واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کاشانی، محمود - نامه ای خطاب به عزت الله ضرغامی نوشته ام و از وی نسبت به پخش برخی برنامه ها انتقاد کرده ام که متن کامل آن در زیر آمده است. جناب آقای عزت الله ضرغامی، ریاست محترم سازمان صدا و سیما، باسلام همانگونه که می دانید در صدا وسیما بر پایه اصل ١٧٥ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد». این مسئولیت سنگین ازآن رو برعهده مدیریت این سازمان گذارده شده است که دولت ها در سال های پیش از پیروزی انقلاب با ایجاد کنترل بر صدا و سیما ملت ایران را از دستیابی به اطلاعات درست در زمینه مسایل داخلی و خارجی کشور محروم کردند و همین امر زیان های جبران نا پذیر مادی و معنوی به کشور ما وارد ساخت. بهویژه درسال های نهضت ملی ایران نخست وزیر وقت توانست با ایجاد کنترل شدید بر رادیو که مهمترین رسانه در آن هنگام بود با قانون شکنیهای ناروا و ویرانگر خود سرپوش گذارد و نهضت ملی ایران را به شکست کشاند. با شکست این نهضت ، آمریکا و انگلستان توانستند منابع بزرگ نفت کشور ما را که با تصویب قانون ملی کردن نفت از کنترل شرکت نفت انگلیس خارج شده بود این بار با تحمیل قرارداد کنسرسیوم به کنترل خود درآورند. جای شگفتی است که در دوران تصدی جنابعالی بر صدا و سیما سیاست پنهان کاری در مسائل مهم داخلی و خارجی کشور همچنان بر صدا و سیما سایه افکنده و جامعه ما در زمینه بسیاری از مسائل حیاتی زندگی خود به ویژه شیوه و مکانیزم مداخله کشورهای متجاوز غربی در ناکام ساختن نهضت ملی ایران در نا آگاهی بسر می برد و اصل ١٧٥ قانون اساسی که دستاورد مبارزات طولانی ملت ایران است همچنان بلااجرا مانده است. برنامه های تاریخی آقای خسرو معتضد نیز که شب ها از شبکه ٢ سیما پخش می شود و با نشان دادن انواع عکس های تکراری از مصدق و ستایش های صریح و ضمنی از او از کنار واقعیت ها و رویدادهای این دوران تاریخی عبور می کنند طبعاً کمکی به روشن ساختن تاریخ و دلایل ناکام ماندن نهضت ملی ایران نمی کند. من در این نوشته کوتاه تنها به نقد برنامه های اخیر ایشان در زمینه لایحه اختیارات یک ساله مصدق و رویداد ٩ اسفند ١٣٣١ بسنده می کنم: ١- لایحه واگذاری اختیارات قانونگزاری در دی ماه سال ١٣٣١ مصدق لایحه ای به مجلس داد که مجلس اختیارات قانونگزاری خود را برای مدت یک سال به شخص او واگذار کند. آیت الله کاشانی با قاطعیت در برابر این لایحه ایستادگی کرد و آن را زیر پا گزاردن اصل تفکیک قوا و برخلاف مصالح ملی کشور دانست . دکتر مظفّر بقایی در یک نطق تاریخی پنج ساعته با این لایحه به مخالفت پرداخت و سید ابوالحسن حائری زاده نیز در یک نطق تاریخی اعتراض شدید خود را نسبت به این لایحه ابراز داشت. اصرار مصدق بر تصویب این لایحه به بحرانی در کشور انجامید ولی مصدق توانست با بهره گرفتن از کمک حزب توده و به راه انداختن تظاهرات و اعتصابات، نمایندگان مجلس را مرعوب کند و اختیارات قانونگزاری را از مجلس بگیرد که در جای خود ضربه سنگینی به نهضت ملی ایران و نظم سیاسی کشور وارد آورد. آقای خسرو معتضد در گفتارهای خود همه اسناد این رویداد مهم تاریخی به ویژه پیام آیت الله کاشانی به مجلس و نامة ایشان به مصدق و متن نطق های این نمایندگان فداکار مجلس را نادیده گرفتند و به این بسنده کردند که سرانجام یک جلسه ای برای آشتی در منزل یکی از دوستان آیت الله کاشانی در دزاشیب شمیران برگزار شد و بخشی از خبرهای مربوط به این جلسه را با عکس های متعدد از مصدق در چندین جلسه بازتاب دادند ولی کمترین سخنی از اسناد مهم این رویداد سیاسی که تأثیر انکار ناپذیر در به سستی کشیدن مجلس شورای ملی داشت به میان نیاوردند. اینگونه داستان گویی را چگونه می توان بیان تاریخ بر شمرد؟ ٢- توطئه ٩ اسفند ١٣٣١ در چند برنامه اخیر، نامبرده درمقام بیان تاریخ رویداد ٩ اسفند برآمد ولی همه آنچه نقل کردند این بود که مصدق از شاه خواست به مسافرت برود و شاه پذیرفت و تصمیم گرفت از راه زمینی برود و وسایل آشپزخانه خود را با اتومبیل اعزام کرد و وقتی مصدق برای خداحافظی به دربار رفت عدهای قصد کشتن او را داشتند و مصدق ناگزیر به ستاد ارتش و از آنجا به مجلس رفت و متحصن شد. ایشان با اینگونه روایت تاریخ ، مصدق را نماد وطن پرستی و تلاش برای موفقیت نهضت ملی ایران معرفی میکنند. در این برنامه ها از انگیزه مصدق در فشار آوردن به شاه برای مسافرت به خارج از کشور و دلایل شکست توطئه ٩ اسفند که انگلستان و آمریکا آن را برنامه ریزی کرده بودند سخنی به میان نیامد . ولی واقعیتهای تاریخی رویداد ٩ اسفند با انبوهی از اسناد و مدارکی که از آن به جای مانده است و پژوهشهایی که از آن هنگام انجام شده مانند یک تابلوی نقاشی قابل ترسیم است. در این رویداد تاریخی آمریکا و انگلستان به دنبال آن بوده اند که شاه را به مسافرتی کوتاه مدت به خارج بفرستند و سپس با ایجاد هرج و مرج و نا امنی در کشور و قدرتنمایی حزب توده ، عواطف مذهبی و احساسات وطنخواهی ملت ایران را جریحه دار کنند تا زمینه یک دگرگونی سیاسی و فروپاشی نهضت ملی ایران را فراهم آورند. ولی این توطئه سیاسی که از سوی مصدق در دست اجرا بود با برخورد فوری و قاطع آیت الله کاشانی و نمایندگان مجلس شورای ملی و گروهی از روحانیون و اصناف و بازرگانان بازار تهران و حضور گسترده مردم پایتخت شکست خورد. با ناکام ماندن این توطئه و در پی هجوم مردم به سوی خانه مصدق، وی ناگزیر شد از خانه خود بگریزد و به ستاد ارتش برود و چون در آنجا هم احساس امنیت نمیکرد به مجلس پناهنده گردید. مذاکرات مجلس در شب هنگام همان روز به تنهایی منبع ازرشمندی برای شناخت بخش های مهمی از این رویداد تاریخی است. با فرار مصدق از خانه خود در برابر هجوم مردم و پناهنده شدن او در مجلس و حملات سختی که از سوی نمایندگان پیشگام نهضت ملی ایران به او انجام شد ادامه نخست وزیری او عملاً غیر ممکن بود. ولی حزب توده روزهای ١٠ و ١١ اسفند با کارگردانی انگلستان تظاهرات بزرگی در پشتیبانی از مصدق در تهران برگزار کرد و او توانست با بازداشت های غیر قانونی گروه بزرگی از نظامیان ، رجال سرشناس، روزنامه نگاران و افراد عادی موقتاً پایگاه قدرت خود را تقویت کند و در پُست خود باقی بماند. در خلال پنجاه سال گذشته یک گروه از وابستگان به انگلستان تلاش کرده اند با انتشار کتاب ها، مقالات و روش های دیگر با پنهان کردن اقدامات ویرانگر و قانون شکنی های مصدق از او اسطوره سازی کنند تا کارنامه به شدت منفی او آشکار نشود و ملت ایران از شیوة مداخله انگلستان و آمریکا در امور داخلی کشور ما که به ناکامی نهضت ملی ایران و افتادن دوباره نفت ملی شده به کنترل این دو کشور و تاراج این سرمایه ملی انجامید در بی خبری مطلق بماند. این برنامه ریزی که با پشتیبانی سرویس های مخفی نیرومند این دو کشور دنبال شده است تا حدود زیادی موفق بوده و هنوز پس از گذشتن ٦٠ سال از آغاز نخست وزیری مصدق ملت ایران نتوانسته است از چند و چون طرح براندازی نهضت ملی ایران آگاهی لازم را به دست آورد. انگیزه سیاست های خارجی در راه انداختن این طوفان تبلیغات، تنها برای دست و پا کردن وجهة ملی و مردمی برای مصدق نیست. این دو دولت که رژیم اسرائیل هم به آنان پیوسته است مصمّم هستند برنامه های ویرانگر خود را دوباره در ایران تکرار کنند و شرط اصلی توفیق آنان این است که شیوه مداخله خود را در سال های ٣٠ تا ٣٢ برای ملت ایران نا شناخته باقی نگاهدارند. جای تأسف است که این سیاست ها توانسته اند با یک سلسله اقدامات ویرانگر و قانون شکنی ها از سوی عوامل داخلی خود، کشور ما را به سوی بحرانهای اقتصادی و اجتماعی کشانیده و موجبات نارضایتی عمومی مردم را که بزرگترین خطر برای امنیت ملی هر کشوری است فراهم آورند. محور اصلی مداخله بیگانگان در امور داخلی ایران بهره برداری از همین نارضایی عمومی است چنانکه در رویدادهای پس از انتخابات سال ١٣٨٨ شاهد آن بودیم. با صراحت اعلام می کنم که پرده پوشی سازمان صدا و سیما بر رویدادهای نهضت ملی ایران با هر انگیزه ای که باشد به سود دولت هایی است که با مداخله خلاف حقوق بین الملل خود ملت ایران را از آزادی، حکومت قانون و حاکمیت بر منابع طبیعی خود محروم کردند. برنامه های این رسانه در بازگو کردن تاریخ نهضت ملی ایران در سریال هایی چون « پدرخوانده » ، « نفت ، سلطه ، کودتا» و برنامه های آقای خسرو معتضد در همین راستا تدوین و پخش می شوند و این گناه نابخشودنی برای رسانه ای است که با سرمایه های ملت ایران اداره می شود و بر پایه اصل ١٧٥ قانون اساسی وظیفه دارد موجبات نشر افکار و آزادی بیان را در زمینه عموم مسائل سیاسی ، تاریخی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و شیوه مدیریت دولت ها را در کشور ما فراهم آورد. اینجانب با ارسال این نامه اعتراض خود را به این پرده پوشی ها و برنامه های سطحی و تخلف آشکار از اجرای اصل ١٧٥ قانون اساسی اعلام می دارم و از جنابعالی مصّراً می خواهم اگر حقیقتاً به دنبال افشای مداخله بیگانگان در امور داخلی ایران هستید فرصتی به من بدهید تا در چند برنامه اسناد و مدارک این دو رویداد مهم را بر پایه پژوهش های مستند تاریخی در دسترس بینندگان شبکه ٢ سیما قرار دهم و البته آقای خسرو معتضد هم می توانند در این برنامه ها حضور داشته باشند تا بحث های تاریخی من و ایشان یک سویه نباشد. با احترام - دکتر سید محمود کاشانی-استاد دانشکده حقوق دانشگاه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 651]