واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بار ديگر ضيافتي برپا شده است و مؤمنان بر سر سفره رحمت الهي حاضر مي شوند و اين فرصتي است براي صيقل دل از زنگار گناه و پيوستن به درياي رحمت الهي. در نيمه هاي شب تك چراغي در هر خانه ، اما چلچراغي در دل ها روشن مي شود ، نجواي مناجات و رايحه سحرانگيز صلوات و تسبيح فضا را ملكوتي و معطر مي كند. آري باز هم ماه رمضان بر دوستانش اقبال نموده است، ماهي كه آلودگي ها را مي شويد و مي سوزاند توبه دل هاي خطاكاران و گرسنگي بندگان در اين ايام مبارك رحمت الهي را جلب مي كند. اگر خواستار آن هستيم كه از سفره پر بهره اين ماه بهتر و بيشتر برخوردار شويم بايد روح و روان را در چشمه زلال روزه بشوييم و نفس اماره را در بند كشيم. ماه مبارك رمضان در دستورات اسلامي و مكتب قرآن يك دوره آموزشي ، تربيتي و هديه اي آسماني به حساب مي آيد، آدمي در چنين اوقاتي بيش از ماههاي ديگر ملتزم و مقيد مي گردد كه با خداي خويش راز و نياز كند، عبادات را اعم از واجبات و مستحبات جدي تر انجام دهد، با قرآن انس گيرد و بدين گونه روح خود را با كلام حق صفا دهد. روزه دار رابطه اش را در اين ماه با افراد جامعه به خصوص محرومان و رنج ديدگان قوي تر مي نمايد و براي رفع گرفتاري هاي اقشار كم بضاعت با كوشش افزون تري گام بر مي دارد. رمضان درهاي باغ مغفرت و معرفت را سحر تا سحر مي گشايد تا ساكنان حريم خلوت دل، افطار تا افطار ، روزه در آن بگشايند و ديده به روي دوست گشايند كه اهل دل را يك چنين درخت روزه اي در پايان ماه به برگ و ثمر مي نشيند ، شجره طوبايي كه حاصل پالايش خاك وجود از ذره هاي تعلق و تعين جز اوست. در واقع روزه دار راستين هم فاصله بين خود و خدا را كم مي كند و هم فاصله ها و تضادها و شكاف هاي اجتماعي را از بين مي برد، او براي تفاهم، اتحاد و انسجام بين مؤمنان لحظه اي آرام نمي گيرد. بين قلب ها پيوند و اخوت برقرار مي سازد ، هم از نفس خويش آلودگي ها را دور مي سازد و هم همت به خرج مي دهد كه ناگواري هاي اجتماعي زايل گردند و به جاي آن تفاهم، مودت، صميميت و هم دردي و دل سوزي متقابل جايگزين شود. روزه دار اين گونه خود را به تقوا و پارسايي نزديك مي كند و كسي كه پرهيزگاري را در تمامي ابعاد به كار گيرد نزد خداوند از كرامتي ويژه بهره مند است. در سراي آخرت براي خود جايگاه ويژه و شايسته در نظر گرفته و نيز به بركت اين خويشتن داري و خوش نيتي نوعي فراست و فرزانگي را به دست مي آورد و از سرچشمه فيوضات رباني جرعه هاي جاويد مي نوشد. در ضيافت پروردگار نشاني از تشريفات اهل دنيا ديده نمي شود ، قشربندي هاي متداول اجتماعي در اين فراخواني ملكوتي مشاهده نمي گردد، همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد و فقير و غني، دعوت شده اند، از اين ميهماني شميم معنويت و نواي اجابت دعا به مشام مي رسد. شب زنده داري بر سجاده راز و نياز از رسم هاي اين دعوت باشكوه است اينك در بگشائيد، عود بسوزانيد و اين همدم مبارك را در تار و پود وجود و لحظه هاي زندگي خود جاي دهيد، شايد سعادت و فضيلت ديدار اين ميزبان بي همتا ديگر بار نصيب نگردد. رمضاني ديگر سرشار از فضيلت ، معنويت و جاذبه هاي دروني نقاب از سيماي تابان خود برداشت و زمين و زمان و دنياي اسلام را از رايحه دل آويز خود عطرآگين ساخت. ماه نزول كتاب محكم الهي و ايامي كه كرامت و شرافت و برتري آن با ساير ماههاي سال قابل قياس نمي باشد، تحمل گرسنگي و تشنگي و به ديگر سخن «صوم» به معناي تجلي تمام جلوه هاي آن نيست، ماه پالايش از معاصي است. رمضان فرصت سبز فراخوان الهي است كه دل هاي رو به آفتاب براي شركت در حركتي شكوهمند صلازده مي شوند و بساط پرنشاط اما ساده و بي پيرايه اين ضيافت پر عمق دل هاي اهل ايمان گسترانيده مي شود. خواني به وسعت ملك و ملكوت ، باران رحمت الهي كه شروع به ريزش مي كند بايد دل را از روي زمين خاكي برداشت و زير قطره هاي اين نشانه لطف الهي رفت، باران با طراوت مي بارد تا آيينه زنگار گرفته «قلوب الناس» به صفايي ديگر نشيند و جان و روان غبار گرفته ايشان به زلال اين بارش لطيف و لطف آميز پاك و پيراسته شود. عارفان و اهل سلوك گفته اند در اين ماه دل ها را بايد از اغيار شست و مهر به فناپذيري ها را سوزانيد. پس خسران بزرگي خواهد بود اگر اين ايام را به غفلت و بدون منفعت از دست دهيم و در آخر كار مشاهده كنيم جز جوع و عطش و زجر چيزي نصيبمان نگرديده و در خاتمه باز همان باشيم كه بوديم، همان آدم سابق با همان ويژگي هاي نفساني كه بر حوزه وجودمان سايه افكنده است. پس بايد ديده بصيرت را گشود و نظر در بطن و باطن اين عبادت انداخت تا مراد و منظور غايي و عاليش را دريافت كنيم. پس قدر اين بوستان معنا را بدانيم و از كف با كفايت ساقي اش ساغرهاي مكارم و معارف ستانيم كه چون ماه رمضان به هلال نشيند و محو گردد ما نيز در حالت عارفانه خويش در محيط انوار و جذباتش كه بسيار اعلاست محو شويم و چنان نگرديم كه در پايان كار از سر تحسر و تغابن دست بر روي دست زنيم كه اي دل غافل از قافله پاكان و سالكان راه طريقت جا مانديم و در انبوهي از آنچه خود به خود آورده ايم مدفون شديم. گزارش از : ناهيد ابراهيمي 7177/1139
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 599]