تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804465812




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دنيا را چه کسي به وجود آورده است؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دنيا را چه کسي به وجود آورده است؟
دنيا را چه کسي به وجود آورده است؟   ترجمه: بابک باقرزادگان   يکصد سال پيش آلبرت اينشتين سه مقاله منتشر کرد که دنيا را تکان داد اين مقاله ها وجود اتم را به اثبات مي رساند، نظريه نسبيت را ارائه و مکانيک کوانتومي را توصيف مي کرد. ارائه اين مقالات شروع خوبي براي يک دانشمند جوان بيست وشش ساله بود. معادلات نسبيت او نشان داد که جهان در حال گسترش است. البته اين موضوع او را نگران مي کرد. چرا که اين گسترش نشان دهنده اين بود که کيهان بايد يک شروع و يک شروع کننده داشته باشد. از آنجا که هيچ کدام از اين دو دليل براي او قابل قبول نبود، اينشتين پاي عاملي به نام "عامل فرضي"(fudge factor) را وسط کشيد که وجود يک حالت پايدار براي جهان را تضمين مي کرد؛ جهاني که نه شروعي داشت و نه پاياني. اما در سال1929، "ادوين هابل" نشان داد که دورترين منظومه هاي کيهان در حال دور شدن از يکديگر هستند. بنابراين در سال1931 اينشتين آنچه را که بعدها با عنوان نظريه مه بانگ خوانده شد، پذيرفت و اين جمله را در مورد آن ابراز داشت:"اين نظريه زيباترين و ساده ترين نظريه اي است که در شرح چگونگي پيدايش جهان شنيده ام." اما وي بزرگ ترين اشتباه طول عمر خود را مرتکب شد و همچنان براي توجيه وجود يک جهان پايدار، به "عامل فرضي" پاي بند ماند. همان طور که در ادامه توضيح داده خواهد شد، نظريه هاي اينشتين با آزمايش و اندازه گيري هاي دقيق به اثبات رسيده اند. اما کشف اينشتين يک معني مهم ديگر هم دارد:نه تنها جهان شروعي دارد، بلکه زمان (که به نظام علت ومعلول معنا مي بخشد) نيز با مه بانگ شروع شده است. درست است. زمان به تنهايي قبل از مه بانگ وجود نداشته است. خط ممتد زمان با وقوع خلقت شروع شد. ماده، انرژي، زمان و فضا در يک لحظه از يک هيچ فراتر از فضا و زمان به وجود آمد. اينشتين در کتاب خود به نام"جهان، آن گونه که من مي شناسم" درباره اين هوش برتر چنين مي نويسد:"نظم قوانين طبيعي چنان هوشي را به نمايش مي گذارد که در مقايسه با آن، تمام تفکر و عملکرد نوع بشر يکسر تلاش عبث و ناچيزي بيش نيست." او در ادامه مي نويسد:" هرکسي که به طور جدي در وادي علوم فعاليت مي کند، متقاعد مي شود که يک روح واحد ومتمايل به قوانين هستي وجود دارد ؛ روحي بسيار فراتر از روح انسان و با چنان عظمتي که ما با توانايي ناچيز خود بايد در مقابل آن زانو بزنيم." در ابتدا، تعداد بسيار کمي از دانشمندان نظريه مه بانگ را پذيرفتند، اما آنهايي که به مه بانگ اعتقاد داشتند، پيش بيني مي کردند که اين پديده از خود نوعي تشعشعات بر جاي گذاشته است. اگر يک اجاق هيزمي گرمايي توليد مي کند که ما قادر به احساس آن هستيم، در حالتي مشابه، مه بانگ نيز بايد نوعي گرما يا چيزي شبيه به آن توليد کرده باشد که بازتاب آن در تمامي کيهان قابل دريافت باشد. بالاخره در سال1965 دو فيزيکدان در آزمايشگاه هاي بل به صورت تصادفي اين تشعشعات را کشف کردند. در ابتدا توجه "آرنوپنزياس" و"رابرت ويلسون" به امواج نويز مانندي که توسط حساس ترين آنتن راديويي جهان در آن زمان ثبت مي شد، جلب شد. آنها نمي توانستند اين نويز را حذف کنند. جالب اين که اين امواج در همه جهاتي که آنتن قرار مي گرفت، قابل دريافت بود. آنها ابتدا گمان کردند که فضله پرندگان روي سطح بشقابي آنتن باعث اين مشکل شده است؛ زيرا آنتن به قدري حساس بود که مي توانست تشعشعات گرمايي فضله پرنده را حس کند! اما بعد از تميز کردن سطح آنتن، باز هم همان نويز مشاهده شد. در واقع اين نويز توسط ساير اخترشناسان به صورت دقيق پيش بيني شده بود و بعد از يک سال بررسي دقيق و آزمايش هاي بسيار، آنها به نتيجه رسيدند که نظريه مه بانگ درست بوده است. پنزياس در يک مصاحبه به اين سوال که چرا در برابر نظريه مه بانگ اين همه مقاومت وجود دارد، چنين پاسخ داد: "بيشتر فيزيکدانان تمايل داشتند جهان را به نحوي توصيف کنند که نياز به توضيحي در چگونگي پيدايش آن نباشد، و از آنجايي که علم نمي تواند همه چيز را توضيح دهد- بلکه فقط مي تواند تبيين کند- اين تمايل دانشمندان کاملا قابل درک است. اگر شما در جهاني زندگي مي کنيد که ظاهرا از ازل وجود داشته است، لزومي براي توضيح پيدايش يا به وجود آمدن آن احساس نمي کنيد؛ اين طور نيست؟ به عبارتي، وجود داشتن جهان آن قدر براي ما بديهي و مسلم است که کسي راجع به پيدايش يا نحوه پيدايش آن نمي پرسد. اين يک راه اجتناب از تشريح به وجود آمدن جهان است. به همين شيوه، نظريه هايي که نيازي به توضيح ندارند، توسط علم پذيرفته مي شوند؛ که البته کاملا قابل قبول و يکي از بهترين راه هايي است که استفاده از علم را ممکن و منطقي مي کند." وي در مورد نظريه ابدي بودن جهان مي گويد:"عدم پذيرش مردم درباره کشف جديد، خيلي غيرمنصفانه و به نظر من ناپسند بود. کشف ما اين بود که جهان از هيچ به وجود آمده و در واقع خلق شده است." پنزياس و همکارش رابرت ويلسون به خاطر کشف تشعشعات کيهاني جايزه نوبل را از آن خود کردند. نظريه مه بانگ در حال حاضر يکي از معتبرترين و خدشه ناپذيرترين نظريات تمام علوم است. يک روزنامه نگار به نام"فرد هيرن" از رابرت ويلسون پرسيد که آيا نظريه مه بانگ وجود يک خالق را به اثبات مي رساند؟ ويلسون ابتدا به شوخي جواب داد:"قطعا بايد کسي ماشين هستي را روشن مي کرد!" و سپس ادامه داد: "بدون شک اگر شما آدم مذهبي اي هستيد، چه نظريه اي بهتر از مه بانگ مي تواند شروع خلقت را[آن طور که در کتب آسماني بيان شده] به اثبات برساند؟" شايد شما هم در خانه خود يک آب پاش داشته باشيد که نازل يا افشانک قابل تنظيم داشته باشد. اگر نازل را دودور در يک جهت بچرخانيد، آب را به صورت نسبتا مناسبي پودر و در هوا پخش مي کند. اگر آن را دودور در جهت عکس بچرخانيد، ميزان نسبتا زيادي آب را با سرعت زياد و در يک خط ممتد، مانند سوزن، به بيرون مي فرستد. بنابراين براي اين که آب را به ميزان مورد نياز پودر کنيد، بايد پيچ نازل را تنظيم کنيد. اگر جهان ما کمي سريع تر رشد مي کرد و در فضا پخش مي شد(مانند آبي که از سوراخ ريز آبپاش خارج مي شود)، ماده به قطعات ريزي تبديل مي شد که با سرعت در فضا و در همه جهت پخش مي شد؛ آنقدر سريع که ميليون ها ميليون ذره گرد و غبار به سرعت در فضاي لايتناهي پخش مي شد و هرگز حتي يک ستاره هم به وجود نمي آمد. برعکس اگر جهان کمي کندتر رشد مي کرد، ماده مانند يک قطره درشت آب از سر آبپاش خارج مي شد و سپس به خاطر نيروي جاذبه مجددا به نقطه اي که از آن خارج شده بود باز مي گشت؛ درست مانند قطره آبي که به راحتي از شير آب جدا نمي شود. پس در صورتي که سرعت انفجار کمي زياد بود، ذراتي ريز به وجود مي آمد که نمي توانست مستعد چنين تکاملي و در نهايت پيدايش جهان فعلي شود. اگر هم سرعت انفجار کم بود، نتيجه مه بانگ به وجود آمدن يک توده عظيم بي جان و بي خاصيت بود که وضعيتي بهتر از حالت قبل نداشت. در واقع جهان تبديل به يک توده بزرگ سياه چاله مي شد. شگفت انگيز اين است که حد بالا و پايين اين سرعت بسيار به هم نزديک است. به عبارتي، دقتي فوق العاده لازم است تا پس از مه بانگ چنين جهاني حادث شود و هستي چنين مسيري را طي کند. اگر بخواهيم دقت نيرويي که ماده را در فضا پخش کرده به صورت دقيق بيان کنيم، بايد بگوييم که بايد دقتي معادل با يکصد و بيست و چهار رقم اعشار داشته باشد. فيزيکدانان اين نيرو را با نام"انرژي تاريک" مي شناسند. دو دانشمند از دانشگاه استنفورد که منکر وجود خالق براي جهان بودند، در مقا له خود به نام "نتايج نگران کننده ثابت کيهان شناسي" بيان داشتند که وجود انرژي تاريک بدون رخ دادن يک معجزه امکان ندارد؛ به عبارتي، يک عامل ناشناخته به دلايلي که بر هيچ کس روشن نيست، در تاريخ کائنات دخالت کرده است. در مقام مقايسه با عدد بالا، بهترين سازه مهندسي ساخت دست بشر، تلسکوپ امواج گرانشي است که با دقت بيست و سه رقم اعشار ساخته شده است. طراح کائنات، همان عامل ناشناخته، بايد قاعدتا تريليون ها تريليون برابر نوع بشر بينش، دانش، خلاقيت و قدرت داشته باشد. فوق العاده نيست؟ اينک کسي که به وجود خدا معتقد نيست، بايد راهي براي توجيه و توضيح اين موضوع بيابد. يکي از متداول ترين توضيحات اين است که:"بي نهايت جهان وجود دارد. بنابراين اين که در يکي از اين جهان ها، وضعيت به اين گونه پيش رفته باشد، امري اجتناب ناپذير خواهد بود." نظريه بي نهايت بودن جهان ها نظريه جالبي است. اما بياييد کمي بيشتر در مورد آن تعمق کنيم. اگر بي نهايت جهان داشته باشيم، بنابراين هر آنچه که تصور کنيد، نه تنها امکان تحقق دارد، بلکه بر پايه قضاياي رياضي در مبحث بي نهايت ها، حتما و حتما رخ داده است. آيا چنين چيزي ممکن است؟ و آيا اصولا اعتقاد به جهان هاي بي شمار در تضاد با اعتقاد به وجود خالقي هوشمند است؟ اينها پرسش هايي است که دانش کنوني هنوز پاسخي براي آنها ندارد. منابع:www.cosmicfingerprints.com ماهنامه دانشمند- ش561 /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن