واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ - مقاله ای از دکتر رسول جعفریان، محقق تاریخ در مجله نوروزی خبرانلاین بحث از نوروز در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا که به منابع برجاى مانده مربوط مىشود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسى از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقاله سیر ورود آن در منابع شیعه و موضعگیرى فقهاى شیعه در باره آن را توضیح خواهیم داد. نوروز یا روزِ نو در همه تقویمها، دورهها و در میان همه فرهنگها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حرکت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعى، تقویم را پدید آورده است. آغاز هر سال، شروع جدیدى است که خود به نوعى انسان را با احساسى تازه و تولّدى نو به حرکت در مىآورد. این آغاز همراه با شادى و سرور بوده و در هر فرهنگى آیین هاى ویژهاى براى نشان دادن خوشحالى و شادى تعبیه شده است. در میان ایرانیان، این روزِ نو، روزى بود که شاه جدید ساسانى به تخت مىنشست. خواهیم دید که آخرین نوروز ایرانى که در آن آیین هاى ویژهاى را اجرا مىکردند (فهرستى از آنها را ابوریحان در آثارالباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، تهران، امیرکبیر، 1363 از منابع زردتشتى آورده است. بنگرید : صص 333 - 325)، روزى در اواخر خردادماه بود که یزدگرد سوم بر تخت نشست و از آن پس، این نوروز، هر سال با توجه به عدم محاسبه کبیسه و اهمال آن، در هر چهار سال یک روز به عقب مىافتاد. پس از آمدن اسلام، سنت نوروز، پابرجا ماند و این بدان دلیل بود که مردم ایران، به سرعت اسلام را نپذیرفته و تا یکى دو سه قرن، بسیارى از آنان بر آیین کهن خود بودند. حتى اگر اسلام را پذیرفتند، نتوانستند به آسانى آن آداب را ترک کنند. این نکته دانسته است که اسلام، دو عید را با عنوان عید فطر و اضحى با آیین هاى ویژه مطرح کرد، هر چند آنها آغاز سال نبود، اما به هر روى عید طبیعى مسلمانان به شمار مىآمد. در برابر، نه از سوى اهل سنّت و نه امامان شیعه، موضعگیرى روشن و شناخته شده مفصلى نسبت به نوروز مطرح نشد. آنچه در این باره گفته شده پس از این اشاره خواهیم کرد. بحث از نوروز در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا که به منابع برجاى مانده مربوط مىشود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسى از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقاله سیر ورود آن در منابع شیعه و موضعگیرى فقهاى شیعه در باره آن را توضیح خواهیم داد. نکته جالب توجه آنکه در دوره صفوى، آثار فراوانى در زمینه عید نوروز نوشته شد. شیخ آقابزرگ تهرانی در زیر مدخل نوروزیه، از بیش از پانزده رساله که در دوره صفوى تألیف شده یاد کرده است. در این مقال برآنیم تا بر چند رساله نوروزیه که در این دوره تألیف شده، شرحى به دست دهیم. مبناى محاسبه روز نوروز نوروز، نخستین روز فروردین ماه شمسى به حساب مىآید. محاسبه سال شمسى تا پیش از پیدایش تاریخ جلالى در سال 467 یا 471 به این ترتیب بود که سال را به دوازده ماه سى روزه تقسیم مىکردند که جمعا 360روز مىشد. پنج روز باقى مانده را در پایان آبان ماه یا اسفندماه بر آن مىافزودند که جمعا 365روز مىشد. با این حال پنج ساعت و 48دقیقه و 45/51 ثانیه باقى مىماند. این زمان در هر چهار سال، یک روز مىشد و از آنجا که در محاسبه نمىآمد، روز اول فروردین در فصول سال تغییر مىکرد. بنابر این ماه هاى شمسى نیز در آن زمان، مانند ماه هاى قمرى در فصول سال متغیر بود. معناى این سخن، آن است که نوروز در آغاز فروردین واقعى، یعنى نقطه آغاز اعتدال ربیعى قرار نداشت. زمانى که یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانى در سال 632 میلادى به تخت نشست، روز نخست سال، یعنى اول فروردین در آن تاریخ، مطابق بود با شانزدهم حزیران (ژوئن)؛ مطابق با 27 خرداد. پس از آن با محاسبه بالا، روز نوروز یا اول فروردین، هر چهار سال، یک روز به عقب مىآمد. در سال467 .ق، روز نوروز مطابق دوازدهم حوت یا اسفند بود. در این سال، ملکشاه سلجوقى، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقیقى از سال شمسى انجام دهند و روز اول فروردین را معین کنند. بر اساس محاسبه خواجه عبدالرحمان خازنى، منجم مرو، عوض آن که بر اساس محاسبه قبلى، روز واقعى دوازدهم اسفند اول فروردین دانسته شود، اول فروردین را هیجده روز جلوتر برده و در ابتداى اعتدال ربیعى، یعنى فروردین واقعى قرار گرفت. در محاسبه جدید، هر سال را در چهار نوبت، 365 روز محاسبه کرده (دوازده سى روز به ضمیمه پنج روز که در آخر ماه آبان یا اسفند افزوده مىشد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه کردند. البته پس از هر هشت دوره چهارساله، سال پنجم را 366 قرار مىدادند. در این محاسبه آن پنج ساعت و اندى نیز در محاسبه مىآمد. بدین ترتیب، روز نوروز به عنوان نخستین روز فروردین ماه، از آن سال ثابت ماند. بنابر این، نخستین سالى که روز اول فروردین آن دقیقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربیعى بود، سال 467 یا 471 بوده است. (مجموع آنچه گذشت، از مقالات تقى زاده: گاه شمارى در ایران، ج 10، صص 6- 3، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1357، مقاله همو تحت عنوان نوروز در مجله یادگار سال چهارم، ش 7 و مدخل نوروز در لغتنامه دهخدا گرفته شده است). در باره اختلاف در اینکه نوروز سلطانى در سال 467 بوده است یا 471، بنگرید: مقالات، ج 10، ص 168 پاورقى. توضیحات محیط طباطبائى در باره سیر تقویم در ایران نیز قابل توجه است. وى مشکل سال 467 یا 471 و مسأله افزودن پنج روزه اضافی به آخر آبان و اسفند را نیز حل کرده است. بنگرید : تاریخ تحولات تقویمى در ایران از نظر نجومى، میراث جاویدان، شماره _15 - 14، صص 108 - 101). دانسته است که سال قمرى، به عنوان سالشمار پذیرفته شده در آیین هاى دینى در دین مبین اسلام پذیرفته شده و در میان مردم و کتاب هاى تاریخى مرسوم بوده است. در کنار آن، سال شمسى به دلیل ثبات آن در تعیین فصول، همیشه به عنوان سال مورد استفاده در امر کشاورزى و خراج و جز آن، اهمیت خود را حفظ کرده و در تقاویم محاسبه و یاد مىشده است. تطبیق این دو روز شمار با یکدیگر در فرهنگ هاى مختلف همیشه مورد بحث واقع شده و راه حلهاى مختلفى براى آن عرضه شده است. سیرى از این تطبیق ها در میان تاریخ قمرى و شمسى را تقىزاده مورد بحث قرار گرفته است. (مقالات تقى زاده، ج 10، گاه شمارى در ایران قدیم، فصل پنجم، ص 153به بعد). در سال 1304 شمسى (1343 قمرى، مطابق 1925 میلادى) در ایران، تقویم شمسى به عنوان تقویم رسمى پذیرفته شد. محاسبه پیشین که دقیق بود، مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سى و یک روز، و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را بیست و نه روز قرار دادند که هر چهار سال، سى روز محاسبه مىشود. سالى که اسفند آن سى روز بود، آن را سال کبیسه نامیدند. (متن تصویبنامه مجلس شوراى ملى را که در شب 11 فروردین ماه 1304 شمسى انجام شده و اسناد دیگر در این باره را ببینید در: پیدایش و سیر تحول تقویم هجرى شمسى، محمدرضا صیاد، مجله میراث جاویدان، ش 15- 14 صص 118 - 19). در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران نیز مبناى محاسبه سال، شمسى بوده و سال قمرى نیز در کنار آن به عنوان تقویم دینى مورد تأکید قرار گرفت. این بود اجمالى از نوروز در تقویم شمسى. مهم ترین نکته آن، این است که نوروز تا سال 467 در سال متغیر بوده و پس از آن در آغاز اعتدال ربیعى، قرار گرفته و از آن پس تغییرى نیافته است. /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 344]