واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دولت شعارهای انقلاب را مصادره کردگفتگو با دکتر محمد خوش چهرهمحمد خوشچهره را بهعنوان یک کارشناس اقتصادی میشناسند. کارشناسی که دو شب پیش از انتخابات نهم در مناظره تلویزیونی به نیابت از جانب احمدینژاد و در مقابل نوبخت، نماینده آقای هاشمی رفسنجانی ظاهر شد و همانطور که در سالهای قبل از کارکرد اقتصادی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییسجمهوری پیشین، انتقاد میکرد برنامههای اقتصادی او را به چالش کشید.
وی ظرف دو ماه پس از پیروزی احمدینژاد در انتخابات و مدتی پیش از ارائه لیست وزیران پیشنهادی احمدینژاد به مجلس هفتم، به یکی از جدیترین منتقدان وی تبدیل شد، اما با مخالفتهای زیادی در برابر اندیشههای خود در مجلس روبهرو شد. گفتوگوی ما درخصوص میزان تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی در دولت نهم و دهم و مقایسه آن با دولتهای قبلی را در زیر میخوانید. آقای خوشچهره مردم شما را با مناظره معروفتان در انتخابات سال 84 روبهروی آقای نوبخت میشناسند و احترام زیادی برایتان قایل هستند. شما بارها در آن گفتوگو تأکید داشتید که بهدنبال حمایت از شخص آقای احمدینژاد نیستید، بلکه بهدنبال حمایت از شعار آرمان و ارزشی هستید که ایشان دوباره دارند در جامعه مطرح میکنند و امروز این شعارها در جایگاه ضعف قرار گرفته. شاید همین موضوع نیز چهره منتقد شما را نسبت به دولت در سالهای بعد توجیه مینمود و همین باعث شد تا مردم شخصیت مستقلی برای شما قائل باشند. امروز اتفاقهای زیادی افتاده. در واقع اگر رهبری در خطبه معروف خردادماه سال 88 گفتند نحوه اجرای عدالت آقای رییسجمهوری به نظر من نزدیکتر است، امروز و در دومین نشست اندیشههای راهبردی میگویند: «بعضى از دوستان در توصیف آنچه که انجام گرفته، اطلاعات و آمارهاى خوبى دادند؛ لیکن مطلقا راضىکننده نیست. آن چیزى که ما نیاز داریم، آن چیزى که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثرى است؛ نه صرفا در یک حد قابلقبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثرى هستیم؛ ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد.» این سخن رهبری، محکومیتهای قضایی امثال آقای بقایی و فساد اقتصادی جریان انحرافی و انواع مسایل روی داده طی شش سال اخیر به نظر میرسد بخش دیگری از فضای غبارآلود سیاسی ایران را در کنار جریان سبز در کشور برطرف کرده.نکته دوم این است که مقام معظم رهبری از سختکوشی این دولت تعریف کردند، من هم این سختکوشی را تأیید میکنم، اما این سختکوشی توجهاتی دارد. چه اتفاقی افتاد و چه شد که دولتی که پس از انقلاب بیشترین شعار عدالت محوری را سر داد، امروز مورد خطاب برخی اعتراضها نسبت به بروز بیعدالتی قرار میگیرد و حتی عالیترین مقام قضایی کشور نیز نسبت به آن موضع میگیرد؟ آیا روی سخن رهبری در دومین نشست اندیشههای راهبردی دولت دهم نبود؟ من خیلی سریع باید مقدمتا عرض کنم که ما در انتخابات 88 شاهد تخریب بودیم؛ در حالیکه انتخابات میبایست فضایی برای انتخاب شایسته باشد. یک فضای رقابتی سالم به یک فضای حسادتی تبدیل شد که سعی میشد با پروندهخوانی طرف مقابل اداره شود. در حالیکه هر کسی باید به ارایه برنامه، منطق، جهتگیری، روش، پلن و برنامه خود و دفاع از آرمانهایش برمیخواست. این تفاوتها از جمله مواردی است که به یک مطالعه و مداقه برای تحلیل محتوایی نیاز دارد. موضوع فوقالعاده اساسی این است که ما باید یاد بگیریم در رفتارهای سیاسی خودمان در نظام جمهوری اسلامی موضوعات پرطمطراقی را که ممکن است مقبولیتهای عامه نیز داشته باشد ولی با واقعیتهای فکری، بینشی و سلیقهای ما متفاوت باشد باید یاد بگیریم راحت مطرح نکنیم و وقتیکه بر مسند نشستیم راه دیگری نرویم؛ کما اینکه امروز در دنیا بسیاری از دیکتاتورها اینگونه به قدرت میرسند.
نکته دوم این است که مقام معظم رهبری از سختکوشی این دولت تعریف کردند، من هم این سختکوشی را تأیید میکنم، اما این سختکوشی توجهاتی دارد. معاون رییسجمهوری وقت در آن زمان به من میگفت که من تا ساعت 1 شب کار میکنم و تازه کارتابلم را شب به منزل میبرم. من به ایشان گفتم شما کارگر ساختمان نیستی! شما نیازهای بیولوژیک داری و باید تمرکز داشته باشی تا تصمیماتی که طی پنج یا شش ساعت روز میگیری، تصمیمات عقلایی، منطقی و درستی باشد. بنابراین صرف پرکاری نمیتواند یک معیار کامل باشد. ضمن اینکه پرکاری میتواند برای یک شخص خصیصه ژنتیکی هم باشد؛ ناپلئون هم میگفت که طی روز فقط چهار ساعت میخوابد! اما این را بهعنوان یک رویه نمیشود تعمیم داد، چراکه قطعا در نتیجه تصمیمگیریها تأثیر خواهد داشت. عرضی که من دارم این فرمایش حضرت امام است که در مورد بنیصدر و شهید رجایی مطرح کردند؛ در مورد شهید رجایی اشاره کردند که عقل وی بیشتر از علمش است، و واقعا هم همینطور بود. من توفیق درک شهید رجایی را داشتم؛ با وجود اینکه تحصیلات علمی ایشان در برخی از شاخهها کم بود، اما با گوشدادنهای عالمانه به مشاورههایی که مطرح میشد، معمولا تصمیمات عقلایی میگرفت. اشکال ما در عدم تصمیمگیری عقلایی است. آقای رییسجمهوری در تیزر تبلیغاتی خودشان در انتخابات ریاستجمهوری سال 88 در حالی در منزل شخصی خودشان نشان داده شدند که کنار باغچه منزل نشسته بودند و داشتند علفهای هرز را از میان باغچه خودشان بیرون میآوردند. در همین تیزر چنین گفته شد که قرار است دستهای غیب و باند و مافیای مفاسد اقتصادی کشور نیز به همین ترتیب از ریشه در آورده شود، اما امروز شاهد مفاسد اقتصادی جریان انحرافی کشور هستیم. چرا علفهای هرز جدید در دولت آقای احمدینژاد رشد کردند؟ عدم تخصیص درست منابع، علف هرز ایجاد میکند. عدم انتصاب مدیران شایسته علف هرز ایجاد میکند. علف هرز، چینش باندی مدیریتهاست که تبدیل به کانونهای قدرت و ثروت میشود. من آنقدر که نگران این دولت بودم، نگران هیچ دولتی نبودم. این را با صراحت میگویم. دلیلش هم این است که این دولت و رییس آن بخش قابلتوجهی از شعارهای ارزشی و انقلابی ما را بهاصطلاح برداشت و وسط ریخت و من فکر میکنم اینها را مصادره کردعدم تخصیص درست منابع، علف هرز ایجاد میکند. عدم انتصاب مدیران شایسته علف هرز ایجاد میکند. علف هرز، چینش باندی مدیریتهاست که تبدیل به کانونهای قدرت و ثروت میشود. من آنقدر که نگران این دولت بودم، نگران هیچ دولتی نبودم. این را با صراحت میگویم. دلیلش هم این است که این دولت و رییس آن بخش قابلتوجهی از شعارهای ارزشی و انقلابی ما را بهاصطلاح برداشت و وسط ریخت و من فکر میکنم اینها را مصادره کرد. روش بسیاری از سیاسیون در غرب این است که از طریق نظرسنجیها مطالبات مردم را میبینند و بعد برای شعار دادن سوار این مطالبات میشوند. مثلا احزاب سبز در کشورهای غربی نیز یک چنین خاستگاهی دارند. این دولت یا شعارهایی که داده را مصادره کرده، یا به آن باور دارد. اگر مقام معظم رهبری در آن خطبه بحث نزدیک بودن را مطرح کردند، اکنون باید پرسید چقدر از حرفهای این دولت مصادرهای بوده است؟ من فکر میکنم تاریخ در آینده نزدیک به این سؤال پاسخ خواهد داد.بخش سیاست تبیانمنبع:پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]