تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860433423
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان "شيخ عزالدين قسام"
خبرگزاري فارس: در همان زمان كه مردم بومي فلسطين در هر گوشه از خاك اشغال شده خود با قيامي خونين آتش خشم خود را شعله ور مي ساختند يك روحاني شناخته شده فلسطيني در تدارك حركتي متفاوت در برابر اشغالگران بود.
![](http://media.farsnews.com/Media/8703/Images/jpg/A0439/A0439872.jpg)
پيش از پرداختن به موضوع قيام «قساميون» لازم است كه به برخي وقايع تاريخي مهم كه در حدفاصل قيام براق تا آغاز "خيزش قساميون" واقع شد اشاره اي گذرا داشته باشيم.
*نتايج "قيام ديوار براق"
پس سركوب "قيام ديوار براق"دولت انگلستان طبق معمول خود، كميسيوني را تحت رياست "والتر شاو" مأمور بررسي دلايل اين قيام كرد.
كميسيون مذكور پس از سفر به فلسطين، گزارش خود را يك ماه بعد در لندن منتشر كرد. "گزارش كميسيون شاو" خواستار
1- "اعلام موضع صريح انگلستان دربارة فلسطين"
2- "عدم اخراج كشاورزان عرب توسط يهوديان"
3- "بررسي دعاوي طرفين در مورد ديوار براق از طرف جامعه ملل"
4- "تقويت سازمان پليس" و "كنترل مهاجرت بيرويه يهوديان" شده بود.
براساس پيشنهاد "كميسيون شاو" كميتهاي سه نفره از طرف نمايندگان هلند، سوئيس و سوئد براي بررسي مسألة ديوار براق عازم فلسطين شد و پس از بررسي دعاوي طرفين، ديوار براق را بخشي از "حرم شريف مسلمانان" دانست و قرار شد يهوديان هنگام عبادت در آن مكان، از نصب پرچم و بردن لوازم عبادي ديگر خودداري كنند. به دنبال اين حوادث، هيأتي از سوي "كميتة اجرايي عرب" به لندن رفت و با "پاسفيلد" وزير مستعمرات وقت مذاكره كرد. دولت انگلستان با بيتوجهي به مسائل مطروحه از طرف "هيأت عربي"، شخصي به نام "جان سامسون" را براي بررسي مسأله "مهاجرت" و "اراضي اعراب" به فلسطين فرستاد.
"گزارش سامسون" كه در سال 1930 منتشر شد، تا حدي به نفع اعراب و خواستار جلوگيري از مهاجرت غيرقانوني يهوديان شده بود. به دنبال "گزارش سامسون" و "گزارش كميسيون شاو" بيانيهاي از سوي دولت انگلستان منتشر شد كه نام "كتاب سفيد پاسفيلد" را به خود گرفت. در كتاب مذكور ضمن تأييد مجدد نكات اصلي "كتاب سفيد چرچيل"، تأكيد شده بود كه اسكان يهوديان بايد به زمينهاي پيشين آنها بازگردد. با اين كه كتاب سفيد تا حدي ناراحتي اعراب را تسكين داد؛ اما "كميتة اجرايي عرب" از پذيرفتن آن خودداري كرد؛ چرا كه براي اجراي وعدههاي داده شده از سوي بريتانيا، در اين كتاب هيچ تضميني وجود نداشت. از سوي ديگر، صهيونيستها نيز به شدت اين كتاب را مورد حمله قرار دادند و حتي "وايزمن" به نشانة اعتراض، از رياست "آژانس يهود" استعفا كرد؛ اما نخستوزير انگلستان به دست و پا افتاد و طي نامهاي به "وايزمن" به گونهاي كتاب را مورد تفسير قرار داد كه مطالب اساسي آن را فسخ ميكرد و ضمن سخناني تأكيد كرد كه كتاب سفيد، باعث منع انتقال زمينهاي اعراب به يهوديان نميشود. اعراب پس از اين نامه و اظهارات نخستوزير انگلستان، "كتاب سفيد" را "كتاب سياه" توصيف كردند. به اين ترتيب، مرحلة جديد بازي "كميسيونها و بيانيههاي بيحاصل" به پايان رسيد.
*جنبش دست سبز
"جنبش دست سبز" از جمله چند قيامي بود كه پس از "قيام ديوار براق" رخ داد. اين حركت در شمال فلسطين به ويژه شهرهاي "صفد" و "عكا" متمركز بود. جنبش دست سبز، با تلاش 27 تن از كساني كه در "قيام براق" شركت كرده و از دست مقامات امنيتي متواري شده بودند، آغاز شد. دهها تن ديگر نيز به آنها پيوستند تا اينكه شمارشان به 80 مبارز رسيد. آنها از سوي ساكنان شهرهاي مذكور با استقبال گستردهاي رو به رو شدند. اين گروه كه موفق شد چندين بار به يهوديان و پليس انگليس حمله كند، توسط فردي به نام "احمد طافش" رهبري ميشد.
مقامات انگليسي براي سركوب اين جنبش با استفاده از پيادهنظام ارتش بريتانيا دست به عملياتي فراگير زدند. هواپيماهاي انگليسي نيز در اين عمليات به كمك آنها شتافتند. براي تعقيب مبارزان، از نيروهاي فرانسوي و نيروهاي مرزي شرق اردن هم استفاده شد. اين تعقيب و گريز طي دو ماه ژانويه و فوريه به شكل گسترده ادامه داشت. سرانجام انگليسيها توانستند احمد طافش را در تاريخ 27 ژانويه سال 1930 بازداشت كنند.
اين مجموعه انقلابي به سبب حملات پياپي انگليسيها نتوانست به مبارزات خود ادامه دهد. همچنين رهبران سياسي فلسطيني نيز روش آنها را نپذيرفته و از آنان حمايت نكردند.
* قيام اكتبر سال 1933
مهاجرت يهوديان به فلسطين از ابتداي دهة 30 به شكل خطرناكي رو به ازدياد نهاد. در اين مرحله، رهبران سياسي و مذهبي فلسطين هم سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه مشكل اصلي آنها، با "انگلستان" است. از اين رو مبارزات "حزب استقلال" و "جمعيتهاي جوانان مسلمان" بر اين موضوع متمركز شد. آنها از "كميتة اجرايي عرب"، كه نمايندگي سياسي فلسطينيان را برعهده داشت، درخواست كردند اين موج مهاجرت را متوقف كنند و تهديد كردند كه سياست عدم همكاري با مقامات را در پيش ميگيرند. كميتة اجرايي عرب، پيام فلسطينيان را به دولت قيموميت رساند و هنگامي كه مقامات انگليسي اين خواسته را رد كردند، كميتة مذكور تصميم گرفت بدون اجازة انگليسيها با برپايي تظاهرات بر اين خواست خود پافشاري كند. اين كميته تصميم گرفت در 13 اكتبر سال 1933 در فلسطين اعتصاب عمومي و در "بيت المقدس" تظاهرات بزرگي برپا كند؛ به طوري كه در پي آن چندين تظاهرات در شهرها و روستاهاي فلسطين برپا شود و در پي هر اعتصابي، تظاهراتي نيز به راه افتد. كميتة اجرايي طي دستوري اعضاي خود را ملزم به برپايي تظاهرات كرد و با صدور بيانيهاي تأكيد كرد:
"اعراب فلسطين كاملاً از دولت مأيوس شدهاند و از اين رو نه آن را مخاطب قرار ميدهند و نه از آن، چيزي ميخواهند."
روز جمعه 13 اكتبر اعتصاب عمومي، فلسطين را فرا گرفت و تظاهرات گستردهاي به رهبري "كميتة اجرايي عربي" از مسجدالاقصي به راه افتاد. دولت قيموميت پيشاپيش با صدور اعلاميهاي هرگونه اجتماع را اكيداً ممنوع كرده بود؛ اما اين اعلاميه بر هيجان و خشم مردم افزود. پليس انگليس تلاش كرد با استفاده از زور، تظاهركنندگان را پراكنده سازد كه بر اثر آن 11 تن از جمله 5 پليس مجروح شدند.
بلافاصله در منزل "موسي كاظم حسيني" رئيس كميتة اجرايي عربي، جلسة اعضاي كميته منعقد شد و تصميم برگزاري راهپيمايي دوم در روز جمعه دو هفتة بعد در شهر "يافا" گرفته شد.. بار ديگر مقامات قيموميت اعلام كردند، هر گونه اجتماع و تظاهرات ممنوع است و به شدت سركوب ميشود و چند روز قبل از موعد مقرر، شهر "يافا" مملو از قواي انتظامي شد. روز جمعه 27 اكتبر، اعتصاب، تمام فلسطين را فرا گرفت و تظاهراتي گسترده پس از اقامة نماز جمعه در "يافا" آغاز شد. پليس، تظاهركنندگان را به گلوله بست و اين امر، بنا بر ادعاي مقامات انگليسي، به شهادت 14 عرب و مجروح شدن دهها تن منجر شد. اين در حالي است كه كميتة اجرايي عرب، با صدور بيانيهاي اعلام كرد، سي تن كشته و دويست تن مجروح شدهاند. انگليسيها متعاقباً، 12 تن از رهبران فلسطيني را بازداشت كردند كه سه تن از آنها از اعضاي كميتة اجرايي عرب بودند. در همين تظاهرات، موسي كاظم الحسيني رئيس كميتة اجرايي عرب بر اثر ضربات مشت و لگد نيروهاي پليس مجروح شد و بر اثر جراحات وارده از همين ضربات، در مارس سال 1934 به شهادت رسيد.
"كشتار يافا" خشم مردم را برانگيخت و در فرداي آن روز، سبب برپايي تظاهرات گستردهاي در شهرهاي فلسطين شد و اعتصاب عمومي، يك هفته كامل ادامه يافت و مردم در حيفا، نابلس و بيتالمقدس با پليس درگير شدند. تنها پس از آزادي زندانيان بود كه اعتصاب شكسته شد و تظاهرات خياباني به اتمام رسيد. براساس آماري كه اعراب منتشر كردند، فقط در بيتالمقدس و يافا 35 تن كشته و 255 تن مجروح شدند، اما منابع انگليسي تنها به شهادت 26 تن و مجروحيت 187 نفر و نيز كشته شدن يك پليس اذعان كردند.
اين حوادث نشان داد كه احساسات ضد انگليسي، بسيار افزايش يافته است، زيرا اين اولين بار بود كه درگيري مستقيماً بر ضد انگليس و سياستهاي آن صورت ميگرفت. فرماندار انگليسي فلسطين، كمي پيش از حوادث يافا تلاش كرد اوضاع را آرام كند و در همين راستا، به تاريخ 25 اكتبر با "كميتة اجرايي عربي" نشستي را برگزار كرد. در اين جلسه، يكي از اعضاي اين كميته خواستة اكثريت مردم را اينگونه به اطلاع وي رساند:
"ما چيزي را براي از دست دادن نداريم، اعتماد ما به حكومت از بين رفته است، زمين ما از دست رفته است، همه چيز را از دست دادهايم و از اين پس مهم نيست كه قرار است چه اتفاقي برايمان بيفتد."
پس از كشتار يافا، كميتة اجرايي عرب، مقرر كرد؛ دو ماه بعد، همزمان با عيد سعيد فطر، سومين تظاهرات مردمي عليه انگلستان انجام شود. اين تظاهرات، با شكوه و عظمت فراواني برگزار شد. در مقابل، بريتانيا طبق روال هميشگي خود، يك كميسيون بازرسي به رياست "موريسون" براي بررسي عوامل و دلايل انقلاب، به فلسطين فرستاد؛ اما اين بار اعراب با اعتقاد به بينتيجه بودن چنين اقداماتي، حاضر به پاسخگويي در برابر اعضاي اين كميسيون نشدند. "كميسيون موريسون" هم در نهايت، اعراب را مسؤول آشوبها دانست و حكومت قيموميت را از هر جهت بيتقصير معرفي كرد!!
*خيزش "شيخ عزالدين قسام"
"شيخ عزالدين قسام" را مي توان بنيانگذار يكي از مهمترين سازمانهاي جهادي مخفي، نه تنها در فلسطين، بلكه شايد در تمام جهان عرب دانست. او به سال 1882 در روستاي "جبله" واقع در بخش "لاذقية" سوريه متولد شد.
"عزالدين قسام" هنگامي كه به سن چهارده سالگي رسيد (سال 1896)، براي فراگيري علوم ديني وارد "دانشگاه الازهر" شد و هشت سال در آنجا ماند. بنا به گفتة منابع متعدد، شيخ عزالدين از شاگردان "شيخ محمد عبده" بود و بر همين اساس بايد او را از شاگردان با واسطه "سيد جمال الدين اسدآبادي" دانست.
نخستين فعاليتهاي شاخص سياسي عزالدين، راهاندازي راهپيمايي در روستاي "جبله" در اعتراض به محاصرة شهر "طرابلس" در غرب ليبي، توسط ناوگان جنگي ايتاليا در 30 نوامبر سال 1911 بود.
قسام بعدها گردانهاي داوطلبان جهادي را سازماندهي كرد. اين داوطلبان براي پيوستن به انقلابيون ليبيايي، عازم بندر اسكندرون در تركيه شدند.
هنگامي كه سوريه و لبنان در پي توافقنامة "سايكس - پيكو"، تحت سيطرة فرانسه قرار گرفتند و لشكريان فرانسوي به سوريه يورش برده و اين كشور را به تصرف درآوردند، قسام مردم را به دردست گرفتن سلاح و قيام عليه اشغالگران تشويق كرد كه اين دعوت، منجر به "خيزش كوههاي صهيون" شد. گفته ميشود، شيخ عزالدين، فرماندة مجاهدين آن منطقه بود. قسام براي تهية سلاح، خانهاش را فروخت و 24 قبضه تفنگ خريد. سپس به همراه همسر و فرزندانش به روستاي "الحفه" نقل مكان كرد و در آن ناحيه به تهية مقدمات قيام مشغول شد.
وقتي فرانسويها تهاجم وسيع خود را براي سركوب قيامهاي كوههاي صهيون و كوههاي علويان آغاز كردند، توانستند تمام پايگاههاي انقلابيون را در مارس و ژوئيه سال 1921 به تصرف درآورند. پس از آن قسام به فلسطين مهاجرت كرد و ظاهراً در اواخر همان سال و پس از يك عمليات تعقيب و گريز، از راه بيروت - عكا وارد حيفا شد.
بنا به اخبار و اطلاعات موثقي كه از فعاليتهاي آغازين و سرگذشت قسام نقل شده است، او ابتدا شغل معلمي را انتخاب كرد و بعد در مسجد "استقلال" شهر حيفا، به عنوان خطيبي طراز اول مشهور شد و به امام جماعت اين مسجد رسيد.
"شيخ احمد سعدي" شهردار اسبق جنين ميگويد: "روزي قسام تپانچهاي را در مقابل ديدگان نمازگزاران بر بالاي دست گرفت و گفت: "هركس به خداوند و روز واپسين ايمان دارد، بايد چنين وسيلهاي را تهيه كند."
به اين ترتيب مسجد "استقلال" به صورت كانوني اسلامي و آموزشگاه مليگرايي راستين و به عنوان مشهورترين مسجد در شمال فلسطين درآمد. مردم نه تنها براي فراگيري درس و موعظه، بلكه جهت آشنايي با شيخ عزالدين و گوش سپردن به سخنرانيهاي آتشين او، در مسجد حاضر ميشدند، به همين خاطر قسام به زودي اعتبار و نفوذ كلام بسياري در حيفا و اطراف آن كسب كرد.
قسام در سخنرانيهايش هرگونه سازش با اشغالگران را رد ميكرد. نقل ميكنند كه روزي شيخ عزالدين از بالاي منبر فرياد زد:
"جواناني را ديدم كه جاروهايي را براي تميز كردن خيابانها در دست گرفتهاند؛ آنان بايد تفنگ در دست گيرند. جواناني را ديدم كه براي واكس زدن كفشهاي بيگانگان، بُرُسهايي به دستشان گرفتهاند؛ آنان بايد هفتتيرهايي را به دست گيرند، تا آن بيگانگان را از پاي در آورند."
همچنين گفته ميشود، قسام در اواخر سال 1934 آشكارا از نمازگزاران پرسيد:
"آيا شما مؤمن هستيد؟"
سپس خود پاسخ داد:
" گمان نميكنم!"
بعد، اندكي مكث كرد و در حالي كه همهمهاي در ميان جمعيت افتاده بود، ادامه داد:
"اگر شما مؤمن (واقعي) بوديد، عزت نفس مؤمنان را داشتيد. اما شما اگر از اين مسجد خارج شديد و يك سرباز انگليسي شما را صدا زد، شتابان به طرفش ميدويد!"
سخنرانيهاي قسام عمدتاً به اوضاع جاري و تحولات سياسي ميپرداخت، به همين دليل مقامات انگليسي روزي از وي خواستند كه در مورد تكرار و اصرار وي در تفسير آية شريفة "و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه" توضيح بدهد. قسام به آنان پاسخ داد "اين آيه بخشي جداناشدني از آيات قرآن كريم است و من وظيفه دارم در شرايط دشواري كه كشور با آن دست به گريبان است، اين آيه را تفسير كنم."
*تشكيلات مخفي جهادي قسام
قسام به خوبي دريافته بود كه امواج احساسات متلاطم تودهها كه در دهة 20 ميلادي، سرتاسر فلسطين را در بر گرفته بود، نياز مبرم به تشكّل و سازماندهي دارد و بسيج نيروهاي جهادگر، برنامهاي حسابشده ميطلبد تا حركت تودهها، مانند موجي زودگذر، بياثر و بيتاب و توان ظاهر نشود و توانايي رويارويي با طرحهاي مدون صهيونيستي را پيدا كند. به اعتقاد شيخ عزالدين رهبري سياسي فلسطين فاقد صلاحيتهاي لازم جهت ادارة نبرد و به فرجام رساندن مبارزه عليه انگليسيها و صهيونيستها بود. اين موضوع، قسام را واداشت كه تشكيلاتي مخفي را بنيانگذاري كند كه بعدها به عنوان "خطرناكترين سازمان زيرزميني و بزرگترين حركت فدايي كه تاريخ مبارزات ملت فلسطين، بلكه تاريخ معاصر مبارزات جهادي اعراب شاهد آن بوده است"، شناخته شد.
هيچكس به درستي نام تشكيلاتي را كه قسام بنيانگذاري كرده بود، نميداند! اين تشكيلات غالباً با اسامي "گروه قسام" و "اتحادية قسام" و "قساميها" و يا "حركت قسامي" شناخته ميشود. در اين ميان نام "سازمان جهادي" بيشتر رواج داشت. پس از شهادت قسام در "نبرد بيشههاي يعبد" (در بيستم نوامبر سال 1935)، همرزمان او، خود را قساميها و يا قساميون ميناميدند. اين تسميه در بين مردم فراگير شد و نام "قسام" درهالهاي از قداست و احترام بر زبانها جاري شد.
شعار مشهور گروه قساميها چنين بود:
"اين جهاد است، پيروزي يا شهادت".
قسام كار سازماندهي تشكيلات جهادي را در دو مرحله به انجام رساند:
اول: اين مرحله از زمان ورود قسام به فلسطين تا سال 1925 ادامه يافت. در اين مقطع، قسام به تهية مقدمات و كسب آمادگيهاي رواني و گسترش روحية جهادي پرداخت.
دوم: مرحله تأسيس و بنيانگذاري و گسترش تشكيلات مخفي است كه از سال 1925 تا روز شهادت قسام ادامه يافت. در اين مرحله، قسام در نهايت پنهانكاري به سر و سامان دادن به تشكيلات، پرداخت.
لذا قسام، تحركات خود را فقط با افراد اندكي كه پس از تحقيق و بررسي انتخاب ميكرد، در ميان ميگذاشت.
"صبحي ياسين" ميگويد:
"قسام، ايمان به خداوند متعال را نخستين شرط پيوستن به جرگة همرزمان خويش قرار داده بود."
قسام در ساختار اعتقادي تشكيلاتش، جهاد را به عنوان يگانه راه آزادي كشورهاي اسلامي از يوغ استعمارگران مطرح كرد. شيخ قسام در تلاش براي مشروعيت بخشيدن به مبارزات خويش از قاضي شرع دمشق، "بدرالدين تاجي حسيني" فتوايي را كسب كرد. در اين فتوا پيكار عليه انگليسيها و يهوديان جهت ممانعت و جلوگيري از تشكيل "موطن ملي يهود" در فلسطين، جايز و لازم شمرده شده بود.
قسام تأكيد داشت كه هدف غايي و نهايي جهاد، برقراري حكومت اسلامي است. از او نقل شده است:
"چنانچه موفق شويم، منبع اصلي قانون اساسي دولت آيندة ما، قرآن كريم خواهد بود."
هر يك از اعضا مكلّف بود در حد توان، شماري از آيات و احاديث با موضوع جهاد در راه خدا را، حفظ كند. اعضا، همچنين درسهايي در مورد جنگهاي صدر اسلام ميآموختند.او به نيروهايش ميآموخت كه مجاهد واقعي كسي است كه به نيازمند كمك كند، گرسنه را سير كند، بيمار را ياري دهد، و خويشاوندان را ديدار كند و نمازش ترك نشود. وي آنان را به ضرورت جهاد با نفس يا به عبارتي جهاد اكبر سفارش ميكرد و فضايل اخلاقي را به عنوان شرط جهاد در راه خدا داراي اولويت نخست ميدانست.
تربيت همرزمان قسام، تربيت اسلامي بود. "احمد شقيري" (رئيس آيندة "ساف") كه مدتي را با قساميون گذرانده بود گفته است: "تعابيري از قبيل پيكار مسلّحانه و حركت ملي بر زبانشان جاري نميشد، بلكه تعابير سادهاي كه از منبع زلالتر و والاتري سرچشمه ميگرفت، به كار ميبردند. تعابيري چون ايمان و جهاد در راه خدا. اينان قومي ساخته و پرداختة ايمان بودند."
پس از سه سال تلاش مداوم، قسام سرانجام توانست 12 گروه جهادي را كه به طور محرمانه و جداگانه فعاليت ميكردند، سر و سامان دهد. هر گروه شامل پنج عضو ميشد كه اغلب از كارگران ساختماني و كارگران راهآهن و باراندازان كشتيها و پيشهوران و فروشندگان خردهپا بودند.
تشكيلات "قسام" نخستين تشكيلات فلسطيني بود كه كشاورزان و بدويان كوچنشين را جذب كرد.
در سالهاي نخست، قسام كساني را كه به تازگي وارد تشكيلات ميشدند، ملزم ميكرد كه از تراشيدن "محاسن" خودداري كنند. سپس مجاهد تازهوارد در جمع ديگر اعضا حضور مييافت و در جشني كه به همين مناسبت برپا ميشد، پس از قرائت سورة فاتحه، آيات ديگري از قرآن كه مربوط به جهاد بود، تلاوت ميشد. اعضاي تشكيلات به "برادر" تازهوارد تهنيت گفته و به همراه وي شيريني صرف ميكردند. جالب اين كه قسام به پيروانش تأكيد ميكرد، كه "محاسن" سمبل پايداري نفس در جهاد است؛ ولي در سنوات بعد - شايد به خاطر گستردگي كار و نيز تدابير احتياطي و اعمال پوشش امنيتي لازم - به جاي بلند كردن "محاسن"، عضو جديد سوگندي را ادا ميكرد كه در آن با خداوند پيمان ميبست تا ضمن تعهد به راستگويي و درستكاري، تمامي احكام اسلامي را رعايت كرده، پاسدار ايدئولوژي اسلامي باشد. اين سوگند با دست گذاشتن بر روي يك خنجر و يا تپانچهاي كه در كنارش يك جلد كلامالله مجيد قرار گرفته بود، ياد ميشد.
كادر رهبري حركت قسام در سال 1928 مركب بود از "شيخ عزالدين قسام"، "العبد قاسم"، "محمود زعروره"، "محمد الصالح الحمد" و "خليل محمد عيسي" (مشهور به "ابوابراهيم الكبير"). تمام نامبردگان، كشاورز بودند. بعدها اين تعداد به 12 نفر افزايش يافت. مسؤوليت رهبري تنها بر عهدة قسام نبود بلكه ادارة تشكيلات به صورت جمعي صورت ميگرفت. تعداد اعضاي شوراي رهبري تا سال 1948 به همين شكل باقي ماند.
مورخان در مورد تعداد دقيق مجاهدان قسامي اتفاق نظر ندارند ولي بنا به تحقيقاتي كه انجام شده، قسام 200 مجاهد را آموزش داد و 800 تن هوادار داشت. روي هم رفته ميتوان گفت، تعداد قساميها بالغ بر به هزار نفر عضو اصلي و هوادار بود.
قسام براي تحقق اهداف و پيشرفت كار حركت، واحدهاي تخصصي ويژهاي را از اين قرار سازمان داد:
الف- واحد تهيه و خريد اسلحه
ب- واحد آموزش نظامي، به سرپرستي افسري كه در ارتش عثماني خدمت كرده بود.
ج- واحد اطلاعات، كه مأموريت كسب خبر از تحركات انگليسيها و صهيونيستها را داشت. افراد واحد اطلاعات عناصري بودند كه در ادارات دولتي به ويژه شهرباني اشتغال داشتند. گروهي از اين افراد ظاهراً با يهوديان نيز همكاري داشتند تا از نزديك با فعاليتهاي سرويسهاي مخفي تشكيلات يهودي آشنا شوند.
د- واحد تبليغات: متشكل از روحانيون و علماي ديني كه در مساجد و گردهماييها، مردم را به جهاد دعوت ميكردند.
ح- واحد ارتباطات سياسي: اين واحد حتي توانست با كنسول ايتاليا در مورد خريد اسلحة مدرن از آن كشور تماسهايي را برقرار كند.
برنامه و استراتژي تشكيلات بر اين قرار گرفته بود كه همة اعضا بدون هيچگونه تبعيضي، مهياي رزم باشند و مادامي كه يك هزار قبضه سلاح در اختيار رزمندگان تشكيلات قرار نگرفته، اعلام جهاد نكنند.
در پي "قيام براق" در سپتامبر سال 1928، حركت قسام وارد مرحلة آمادگي رزمي و آموزشهاي نظامي شد. قسام شخصاً كار آموزش نظامي افراد را با جديت و قاطعيت هر چه تمامتر به انجام ميرساند. يكي از مجاهدين قسامي، شيوههاي آموزش مورد نظر قسام را چنين توصيف ميكند:
"قسام، ما را به جلسات آموزش نظامي و تيراندازي ميبرد و از ما ميخواست كه با پاي برهنه پيادهروي كنيم. وقتي كه در كوهستانها آموزش ميديديم، ما را در هواي سرد نگاه ميداشت و از ما ميخواست كه بدون خوردن يا آشاميدن چيزي، پيادهروي كنيم تا بدين وسيله تاب تحمل گرسنگي و تشنگي را بيابيم. از ما ميخواست كه در هفته، يكي - دو بار بر زمين و روي حصير، با رواندازي نازك بخوابيم. او همواره اصرار داشت كه راز فعاليتهايمان را افشا نكنيم، بنابراين ما در منزل با همسران و خانوادههايمان دچار مشكل بوديم، چون نميتوانستيم براي آنان توضيح دهيم كه چرا اينگونه ميخوابيم. ما بايد اين وضعيت را تحمل ميكرديم، چون پيمان بسته بوديم كه دستورات را مو به مو اجرا كنيم."
در روز 12 نوامبر سال 1935، تشكيلات قسام داراي هزار قبضه سلاح و يك پايگاه تسليحاتي در منطقة "لاذقيه" بود. در اين روز در جلسة شوراي رهبري تشكيلات در حيفا و پس از بررسي اوضاع در فلسطين، مقرر شد اعلام جهاد شود.
اگر چه برخي مورخان در مورد مشاركت يا عدم مشاركت قساميها در رويدادهاي قيام براق در سال 1929 ترديد كردهاند، اما با توجه به شواهد تاريخي موجود ميتوان گفت، قساميها در قيام براق حضوري عيني داشتند ولي چون در آن دوران، تشكيلات قسام هنوز در حال تكوين مخفيانه بود، انتساب شركتكنندگان در قيام براق به تشكيلات قسام محرز نيست. نقل ميكنند در روز اعدام سه قهرمان "قيام براق" در 17 ژوئيه 1930، قسام طي خطابهاي آتشين در جمع نمازگزاران مسجد استقلال، گفت:
"اي اهالي حيفا!...اي مسلمانان! آيا فؤاد حجازي را نميشناسيد؟ آيا فؤاد حجازي و عطاءالزيد و محمد جمجوم، برادران شما نبودند؟ آيا در كنار شما در جلسات مسجد استقلال حضور نمييافتند؟ آنان هماكنون بر روي چوبة دار هستند."
اين خود سندي قابل اعتناست مبني بر اينكه قهرمانان "قيام براق"، از شاگردان "قسام" بودند؛ گر چه دليل مستندي بر عضويت آنها در تشكيلات مخفي قسام در دست نيست.
طي سالهاي 1931 و 1932 قساميها دست به عمليات نظامي زدند و در اولين يورش به روستاي "الياجور" در نزديكي حيفا، سه صهيونيست را از پاي درآوردند. سپس حملاتي عليه ديگر روستاهاي صهيونيستنشين ترتيب دادند كه مهمترين آنها، حمله به روستاي صهيونيستنشين "نهلال" بود. قساميها به فعاليتهايشان و عمليات نظامي ديگري از قبيل ترور مقامات انگليسي، عوامل صهيونيزم و فروشندگان زمين نيز دست زدند. قساميها پس از انجام عمليات نظامي شبانه، روزها به كارهاي عادي خود باز ميگشتند. اين وضع ادامه داشت تا آنكه سرانجام در نوامبر سال 1935، "جهاد مسلحانه" آغاز شد.
بدون ترديد شيخ قسام اواخر سال 1935 را به عبث به عنوان زمان مناسب براي اعلام جهاد انتخاب نكرده بود. وي به اين نتيجه رسيده بود كه مقابله با مهاجرت سيلآساي يهوديان و افزايش خطر تشكيل "موطن ملي يهود" در فلسطين، به عملي سريع و قاطع نياز دارد. با توجه به اينكه رهبري سنتي و احزاب سياسي فلسطين از انجام هر عمل جدي عاجز و ناتوان بودند، لذا قسام چارة كار را در تغيير معادلات موجود ميديد. همچنين عامل ديگري كه به مسألة اعلام جهاد سرعت بخشيد، رديابي مجاهدين قسامي از سوي مقامات انگليسي بود. بيم آن ميرفت كه مقامات انگليسي طرحهاي قيام را پيش از موعد مقرر كشف و خنثي كنند.
طرح اوليه آغاز عمليات اين بود كه علاوه بر فرستادن گروهي از مجاهدان به روستاهاي اطراف براي جذب نيروي بيشتر، قساميون با به تصرف درآوردن شهر حيفا به مدت سه روز و دستيابي به يك پيروزي نظامي بزرگ، قدرت خويش را به رخ مقامات انگليسي و صهيونيستها بكشند. تمام جوانب طرح به خوبي مورد بحث قرار گرفته و آمار نيروهاي انگليسي موجود در منطقه و كيفيت و كميت سلاح آنان به دست آمده بود. به نظر قساميها احتمال موفقيت طرح بسيار بالا بود.
"شيخ قسام" پيش از خروج، تنها منزل مسكونياش را در حيفا فروخت. ياران او هم جواهرآلات همسران و قسمتي از اثاثيهشان را به فروش رسانده و با پول آن، فشنگ و تفنگ خريدند. گفته ميشود هر مجاهدي هنگام وداع با خانواده، به آنان وعدة ملاقات در بهشت را ميداد همچنين هر مجاهدي يك جلد قرآن مجيد تهيه كرده و به همراه آورده بود.
در روز 14 نوامبر، در حالي كه مجاهدين در غاري نزديك روستاي صهيونيستنشين "عين حارود" مستقر شده بودند، يك گروه گشتي نظامي مركب از يك گروهبان يهودي و يك پليس عرب در آن حوالي نمايان شدند. يكي از مجاهدان كه مأموريت نگهباني را به عهده داشت، به گمان اينكه محل اختفاي مجاهدين لو رفته، به گروهبان يهودي فرمان ايست داد، اما چون گروهبان يهودي توجهي نكرد، وي بيدرنگ او را كشت. پليس عرب سراسيمه از محل حادثه گريخت و خود را به نزديكترين كلانتري رسانده، ماجرا را تعريف كرد. مقرّ قساميها لو رفت و امكان استفاده از عنصر غافلگيري كه مورد نظر طراحان قيام بود، از ميان رفت.
بامداد روز 15 نوامبر، مقامات انگليسي كه نسبت به ناپديد شدن شيخ قسام نيز مظنون شده بودند، نيروهاي پليس را مأمور محاصرة روستاهاي اطراف محل حادثه كردند تا قاتل گروهبان يهودي را دستگير كنند. مجاهدين قسامي به ناچار با استفاده از تاريكي شب به طرف "بيشههاي يعبد" عقبنشيني كردند و در محل امنتري موضع گرفتند.
*شهادت "شيخ عزالدين قسام"
شيخ قسام پيش از عقبنشيني به سمت "بيشههاي يعبد" يارانش را به دو گروه تقسيم كرد. يك گروه، مأمور قطع خطوط مواصلاتي انگليسيها در شمال فلسطين و ضربه زدن به مراكز تجمع نيروهاي انگليسي شد و يك گروه ده نفري ديگر به همراه قسام عازم منزل يكي از دوستان قسام در "بيشههاي يعبد" شدند.
صبح روز 20 نوامبر سال 1935 در حدود يك گردان نيروهاي انگليسي محل اختفاي قسام و برادرانش را محاصره كردند. به رغم نابرابري نيروها همرزمانش بعدها اظهار كردند كه قسام و ياران اندكش مقاومتي سرسختانه از خود نشان دادند. زماني كه نيروهاي انگليسي از "شيخ قسام" خواستند كه تسليم شود، گفت: "ما هرگز تسليم نخواهيم شد؛ اين جهاد است در راه خدا." سپس رو به برادرانش كرد و افزود: "اي برادران! چون شهيدان بميريد."
نبرد 6 ساعت به درازا كشيد و طي آن 15 سرباز انگليسي كشته شدند. "شيخ عزالدين قسام" نيز به همراه دو تن از همرزمانش به نامهاي "يوسف زيباوي" و "محمد حنفي مصري"، به شهادت رسيدند.
*محمدعلي صمدي
انتهاي پيام/
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]
صفحات پیشنهادی
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ - واضح
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام-شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام-شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
شهادت 13 عضو يك خانواده به دست صهيونيست ها
شهادت 13 عضو يك خانواده به دست صهيونيست ها رژيم صهيونيستي امروز 25 منزل خانواده هاي فلسطيني و يك بازار محلي البريج در شهر غزه را بمباران كرده است. فارس: نظاميان ... شهيد عزّالدين قسام، بنیانگذار نهضت اسلامی فلسطین ... 21 مه 2008 – شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين ... كميسيون مذكور ...
شهادت 13 عضو يك خانواده به دست صهيونيست ها رژيم صهيونيستي امروز 25 منزل خانواده هاي فلسطيني و يك بازار محلي البريج در شهر غزه را بمباران كرده است. فارس: نظاميان ... شهيد عزّالدين قسام، بنیانگذار نهضت اسلامی فلسطین ... 21 مه 2008 – شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين ... كميسيون مذكور ...
آزادي خرمشهر، شادي آفرينترين خبر
روز سوم خرداد سال ،۶۱در مغازه كوچك مطبوعاتي مشغول كار بودم، كه خبر آزادسازي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
روز سوم خرداد سال ،۶۱در مغازه كوچك مطبوعاتي مشغول كار بودم، كه خبر آزادسازي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
گزارشتعداد كاربران اينترنتي در خاورميانه 600 درصد افزايش ...
خبرگزاري موج - گروه اقتصاد بين الملل طي هفت سال اخير تعداد كاربران اينترنتي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام.
خبرگزاري موج - گروه اقتصاد بين الملل طي هفت سال اخير تعداد كاربران اينترنتي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام.
خداحافظي حسن سبحاني با مردم دامغان
جنايت كهريزك را رها نكرده و نخواهم كرد... هيات عاليرتبه آژانس وارد ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم ...
جنايت كهريزك را رها نكرده و نخواهم كرد... هيات عاليرتبه آژانس وارد ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم ...
پيرواني سرمربي ابومسلم شد
پيرواني سرمربي ابومسلم شد سرمربي فصل گذشته تيم فوتبال مقاومت سپاسي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
پيرواني سرمربي ابومسلم شد سرمربي فصل گذشته تيم فوتبال مقاومت سپاسي ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
هاشمي ثمره سرپرست موسسه استاندارد نشد
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي صورت گرفت عفو و تخفيف مجازات تعدادي از محكومان ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي صورت گرفت عفو و تخفيف مجازات تعدادي از محكومان ...
اعزام تيم دانشجويي ايران به مسابقات روباتيك اروپا
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام ...
دو عضو هيئت مديره استقلال مي روند
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي صورت گرفت عفو و تخفيف مجازات تعدادي از محكومان ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام · توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي صورت گرفت عفو و تخفيف مجازات تعدادي از محكومان ...
رييس پليس ناجا : طرح پليس پيشگيري هفته آينده آغاز ميشود
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام... جامعه اسلامي دانشگاه آزاد واحد خمينيشهر: جاسبي بايد پاسخگوي مديريت 25 ساله خود ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت_ (13) سردار شهادت طلبان شيخ عزالدين قسام... جامعه اسلامي دانشگاه آزاد واحد خمينيشهر: جاسبي بايد پاسخگوي مديريت 25 ساله خود ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها