدا به عنوان شبکهاي براي تبادل سريع اطلاعات بين شرکتها و تسهيل فعاليتهاي بازرگاني در مقياس کوچک و بزرگ طراحي شده بود، اکنون به صورت وسيلهاي براي بيان نظرات و عقايد افراد درآمده است. در نتيجه، حداقل در کشورهاي توسعه يافته غرب که دسترسي به اينترنت همگاني شده، روندهاي سياسي، مدلهاي رسانهيي و زندگي هر روزهي مردم در حال تغيير است؛ وبلاگها تا حدودي در شکلگيري نتايج انتخابات آمريکا نقش داشتند، بخصوص در زمينه نظارت بر انتخابات و نشان دادن دورويي و رياکاريهاي سياسي به مردم. در انتخابات اخير در هلند نيز دست کم نيمي از راي دهندگان براي شناسايي بيشتر کانديداها به سايتهاي اينترنتي مراجعه کردند که ميتواند حمايت از احزاب اقليت را به دليل آشنا شدن با مواضع آنان افزايش داده باشد. رسانههاي مشارکتي، شهروندان روزنامهنگار، وبلاگ نويسي و فعاليتهاي اجتماعي اينترنتي، نقطه عطف از ميان رفتن ساختارهاي اجتماعي نيمه دوم قرن بيستم شکلگيري روابط جديد را به نمايش ميگذارد. تاريخ جهان پايان نمييابد ولي دورهها به پايان ميرسند و بين سالهاي 2000 تا 2006 ما شاهد پايان دوران پس از جنگ و شکوفايي شبکهي اينترنتي جهاني بودهايم. اما سوال اين است که ما چگونه ميخواهيم با تاثيرهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي غول اينترنت روبرو شويم؟ حد تواناييها و افق ديد ما بسيار بيش از آن که به توان مهندسي بستگي داشته باشد، به سياست که شامل دغدغههاي اجتماعي و مذهبي نيز ميشود، بستگي دارد. در ادامهي اين گزارش بيبيسي آمده است: در اين راستا نبايد فراموش کرد که در روند تکامل شبکه اينترنت، سياست بر تکنولوژي غلبه ميکند و حرف آخر را سياست ميزند؛ اين واقعيت موجب محدود شدن تواناييهاي ما ميشود و سياست، آرمانها و برنامههاي ما را تحت کنترل در ميآورد؛ به عبارت ديگر هنگامي که قرار باشد تصميمات تعيين کنندهاي گرفته شود، اولويت به سياست داده ميشود ولو اين که تکنولوژي در اين راستا قرباني شود. البته همچنان اميدواريهايي وجود دارد، دوره انقلاب هنوز به پايان نرسيده است و اين فرصت هنوز وجود دارد که بتوان تکنولوژي و سياست را به نحوي در کنار هم قرار داد که ليبرالهاي پيشرو آن را تاييد کنند؛ ما هنوز اين قدرت را داريم که جهان اينترنتي را به شکلي که ميخواهيم درآوريم مشروط بر اين که به اين توانايي خود واقف باشيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 698]