تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812811392




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هميشه حق با پوتين است!


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: هميشه حق با پوتين است!


روسيه‌و قفقاز- ترجمه - ليدا هادي:
7 مه 2008 مصادف با 18 ارديبهشت ‌ماه 87 پايان 8 سال سكانداري ولاديمير پوتين در كاخ كرملين بود.

طي مراسم تحليف ديميتري مدودف وكيل جوان بر كرسي پوتين تكيه زد، مسندي كه پوتين طي 8 سال رياست توانست روسيه را به مدد آن به روزهاي اوج و قدرت دوباره نزديك كند. ولاديمير پوتين در حالي مكان قدرت خود را در كاخ كرملين به ديميتري مدودف جوان مي‌سپارد كه طي 8 سال زمامداري خود در راس هرم قدرت روسيه واحد، اين كشور را در تمام مؤلفه‌ها در دو حوزه داخلي و خارجي به استاندارد قابل‌قبولي رساند تا جايي كه بازيگران هميشه منتقد بين‌المللي بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نگاه خود را به روسيه تغيير دادند. مدودف در يك بعدازظهر طولاني فصل بهار از خواسته و برنامه‌هايش به پشتوانه تكيه گاهي مانند پوتين با فايننشيال تايمز سخن مي‌گويد.

* آقاي مدودف، هنگامي كه به كاخ كرملين پا گذاشتيد چه برنامه‌هايي براي روسيه داريد؟ در واقع الويت‌هاي اصلي شما در هنگام رياست‌جمهوري روسيه كدامند؟

فكر مي‌كنم اولويت‌هاي دولت آينده روسيه كاملا مشخص باشد. مهم‌ترين آنها پيشبرد اهداف اجتماعي و اقتصادي است كه طي چند سال گذشته همه مسئولان را مشغول كرده. ما الان تصميم داريم فقط شرايط زندگي شهروندان روسي را بهتر كنيم. اين نخستين اولويت برنامه ماست. در واقع ما بايد از وضعيت اقتصادي كنوني روسيه بهترين نتيجه را براي بهبود شرايط اجتماعي بگيريم. خب، روسيه الان در ميان 7 قدرت برتر اقتصاد دنيا جاي دارد ولي اين همه قضيه نيست. موضوعي كه الان برايمان اهميت دارد اين است كه اين پتانسيل عظيم اقتصادي را در جريان امور اجتماعي قرار دهيم. روسيه به تازگي برنامه‌هاي گسترده‌اي در زمينه رشد و توسعه بخش آموزش و بهداشت تك‌تك شهروندان در پيش گرفته است كه ادامه اين روند از مهم‌ترين برنامه‌هاي من خواهد بود.

از سوي ديگر مسئله تأمين مسكن شهروندان نيز از چالش‌هاي دولت جديد روسيه است و اما در زمينه سياست خارجي همان طور كه مي‌دانيد روسيه همواره سياست موزون و متناسبي را در پيش گرفته است كه اين روند را نيز در آينده ادامه خواهد داد. ما همواره خواسته‌هايمان را با روشي غيرتنشي و بدون مجادله عنوان كرده‌ايم و با اين روش هم از همه آنچه در پي رسيدن به آن هستيم دفاع مي‌كنيم. روسيه همواره سياست كنوني خود را در زمينه تقويت امنيت جهاني ادامه خواهد داد. ثبات فعاليت‌هاي اقتصادي، افزايش آزادي‌هاي اقتصادي، ترقي برنامه‌هاي اجتماعي و از همه مهم‌تر نگاه داشتن روسيه در موقعيت جهاني كنوني آن؛ اينها همه مهم‌ترين اولويت‌هاي دولت آينده روسيه خواهد بود.

* اقتصاد جهاني در حال نزول است. ما الان در آمريكا شاهد بحران‌هاي مالي و اقتصادي فراواني هستيم. افزايش يكباره قيمت نفت هم براي بسياري از كشورها بحران‌هاي خاصي را به همراه داشته. با اين اوصاف اقتصاد روسيه در سال‌جاري گرفتاري‌هاي بسياري خواهد داشت.

من مطمئنم كه روسيه قابليت رويارويي با هر گونه بحراني را كه به سبب مشكلات اقتصاد جهاني پيش مي‌آيد داراست. دليل اين اعتماد به نفس هم اين است كه ما طي 8سال گذشته براي تثبيت ساختار اقتصاد كلان كشور تلاش كرده‌ايم. ذخاير مالي و اندوخته‌هاي طلا و ارزي ما بسيار بالاتر از هميشه است. اين مسئله بازگوي اين حقيقت است كه اقتصاد روسيه در تمامي جوانب به تثبيت رسيده است. براي همين است كه ما با اطمينان كامل اصلا نگران نوسان شاخص‌هاي بازارهاي مالي جهان نيستيم. هر چند كه ما چندان هم از پيچيدگي‌هايي كه هم‌اكنون اقتصادهاي جهاني در حال تجربه آن هستند دور نيستيم و بايد مراقب آنها باشيم.

روسيه الان داراي سيستم اقتصاد باز است كه بايد به اين زمينه هم توجه داشته باشيم. در حال حاضر مهم‌ترين مشكلي كه در اقتصاد روسيه مشاهده مي‌شود مسئله تورم است. البته اين فقط مشكل ما نيست. خيلي از كشورهاي دنيا هم مشكل تورم را دارند. ما بايد تمامي تلاشمان را براي توقف روند افزايش تورمي كه از روزهاي پاياني سال گذشته اقتصاد ما را در برگرفته جزم كنيم. اين موج ناشي از گرفتاري‌هاي اقتصادي كشورهاي ديگر بوده كه ما هم به آن گرفتار شده‌ايم. شايد اين تاوان عضويت ما در گروه بزرگ قدرت‌هاي اقتصادي جهان است.

* با سمت جديد ولاديمير پوتين در دولت، شما و او رابطه بسيار عميقي با هم خواهيد داشت. در ميان شما چه كسي حرف آخر را مي‌زند؟

به ‌نظر من مهم اين نيست كه چه كسي حرف آخر را مي‌زند بلكه اين مسئله اهميت دارد كه نظام سياسي و حقوقي روسيه چه مي‌خواهد. اين نظام به گونه‌اي پايه‌ريزي شده است كه تمامي زمينه‌هاي مرتبط با وظايف و تعهدات رئيس‌جمهوري و نخست‌وزير را مشخص مي‌كند و محدوده اختيارات و وظايف رياست‌جمهوري و دولت را به روشني تبيين مي‌كند. در روسيه قانون اساسي وظايف هر يك از افراد دخيل در امور كشور را برايشان بيان و قدرت تصميم‌گيري در هر يك از زمينه‌ها را به آنها واگذار مي‌كند. رئيس‌جمهوري مسير و راهكارهاي مؤثر در امور داخلي و سياست خارجي را اتخاذ مي‌كند. وزير دفاع است كه كار ترتيب و ساماندهي قوانين را به‌ عهده دارد. او ضامن حقوق و آزادي تك تك شهروندان است. دولت هم در جاي خودش داراي دامنه اختيارات فراواني است. در روسيه اين دولت است كه به گستره تمامي فعاليت‌هاي اقتصادي كشور نظارت دارد.

در كشور ما دولت جايگاه بسيار بالايي دارد و با شماري از اعضاي برجسته در هيات دولت مهم‌ترين تصميم‌هاي كشوري نهايي مي‌شوند. وظيفه دولت خيلي پيچيده و چالشي است و كاملا روشن است كه براي خودش آنقدر داراي گرفتاري‌هاي خاص است كه بخواهد حالا در امور ساير مراجع هم دخالت كند. فهم اين مطلب خيلي ساده است. روسيه داراي نظام جمهوري با قدرت و اختيار اجرايي بسيار بالايي است.

* ما الان در دوران منحصر به فردي از تاريخ روسيه قرار داريم. يك رهبر محبوب در اوج قدرت و مقبوليت به نحوي داوطلبانه از قدرت كناره‌گيري مي‌كند و جاي خود را به يك نامزد جديد مي‌بخشد. چنين مسئله‌اي تا به حال در روسيه اتفاق نيفتاده بود. روسيه خاطره خوبي از قدرت داشتن دو سياستمدار در كنار هم ندارد. چه طور شما نسبت به اين موضوع اين قدر اطمينان داريد؟

من فقط با جمله اول شما موافق هستم و ساير اظهارات شما را قبول ندارم. خب، شما درست مي‌گوييد ما در بحبوحه حساسي قرار داريم. تاريخ روسيه تا به حال با چنين مسئله‌اي مواجه نبوده، رهبري موفق در اوج محبوبيت در ميان مردمانش از قدرت كناره‌گيري مي‌كند و به مقام جديدي مي‌رسد. اما پوتين از همان ابتدا هم گفته بود كه همواره وفادار و خدمتگزار قانون اساسي كشور است و فقط براي دو دوره در جايگاه رياست‌جمهوري باقي مي‌ماند. اين يعني روسيه حداقل در حال تجربه جديدي از احترام به قانون اساسي يا هر برنامه مدون ديگري است كه شايد تا پيش از اين در اينجا كمتر ديده مي‌شد. مسلما پوتين براي ما هميشه همان رهبر با قدرت و پرنفوذ است كه با نفوذ و درايت مي‌تواند به پيشرفت اهداف اقتصادي و سياسي ما در گستره جهاني ادامه دهد. او مي‌تواند آينده روسيه را مانند 8 سال پيش همچنان تضمين كند.

درست به همين دليل است كه همه مقامات روسيه با انتخاب او به عنوان نخست وزير آينده كشور اتفاق نظر داشتند. من مطمئنم كه ائتلاف دو نفره ما مي‌تواند بسيار مفيد باشد. اما اصلا اين نظر شما را كه روي كار آمدن دو قدرت در روسيه طي دوران مختلف داراي بازخوردهاي نامطلوب و منفي بوده است نمي‌پذيرم. به ‌نظرم اصلا اين مسئله نمي‌تواند باعث بروز تنش در روسيه شود. هر كدام از شاخه‌هاي قدرت اگر در محدوده وظايف خودش عمل كند هيچ مشكلي پيش نمي‌آيد.

رئيس‌جمهوري ضامن اجراي قانون اساسي است. گفتم كه او در دامنه وظايف خاصي عمل مي‌كند. دولت هم بيشتر در گستره امور اقتصادي دخالت دارد. به‌نظرم در اين چارچوب همه چيز عادي است. اين مسئله در ميان كشورهاي اروپايي هم چندان دور از ذهن نيست. بارها اتفاق افتاده كه در برخي كشورهاي اروپايي روساي امور در عين محبوبيت و مقبوليت جمعي از سمت خود كنار كشيده و در مقامي مانند وزير خارجه يا نخست وزير مشغول به فعاليت شده‌اند. بنابراين من فكر مي‌كنم تنها راهي كه ما مي‌توانيم از طريق آن ثبات سياسي و ادامه روند رو به رشد تعاملات خودمان را مانند گذشته ادامه دهيم توجه به‌نظريه جدايي قدرت‌هاست.

* شما زماني در صحبت‌هايتان به اهميت و لزوم آزادي در تمامي جنبه‌ها تاكيد كرده‌ايد. با اين اوصاف پس در آينده‌اي نزديك شاهد از ميان رفتن محدوديت رسانه‌ها و مجامع سياسي روسيه خواهيم بود.

من دقيقا همان چيزي را گفتم كه يك سال پيش در اجلاس داووس مطرح كرده بودم. آزادي بهتر از اسارت است و تنها آزادي است كه مي‌تواند به عنوان اصلي‌ترين نياز زندگي حيات هر جامعه و نظام سياسي را تضمين كند.

به‌ نظر من در رابطه با رسانه‌هاي جمعي ما طي هشت سال گذشته مسير بسيار خوبي را جلو آمده‌ايم. از كوچك‌ترين رسانه‌هاي روسي كه به صرف فعاليت‌هاي بازرگاني فقط وارد عمل شده‌اند و تا بزرگ‌ترين آنها همگي در سال‌هاي گذشته به يكي از اركان اصلي جامعه روسيه تبديل شدند. 8 سال پيش تمامي سرمايه جاري در بخش رسانه‌هاي روسيه به سختي به يك ميليارد دلار مي‌رسيد در حالي كه الان ما داريم از ده‌ها ميليارد دلار سرمايه صحبت مي‌كنيم؛ حداقل 50 ميليارد دلار. آيا اين بازگوي قدرت رسانه در روسيه نيست؟ بازار مطبوعات و رسانه‌هاي جهان الان بسيار پيشرفته است. اينترنت به همه رسانه‌ها اين توانايي را داده كه بتوانند اخبار و تحليل‌هاي خود را در گستره‌اي بين‌المللي ترويج دهند. به‌نظر من قابليت پخش اخبار در اين حجم وسيع را نبايد ناديده گرفت. اجازه بدهيد از يك روز عادي خودم برايتان بگويم.

من هر روز صبح از طريق رايانه شخصي‌ام اخبار جهان را دنبال مي‌كنم و از طريق مهم‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني روسيه از وقايع جهاني باخبر مي‌شوم. سركشي به همه سايت‌هاي تحليلي موافق و مخالف دولت از مهم‌ترين كارهايي است كه من هر روز انجام مي‌دهم. همه مردم روسيه هم مانند من به همين سادگي مي‌توانند در جريان اخبار و اطلاعات دقيق جهان قرار بگيرند. براي آنها هيچ ممنوعيتي وجود ندارد. ما الان در روسيه نزديك به 40‌ميليون كاربر اينترنت داريم. مسئله ما اينترنت نيست. اينترنت فقط زبان رسانه‌ها را تغيير داده است.

البته من سعي ندارم همه چيز را در روسيه عادي نشان بدهم. من فكر مي‌كنم منظور شما همين تنش‌ها و تعارض‌هايي است كه ميان هريك از گروه‌هاي خبري و مطبوعات كشور در دفاع يا مخالفت با جرياني خاص وجود دارد. اين مسئله ميان همه رسانه‌هاي جهان معمول است. هميشه عده‌اي در برابر شماري ديگر موضع گرفته‌اند. گاهي پيش مي‌آيد كه برخي سياستمداران مايل نباشند اخبار و موضوعاتي از آنها در مطبوعات كشور مطرح شود. ما در اين مواقع فقط سكوت مي‌كنيم. حركت قانوني مطبوعات و رسانه‌ها در روسيه، همكاري با هم در چارچوب قانون مطبوعات و تعامل و تضارب آرا ميان رسانه‌ها و مسئولان حكومتي همگي نشان دهنده اين حقيقت است كه رسانه‌ها در روسيه در مسيري درخشان و متعالي جاي گرفته‌اند. من كاملا اطمينان دارم كه رسانه‌هاي روسيه آينده بسيار درخشاني خواهند داشت.

* شما يك حقوقدان هستيد، يك حقوقدان باتجربه. پس اجازه بدهيد اين طور بپرسم كه قصد داريد براي گسترش اجراي قوانين در روسيه از چه ابزارهايي استفاده كنيد؟

من يك حقوقدان كامل هستم با بالاترين درجه‌اي كه براي اين كار لازم است. شايد مرا يك حقوقدان خطاب كنيد تا من را پايين بياوريد. اما بايد بگويم همين آشنايي با مباني حقوق براي من نتايج بسياري به همراه داشته است. در وهله نخست ما بايد روشي مناسب براي اجراي قوانين در جامعه در پيش داشته باشيم. نظام حقوقي روسيه بسيار جوان است.

شايد كمتر از 15 سال. از سوي ديگر نظام حقوقي در روسيه پيرو يكسري قوانين و دستورالعمل‌هاي قديمي از زمان‌هاي بسيار دور است. خب، با اين حساب لازم است كه تصويب و اجراي قوانين را از گستره اختيار و تصميم‌گيري‌هاي افراد و مراجع دولتي خارج كنيم. متأسفانه روسيه كشوري است كه مردم آن چندان به قوانين وقعي نمي‌گذارند و مهم‌ترين مسئله‌اي كه هم‌اكنون در روسيه اهميت صدچنداني يافته موضوع اطمينان از وجود نظام قضائي و دادگاه‌هايي پويا و مفيد است. متأسفانه هنوز در روسيه ما شاهد حضور يك دسته از رويكردهاي سنتي منفي هستيم كه از دوران قرون 18 و 19 ميلادي به جاي مانده‌اند. با اين اوصاف امروز تمامي تلاش ما اين است كه دادگاه‌هاي روسيه را مستقل و بي‌نياز از دخالت هر مرجعي قرار دهيم.

قضات دادگاه‌ها در تمامي نقاط دنيا افراد بسيار محترمي هستند. ما بايد به مردم و به همه افرادي كه در اين مسند نشسته‌اند اين اطمينان را بدهيم كه انتخاب آنها بنا به شايستگي و صلاحيت مؤثر آنها بوده و كساني كه در مسند قضاوت مراجع حضور دارند خود داراي قوه تشخيص و اداره مسائل هستند كه اين مسئله در دو طرف به عواملي مانند استقرار قانوني مدرن براي كنار گذاشتن قوانين سنتي پيشين و همچنين افزايش ميزان پرداختي به قضات براي حضور مؤثر آنها نياز دارد. چرا مردم ما از رجوع به دادگاه‌ها مي‌ترسند؟ آنها بايد هر موقع كه نياز باشد به اين مراجع رجوع كنند.

* شايد به قول شما اين يك مسئله تاريخي است؟

بله درست است.

* پس شما به همه مقامات كرملين مي‌گوييد كه در امور دادگاه‌ها و مراجع قضائي كشور دخالت نكنند؟

هيچ‌كسي نمي‌تواند در كار دادگاه‌ها و مراجع قضائي روسيه دخالت كند چه مقامات رسمي يك منطقه خيلي كوچك در دور‌افتاده‌ترين شهر سيبري چه اشخاصي كه هم‌اكنون در كاخ كرملين نشسته‌اند. اين مسئله براي ما چندان تازه هم نيست براي اينكه در ساير كشورهاي ديگر جهان هم در نظام قضائي كشور منحصر و مستقل نيست و اين مجموعه تنها در همان جامعه‌اي جواب مي‌دهد كه نظام سياسي آن برايش تعريف شده است. اما سؤال اينجاست: اين وسط تكليف قدرت قضاوت و تصميم‌گيري چه مي‌شود؟ مسلما هر قاضي دادگاهي چه در پايين‌ترين سطح و چه دادستان يك دادگاه عالي در كشور به يك دسته اختيارات مخصوص به‌خود نيازمند است. بدون شك اين حاكميت بايد وجود داشته باشد. همه مسئولان بايد استقلال نظام قضائي كشور را به رسميت بشناسند.

* پس شما خودتان را يك دمكرات مي‌دانيد؟

من تنها حامي ارزش‌هاي دمكراسي در سايه ارزش‌هاي انساني هستم كه طي قرن‌هاي گوناگون كاركردآنها براي مردم مشخص شده است. به‌نظرم هر دمكراسي، آزادي و نحوه تعامل و تضارب آرايي در جوامع مختلف داراي درجات و بازخوردهاي متفاوتي است كه از سوي مقامات كشوري و مسئولان عالي آن تبيين مي‌شود.

* مدودف يك طرفدار غرب است يا اينكه اهداف بلوك شرق را دنبال مي‌كند؟ اين موضوع براي همه مردم جهان مبهم است.

اگر من در دوران پاياني قرن نوزدهم ميلادي زندگي مي‌كردم آن وقت شايد مي‌توانستم جواب اين سؤال شما را به راحتي بدهم. من فكر مي‌كنم كه با خواندن نوشته‌هايي از ادبيات كلاسيك روسيه بتوان به راحتي پاسخي براي اين سؤال پيدا كرد. الان دنيا فرق كرده است. امروز ما مدرن شده‌ايم. به اين خاطر است كه من تمامي تكيه‌گاهم را خواسته و ميل مردم كشورم قرار داده‌ام.

* از ادبيات روسيه حرف زديد. آيا شما نوشته‌هاي نويسنده خاصي را دنبال مي‌كنيد؟

صحبت كردن از يك شخصيت خاص در ادبيات روسيه كار مشكلي است. من از كودكي به ادبيات روسيه بسيار علاقه‌مند بوده‌ام. چخوف، بونين و تمامي نوشته‌هاي داستايوسكي را دوست دارم. اما اينها همه درس‌هاي ادبيات دوران ما بود و زياد خاطرم نيست. من كه معلم ادبيات نيستم.

* البته كه نه اما دوباره تكرار مي‌كنم شما يك حقوقدان هستيد و در جايگاه يك حقوقدان حتما بايد از اين مسائل آگاه باشيد. بگذريم. شما ادعا كرده‌ايد كه با فساد و ارتشا در روسيه مبارزه مي‌كنيد. فساد الان يكي از مهم‌ترين معضلات روسيه است. شما يك نفري چه طور مي‌خواهيد اين كار را انجام دهيد در حالي كه اين مسئله در روسيه بيداد مي‌كند. از نيروهاي پايين پليس گرفته تا مسئولان عالي كشور همه به نحوي فقط با رشوه كار مي‌كنند. چه طور مي‌خواهيد با اين كار مقابله كنيد و شرايط را تغيير دهيد؟

خب، تقابل با اين موضوع بسيار سخت است. شايد مهم‌ترين كار اين باشد كه ما ريشه مسئله‌اي را كه باعث ترغيب افراد به رشوه مي‌شود پيدا كنيم. الان رشوه گرفتن نيروهاي پليس از مردم براي صرف‌نظر از جريمه‌هاي آنها يك كار عادي شده. اينها همه به خاطر همان مسئله بي‌توجهي و اهانت به قانون است كه ميان مردم روسيه ريشه دوانده است. وقتي يك شهروند به پليس رشوه مي‌دهد اصلا به وقاحت كاري كه انجام مي‌دهد آگاه نيست و اگر هم بداند به راحتي قانون را زير پا مي‌گذارد. او اين مسئله را جرم نمي‌داند در حالي كه من مي‌گويم اين كار جنايت است! به ‌نظرم نخستين كاري كه ما بايد انجام دهيم اين است كه قوانين را بر اساس رويكردهاي داخلي كشورمان تدوين كنيم. اين چندان مسئله دشواري نيست. اما راهكار دوم كه كمي مشكل‌تر است موضوعاتي از قبيل وضعيت معيشتي مردم و ميزان دريافتي آنها و ساير مواردي از اين قبيل است كه آنها را به سوي دريافت رشوه براي تأمين معاش سوق مي‌دهد. تنها راه مبارزه با فساد در روسيه تلاش براي درك واقعي مردم از قانون است.

* با اينكه سؤال‌هاي بسياري درباره سياست خارجي شما وجود دارد اما ترجيح مي‌دهم نخست با رويكردهاي داخلي شروع كنم. آيا شما در كابينه جديد از نيروهاي جديد سياسي استفاده مي‌كنيد يا اينكه از همان افراد برجسته سن پترزبورگ استفاده مي‌كنيد. روسيه كشور بزرگي است.

مي‌دانيد، به ‌نظر من سيستم كنوني قدرت در روسيه چندان هم وابسته به مردم سن‌پترزبورگ نيست هرچند كه البته تعداد زيادي از آنها در امور كشوري دخالت دارند. اين مسئله در زندگي آدم‌ها طبيعي است: همواره دسته‌اي از افراد به عده‌اي ديگر اعتماد مي‌كنند و در كارها از آنها كمك مي‌گيرند. اما من معتقدم كه در سيستم حكومتي ما بايد از گستره تمامي اشخاص با سطح معلومات و دانش مختلف بهره گرفت. روسيه شمار فراواني افراد خردمند و خلاق دارد كه از شهرهاي مختلف كشور، جايي غيراز سن پترزبورگ برخاسته‌اند.

* بله اين يك سؤال راحت بود اما پرسش سخت ما... به تازگي ويكتور چركسوف كه خودش يكي از مقامات عالي روسيه است گفته كه بسياري از نيروهاي امنيتي كشور براي قدرت و نفوذ در روسيه در تلاش و نزاع با هم هستند. چه برنامه‌اي براي تقابل با آنها داريد؟

نخست اينكه نظام امنيتي ما براي مقابله و نزاع با هم به‌منظور در دست گرفتن قدرت يا پس زدن ديگري مجادله نداشته‌اند بلكه آنها فقط سعي داشتند با استفاده از شيوه‌هاي قانونمند خود به حل معضلات اجتماعي بپردازند. حالا شايد در اين ميان كمي هم سيستم‌هاي امنيتي ما با هم اختلاف نظر داشته باشند اما هيچ وقت بحث خشونت و درگيري در ميان نبوده است. شايد گفته شما درست باشد كه در روسيه و هر كشوري مأموران عالي رتبه امنيتي با هم به رقابت بپردازند اما اين مسئله در روسيه براي رسيدن به قدرت نيست. ما هنوز هيچ خبري از اينكه سرويس امنيتي ما در پي رسيدن به قدرت باشد در دست نداريم. در روسيه هر رويكردي با قانون كنترل مي‌شود.

* بياييد كمي در مورد سياست خارجي صحبت كنيم. آيا اين صحبت پوتين درست است كه همه كشورهاي غربي و حتي جهانيان براي ارتباط با روسيه روزگاري به‌مراتب مشكل‌تر از دوران پوتين خواهند داشت؟

البته كه پوتين درست مي‌گويد. شما پرسيديد كه حرف او درست است يا نه، من هم مي‌گويم بله درست است.

* يعني هرچه او بگويد درست است؟

البته. او سياستمداري باتجربه و يكي از بانفوذترين رهبران روسيه است.

* آيا الان روسيه به‌دنبال بهبود روابط خود با بريتانياست؟

بله، بدون شك. گسترش روابط اقتصادي بيشتر از هر امري برايمان اهميت دارد. طي يك سال گذشته ميزان سرمايه‌گذاري بريتانيا در روسيه تقريبا 4 برابر شده و به ارزش 26 ميليارد دلار رسيده است. الان رابطه اقتصادي ما حتي خيلي بالاتر از تمامي دوران رابطه دو كشور در طول تاريخ است. در زمينه امور سياسي هم ما در دوره خاصي قرار داريم. البته در زمينه مسائل امنيتي داراي يك دسته اختلاف‌ها و محدوديت‌هايي هستيم كه به‌زودي برطرف مي‌كنيم. وقتي من به عنوان رئيس‌جمهوري روسيه انتخاب شدم گوردون براون نخستين كسي بود كه به من تبريك گفت. ما در حال افزايش هر چه بيشتر روابط سياسي و اقتصادي با انگلستان هستيم.

* يعني واقعا انتظار داريد كه چنين اتفاقي بيفتد؟ آيا ديدار با گوردون براون مي‌تواند اين راه را برايتان هموار كند؟

زمان به اين مسئله پاسخ مي‌دهد.

* آيا شما واقعا باور مي‌كنيد كه سفارت انگلستان در حال جاسوسي است؟

من كه رئيس سازمان امنيتي روسيه نيستم، اما اطلاعاتي كه هر روز و هر لحظه از طريق رسانه‌هاي بين‌المللي فاش مي‌شوند يا اطلاعاتي كه من به عنوان يكي از رهبران سياسي كشور به آن رسيده‌ام همگي نشان مي‌دهند كه اين وسط مشكلاتي وجود دارد. اما اين مسئله اصلا جاي تعجب ندارد چرا كه سفارتخانه‌ها و سازمان‌هايي از اين دست در هر كشوري به‌ منظور جمع‌آوري اطلاعات در كشور ديگر مستقر مي‌شوند.

* به ‌نظر شما آيا روسيه هنوز هم يك قدرت عظيم جهاني است؟ و در نهايت اينكه شما از چه برنامه‌هاي امنيتي پيروي مي‌كنيد، به عنوان مثال در رابطه با تكثير فناوري هسته‌اي؟

بدون هيچ شكي! ترديد نكنيد كه روسيه برترين قدرت جهان در زمينه فناوري هسته‌اي است كه در اين زمينه با تعهد به تمامي الزامات و قيودي كه وضع شده حركت مي‌كند. ما در دنياي بسيار خطرناك و پيچيده‌اي زندگي مي‌كنيم كه هر روز هم شمار كشورهاي مجهز به فناوري هسته‌اي افزايش مي‌يابد. با اين حساب خطر حملات تروريستي هسته‌اي هر روز بيشتر مي‌شود. بهترين راه براي تقابل با اين مسئله الزام كشورها به پيروي از چارچوب‌ها و ضوابط بين‌المللي است.

* شما در حالي به ‌عنوان رئيس‌جمهوري روسيه بر سر كار آمده‌ايد كه روسيه محبوب‌ترين و قوي‌ترين رهبر خودش را كنارگذاشته است. اين مسئله ما را به ياد جريان مارگارت تاچر و جان ميجر انداخت با اين تفاوت كه تاچر مجبور به ترك موقعيت خودش بود. شما هم سال‌ها با ولاديمير پوتين كار كرده‌ايد. از تجربه‌هاي همنشيني با او و قدرت رهبري‌اش بگوييد. از اين هشت سال همكاري و شيوه رفتار و منش او.

من از پوتين درس‌هاي زيادي ياد گرفتم. در واقع رابطه ما به سال‌هاي دهه 70 تا 80 ميلادي برمي‌گردد. هنگامي كه براي نخستين بار او را ديدم خيلي جوان بودم. فقط 24 سالم بود و او از سن و سال الان من خيلي جوان‌تر بود. ولي او آن زمان هم از آنچه الان من هستم خيلي باتجربه‌تر و خبره‌تر نشان مي‌داد. آنچه در همان ابتدا مرا به سوي او كشاند باريك‌بيني و دقت نظر عالي او در مسائلي بود كه فرا رويش قرار مي‌گرفت. قدرت تصميم‌گيري فوق‌العاده‌اش با تحليل‌هاي دقيقي كه مي‌كرد بسيار منحصر به فرد بود. به ‌نظرم همين عامل براي موفقيت هر رهبري به‌خصوص يك رئيس‌جمهوري كافي است. پوتين خيلي مشخصه‌هاي عالي براي عبرت مردم روسيه دارد. ما هميشه با اعتماد و اطمينان با هم به دوستي‌مان ادامه داده‌ايم. شايد همين اعتماد و اطمينان خاطر دو جانبه بود كه باعث شد او بتواند بسياري از بحران‌ها و تنش‌هاي پيش رو در جامعه روسيه را پشت سر بگذارد. من مطمئنم كه ما مي‌توانيم به پشتوانه حضور او به اهداف درخشاني دست پيدا كنيم.

* كي فهميديد كه به كاخ‌نشين‌هاي كرملين پيوسته‌ايد؟ درآن لحظه واقعا چه احساسي داشتيد؟

فكر مي‌كنم كه دوم يا سوم مارس بود كه پس از شمارش آرا خبردار شدم. همان زمان بود كه فكركردم آيا واقعا من رئيس‌جمهوري شده‌ام؟! البته اين سؤال براي مردم روسيه هم پيش آمده بود اما صندوق‌هاي راي آن را تاييد مي‌كردند. در آن زمان احساس عجيبي داشتم. به خوبي مي‌دانستم كه در مقام رئيس‌جمهوري مسئوليت‌هاي زيادي دارم. كارها و وظايفي كه اگر راضي به انجام آن نباشيد نمي‌توانيد يك شب بخوابيد و بگوييد از صبح فردا ديگر رئيس‌جمهوري نيستم!

تاريخ درج: 1 خرداد 1387 ساعت 12:06 تاريخ تاييد: 1 خرداد 1387 ساعت 15:17 تاريخ به روز رساني: 1 خرداد 1387 ساعت 15:11
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن