واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بلاگردان اهل زمینانتظار، انواع و آثار (قسمت دوم)
انتظار ظهور منجی و باور حضور او در میان مردم، به تقویت برخورداری از چنین احساس امنیت کمک میرساند؛ زیرا ما امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را خلیفه خداوند در زمین و تجلی بخش اسمای الهی میدانیم. بنابراین همان گونه که خداوند خود پناه مؤمنان است، حجت او بر روی زمین نیز میتواند پناهگاهی امنیت بخش برای مؤمنان نقش آفرینی کند. از این روست که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در بخشی از نامه خود به اسحاق بن یعقوب درباره نقش خود چنین فرمود: « و من مایه امنیت اهل زمینم؛ چنان که ستارگان مایه امنیت اهل آسمانندقسمت اولبرخورداری از احساس امنیت با داشتن پناهگاه معنویامنیت نیز مانند امید، نعمتی گران قدر است که اغلب مورد غفلت مردم است. امنیت، گاه ظاهری و گاه باطنی است. امنیت ظاهری، سطحی و بسیار شکننده است؛ اما امنیت از نوعی که برای مؤمنان وعده داده شده، امنیتی است حقیقی ، ماندگار و زوال ناپذیر؛ چنان که قرآن میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ»؛ «آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایت یافتگانند». 1مؤمنی که دارای چنین احساس امنیتی است، ممکن است به ظاهر در امواج بلاها و فتنهها اسیر باشد؛ اما هم چنان احساس امنیت و آرامش میکند؛ از همین روست که ابراهیم علیه السلام بی آنکه بر خود بلرزد، با اطمینان کامل پای در آتشی نهاد که مشرکان برایش فراهم کرده بودند.راز این امنیت و آرامش، باور این نکته است که حوادث و رخدادهای هر چند تلخ، در حضور خداوندی رخ میدهد که دارای سه ویژگی ممتاز است: از تمام این مصائب و تلخیها بهتر از ما با خبر است؛ برای رفع این ابتلائات از هر جهت تواناست؛ به دلیل مهربانی به بندگانش، از لطف به آنان دریغ نمی روزد، مگر حکمت و مصلحتی دیگر در بین باشد.انتظار ظهور منجی و باور حضور او در میان مردم، به تقویت برخورداری از چنین احساس امنیت کمک میرساند؛ زیرا ما امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را خلیفه خداوند در زمین و تجلی بخش اسمای الهی میدانیم. بنابراین همان گونه که خداوند خود پناه مؤمنان است، حجت او بر روی زمین نیز میتواند پناهگاهی امنیت بخش برای مؤمنان نقش آفرینی کند. از این روست که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در بخشی از نامه خود به اسحاق بن یعقوب درباره نقش خود چنین فرمود: « و من مایه امنیت اهل زمینم؛ چنان که ستارگان مایه امنیت اهل آسمانند».2این، از آموزههای مؤکد اهل بیت علیهم السلام است که وجود انسانهای صالح، باعث امنیت و رفع بلاها و مصائب از یک امت میشود؛ چنان که امام رضا علیه السلام خطاب به زکریا بن آدم که به دلیل رفتار بیشماری از جاهلان اذن ترک شهر را درخواست کرده بود، فرمود: «چنین نکن؛ زیرا به برکت تو از خانوادهات بلا دور میشود، چنان که به برکت پدرم امام کاظم علیه السلام بلا از مردم بغداد دور میشد».3هر شیعه مؤمنی با چنین باوری، وقتی میداند امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در جایگاه حجّت خداوند، از مصائب و ابتلائات فردی و اجتماعی آگاه است، ناخودآگاه امنیت و آرامش خاصی را در خود احساس میکند؛ زیرا میداند خداوند، به دست او، انتقام ستمگریهای بیدادگران را در فرصتی مناسب خواهد گرفت.آثار جامعه شناختی انتظار ظهور منجیانتظار ظهور منجی، مانند مفاهیمی همچون توکل یا زهد، گاه چنان غلط و نامناسب در اذهان شکل میگیرد که به جای آثار مثبت، پویا و حیات بخش، پیامدهای تلخ و زیان بار به ویژه در بعد اجتماعی برای آن برشمرده میشود؛ در حالی که روح و جان توکل، باور به عدم استقلال اسباب و علل ظاهری در تأثیر گذاری بدون حضور فیض و اذن الهی است که بالطبع هیچگاه با بطالت، بی عاری و رخوت دمساز نیست. به دلیل فهم نارسا گمان میشود توکل، به معنای تنبلی و رها کردن هرگونه تلاش و کوشش است.مفهوم انتظار نیز در بعد جامعه شناختیاش دچار این کج فهمی شده است. گروهی چنین اعتقاد دارند که به استناد روایات متواتر، مقدمه ظهور منجی، لبالب شدن جهان از ظلم و پلشتی بوده و منجی، چنین جهانی را از عدالت و خوبیها لبریز خواهد کرد.4 بر این اساس، آنان معتقدند تلاش برای بسط عدالت و معنویت در جامعه ـ چه از رهگذر تشکیل حکومت اسلامی و چه از رهگذر تلاشهای تبلیغی محدود ـ نه تنها به ظهور منجی کمک نخواهد کرد؛ بلکه ممکن است آن را برای سالیانی به تأخیر اندازد.هر شیعه مؤمنی با چنین باوری، وقتی میداند امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در جایگاه حجّت خداوند، از مصائب و ابتلائات فردی و اجتماعی آگاه است، ناخودآگاه امنیت و آرامش خاصی را در خود احساس میکند؛ زیرا میداند خداوند، به دست او، انتقام ستمگریهای بیدادگران را در فرصتی مناسب خواهد گرفتنتیجه چنین نگرش ناصحیحی، کنار گذاشتن هر گونه تلاش و کوشش برای اصلاح جامعه و مبارزه با ستمگران و مقابله با هرگونه پلیدی و پلشتی است. به عبارت روشنتر کسانی که از چنین برداشت ناصوابی انتظار داشته و دارند، عملاً دهها آموزه اخلاقی و تربیتی اسلام، در بعد اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر را در تمام دوران انتظار، تعطیل شده میدانند. پیداست این گردش، مانند نگرش مجبره با انتساب تمام کارها به خداوند و انکار هرگونه مسئولیت پذیری انسانها در کارهای خود و نیز نگرش مرجئه که برای نجات و سعادتمندی، تنها باور قلبی را کافی دانستند، راه را برای سیطره حاکمان و ستمکاران بر امتهای اسلامی و غارت سرمایههای علمی و فرهنگی آنان و در نتیجه انحطاط هر چه بیشتر آنان برابر دشمنانشان فراهم میسازد.5
باید توجه داشت که مقدمات ظهور، به صورت طبیعی و متأثر از اراده و اختیار انسانها محقق خواهد شد، نه آنکه متأثر از قهر و اراده تکوینی الهی باشد. به این معنا که انسانها، به صورت طبیعی با باور به شکست تمام ادیان و اندیشههای مدعی نجات و سعادت بشریت و ناکامی همه نظامهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در حاکمیت عدالت و ارزشهای اخلاقی، خود با تمام وجود طالب ظهور منجی خواهند بود و او را برای غلبه بر دشمنانش یاری خواهند رساند.6 این سخن، به معنای ضرورت تلاش برای فراهم کردن مقدمات ظهور از قبیل ترویج اخلاق و معنویت در زندگی فردی، اجتماعی و حتی جهانی است. دست روی دست گذاشتن و به نظاره کردن ظلمها بسنده کردن، به هیچ وجه با روح انتظار سازگار نیست.همچنین خبر دادن از اینکه هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جهان پر از ظلم و ستم خواهد بود، از دو جهت به معنای کمک به ترویج ستم در عالم نیست: 1. مقصود از پر شدن هستی از ظلم و ستم، پر شدن نسبی است، نه مطلق و کامل؛ یعنی مراد غلبه ستم بر عدالت خواهی است. حضور امام معصوم و یاران و علاقه مندان ایشان، خود گواه نسبی بودن این امر است؛ بنابراین، این امر با وجود کوششهایی برای برپایی عدالت و ارزشهای الهی در گوشههایی از زمین با تشکیل حکومت اسلامی ـ البته در حد توان و امکان ـ منافات ندارد.2. این دست از روایات، از علم الهی به تحقق رخدادی خاص در آستانه ظهور، بر اساس شرایط و مقتضیات خاص خود، حکایت دارد. کشف و پرده برداری علمی قطعی از رخدادی در آینده، لزوماً تکلیفی خاص و منشی ویژه به دنبال نمیآورد. به اصطلاح فلسفی، علم، تابع معلوم است، نه عکس. بر این اساس، تمام منتظران عالم، موظفند بر اساس سایر تکالیف دینی خود در دوران غیبت عمل کنند که از جمله آنها، امر به معروف و نهی از منکر و تلاش برای ترویج اخلاق، دین و معنویت در اجتماع و مبارزه با کوششهای متضاد آنها است. هر چند بر اساس علم الهی و اخبار به غیب، کوشش آنان چندان ثمر ندهد و به جای معنویت، دنیاگرایی و به جای اخلاق، ناهنجاریهای اخلاقی و به جای عدالت، ستم مستولی شود. اگر کسی صرفاً با نگریستن به مفهوم انتظار، سکوت یا حتی هم صدایی با ستمگران یا رها کردن هر گونه تلاش و کوشش برای ترویج عدالت، دین، معنویت و اخلاق را برداشت کند، باید در نظر داشته باشد که نگاهی ناقص، محدود و جزیی به پیکره دین داشته و بسیاری از آموزههای انسان ساز و جامعه ساز دین را به کناری نهاده است.به هر روی، باید اذعان کرد مفهوم انتظار، به جای پیام رخوت و سکوت و دست روی دست گذاشتن، پیام حرکت، خروش و جوشش را برای ساختن جامعه و جهانی آرمانی که گاه از آن به «مدینه فاضله» یاد میشود، به جهانیان اعلام میکند.امام رضا علیه السلام خطاب به زکریا بن آدم که به دلیل رفتار بیشماری از جاهلان اذن ترک شهر را درخواست کرده بود، فرمود: «چنین نکن؛ زیرا به برکت تو از خانوادهات بلا دور میشود، چنان که به برکت پدرم امام کاظم علیه السلام بلا از مردم بغداد دور میشد»آثار تربیتی انتظار ملاقات منجی و برقراری پیوند معنوی انتظار، تنها به معنای انتظار ظهور منجی نیست؛ بلکه گونهای دیگر از انتظار که نقش تربیت سازی در زندگی منتظران میگذارد، نیز وجود دارد و آن، انتظار ملاقات و دیدار با منجی و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ به گونهای
که هر طالب دیداری افزون بر انتظار ظهور منجی و بسط عدالت در گستره خاکی، هر روز، هفته، ماه یا سال میتواند برای نیل به دیدار حجت خداوند، لحظه شماری کند و خود به چنین دیداری نایل آید.دیدار پیشوایان معصوم در روزگار حیاتشان و پیش از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون هیچ مؤونه ای انجام میگرفت و مشروط به شرایط خاص یا بازگوکننده مرتبهای از ایمان یا یقین اشخاص نبود؛ چنان که کافران، مشرکان و منافقان به دیدار معصومان میآمدند. البته برای انسانهای صالح، تحقق یا استمرار این دیدار فیضی عظیم بود که از خداوند، به سبب آن سپاسگزار بودند. اما خداوند درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با شروع دوران غیبت، چنین مقدر کرد که تنها انسانهای بس شایسته و پیراسته، سعادت دیدار با حجت خداوند را دارند. بر این اساس، تحقق چنین دیداری مشروط به شرایطی دانسته شده که تجّسد و تبلور آموزههای دینی در اندیشه و منش شخص و پیراستگی از گناهان، از مهمترین آنهاست. پیداست افتخار چنین دیداری، قابل قیاس با هیچ دیداری نبوده و تحقق آن، خود گواهی بر بلندای شخصیت علمی و معنوی شخص دیدار کننده با حجت خداوند است.7زهرا رضائیانبخش مهدویت تبیانپی نوشت:1.انعام: 82.2. شیخ طوسی، الغیبه، ص 292.3. بحارالانوار، ج 13، ص 249.4. ارشاد، ص 373.5. ر.ک: نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات بخش آن، نشریه انتظار موعود، ش 24.6. بحارالانوار، ج 13، ص 1687. ر.ک: نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات بخش آن، نشریه انتظار موعود، ش 24.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 522]