محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831109083
لحظه شهادت يک مادر شهيد
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: لحظه شهادت يک مادر شهيدشهيده اقدس استوار مادر شهيد محمد حسين نجف قلي زاده اوضاع سياسي نا مناسب باعث شده بود که زائران ايراني دست به تظاهرات بزنند، به شوهرش گفت که مي خواهد در اين تظاهرات شرکت کند، تظاهرات به خون کشيده شد و زن ...
نام : اقدس نام خانوادگي : استوارسال تولد : 1318 محل تولد : رشتسال شهادت : 1366محل شهادت : مکه _ کشتار بي رحمانه حجاج و زائرانتعداد فرزند: 3 پسر- 4 دختر چکيده اي از زندگي يک شهيده...بي پدري آزارش مي داد،ازدواج کرد دلخوش بود به يک زندگي بي دغدغه و آرام،اما انگار بختش پر بود از تشويش و نگراني،سخت گذشت، شوهرش انگار قدرش را نمي دانست،تکيه گاهي براي شبهاي تنهاييش نبود،اما انگار خدا هر چه صبر بود براي اين زن خواسته بود،دلخوش بود به بچه هايش به آرامشي که از بزرگ شدنشان نصيبش مي شد، عبادت را دوست داشت اکثر روزها روزه مي گرفت تا به خدايش نزديک باشد، با اينکه شوهرش سخت مي گرفت به او اما ذره اي کم نشد از احترام و علاقه اش به شوهرش،عادت داشت صبح هاي زود براي گرفتن نان به نانوايي برود ،سه نوع نان مختلف براي ذاعقه هاي متفاوت خانواده اش.دختر ش که کمي بزرگ شد، سنگ صبور مادر بود؛ دختر مي رفت سر کار ،پدرش خرجي نمي کرد براي مادرش ،حقوقش را براي مادرش جمع مي کرد،او شاهد تمام بد رفتاري هاي پدرش بود هميشه دلش به حال مادر بي گناهش مي سوخت.جنگ که شد برادرش رفت به جبهه ،اما تنها 21 روز دوريش مادر را عذاب داد، شهيدش (پسرش) را آوردند مادر تنها زير بار اين غصه داشت از پا در مي آمد،بعد از آن تنها جايي که بهش آرامش مي بخشيد سر مزار پسر جوانش بود ،وقت و بي وقت آنجا بود 7 سال گذشت 7 سالي که خيلي خوب نبود.جنگ که شد برادرش رفت به جبهه ،اما تنها 21 روز دوريش مادر را عذاب داد، شهيدش (پسرش) را آوردند مادر تنها زير بار اين غصه داشت از پا در مي آمد،بعد از آن تنها جايي که بهش آرامش مي بخشيد سر مزار پسر جوانش بود ،وقت و بي وقت آنجا بود 7 سال گذشت 7 سالي که خيلي خوب نبودشوهرش يکبار بدون او به زيارت خانه ي خدا رفته بود،اما 5 سال بعد قسمتش شد که حج واجب را با شوهرش تجربه کند،اوضاع سياسي نا مناسب باعث شده بود که زائران ايراني دست به تظاهرات بزنند، به شوهرش گفت که مي خواهد در اين تظاهرات شرکت کند، تظاهرات به خون کشيده شد و زن با شهادتش پاداش تمام خوبي هايش را از خدا گرفت.20 روز از شهادتش مي گذشت که تشييع شد مزارش روبه روي پسر شهيدش قرار گرفت،وصيت کرده بود که بعد از مرگش اول قبر پسرش را زيارت کنند بعد بر سر مزار او بيايند... بخش فرهنگ پايداري تبيان منبع : سايت جامع شهداي استان گيلان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 514]
-
گوناگون
پربازدیدترینها