واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - روزنامه ایران نوشت: بسیاری فیروز زنوزیجلالی را با نوشته هایش در حوزه دفاع مقدس می شناسند و اغراق آمیز نیست اگر او را در زمره بهترین نویسندگان دفاع مقدس بشماریم. داستان کوتاه، رمان و نقد ادبی از حوزه های فعالیت ادبی این نویسنده محسوب می شود. زنوزی جلالی در سال 1387 موفق به کسب جایزه ادبی جلال آلاحمد برای داستان «قاعده بازی» شد. وی همچنین کسب جایزه قلم زرین و دیپلم افتخار بنیاد شهید را نیز در کارنامه خود دارد. این نویسنده علاوه بر داستاننویسی در جشنوارههای مختلف ادبی همچون انتخاب کتاب سال، جایزه گام اول و کتاب دفاع مقدس و ... نیز به عنوان داور حضور داشته است. آقای زنوزی در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ نگارش رمان «خویشتن کشی» که چندی پیش آغاز شده بود تقریباً به نیمه رسیده است و تا به حال چیزی در حدود 100 صفحه از این کتاب را نوشته ام . ابتدا فکر می کردم کل کتاب نزدیک به 120 صفحه شود ولی وقتی وارد داستان شدم به این نتیجه رسیدم کتاب بیش از 250 صفحه خواهد داشت . رمان «خویشتن کشی» با چه محتوایی و چه موضوعی در حال نگارش است ؟ خویشتن کشی کتابی در حوزه اجتماعی و روانشناسی است . داستان این رمان درباره آدم کوتولههاست و شخصیت اصلی آن دختری به نام پریسا است . پریسا دختری 33 ساله است که قد بسیار کوتاهی دارد . دختری با دغدغه ها و مسائل خاص دنیای خودش که درگیر زندگی در دنیای آدمهایی متفاوت با قد و قامت خودش شده است. ایده نوشتن این داستان چطور به ذهنتان رسید ؟ شاید برایتان عجیب باشد ولی از این داستان طرح گنگی بیشتر در ذهن ندارم و منتظر اتفاقاتی می مانم که من را در نوشتن داستان هدایت کنند.شخصیتهایی که از قبل برایشان طرح و نقشه نریختهام و اینچنین اجازه می دهم شخصیت های داستان مسیری را طی کنند که خود می خواهند. برخلاف بسیاری از دوستان نویسنده آدم های داستانم را در چارچوب از پیش تعیین شده ای محاصره نکرده ام و اجازه می دهم آنها من را به دنیای خود بکشانند . برخلاف نویسندگان دیگر که نام اثر را در پایان کار انتخاب میکنند چطور شد که قبل از نوشتن آن ، ابتدا نامش را انتخاب کردید و اصلاً چرا این اثر شد خویشتن کشی؟ خوب اول نام اثر به ذهنم رسید و بر اساس آن شخصیت های داستان در ذهنم شکل گرفتند . تعدادی از دوستان از همان ابتدا برایشان جای سؤال بود که چرا اسم رمانم خویشتن کشی شد و می گفتند چرا نامش را خودکشی نگذاشتم . به نظر من خویشتن کشی با خودکشی قابل قیاس نیست چرا که این دو واژه معانی کاملاً متفاوتی دارند . در دنیای امروز هر یک از ما خویش های مختلفی داریم که هر یک در مقطعی بر رفتار ما غلبه پیدا می کنند و گاهی نیز در انزوا فرو می روند . در رمان خویشتن کشی پدر پریسا اولین فردی است که دست به کشتن خویشتن خود می زند . خویشتن کشی را از چه زاویه ای می نویسید؟ بخش نخست داستان از زاویه دید و زبان پریسا است و بخش دوم از زبان شخصیتی با نام مستعار رومئو است که در انتهای داستان نام واقعی او فاش می شود و بخش آخر خویشتن کشی هم تلفیقی از زبان پریسا و رومئو است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]