واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - کیوان کثیریان 1 - رامبد جوان از معدود سینماگران این روزهاست که بلد است فیلم کمدی خوب بسازد. فیلم «ورود آقایان ممنوع» مثل فیلم قبلی رامبد جوان پر است از لحظات شاد و مفرح. فیلمی است که میتوانی با خیال راحت بنشینی و لذت ببری و مگر توقع از سینمای سالم سرگرمساز، جز این است؟ هیچکس با سینمای بفروش مخالف نیست، مگر اینکه از ابزار نامشروع وغیر اخلاقی برای جذب مخاطب استفاده شود. رامبد جوان، موقعیت های کمیک را خوب میشناسد و روابط توام با رقابت میان مردان و زنان را خوب از آب در میآورد. این را در «پسر آدم، دختر حوا» هم دیده بودیم. بازیهای بسیار خوب، ریتم متناسب با قصه، کارگردانی پخته، شوخیهای بامزه و بهاندازه ازجمله امتیازات فیلم است. رامبد جوان ژانر کمدی را در شکل خانوادهپسندش در سینمای ایران احیا کرده است. طبعا فیلمهای مبتذلی را که معمولا با برچسب جعلی کمدی روی پرده میآیند، کمدی بهحساب نمیآورم. امیدوارم فیلم رامبد جوان آن قدر زیاد بفروشد که بتوانیم با سربلندی ادعا کنیم مخاطبان عمومی سینمای ایران، فرق فیلم خوب کمدی را از فیلمهای کلاهبردار و سخیف تجاری خیلی خوب میفهمند. نکتهای که شاید ذکر آن خالی از لطف نباشد، ایرادهای عجیب تیتراژ این فیلم است. اینکه صداگذاری را «صداگزاری» و اسماعیلی را «اسمائیلی» و حتی قاسمخانی را «قاسمخوانی» بنویسیم جز گاف، نامی ندارد. 2- همه به طرز شگفتآوری زدهاند توی کار صحنههای داخلی. در چهار روزی که از جشنواره گذشته و 10 - 12 فیلمی که دیدهام خیلی از فیلمها غالب نماهایشان داخلی است و عملا سکانسی با سرسکانس «داخلی- خیابان» در آنها وجود ندارد.«خانه امن است» تماما در یک نوانخانه قدیمی میگذرد و گرچه صحنههای خارجی حیاط کم ندارد ولی دوربین حتی یکبار هم وارد خیابان نمیشود. «آفریقا»، «آقا یوسف» و «قصه داود و قمری» هم بالای 90 درصد صحنههایشان در چاردیواری خانه میگذرد. نزدیک به 100 درصد «برف روی شیروانی داغ» در خانه یا حیاط آن طی می شود و «ورود آقایان ممنوع» هم تمام صحنههای خارجیاش یا در حیاط مدرسه میگذرد یا در حیاط یک ویلا. 3- سینمای ایران دارد سر و شکل تازهای پیدا میکند، با آدمهای جدید و فضاهای تازه. راهی که با «درباره الی» بطور جدی شروع شد، حالا دارد افتان و خیزان ادامه پیدا میکند. «آفریقا»، «آینههای روبهرو»، «سیزده 59»، «قصه داود و قمری»، «مرهم»، «عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت»، «مرگ کسب و کار من است» و احتمالا کلی فیلم که تا حالا ندیدهایم، قصههای متفاوت و فضاهای تازهای را به تصویر کشیدهاند و تلاش میکنند ایران معاصر و واقعیتهایش را در فیلمهایشان بازسازی کنند، اما در طول سال، همین فیلمها رنگ پرده را نمیبینند و در عوض فیلمهای آبدوغ خیاری با اکرانهای به موقع و طولانی، سینماها را تسخیر میکنند. وقت آن است که به حال وضعیت اکران وحمایت از سینمای نوین و جسور امروز ایران در مقابل هجوم ویرانگر فیلمهای مبتذل فکر جدی شود.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]