تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845288882




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

میراث تلخ کازان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: میراث تلخ کازان الیا کازان، کارگردان بزرگ سینمای آمریکا با کارنامه‌ای درخشان که در آن نقاط عطفی چون «اتوبوسی به نام هوس»، «در بارانداز» و «رودخانه وحشی» به چشم می‌خورد، همواره مورد بحث و مناقشه بوده است.
میراث تلخ کازان
الیا کازان ، با نام اصلی الیا کازان اغلو ، از کاگردانان مهم سینما و همچنین تئاتر ، در سال ۱۹۰۹ از پدر و مادری یونانی در شهر کنستانتینوپل ﴿استانبول امروزی﴾ به دنیا آمد . در سن ۴ سالگی با والدینش به امریکا مهاجرت کرد و در نیویورک مقیم شد. پدرش تاجر فرش بود . کازان پس از پایان تحصیلات متوسطه به کالج ویلیامز ، در دانشگاه ییل (YALE ) رفت و به تحصیل رشته درام نویسی پرداخت و پس از فارغ التحصیلی در دهه ۱۹۳۰ به کار با یک گروه تئاتر پرداخت. کازان نخستین نمایشنامه اش را در ۱۹۳۵ روی صحنه برد و در دهه ۱۹۴۰ به عنوان یکی از مستعدترین کارگردانان تئاترهای برادوی شهرت یافت. از معروفترین نمایشنامه های او می توان به پوست دندان های ما ﴿۱۹۴۲﴾ ، تمام پسران من ﴿۱۹۴۷﴾ و چای و سمپاتی ﴿۱۹۵۳﴾ اشاره کرد.او از روزی که در کمیته ضدخرابکاری حاضر شد و دوستانش را لو داد برای برخی، یهودای هالیوود بوده که بقای حرفه‌ای‌اش را با بدنامی در تاریخ به دست آورده است. البته دیدگاهی وجود دارد که به جای حاشیه سراغ متن می‌رود و به واسطه فیلم‌های فوق‌العاده کازان، کلاه احترام برای این فیلمساز برمی‌دارد.دیوید تامسون منتقد و مورخ سینما، در تازه‌ترین مقاله‌اش به بهانه ساخت مستند جدید مارتین اسکورسیزی درباره زندگی الیا کازان، به بررسی زندگی فیلمساز جنجالی ترک‌تبار و فیلم اسکورسیزی پرداخته است.با هر معیاری الیا کازان یکی از شخصیت‌های محوری فرهنگ آمریکا در دهه‌های میانی قرن بیستم به شمار می‌آید. او یکی از موفق‌ترین و البته به زعم برخی بدنام‌ترین مهاجران دنیای جدید در قرن شکوفایی تمدن بود. او در سال 1909 در استانبول به‌دنیا آمد و در سال 1913 به نیویورک رسید. کازان پسر یک تاجر فرش بود و برخلاف بسیاری از مهاجران در شرایط خوبی کودکی‌اش را سپری کرد و در مدرسه ویلیامز کالج در ماساچوست درس خواند. در اوایل دهه 1930 به‌عنوان هنرپیشه به Group Theater پیوست ولی عملا همه کارهای گروه از لوله‌کشی تا تعمیر صندلی‌ها را انجام می‌داد و به همین خاطر به «همه کاره» مشهور شده بود.او برای تنها یک سال عضو حزب کمونیست شد اما سیستم مخفی و انضباط آنها چیزی نبود که کازان جوان بتواند تحمل کند. او به مشغولیات دیگری نیاز داشت و در دهه 1940 باکارگردانی چند نمایش مهم توانایی‌های خودش در بازی گرفتن از هنرپیشه‌ها را کشف کرد. با چند کار اول ازجمله همه پسرانم (1947)، اتوبوسی به نام هوس از تنسی ویلیامز ( 1947) و مرگ دستفروش از آرتور میلر(1949)، با بازی لی جی کاب در نقش اصلی، جایگاهش را در برادوی تثبیت کرد. از ابتکارات او روی صحنه بردن نمایشنامه‌های مشهورموفق بود و برای مثال در نمایش اتوبوسی به نام هوس به عمد شخصیت استنلی کوالسکی با بازی مارلون براندو را مهم‌تر از بلانش دوبوا ( شخصیت محوری نمایشنامه)جلوه داد و با این‌کار زندگی حرفه‌ای براندو - یکی از مهم‌ترین کشف‌هایش- را متحول کرد. کازان به تاسیس اکتورز استودیو کمک کرد و آن را مرکز جدید رئالیسم روانشناسی در بازیگری قرار داد و با استفاده از تکنیک‌های کنستانتین استانیسلاوسکی تعریف تازه‌ای از هنرپیشگی ارائه کرد.با هر معیاری الیا کازان یکی از شخصیت‌های محوری فرهنگ آمریکا در دهه‌های میانی قرن بیستم به شمار می‌آید. او یکی از موفق‌ترین و البته به زعم برخی بدنام‌ترین مهاجران دنیای جدید در قرن شکوفایی تمدن بود. ابتدای راهگرچه کازان به سینما هم به اندازه تئاتر علاقه داشت اما درابتدای راه ناچار شد تنها به‌عنوان کارگردان نمایش اتوبوسی به نام هوس برای خودش جایی دست و پا کند. اولین فیلم‌های او هم کاملا عادی بودند؛ درختی در بروکلین می‌روید، بومرنگ، توافق مردانه، وحشت در خیابان و فیلم اتوبوسی به نام هوس که با وجود سانسور، یک اسکار برای ویوین لی در نقش بلانش به همراه داشت. مارتین اسکورسیزی این فیلم‌ها را دوست دارد و همیشه روی تاثیری که کازان بر فرهنگ معاصر آمریکا داشته تاکید کرده است. در مستند 60 دقیقه‌ای جدید او به نام نامه‌ای به الیا که با همکاری کنت جونز ساخته شده اسکورسیزی به تاثیری که کارهای کازان در نوجوانی براو داشته و در ادامه راه او را تشویق به فیلمسازی کرده، می‌پردازد. دراین فیلم همچنین به بحران مشهور زندگی کازان به خوبی پرداخته شده است.آغاز بحراندر سال 1952 کازان، کمونیست سابق و امیدوار به ساخت فیلم‌هایی بیشتر، به شدت از سوی کمیته فعالیت‌های ضدکمونیستی تحت فشار قرار می‌گیرد. در این دوره عده زیادی به خاطر اتهاماتی که به آنها زده شد کار یا حتی زندگی‌شان را در آمریکا از دست داده و ناچار به مهاجرت شدند؛ اما کازان برای این کمیته اهمیت زیادی داشت. به او گفته شد اگر همکاران کمونیستش را به این کمیته اعلام نکند شاید دیگر امکان ساخت فیلم را پیدا نکند.کازان هم جزو لیست سیاهی بود که هالیوود از کمیته دریافت کرده بود و کاری به‌جز گردن نهادن به دستور یا ترک استودیو نداشت. کازان تصمیم گرفت همکاری کند و اگر زندگینامه‌اش - یک زندگی- را بخوانید، متوجه می‌شوید که او چقدر پس از این کار مورد نفرت دوستانش قرار گرفت و تا زمانی که زنده بود از زیر سایه تبعات این کارش بیرون نیامد. درمقابل، در فیلم‌های بعدی کازان - در بارانداز، شرق بهشت، چهره‌ای در جماعت، رودخانه وحشی و شکوه علفزار- سخت است قبول کنیم که تبعات این همکاری روی رشد کیفی کارهای او تاثیر نگذاشته است. تا سال 1952 کازان 10سال موفق را پشت سر گذاشت ولی او از آن دسته افرادی بود که می‌دانست موفقیت می‌تواند انسان را از پا در بیاورد و این در آمریکا یک اصل پذیرفته شده است. او به شکلی سقوط اخلاقی خودش را پایه‌ریزی کرد و در بین دوستان وآشنایانش منفور شد. این سؤال همیشه مطرح بوده که کازان یک هنرمند بزرگ است یا تنها یک کارگردان بدون ترحم به هنرپیشه‌هایش. اکتورز استودیو چندین بازیگر مطرح از جمله مارلون براندو، جیمز دین، کارل مالدن، الی والاش، راد استایگر و لی جی کاب را پروراند. وارن بیتی، رابرت دنیرو، آل پاچینو و شون پن همگی از این مکان به سینما راه پیدا کردند و البته اوا ماری سینت و الن برستین هم دانش‌آموخته اینجا بودند.
میراث تلخ کازان
میراث کازانگرچه کازان در سال 2003 از دنیا رفت اما اهمیت او از بین نرفته و فیلم‌های او و نفوذ رئالیسم روانی در بازی گرفتن‌هایش همچنان مطرح هستند. درکنار این، نقشی که او در دوران مک کارتیسم داشت غیر قابل چشم‌پوشی است. نورمن میلر در رمانش به نام «پارک گوزن» که درسال 1955 نوشته شده، شخصیتی دارد به نام چارلز ایتل که آن را تا حد زیادی به کازان مدیون است. با تمام اینها فیلم اسکورسیزی به شکلی صریح ادای دین به کارگردانی است که بازیگری مدرن را اختراع و آن را به بخشی از زندگی روزمره تمام سینمادوستان بدل کرد.درکنار این، اسکورسیزی ما را به آزمونی دشوار فرا می‌خواند؛ اگر بحرانی همچون مک کارتیسم بالا بگیرد آیا به دوستان قدیمی خیانت می‌کنید یا اینکه آرام و با افتخار از سینما فاصله می‌گیرید؟ لیست سیاه کمونیست‌ها بخشی ازتاریخ معاصر فرهنگ و هنر آمریکاست اما هنوز تبعات آن در این کشور به چشم می‌خورد. بارزترین نمونه این جریان در سال 1999 بود که آکادمی اسکار تصمیم به اهدای اسکار افتخاری به کازان گرفت. این کار غیر ضروری بود چون او 2بار برای فیلم‌های توافق مردانه و در بارانداز برنده شده بود. زمانی که جایزه توسط دنیرو (هنرپیشه یکی از بدترین فیلم‌های کازان به نام آخرین قارون) و اسکورسیزی به او اهدا شد، بسیاری از حاضران از جای خود برنخاستند و حتی دست نزدند. آیا کازان باید در آن شب عذرخواهی می‌کرد؟ هیچ‌کس انتظار چنین کاری را با توجه به روحیه‌اش نداشت و او هم از جمع تشکر کرد و دشمنانش را ناکام گذاشت. شاید فرصت واقعی را آکادمی از دست داد که به نیابت از جامعه هنری بابت بزدل بودنش در تن دادن به لیست سیاه پوزش نخواست. اگر هالیوود پای هنرمندانی که نامشان در لیست سیاه بود می‌ایستاد، هرگز آنها ناچار به ترک کار و کشور نمی‌شدند. اما در دوره‌ای که وحشت و هراس از آینده همه دست‌اندرکاران سینما اعم از بازیگران و کارگردانان را فراگرفته بود، الیاکازان هم به ظاهر چاره‌ای به‌جز همکاری نداشت. او خودش را هنرپیشه اصلی نمایشی تلخ کرد که پایانی بس غم انگیز داشت. قهرمانان سینمای کلاسیک آمریکا هم گاهی رسوایی به بار می‌آوردند؛ در کشوری که گرداندگان صحنه اصلی سیاست هیچ‌وقت خود را مقید به قانون نمی‌بینند.کازان کار خود به عنوان یک فیلم ساز را با فیلم های مستند آغاز کرد : اهالی کامبرلندز در 1937 و به تو بستگی دارد در 1941 از آن جمله اند.نخستین فیلم بلند داستانی کازان ، درختی در بروکلین می روید (1945) نام داشت. این فیلم برگرفته از رمانی به همین نام اثر بتی اسمیت بود. درختی در بروکلین می روید ، در باره ء یک خانواده ء بروکلینی در سالهای آغاز قرن بیستم بود که الیا کازان مایه های دراماتیک آن را بیشتر کرد. فیلم برای هنرپیشه ء مرد نقش اولش، جیمز دون ( James Dunn ) یک اسکار و برای کازان ، امنیتی 9 ساله برای کار در کمپانی فوکس (Twentieth Century Fox ) به ارمغان آورد.