تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855100934




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صحنه‌هایی ماندگار از آل پاچینو


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: صحنه‌هایی ماندگار از آل پاچینو 25 آوریل سالروز تولد آل پاچینو است که یکی از محبوب‌ترین شمایل‌های بازیگری در سینما محسوب می‌شود. بنابراین فکر کردم بهترین کار این است که با مروری بر صحنه‌های ماندگار از بازی‌های او ضیافتی را برای خود و طرفداران پاچینو ترتیب دهم تا به این شکل تولد او را جشن بگیریم.
آل پاچینو
آلفردو جیمز پاچینو 25 آوریل 1940در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش «سالواتور پاچینو» کارمند شرکت بیمه و مادرش«رز پاچینو» خانه دار بود. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از 22 سال از بهار زندگی اش نمی‌گذشت مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش،زندگی چندان لذت بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند،او مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند.(نکته‌ای که قابل توجه است این است که اصلیت پاچینو سیسیلی می‌باشد و این امر در فیلم پدر خوانده به کارش آمده).ورود او به عرصه بازیگری را باید سال 1969 دانست. پاچینو در این سال در فیلم«ناتالی و من» بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در «وحشت در نیلی پارک» را پذیرفت.اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم «پدرخوانده» گرفت،نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد.«رابرت ردفورد و جک نیکلسون» و ... جمعی دیگر از بازیگران معروف سینما مورد آزمایش قرار گرفتند اما کاپولا فقط یک نفر را می‌خواست و آن شخص کسی نبود جز پاچینوی کبیر. بازی بی عیب و نقص او در پدر خوانده همگان را مات و مهبوت ساخت و آغاز خوبی برای وی بود.پاچینو برای این فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که البته هرگز به آن نرسید.در سال 1973 او در فیلم های «مترسک» و «سرپیکو» بازی کرد.در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود.وی در این فیلم نقش «فرانک سرپیکو» افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا می‌کند.پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد.اما منتقدان،جایزه «گلدن گلاب» را به سبب بازی در « سرپیکو » به وی اهدا کردند. از دیگر بازی های چشمگیر پاچینو می‌توان به حضورش در فیلم های « پدرخوانده 2(1974)،بعد از ظهر سگی(1975) و عدالت برای همه(1979) » اشاره کرد.پاچینو برای بازی در همه این فیلم ها نامزد اسکار شد ولی مورد بی مهری اعضای اسکار قرار گرفت.او می‌گوید:«من برای اسکار بازی نمی‌کنم،چون بازیگری عشق من است،عشقی که هرگز نمی‌توانم رهایش کنم».او برای بازی در فیلم هایی چون « کرایمر علیه کرایمر(1979)، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای1989 » برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد.هنگامی که کاپولا برای فیلم« اینک آخرالزمان»او را دعوت کرد،پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد:«من با تو به جنگ نخواهم آمد».من برای اسکار بازی نمی‌کنم،چون بازیگری عشق من است،عشقی که هرگز نمی‌توانم رهایش کنم».دهه 90 را برای باید دهه نوینی برای پاچینو دانست،زیرا او که پس از بازی در فیلم « انقلاب1985 » مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود در فیلم « دریای عشق1989 »بار دیگر خوش درخشید.از فیلم های معروف او در این دهه می‌توان به « دیک تریسی،پدرخوانده 3 (1990 )،فرانکی و جانی1991 ،گلن گری گلنراس1992 ،راه کارلیتو1993 ،التهاب1995،تالار شهر1996 ،وکیل مدافع شیطان،دنی براسکو1997 و خودی 1198 اشاره کرد.اما برترین فیلم او در این دهه،«بوی خوش زن» در سال ???? می‌باشد که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد.او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان می‌کند.علاوه بر جایزه اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد.زمانی که نقش شیطان در فیلم « وکیل مدافع شیطان 1997 » را ایفا کرد،همه بزرگان ،نامداران،تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند.در سال 1996از سوی انجمن «گوتام» جایزه ویژه یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پش از آن نیز از سوی فستیوال بین المللی فیلم سن سباستین اسپانیا،جایزه مشابهی به او اهدا شد.او در سال2002 در فیلم « بی خوابی » نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفه‌ای است. « تاجر ونیزی 2004 را باید بهترین فیلم او از سال 2000 به بعد دانست.پاچینو آنقدر استادانه در این فیلم بازی کرد که اگر خود « ویلیام شکسپیر» زنده بود انگشت به دهان می‌ماند.
آل پاچینو
کمتر بازیگری در سینمای جهان می‌توان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد.چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و می‌توان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد.این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده 2 اوج بازی وی با چشمهایش به شمار می‌رود. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژه‌ای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی می‌تواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکته برجسته در بیشتر بازی های او این است که مخاطب را با خود همراه می‌سازد.فرانسیس فورد کاپولا درباره او می‌گوید:«اگر کارگردان نمی‌شدم دوست داشتم یک پاچینو بودم».صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی می‌کند .گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعا بازیگر هستند.در میان ستاره‌های هالیوود،بازیگران انگشت شماری چون مارلون براندو و.... می‌توان یافت که صدایی مانند او داشته باشند.پاچینو تاکنون ازدواج نکرده است اما دخترخوانده‌ای به نام جولی دارد و این دو(سینما و جولی) دو عشق آلفردو هستند. آل پاچینو در زندگی شخصی خود چیزی برای مخفی کردن ندارد و شاید به همین دلیل نزد مطبوعات و روزنامه نگاران از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است.او انسانی وارسته و درستکار است که همواره تلاش دارد به همنوعان خود،آن هم به هر شکل ممکن کمک نماید و همین موضوع سبب شده تا وی دوست داشتنی باشدهمه کسانی که «پدرخوانده»‌ها را دیده‌اند، می‌دانند شاه نقش پاچینو را باید در شخصیت مایکل کورلئونه دید که از جایگاه اسطوره‌ای در سینما برخوردار است. صحنه برگزیده‌ام از مجموعه «پدرخوانده»‌ها همان سکانس تلخی است که پاچینو در «پدرخوانده 2» در صندلی خود فرو رفته و با نگاهی سرد و بی‌حالت به دریاچه‌ای خیره شده است که آرام آرام برادرش را در خود غرق می‌کند.معلوم نیست پاچینو در آن لحظات غم‌انگیز به چه چیزی فکر می‌‌کند که ما ناخواسته به درون دنیای تاریک و خشنی پرت می‌‌شویم که آن جوان خوش‌چهره و عاشق را به بزرگ‌‌ترین خلافکار تبدیل کرد و حالا بیش‌تر از آن ‌که او را یک جنایتکار بی‌‌رحم ببینیم، مرد تنها و سرخورده‌ای می‌‌دانیم که قدرت لعنتی، او را از درون ویران کرده است.بعد از نقش افسانه‌ای دون کورلئونه در پدرخوانده‌ها هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که یک تبهکار دیگر بتواند به چنین جایگاه محبوبی در میان سینمادوستان دست یابد، اما این اتفاق با جادوی آل پاچینو در فیلم «صورت زخمی» افتاد.عمرا بتوانید آن نگاه خیره و ثابت پاچینو در این فیلم را فراموش کنید، طوری که آدم احساس می‌کند دیگر قرار نیست به دنیای ما بازگردد و بعد یکدفعه می‌بینیم همه آن کندی و رخوت به شور و خشونتی در حال انفجار تبدیل می‌شود. واقعا چه کسی را جز پاچینو سراغ دارید که بتواند با چنین تغییر حالت‌های ناگهانی‌اش ما را غافلگیر کند.حالا دیگر صحنه عصیان پاچینو در رستوران به یکی از منابع قابل ارجاع در فیلم‌های دیگر تبدیل شده است. فقط لازم است کسی کت و شلوار سفید و بلوز قرمز یقه باز بپوشد تا همه به یاد تونی مونتانا بیفتند که در رستوران داد زد «شما به آدم‌هایی مثل من احتیاج دارید تا اون را نشان بدهید و بگویید اون آدم بده است.» همان جایی که تبهکار تنهای ما فهمید که بعد از آن همه تلاش دیوانه‌وار برای تصاحب قدرت هنوز نتوانسته قلب زن محبوبش را به دست بیاورد.بعید می‌دانم کسی بازی فوق العاده پاچینو را در فیلم «بعد از ظهر سگی» دوست نداشته و از این‌که یک جوان آس و پاس
آل پاچینو
 می‌تواند چنین نمایش هیجان‌انگیزی ترتیب دهد و رسانه‌ها و پلیس‌ها را دست بیندازد، لذت نبرده باشد. مخصوصا صحنه‌ای که سانی فریادزنان از بانک بیرون می‌آید و رو به مردم می‌‌گوید: «اتیکا، اتیکا» و همه او را تشویق می‌کنند و با او هم صدا می‌شوند.پاچینو در این فیلم چنان روی مرز خودداری و پرخاشگری بازی می‌کند و در لحظات شدید عاطفی نوعی حس غریزی و خودجوش درواکنش‌هایش دیده می‌شود که به خشم و اعتراضش جنبه‌های رمانتیکی می‌بخشد.نمی‌دانم شما هم جزو کسانی هستید که عکس سرپیکو را بر دیوار اتاقتان بزنید. حتما قبول دارید که پاچینو با آن ریش و موی بلند، کلاه‌های مسخره و لباس‌های عجیب بیشتر به یک هیپی عاصی و خیابانگرد می‌‌ماند تا یک پلیس اخلاق‌گرا و متعهد که در راه مبارزه برای حفظ فردیتش، به خود و عشقش نیز رحم نمی‌‌کند.فقط کسی مثل پاچینو می‌تواند میل به خودویرانگری نهفته در شخصیت سرپیکو را به ما منتقل کند. او طوری حس تهاجم و شورشگری‌اش را با ترس و گریز در بازی‌اش می‌آمیزد که ما درنهایت هم سر درنمی‌آوریم او از این تنهایی ترسناک لذت می‌برد یا رنج می‌کشد.صحنه مورد علاقه من جایی است که پاچینو که دستش لای در مانده، از شدت درد فریاد می‌زند و کمک می‌خواهد و همکاران پلیس لعنتی‌اش که آن طرف‌تر ایستاده‌اند، فقط نگاهش می‌کنند و به کمکش نمی‌روند و بعد یک گلوله درست وسط صورت آل پاچینو می‌خورد و این عاقبت سرسختی‌های مردی است که از نظر دیگران زیادی تک‌رو و تسلیم‌ناپذیر به نظر می‌رسد.دو تا از بهترین بازی‌های پاچینو را باید در فیلم‌های کارگردان محبوب‌مان مایکل مان ببینید. بازی پاچینو در «مخمصه» حالتی تهاجمی دارد که به قول مایکل مان «مثل یک پلنگ بیقرار است که به دنبال شکار می‌گردد» و چه چیزی بهتر از اینکه یک سارق کهنه کار که رابرت دنیرو نقشش را بازی می‌کند، شکار او باشد.همه ما بارها به تماشای صحنه‌ ملاقات دو غول بازیگری سینما در این فیلم نشسته‌ایم، جایی که دنیرو و پاچینو در قالب دو دوست / دو دشمن مقابل هم می‌‌نشینند و راجع به گذشته‌ غریب و زندگی خصوصی خود حرف می‌زنند و درنهایت ما احساس می‌کنیم این پلیس و سارق به یک اندازه درستکار و خطرناک هستند.اما اگر دوست دارید باز هم پاچینو را در قاب‌بندی‌های فوق‌العاده مایکل مان ببینید «افشاگر» را تماشا کنید تا بازی سحرانگیز پاچینو در آن نماهای اسلوموشن و یا کلوزآپهای چهره‌اش در قاب خالی هوش از سرتان بپراند. پاچینو در این فیلم چنان حس غافلگیر شدن از رودست خوردن‌هایش را در چهره نشان می‌دهد که انگار از داستان فیلم خبر نداشته و نمی‌دانسته قرار است با چه تنهایی بزرگی روبرو شود.من در این فیلم آن سکانسی را دوست دارم که پاچینو و راسل کرو تلفنی با هم درباره کمبود قهرمان در دنیا حرف می‌زنند
آل پاچینو
 و وقتی گفت‌وگویشان تمام می‌شود پاچینو را چون نقطه کوچکی در زمینه‌ای از دریای سبز و آسمان آبی می‌بینیم که در دل آب فرو رفته و بعد خدا را شکر می‌کنیم که این دو مرد تک افتاده شانس این را داشتند که یکدیگر را در این اجتماع محافظه کار و بی‌خاصیت پیدا کنند.اما اگر می‌خواهید سر دربیاورید که پاچینو چگونه با آن چشم‌های نافذ و جست‌وجوگرش بازی‌های چندگانه و پیچیده ارایه می‌‌دهد، فیلم «بی‌خوابی» را دوباره ببینید. او در این فیلم طوری رفتار می‌کند که انگار می‌تواند حرکت‌های قاتل را در این بازی هولناک پیش‌بینی کند و از حریفش جلو بزند، اما فقط خدا می‌داند پشت آن خویشتن‌داری و خونسردی کاراگاه ویل دورمر چه حس ناتوانی، ترس و گناهی نهفته است.جایی که پاچینو یقه رابین ویلیامز را می‌گیرد و او را به کشتن تهدید می‌کند، در چشمهایش حسی از نفرت و بیزاری موج می‌زند که او را از قاتل هم خطرناک‌تر نشان می‌دهد و به یادمان می‌آورد که فاصله میان گناه و معصومیت چقدر ناچیز است.صحنه‌های به یاد ماندنی از آل پاچینو بیش از چیزی است که من در این یادداشت به آن پرداختم، اما چون مجال بیشتری نبود، سعی کردم با اشاره به محبوب‌ترین فیلم‌هایش خاطرات خوبی را که از او داریم زنده کنم.از وقتی که عکس‌هایش را با آن سر و وضع عجیب در فیلم جدیدش دیده‌ام، بیشترعاشقش شده‌ام. فکرش را بکنید، بازیگری در این سن و سال هنوز دنبال ماجراجویی و تجربه‌های نامتعارف است. جادوی محبوبیت پاچینو بیش از هر چیزی از همین بازیگوشی‌ها و دیوانه‌بازی‌هایش برمی‌آید. خدا کند فیلمش هم به همان خوبی باشد که انتظارش را داریم. فیلمشناسی:ناتلالی و من 1969وحشت در نیدل پارك 1971پدرخوانده 1972مترسك 1973سرپیكو 1973پدرخوانده 2 1974بعد از ظهر سگی 1975بابی دیرفیلد 1977عدالت برای همه 1977دریانوردی 1980نویسنده , نویسنده 1980صورت زخمی 1983انقلاب 1985بازجویی 1986دریای عشق 1988دیك تریسی 1989فرانكی و جانی 1990پدرخوانده 3 1990گلن گری گلا راس 1992بوی خوش زن 1992راه كارلیتو 1993مخمصه 1995تالار شهر 1996 درجستجوی ریچارد 1996دنی براسكو 19997وكیل مدافع شیطان 1997خودی / نفوذی 1998هریكشنبه موعود 1999کافه چینی 2000بی خوابی 2002اسلم وان 2002مردمی كه می شناختم 2002تازه كار 2003گیگلی 2003فرشتگان در آمریکا 2003تاجر ونیزی 2004دو نفر برای پول 200588دقیقه 2005مشعل 2006 فرآوری : مسعود عجمی سینما و تلویزیون تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن