واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زنگ خطرهاي آشنايي (2)زنگ خطرهاي اشنايي خبر از نکات کليدي مي دهد که شما در جلسات اشنايي با توجه به انها سره را از ناسره جدا خواهيد کرد، به اميد انتخاب اصلح... در مقاله پيش از چندين اشتباه صحبت کرديم مانند، سوال کافي نپرسيدن، منطقي جلوه دادن رفتارهاي نادرست طرف مقابلمان.... در اين مقاله ما چند علامت هشدار دهنده را گوشزد مي کنيم.
* وقتي در چند بار رفت وامد ، متوجه وابستگي زياد ايشان به خانواده اش مي شويم نگوييد براي خانواده اش احترام قايل است ، احترام گذاشتن با وابستگي متفاوت است ما از فردي که براي ازدواج اقدام مي کند انتظار داريم بتواند به تنهايي تصميماتي رابراي زندگي اش بگيرد .و اين خود يک مورد قابل بررسي است که طرف مقابلمان وابستگي بيمارگونه دارد يا نه؟* اظهار محبت و علاقه وافر و هديه هاي مکرر هم از علائم هشدار دهنده هستند. در واقع اين افراد کساني هستند که با محبتشان روي شما سرمايه گذاري مي کنند که شما ، مبالغه آميز و افراطي به آنها محبت کنيد. يعني همه اينها ابراز است و در واقع شما را اين جور دوست ندارند شما را به عنوان کسي که بايد به او عشق بورزيد دوست دارند و وسائلش را فراهم مي کنند. بعد همين توقع را هم دارند که شغل شما تر و خشک کردن اين آقا يا خانم شود. و اگر يک باراين کار را نکنيد ، انجاست که ديگر زندگي تلخ مي شود.اين نشانه خيلي مهم است و جالب است که ما اين افراد را که اصطلا حا" (مهر طلب) مي ناميم ، بسيار تأييد مي کنيم و مي گوييم خيلي مهربان است.در صورتي که اين يک هشدار خيلي خيلي قوي است و بايد توجه داشته باشيم.* و يا کساني که وقتي با آنها راه مي رويم چشم چران هستند. و به همه جا زياد توجه مي کنند و اين يعني علاقه آنها در يک جا تثبيت نشده است. چه خانم چه آقا.نمي گوييم تا يکي از اين نشانه ها بود طرف راه رد مي کنيم ، اما بايد اين هشدارها را بدانيم ، بعد همانطور که خواهيم گفت معدل مي گيريم و تصميم گيري مي کنيم.اشتباه چهارم همان است خيلي عجولانه سازش مي کنيم. از خيلي باورها چشم پوشي مي کنيم مثلاً ما خانواده ي خيلي مذهبي داريم ، خودمان هم مذهبي هستيم ولي خانواده و طرف مقابل مان اصلاً مذهبي نيستند و ما مي گوييم مهم نيست در حاليکه خيلي مهم است. چون دو نفر بايد يک فرهنگ نسبتاً مشابهي داشته باشند تا با هم سازش کنند. هر چقدر ميزان آشنايي زياد باشد، با ارزيابي هاي متفاوت و با تعاملاتي که شما در اين مدت داريد و خانواده ها کاملاً با هم آشنا مي شوند بهتر مي توانيد انتخاب کنيداشتباه پنجم که مخصوصا" در بين پدر ومادر هاي امروز زياد است اينست که خيلي زود تسليم نياز جنسي مي شويم مانند اينکه مي گويند فرزندمان به گناه نيافتد و اين ما را خيلي هول مي دهد که بي تحقيق و بررسي درست تصميم بگيريم. اشتباه ششم اينست که تسليم زرق و برق مادي طرف مقابل مي شويم. اشتباه هفتم تعهد بر تفاهم مقدم مي دانيم. مثلاً فردي بسيار انساني متعهد است ولي تفاهم نداريد. در هيچ چيز از پارک رفتن گرفته تا خريد هديه براي کسي و يا سليقه در هر چيزبا هم متفاوتيم . او انسان بسيار خوبي است اصلاً دروغ نمي گويد... ولي در ازدواج تفاهم بر تعهد مقدم است نه اينکه تعهد مهم نباشه ولي تفاهم در ازدواج بيشتر احتياج است.
اشتباه هشتم اينکه تفاهم را بر علاقه مقدم مي دهيم که اين هم اشتباه است. چون علاقه بر تفاهم غلبه دارد. چون علاقه فرد در ازدواج حرف اول را مي زند و تفاهم حرف دوم و تعهد حرف سوم را .در زمان آشنايي شما يکسري دريافت هاي ارايه اي داريد. گفتگوهاي متفاوت تلفني يا حضوريو يا با خانواده بيرون مي رويد. هر چقدر ميزان اين آشنايي زياد باشد، با ارزيابي هاي متفاوت و با تعاملاتي که شما در اين مدت داريد و خانواده ها کاملاً با هم آشنا مي شوند بهتر مي توانيد انتخاب کنيد. سعي کنيد در اين مدت آشنايي، با تدبير عمل کنيد مثلا" لازم نيست که به همه اعلام کنيد در مرحله آشنايي به سر مي بريد. و فقط خانواده شما ويا يک مشاور دانا براي راهنمايي شما کافيست و به دوستان و آشنايان ديگر نگوييد ،که اگر تصميم شما تغيير کرد صدمه نخوريد. اشتباه نهم ناديده گرفتن ترديدها و شک ها است. آنچه شک داريد، بنويسيد و روي آن ها تحقيق کنيد ، سعي کنيد از نقاط مبهم به سادگي نگذريد وبا روشن کردن انها براي خود با ارامش انتخاب کنيد. اشتباه دهم شما اشتباهات را مي بينيد ولي مي گوييد ما تغييرش مي دهيم. هر کس خودش راه خودش را انتخاب مي کند ما حق نداريم فکر کنيم که بايد کسي را تغيير دهيم. گاهي بعضي روانشناسان سال ها نمي توانند کسي را تغيير بدهند شما با کدام تخصص مي خواهيد در کسي تغييري ايجاد کنيد. و آخرين اشتباه اين است که فکر کنيم ، بعد از ازدواج مشکلات خودشان حل مي شود .مشکلات را بايد حل کرد، اگر بيشتر توجه کنيم مي فهميم ،بعضي چيزها حل شدني نيست و ما بهتر است وارد اين ارتباط نشويم.هر وقت مي خواهيد با کسي ازدواج کنيد تصور کنيد مي خواهيد در يک قايق سفري را با هم در يک دريا بگذرانيد، اگر زير هر کدام از صندلي ها سوراخ شود هر دو غرق مي شويد.پس ازدواج يک ارتباط دو سويه استو در اخر در مورد اينکه ممکن است ما بررسي ها را بکنيم ولي گاهي طرف مقابل در مواردي ما را اغفال مي کند و آن موقع چه بگوييم؟ببينيد در يک رابطه اي که کسي، کسي را گول مي زند هر دو طرف مقصرند. چون فردي که گول مي خورد ميدان را براي طرف مقابل باز مي کند. بايد هوش خود را به کار بگيريد و کمتر گول بخوريد. ما براي اينکه خود را تبرئه کنيم و از خود دفاع کنيم. مي گوييم گولم زد. 50% قضيه شماييد چرا گول خورديد. چرا هوشيارانه عمل نکرديد. ريحانه سادات موسوي بخش کلوب ازدواج تبيانبرگرفته از کارگاه هاي ازدواج موفق سخنان دکتر تبريزي مطالب مرتبط:اولين پيش نياز را پاس کنيد! چگونه "من" ، "ما" مي شود ؟ عوامل موثر در شكل گيري ازدواج (قسمت اول) مهم ترين مرحله ازدواج(2)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]