واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شغلی درآمدزا بدون مالیات فعالیت هایی از قبیل دست فروشی ، بدین معنی که بدون پرداخت مالیات و تنها از طریق دلالی اجناس، ما بین تولید کنندگان و یا وارد کنندگان اجناس و خریداران، و استفاده از هر مکانی چون معابر و خطوط مترو، کسب وکاری شکل گیرد، امروزه به امری کاملا طبیعی تبدیل شده و جوانان بسیاری از جمله جوانان تحصیل کرده را درگیر خود ساخته است
از مهم ترین شاخص های تعیین کارآمدی اقتصادی ، میزان اشتغال افراد آن جامعه است . در هر جامعه ای چه با اقتصادی پویا و کارآمد و چه با اقتصادی ضعیف و بیمار، کار و شغل مناسب ، از مهم ترین و اصلی ترین مسائل و دغدغه های فردی و اجتماعی است که زندگی افراد جامعه بدان وابسته است . در واقع پیدایش فرصت های شغلی و مهیا بودن بسترهای تجاری و تولیدی در کنار سایر شاخص ها ، تعیین کننده میزان بازدهی و تاثیر پارامترهای اقتصادی می باشد . با توجه به بررسی های انجام شده با پیدایش بیماری ها و ضعف های شدید در پیکره اقتصادی کشورمان امروزه شاهد ناکارآمدی شرایط اقتصادی هستیم که مشکلات بیشماری را متوجه مردم جامعه ساخته است و باعث شده بسیاری از افراد به شغل ها و فعالیت های به اصطلاح کاذب روی بیاورند.براساس آمار، متولدان سال های 60 تا 66 حدود 5/ 9 میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، که جمع عمده ای از آنها دانش آموختگان دانشگاهی می باشند و هم اکنون به سن اشتغال رسیده اند ،ولی رویکرد این افراد با توجه به شرایط اقتصادی حاکم چگونه باید باشد تا بتوانند به نوعی کسب درآمده کرده، و در ضمن شأن اجتماعی و تحصیلی خود را نیز حفظ کنند . بسیاری از افراد ، حتی تحصیل کرده ، امروزه به دست فروشی روی آورده اند و سعی دارد تا از این راه به کسب درآمد پرداخته و از آن به عنوان یک شغل بهره ببرند . اگرچه شاید جامعه شناسان و اقتصاددانان وجود چنین پدیده هایی در جامعه را به عنوان یک معضل اجتماعی تلقی می کنند که باید با تمام توان آنها را از چهره اجتماع پاک کرد، ولیکن گاه لازم است تعاریف طبق شرایط حاکم ، اندکی معانی خود را تغییر دهند ، تا با مصادیق بارز و جاری همخوانی و تناسب بیشتری داشته باشد . زمانی که اقتصاد پویایی وجود نداشته باشد و زمینه برای تولید و یا فعالیتهای مولد و موثر فراهم نباشد و افرادجامعه برای امرار معاش و گذران زندگی با مشکلات فراوانی روبه رو باشند ، از این رو عنوان شغل های کاذب و اطلاق نابسمانی و معضل اجتماعی را می بایست از چنین پدیده هایی برداشت و آنها را به عنوان نوعی شغل در جامعه پذیرفت . همه افراد حق دارند و می بایست برای امرار معاش خود ، اقدام به فعالیتی نمایند که منجر به کسب درآمد و سود باشد. کسانیکه از داشتن امکانات مالی کافی بی بهره اند ، به ناچار به مشاغلی چون دست فروشی ، تاکسی داری و بازاریابی روی می آورند. که در نهایت هیچ بازدهی اقتصادی و رشد اقتصادی برای کشور در پی نداشته و تنها یک منبع در آمد به شمار می رود، هر چند که یک راه شرعی و عرفی در جهت امرار معاش است فعالیت هایی از قبیل دست فروشی ، بدین معنی که بدون پرداخت مالیات و تنها از طریق دلالی اجناس، ما بین تولید کنندگان و یا وارد کنندگان اجناس و خریداران، و استفاده از هر مکانی چون معابر و خطوط مترو، کسب وکاری شکل گیرد، امروزه به امری کاملا طبیعی تبدیل شده و جوانان بسیاری از جمله جوانان تحصیل کرده را درگیر خود ساخته است . البته این موضوع بدون شک در هر جامعه ای مشکلات و معضلات بسیاری را در پی دارد، که یکی از آنها کاهش گرایش به داشتن مکان های ثابت برای کسب و کار است. چرا که مغازه داران با الزام به پرداخت مالیات و هزینه مکان و حق سرقفلی فروشگاه ها، می بایست اجناس خود را با قیمت خاصی به خریداران تحویل دهند ، ولی در مقابل مردم می توانند همان جنس را با قیمتی پایین تر از دست فروشانی تهیه می کنند که ملزم به پرداخت هیچ گونه مبلغی بابت مالیات و سایر هزینه ها نیستند. همین امر در نهایت می تواند مشکلات و پیامدهای نامحسوس و ناگوار بیشماری را در پی داشته باشد .
ولیکن نکته مهم اینجاست که همه افراد حق دارند و می بایست برای امرار معاش خود ، اقدام به فعالیتی نمایند که منجر به کسب درآمد و سود باشد. کسانیکه از داشتن امکانات مالی کافی بی بهره اند ، به ناچار به مشاغلی چون دست فروشی ، تاکسی داری و بازاریابی روی می آورند. که در نهایت هیچ بازدهی اقتصادی و رشد اقتصادی برای کشور در پی نداشته و تنها یک منبع در آمد به شمار می رود، هر چند که یک راه شرعی و عرفی در جهت امرار معاش است . از این رو، با توجه به شرایط ،امروزه دیگر اطلاق بیکاری و یا شغل های کاذب به اینگونه پدیده ها اطلاقی بی معنا و دور از واقعیت است . چرا که تنها به دلایلی می توان این گونه فعالیتها را جزء شغل های کاذب به شمار آورد که علیرغم شرایط اقتصادی پررونق، این گونه فعالیتها کاملا ناموجه باشند و افراد تنها صرف راحتی و بی تعهدی اجتماعی و فرهنگی به این مشاغل روی بیاورد . البته بنا به نظر برخی کارشناسان که شرایط را با جوامع آرمانی می سنجند ، وجود این همه فروشگاه در ایران را با توجه به معیارهای بین المللی ، نوعی شغل کاذب به شمار می آورند ، چرا که در مقابل تعداد محدودی تولیدکننده ، تعداد بسیار بسیار زیادی فروشگاه برای عرضه اجناس وجود دارد. فاقد این موضوع که بسیاری از این اجناس وارداتی هستند و اثر مثبتی بر رونق اقتصاد داخلی ندارند، نکته قابل تامل دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه با احتساب تعداد فروشگاه ها در قبال تعداد کل مردم ، به طور متوسط هر فروشگاهی از میزان بسیار کمی مشتری برخوردار است که این رقم در مقابل آمارهای کشورهای دیگر با احتساب 1000 نفر مشتری برای هر فروشگاه ، خود نشانگر نوعی روال و رویه نا متناسب و روند شغل های کاذب ولی موجه در جامعه است .دانشجویان و فارغ التحصیلان بسیاری هم اکنون به دلیل ناپایداری اقتصادی دیگر امیدی به فعالیت های اجتماعی که در شأن و متناسب با رشته تحصیلی آنها باشد ندارند و در صورت ادامه این روند و سرایت آن به نسل های بعد ، عده بیشتری از ورود به دانشگاه چشم پوشی خواهند کرد. دانشجویان و فارغ التحصیلان بسیاری هم اکنون به دلیل ناپایداری اقتصادی دیگر امیدی به فعالیت های اجتماعی که در شأن و متناسب با رشته تحصیلی آنها باشد ندارند و در صورت ادامه این روند و سرایت آن به نسل های بعد ، عده بیشتری از ورود به دانشگاه چشم پوشی خواهند کرد. با توجه به اینکه بسیاری از فارغ التحصیلان به اینگونه فعالیتها روی آورده اند، ممکن است افراد نسل بعد از همان ابتدا با چنین رویکردهایی (به تعبیر خود) وارد بازار کار شوند که این نکته خود می تواند دلیلی برای عدم تحصیل و پایین آمدن معیارهای تحصیلی و فرهنگی در جامعه باشد . البته لازم به ذکر است که مقصود از این مقاله ، دخل و تصرف در معانی و تعابیر واژه ها و اصطلاحات اقتصادی و جامعه شناسی نیست ، بلکه سعی در تغییر نگرش افراد جامعه نسبت به شغل های این چنینی دارد. متاسفانه در بسیاری موارد شاهد رفتارهایی توهین آمیز از سوی همشهریان عادی به سوی اینگونه افراد هستیم .ولی خوب است بدانیم وجود فعالیتهایی از قبیل دست فروشی ، اگرچه به ظن بسیاری افراد یک مشکل و آفت اجتماعی است، در واقع ریشه در ناپایداری و بی ثباتی اقتصادی دارد که تا مشکلات اقتصادی حل و رفع نشوند، نمی توان راهی برای پاک نمودن آنها از چهره اجتماع یافت و در نهایت می بایست به وجود چنین معضلات و ناهنجاری های عامه تا پیدایش راه حلی مناسب، به چشم هنجارهای انسانی و اجتماعی نگریست .زهرا امیریبخش اجتماعی تبیانلینک های مرتبط :• امان از این رانندگان عجول • شمعی است گدازنده سراپای معلم • از تولید تا مصرف ممنوع !
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]