واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - کتاب «شنام» را حتما بخوانید که خواندنی است. روایت یک نوجوان 16 ساله از یکوسال و اندی اسارت در دست کومله، و ماجرای عاشقانهای که اصل و اساس کتاب را تشکیل میدهد، یک واقعه مستند تاریخی جذاب غیر رسمی از جنگ که قابلیت نمایشی بسیار هم دارد. اما مطلبی که می خواهم خدمتتان عرض کنم چیز دیگریاست. پریروز در حوزه هنری مراسمی به مناسبت انتشار این کتاب برگزار شد. مراسمی آبرومندانه که حقیقتا در شأن کتاب بود. رضا کیانیان عزیز هم در آن مراسم حضور داشت و قرار شد چند کلمهای صحبت کند. مثل همیشه راحت پشت تریبون قرار گرفت و بلافاصله وارد اصل ماجرا شد که: چرا میخواهید عشق را پنهان کنید. مگر عشق بد است. چرا راوی کتاب که آقای گلزار راغب باشد اصرار دارد بگوید ماجرای عاشقانهای که در کتاب روایت شده یک عشق کاملا پاک بوده، مگر عشق ناپاک هم داریم؟ نکته بسیار دقیق و منصفانهای بود و نگارنده نیز پیش از این در نشریه «الف» در گفتوگویی که با نویسنده کتاب داشتم به این موضوع اشاره کردهام. اما کیانیان بعد از این جملات حرفهایی زد که واکنش صریح آقای خاموشی ریاست محترم سازمان تبلیغات اسلامی را پی داشت. کیانیان گفت: چرا آدمها را به خوب و بد تقسیم میکنیم؟ هیچ کس خوب مطلق نیست و هیچ کس بد مطلق نیست. امروز نگوییم کومله بد بود. سی سال از آن روزها می گذرد. از خوبها و بدهای امروز هم بگوییم. یاران اباعبدالله شاید از ابتدای تولدشان خوب نبودند بلکه در روز واقعه خوبیشان کامل شد. بله همین حرف ها بود که آقای خاموشی را برآشفت تا وقتی پشت تریبون قرار گرفت، بیمقدمه در پاسخ بگوید: جنگ ما جنگ حق با باطل بود، یک طرف حق مطلق بود و یک طرف باطل مطلق و بعد هم مثالهایی از جنایات کومله و منافقین آورد تا نشان دهد این وقایع را باید به نسل جدید که در این زمینه اطلاعات چندانی ندارد یادآور شویم. آقای خاموشی در پایان گفت : البته ما ادعا نداریم که همه ما که در جبهه حق هستیم مظهر خوبی وکمالیم ولی در جهت حق حرکت میکنیم انشاءالله. علیرغم ظاهر کاملا متضاد سخنان کیانیان و خاموشی به نظر میرسد نکته مشترک سخن هر دو بزرگوار در همین گفته پایانیاست و شاید اگر بین این دو عزیز دیالوگی برقرار میشد اختلاف چندانی در پایان باقی نمیماند. کیانیان میگوید هیچکس بد مطلق و خوب مطلق نیست و به تعبیر خواجه شیراز: چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست/ آن به که کار خود به عنایت رها کنیم چه بسیار بودهاند به ظاهر خوبانی که در هنگامه آزمون مردود شدهاند و از آن سو چه بسیار به ظاهر بدانی بودهاند که در پایان به رستگاری رسیدهاند. سخن جناب خاموشی هم پر بیراه نیست. هیچکس نمیتواند دعوی مطلق حق و یا حق مطلق بودن داشته باشد اما آنچه مهم است در «راه حق» بودن است. که این سخن نیز یادآور آن حکایت معروف است که روزی ابوسعید ابوالخیر را گفتند: «فلان مریدت بر راه افتاده است مست و خراب. ابوسعید گفت: الحمدالله که بر راه افتاده است و نه از راه.» قصد شرح و بسط سخنان خاموشی و کیانیان نیست بلکه میخواهم بگویم فرصت گفتوگو اگر فراهم شود بسیاری از سوءتفاهمها به همدلی و همسخنی بدل خواهد شد. به سیاستمداران و سیاستبازان و سیاستزدگان کاری ندارم و اصلا توقعی هم از آنها نیست ولی باور بفرمایید این روزها بسیاری از سوءتفاهمها محصول عدم گفتوگوست. بسیاری از اتهامها و محاکمهها و در نهایت حکم صادر کردنها در ذهن من و شما شکل میگیرد. کافیست صادقانه آنچه را در دل داریم بر زبان آوریم و صبورانه سخن دیگری را بشنویم تا خصومتها و ستیزهجوییها به مهر و دوستی بدل گردد. ایدون باد!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]