در سال 1947 الیا کازان در تاسیس موسسه اکتورز استودیو ?Actor"s Studio? ، یکی از مهم ترین کلاس های بازیگری در آن زمان که شیوه بازیگری متدی را آموزش و رواج می داد ، مشارکت کرد و بعدها از همین بازیگران آموزش دیده برای بازی در فیلم هایش استفاده کرد از جمله مارلون براندو (Marlon Brando) ، جیمز دین (James Dean)و... .کازان در این سال ها بیشتر به خاطر کارگردانی قدرتمند و واقع گرای نمایشنامه های تنسی ویلیامز( Tennessee Williams) ( مانند اتوبوسی به نام هوس ﴿۱۹۴۷﴾) و آرتور میلر ( Arthur Miller )(مانند مرگ دستفروش ﴿۱۹۴۸﴾) مورد تحسین قرار گرفت. در ۱۹۴۷ کازان با ساخت سه فیلم به موفقیت هایش افزود و خود را بیش از پیش به عنوان چهره ای سینمایی معرفی کرد: دریای علف ها (بر اساس رمانی از کنراد ریشتر ( Conrad Richter) )، بومرنگ و توافق یک جنتلمن. توافق یک جنتلمن نخستین اسکار کارگردانی را برای کازان به همراه داشت. در این فیلم گریگوری پک( Gregory Peck ) در نقش یک خبرنگار اصول گرا ظاهر شده بود که داستانی با مضامین ضد نژادپرستانه می نویسد و همین داستان ماجراهایی را برای او به همراه دارد. کازان در فیلم بعدی اش ، پینکی (1949) هم به مسائل سیاه پوستان در آمریکا می پردازد. پینکی دربارهء بحران هویت یک دختر سیاه پوست است ، رنگ پوست این دختر چنان روشن است که به راحتی می تواند با سفیدپوستان اشتباه گرفته شود. کازان در سال 1950 ، وحشت در خیابان ها را ساخت که تریلری بود تماما فیلمبرداری شده در خیابانهای نیواورلئان.در سال 1952 کازان فیلم زنده باد زاپاتا راساخت. این فیلم بر اساس داستان جان اشتاین بک (John Steinbeck ) ساخته شد. در این فیلم براندو در نقش زاپاتا ظاهر شد. در اوج دوران مک کارتی کازان این فیلم را با وجود آنکه مبارزات به حق قهرمانی انقلابی را در برابر نظام حاکم نشان می داد ، فیلمی ضد کمونیستی معرفی کرد.در سال 1951 ، کازان تصمیم گرفت نمایش نامه معروف تنسی ولیامز ، اتوبوسی به نام هوس را که خود بارها با موفقیت به روی صحنه برده بود جلوی دوربین ببرد. کازان برای ساخت این فیلم به سراغ مارلون براندو رفت تا نقش استنلی کوالسکی را برایش بازی کند. براندو پیش از این در تئاتر این نقش را به روی صحنه برده بود و با بازی درخشانش ، بر گرفته از شیوه متدی ، انقلابی در عرصه بازیگری ایجاد کرده بود. اتوبوسی به نام هوس تیم بازیگری بسیار خوبی داشت و مارلون براندو ( در نقش استنلی کوالسکی ) ، ویوین لی (Vivien Leigh)( در نقش بلانش ) کیم هانتر ( Kim Hunter)( در نقش استلا ) و کارل مالدن (Karl Malden)( در نقش خواستگار بلانش) فوق العاده ظاهر شدند. کازان با استفاده از بازیگران توانایی که در اختیار داشت به خوبی توانست فضای سرد ، غم بار و وهم آلود نمایش نامه ویلیامز را به تصویر بکشد و اثری خلق کند که بعد از سال ها هنوز جذاب ، تاثیر گزار و منقلب کننده است.در سال 1952کازان در برابر کمیته فعالیت های ضد آمریکایی مک کارتی حاضر شد و به عضویت سابق خود در حزب کمونیست آمریکا اقرار کرد. کازان در این کمیته رفقای کمونیست سینمایی اش را به کمیته مک کارتی لو داده و نام آنها را به لیست سیاه افزود. این عمل کازان در حق دوستان و لطمه ای که مک کارتیسم به استناد گفته های او به بسیاری از اعضای جامعه سینمایی آن زمان امریکا زد ، لکه سیاهی در کارنامه و زندگی او شد ، هر چند که بسیاری معتقدند این عمل او در آینده کاری اش بسیار تاثیر مثبت داشت اما باید به این نکته توجه داشت که در موقعیتی که کازان در آن گیر افتاده بود تنها دو راه وجود داشت یکی راهی که انتخاب کرد و دیگری سکوت که این دومی نابودی محض کاری و سینمایی او را به همراه داشت چون در اوج خلاقیت دیگر نمی توانست به کار در هیچ استودیویی امیدوار باشد.در سال 1952 کازان فیلم زنده باد زاپاتا راساخت. این فیلم بر اساس داستان جان اشتاین بک (John Steinbeck ) ساخته شد. در این فیلم براندو در نقش زاپاتا ظاهر شد. در اوج دوران مک کارتی کازان این فیلم را با وجود آنکه مبارزات به حق قهرمانی انقلابی را در برابر نظام حاکم نشان می داد ، فیلمی ضد کمونیستی معرفی کرد.مردی بر طناب بندبازی (1953) ، فیلم بعدی کازان بود ، فیلمی هیجان انگیز و ضد کمونیستی دو آتشه که ماجرایش در چکسلواکی بعد از جنگ می گذرد ، و در آن یک گروه سیرک می خواهند از پشت پرده آهنین ( اصطلاحی برای مرزهای شوروی سابق) بگریزند.
میراث تلخ کازان
فیلم بعدی کازان که یکی از مهم ترین و بهترین فیلم هایش است ، در بارانداز (1954) نام دارد که آن را بر اساس داستانی از باد شولبرگ (Budd Schulberg )ساخت. در این فیلم براندو نقش محوری را بر عهده دارد. کازان در این فیلم ، یک باجخور اتحادیه کارگری را همچون استعاره ای از جاسوسان کمونیست ها نشان داد و آشکارا جاسوسی کردن برای صاحب کار را امری اخلاقی جلوه داد. این فیلم 8 جایزه اسکار را برد ، از جمله اسکار بهترین کارگردانی و همچنین موفقیت تجاری بسیاری به همراه داشت.در سال 1955 ، کازان به سراغ رمان دیگری از جان اشتاین بک به نام شرق بهشت رفت ، رمانی پیرامون عشق ، احساسات و عصیان نسل جدید آمریکا که نمی توانند در متن خانواده هایشان خود را جای دهند. در این فیلم جیمز دین در نقش پسر احساساتی و سرکش فیلم ظاهر شد. جیمز دین چهره جذاب و زیبایی داشت و در آن زمان به بت جوانان آمریکا بدل شده بود ، اما کازان خود از سپردن این نقش به او ناراضی بود زیرا چهره او بیش از حد جذاب بود و در نقش این پسر جای نمی گرفت.در این زمان کازان کمپانی فیلم سازی اش به نام نیوتاون پروداکشن ( Newtown Production ) را تاسیس کرد و توانست فیلم های بعدی اش را در آن بسازد ، از جمله :فیلم عروسک (1956) ، فیلم نامتعارفی که از دو نمایش نامه تک پرده ای از تنسی ویلیامز اقتباس شده بود.سیمایی در میان جمع (1957) بر اساس داستان کوتاهی از باد شولبرگ درباره فرصت طلبی و سوء استفاده از شهرت توسط یک شخصیت معروف تلوزیونی.رودخانه وحشی (1960) که به صاحبان قدرت در دره های منطقه ء تنسی می پرداخت که سعی داشتند با جاری کردن سیل در منطقه ، سدی در آنجا بسازند.شکوه علفزار (1961) ، اقتباسی از نمایش نامه ویلیام اینج ( William Inge )، درباره آسیب های اجتماعی و نوع زندگی منحرف جوانان که به شیوه زندگی آمریکایی باز می گردد که این آخری موفقیت تجاری بسیاری به دست آورد.در این سال ها کازان تئاتر را رها نکرده بود و هر چند وقت نمایش نامه ای را بر صحنه می برد. همچنین کازان به نوشتن رمان هم روی آورد و حتی در فیلم های بعدی اش از نوشته های خودش استفاده کرد مانند ، آمریکا آمریکا (1963) که سرگذشت یک مهاجر یونانی جوان را نقل می کرد و سازش (1969).در دهه هفتاد کازان دو فیلم ساخت: فیلم ملاقات کنندگان ( 1972) درباره دو سرباز سابق ویتنام است که به خانه ء سرباز همرزم دیگرشان حمله می کنند و آخرین ثروتمند ( 1976) درباره هالیوود دهه 1930 که بر اساس رمان اف. اسکات فیتزجرالد (F.Scott Fitzgerald ) ساخته شد. در این فیلم رابرت دنیرو نقش تهیه کننده فیلمی که شخصیتش براساس ایروینگ تالبرگ (Irving Thalberg )معروف پرداخت شده بود ، را بازی می کرد . هر دو فیلم اخیر با نقدهای متفاوتی مواجه شدند .مارلون براندو :«کازان بهترین کارگردانی است برای بازیگران که می توانید بیابید . چون خودش بازیگر بوده ، البته بازیگری بخصوص . او چیزهایی را درک می کند که کارگردانان دیگر نمی توانند . او به شما الهام می بخشد . . . کازان چیزهای بسیاری برای بازیگران به ارمغان آورده است ، او شما را دعوت به بحث و مجادله با خود می کند . او از معدود کارگردانان خلاق و فهیمی است که در می یابد بازیگر دارد به کدام سو می رود . او به شما اجازه می دهد تا صحنه را به شکلی که می خواهید بازی کنید» بازدیدکنندگان یک شکست مطلق تلقی شد ، و نشریه نیویورکر درباره آخرین ثروتمند نوشت :«چنان سست و بی رمق است که گویی فیلمی خون آشامی بعد از رفتن خون آشامان است»کازان پس از این بیشتر اوقات خود را صرف نوشتن و انتشار رمان های دیگر خود کرد از جمله زندگی نامه خودش را نوشت. الیا کازان کارگردان بزرگ و مهمی بود اما همواره واکنش اهالی سینما بخاطر ماجرای سال ۱۹۵۲ نسبت به او متفاوت بوده است. برخی او را بخشیدند و برخی هرگز به او روی خوش نشان ندادند.فیلمهای کازان مجموعا۲۲ اسکار را به خود اختصاص داده و در ۶۲ مورد کاندید اسکار شدند که از این مجموع ۲ اسکار بخاطر کارگردانی به خود کازان تعلق گرفت.مارلون براندو درباره او گفته است:«کازان بهترین کارگردانی است برای بازیگران که می توانید بیابید . چون خودش بازیگر بوده ، البته بازیگری بخصوص . او چیزهایی را درک می کند که کارگردانان دیگر نمی توانند . او به شما الهام می بخشد . . . کازان چیزهای بسیاری برای بازیگران به ارمغان آورده است ، او شما را دعوت به بحث و مجادله با خود می کند . او از معدود کارگردانان خلاق و فهیمی است که در می یابد بازیگر دارد به کدام سو می رود . او به شما اجازه می دهد تا صحنه را به شکلی که می خواهید بازی کنید» الیا کازان در 28 سپتامبر سال 2003 در 94 سالگی درگذشت.فرآوری مسعود عجمی بخش سینما و تلویزیون تبیانمنابع : گاردین، همشهری، رشد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 753]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن