واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - مهرزاد دانش برگزاری چهارمین شب منتقدان در جمعه شبی که گذشت، از چند جهت واجد اهمیت بود که البته با توجه به اینکه اخبار جشنواره فیلم فجر اکنون پردامنهترین ساحت خبری را در عرصه فرهنگ و سینما به خود اختصاص داده، آن سان که باید و شاید در رسانه ها بازتاب پیدا نکرد. بگذریم از این که در کنار این امر، کم عنایتی برنامه تلویزیونی «هفت» به آن، فراتر از چنین اقتضایی به نظر می رسید و دلیل مدیر/مجری محترم برنامه در این خصوص که همه دوربینهای برنامه به سراغ افراد و موقعیتهای مربوط به جشنواره فرستاده شدهاند، چندان موجه نمینمودة چه آن که حضور فراگیر و چشمگیر بسیاری از مشاهیر سینمایی در جشن مزبور، با هر نگاه فرهنگی و رسانهای، پتانسیل بیشتری برای بازتاب در این برنامه داشت تا مثلا تصویربرداری از مرحله تدوین فلان فیلم. بگذریم... زمانی که بخشی از رسالت دوستان در این برنامه زوم کردن دوربین خود روی چهره تخریبشده برخی بازیگران باشد، دیگر نباید انتظار داشت تا فضایی سالم و پرنشاط و صمیمانه از چهرههای سینمایی اعم از فیلمساز و بازیگر و تهیهکننده و نویسنده و منتقد و غیره در کادر دوربین شان قرار گیرد... به موضوع جشن خودمان برگردیم. راستش در فضای پرسوءتفاهمی که اینک جامعه سینماییمان را فراگرفته و بسیاری از افقهای دید به دلیل قرار گرفتن در غبار اختلافها و کارشکنیها و بلاتکلیفیها و انگ زدنها، چندان واضح و مشخص نیستند، شخصا انتظار زیادی نداشتم تا مراسم مزبور مورد استقبال واقع شود. به همین بیفزایید حواشی و متن جشنواره پیش رو را که به هر حال انرژی زیادی را از دوستان سینماگر میگیرد و مجال چندانی برای پرداختن به مراسمی که از جانب گروهی روزنامهنگار و منتقد برپا شده باقی نمی گذارد. علاوه بر این به هر حال ما منتقدیم و خواه ناخواه در برخی از تحلیلهای مان سویههایی منفی نیز در قبال فیلمها ابراز میداریم که قاعدتا خوشامد سینماگران واقع نمی شود و فاصله هایی را بینمان ایجاد میکند، اما این ذهنیت با ورود تدریجی جمعی از شاخصترین و معتبرترین چهره های سینمایی کشورمان کم کم تحلیل رفت: فرهادی، مجیدی، بنی اعتماد، حمیدنژاد، توسلی، معتمدآریا، توحیدی، عسگرپور، میرکریمی، الوند، محمدی، و...البته اینها جدا از چهرههایی بودند که خود جزو برندگان جشن محسوب میشدند: فرخنژاد، حسینی، جواهریان، توکلی، خضوعی ابیانه، حاتمیکیا، و غیره. در زمانهای که برخی با بیان لمپنوار خود مفتخرانه اعلام میدارند که نمیدانند منتقد خوردنی است یا پوشیدنی، این استقبال معنای مهمی داشت: به رغم همه دلخوریها و دلگیریهای متقابل مقطعی بین سینماگر و منتقد، این فضای ارتباطی مهمترین موقعیتی است که میتوان بین آدمهای متعلق به سینما ایجاد کرد.بخشی از شور و ذوق ما منتقدان برای نوشتن با تماشای فیلمهای این دوستان است که تغذیه میشود و شکل میگیرد و بخشی از همت و استعداد و بینش سینماگران هم در مواجهه با نظرات ما است که غنیتر می شود. در این داد و ستد سالم فرهنگی، طبیعی است هر دو گروه وقتی در مراسمی که به نام نقد و سینما منسوب است گرد هم میآیند، شادی و هیجان و دوستی اولین عنصری باشد که در روابطشان موج بزند و با اعتماد و اطمینان به یکدیگر و فراتر از تعارفهای معمول و متداول، دست دوستی به سمت هم دراز کنند. اما راستش جدا از این نکته، موضوع دیگری هم بود که نگارنده را در آن جشن سر ذوق آورد و آن حضور هوشنگ گلمکانی بود. سالها بود که بنا به دلایلی در افواه و رسانهها بین انجمن منتقدان و ایشان (که جایگاه موثر و موقرش در عرصه نقد و مطبوعات سینمایی واضحتر از آن است که به بیان الکن نگارنده درآید)، فاصلههایی گمانهزنی میشد که برخی نیز با نگارش و یا طرح ایدههایی تفرقهافکنانهتر به موقعیت مزبور دامن میزدند، اما وقتی گلمکانی برای بزرگداشت دکتر کاووسی روی سن رفت و با ابراز سخنانی کوتاه و مخصوصا با قرائت متن نامهای که کاووسی به او نوشته بود (و چقدر هوشمندانه و خلاقانه بود ایده خواندن این نامه؛ نکتهای که معمولا مدعوین در بزرگداشت دیگران فراموش و به ذکر صحبتهایی کلیشه ای بسنده میکنند)، سکوتی چشمگیر را که حاکی از تمرکز حواس همه به او بود بین حضار در سالن حاکم کرد، یکی از طلاییترین لحظات جشن جمعه شب شکل گرفت: نامهای از پیشکسوت منتقدان که متنش با صدای گرم منتقدی سرآمد و میانسال به گوش منتقدان جوان تر رسید، در حالی که سینماگران نیز شاهد این ارتباط خوب نسلهای متوالی منتقدان بودند. جا دارد در این مجال از زحماتی که دوست و همکارمان ، کیوان کثیریان نه فقط در آن شب، بلکه در طول ماههای اخیر برای برگزاری و برنامهریزی این مراسم به عنوان دبیر جشن متحمل شد تشکر کنیم. این به معنای فقدان کاستی در مراسم مزبور نیست که از قضا خود او هم چه در آن شب و چه در مطلب روز شنبهاش در همین روزنامه به کاستیهایی از برنامه اشاره کرد، اما فضای گرم و صمیمانه و به دور از تصنعی که در مراسم حاکم بود به سهولت این کاستیها را تحتالشعاع قرار میداد و انرژیای درخور برای آمادگی حضور در جشنواره پیش روی فیلم فجر در اختیارمان گذاشت.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]