واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ديكتاتورهايي كه سر بر يك بالش دارند واقعيتي جاري منطقه اي كه در حال حاضر در حال تجربه درد "زايمان دردناك دموكراسي" است، نشان مي دهد كه "چشم كور "حكام عرب منطقه بسيار نابيناتر از آن است كه تابش خورشيد واقعيت" قدرت مردم" را ببيند و از اين رو "سقوط" ،سرنوشت محتوم نابينايي است كه در مسير حركتش چاله ها و چاه هايي عميق قرار دارد. عصرایران - براي هم " كري " مي خوانند ، گو اينكه خود هيچ مشكلي ندارند . به همديگر نگاه مي كنند و از ترس اينكه نوبت بعدي با آنها باشد ، مدام فرافكني مي كنند . خود را تافته جدا بافته مي دانند و مشكلات همسايه را بزرگ تر از خود مي دانند ، در حالي كه همه مي دانند همه شان "سروته يك كرباسند ".حكايت اين روزهاي حاكمان عرب منطقه خاورميانه و شمال آفريقا وضعيتي چنين است . روزنامه ها و رسانه هاي تحت اداره دولت ها دايما سعي دارند تا مشكلات همسايه ها را به ويژه آن همسايه هايي را كه با آنها مشكل دارند بزرگ تر جلوه دهند و حتي به آن دامن بزنند و اگر از دستشان بر آيد نفتي بر روي آتش آنها بريزند تا شايد نوبت خودشان عقب تر بيفتد ، اما همان طور كه اشارت رفت " كار همه شان گير دارد " و همه حاكمان اين منطقه يك " سقوط " جانانه به مردم خود بدهكارند.رسانه هاي اين روزهاي منطقه را كه ورق مي زني يا مي بيني ، مي تواني عمق وحشت حاكمان را بو كني ، نمي دانم " كك اين انقلاب عربي را چه كسي به تنبان مردم اين منطقه انداخته " اما هر كسي كه بوده بايد دستش را بوسيد چون پس از قرن ها بالاخره يخ زير آب و " غول چراغ جادو " مردم اين منطقه به عرصه آمد و حالا حاكمان مانده اند كه اين " شتر مخالفت " را بر سر كدام منار پنهان كنند؟!البته مشكلات كشورهاي اين منطقه" برهوتي" يكسان نيست ، اما كمابيش مي توان موارد مشابهي را در همه آنها يافت كه بزرگ ترين آن "استبداد " است . استبدادي كه ريشه در قرن ها تاريخ اين ممالك دارد كه با قهر و غلبه و كشتار و خون همراه بوده و اين منطقه " بكر" را از چند موج دموكراتيزاسيون جهاني بي نصيب گذاشته است .اما حالا مردم بيدار شده اند و هر چند كه در كشورهاي مختلف اين " مردم " اقليتي قابل توجه تا اكثريتي مطلق را شامل مي شود ، اما به هر حال مخالفان چه اقليت خواهان "حقوق " و چه اكثريت خواهان " تغيير" اين روزها به صحنه آمده اند و دست حكام منطقه را بد جوري " در پوست گردو گذاشته اند ". ادبيات اين روزها و هفته هاي حكام مطلق العنان منطقه ملغمه اي از فرافكني و فرار به جلو است و گفتمان استبداد اين روزها به لكنت زبان و تناقض گويي افتاده است . روزي اين حاكمان با مردم به نرمي سخن مي گويند و " ژست " حكام دموكرات را به خود مي گيرند و روزي ديگر كه عرصه را بر خود تنگ مي بينند به چماق و سركوب روي مي آورند تا بلكه عده اي از هواداران تغيير را از بيم دستگيري ، كشته شدن يا جراحت و... خانه نشين كنند تا از اين ستون به آن ستون فرجي بشود ، اما تا به كي مي خواهند به اين بازي ادامه دهند؟!ايستادن در برابر موج خروشان مردمي راسخ كه تازه ياد گرفته اند درد دلشان را در خيابان ها فرياد كنند بسيار سخت است ؛ سركوب شايد خاكستري موقت روي آتش قيام بپاشد ، اما آتش بار ديگر مي تواند با شعله هايي به مراتب سوزان تر طغيان كند ، از سوي ديگر امتيازدهي حاكمان نيزبه اين آساني نيست ، چون مخالفان را در مخالفت خود مجد تر و سرسخت تر مي كند تا امتيازهاي بيشتري بگيرند.خلاصه اين روزها حاكمان كشورهای عربی روزهاي خوبي ندارند و اين زلزله سياسي بد جوري خواب ناز آنها را آشفته كرده و جالب اين است كه با اين حال نزار براي همديگر " كركري " هم مي خوانند و وضع طرف مقابل را بدتر مي دانند و مخالفت هاي داخلي با كشور رقيب را به رخ مقامات طرف مقابل مي كشند ، غافل از آنكه همه شان از يك قماش اند و اگر نگاهي خريدارانه به وضعيت مملكت آنها بيندازيم ، فرق چنداني با هم ندارند ، يا به شير نفت وصل اند و مثل زالو اموال مردم را مي مكند و چاق مي شوند يا اينكه با خوش رقصي به بيگانگان " چند دلاری" كسب كرده و خرج عيش و نوش و نيروهاي نظامي و امنيتي خود مي كنند تا خود را سرپا نگهدارند .اما به هر جهت وضع مردم همان است كه بود و نصيب مردم از اين وضع تنها " تحقير" است و "تحقير" ، يا به دست عمله استبداد داخلي و يا به دست عمال استعمار خارجي و تازه " دو قورت و نيم " آقايان هم باقي است كه اگرخداي ناكرده نباشند وضع مملكت به هم مي ريزد و اوضاع رو به ناامني مي رود و قس علي هذا... .از اين رو و براي فرار به جلو دايما به يكديگر نگاه مي كنند و براي اينكه به نيروهاي خود روحيه بدهند وضع خود را بهتر مي دانند و مشكل همسايه را بزرگ تر مي خوانند . فرداي اعلام تظاهرات " روز خشم " در يك يا چند كشور منطقه ، رسانه هاي كشور رقيب يا دشمن تيترهاي درشت از خرابي وضع كشور رقيب و شركت ميليوني مردم "فلان آباد" در تظاهرات عليه "فلان بن فلان " جعل مي كنند و اين در حالي است كه روزنامه هاي فلان آباد با تيتر درشت از "توطئه بيگانگان"یاد می کنند.آدم مي ماند كه كدام را باور كند ؟! تا به حال چند بار روزنامه هاي منطقه حكام همسايه را فراري داده اند يا توسط مردم انقلابي دستگير كرده اند و قس علي هذا ، اما واقعيت بزرگ تر و عيان تر از اين است كه از چشم ها به دور بماند.خلاصه اينكه اين قبيل رفتارهاي "مشمئز كننده " با واقعيتي جاري در منطقه اي كه در حال حاضر در حال تجربه درد "زايمان دردناك دموكراسي " است ، نشان مي دهد كه "چشم كور "حكام عرب منطقه بسيار نابيناتر از آن است كه تابش خورشيد واقعيت " قدرت مردم " را ببيند و از اين رو "سقوط " ، سرنوشت محتوم نابينايي است كه در مسير حركتش چاله ها و چاه هايي عميق قرار دارد .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]