واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نسخه عرفانی برای چه هدفی؟
این روزها بازار نسخه نویسی و ذکرخواهی و چله نشینی، الحمدلله، پررونق است. بگذریم از اینکه هدف عده ای از این دستورالعملهای عرفانی، چیزی غیر از قرب خداست. آنچه در طریق سلوک، بسیار رهزن است، دلخوش داشتن به کشف و کراماتی است که توجه بدان ها، سالک را از قاف قله قرب دور می سازد. در باب انجام دستورالعملها و گفتن ذکرها و چله نشینی، نیت فرد بسیار مهم است. اگر هدف از چله نشینی و انجام دادن توصیهها این باشد که کرامتی حاصل شود و بتوان کار متفاوت و ویژهای انجام داد و به هدفی غیر الهی رو آورد، این فکر و اقدام بسیار خطرناک است، زیرا به قول مرحوم حاج اسماعیل دولابی (رحمهالله) کشف و کراماتی که در مسیر رسیدن به حق روی میدهد، نقل و نبات راه هستند. آیت الله انصاری همدانی (رحمهالله) در مورد مکاشفات به گونهای برخورد میکردند که شاگردان ایشان حتی جرات بیان مکاشفهای را که برایشان روی داده بود نداشتند، چرا که ایشان معتقد بودند گاه حتی مکاشفهها غیررحمانی و شیطانی است. در جلسهای که محضر یکی از شاگردان مرحوم آیت الله انصاری (رحمهالله) بودیم، ایشان میفرمودند: «عدهای در پی آنند که چیزی بشوند؛ در حالی که باید در پی آن باشیم که چیزی نشویم؛ باید از همین هستی خود نیز چشم بپوشیم تا به خدا برسیم.» نقل میکردند: وقتی که از آقای انصاری همدانی (رحمهالله) میپرسیدند: چرا هر کاری میکنیم به جایی نمیرسیم!؟ پاسخ میدادند: «معمول این است که به جایی نرسیم، اگر کسی به جایی برسد، خلاف قاعده و قانون است.» عالم ربانی حاج آقا شوشتری ماجرایی را در این رابطه این چنین بیان میکردند: «زمانی فردی با من تماس گرفت و ذکر و توصیهای خواست. من دستورالعمل اول را به او دادم، آن گاه گفت: اگر به این دستور عمل کنم، به چه مقامی میرسم، چه نتیجهای میگیرم و چه اتفاقی به رایم میافتد؟ دانستم که او تنها در پی آن است که با انجام ذکر و دستورالعمل غرور و منیتش را تقویت کند و آن را نردبانی برای رسیدن به اهداف مادیاش قرار دهد؛ از این رو به او گفتم: عجله نکنید! ان شاءالله بعدها نتیجه را به شما خواهم گفت و ادامه اذکار را به او ندادم.» همچنین یکی از اساتید معظم ماجرای دیگری را در این رابطه بیان میکردند و میفرمودند: «یکی از افراد اهل معنی، روایت مشهوری را از پیامبر اکرم(ص) که اگر چهل روز عمل خالص کنید، چشمههای حکمت از درونتان جاری میشود را خوانده بود و چهل روز به طور کامل به آن روایت عمل کرد، اما پس از چهل روز اتفاقی به رایش نیفتاد و آن گونه که فکر میکرد، به حکمتی دست نیافت. تعجب کرد، سند روایت را بررسی کرد و دید روایت، سند محکمی دارد؛ از این رو نزد بزرگی رفت و دلیل عدم دستیابی به معرفت مورد نظرش را جویا شد. به او پاسخ دادند: «شما چهل روز به آن دستورات عمل کردید، اما نه برای خدا بلکه برای رسیدن به حکمت. هدف شما پدید آمدن چشمه حکمت در قلبتان بود آن هم برای خودتان. نه برای تقویت خدابینی و خداپرستی در وجودتان. از آن جا که تنها نیت فرد مهم است و نیت شما نیز غیرالهی بود به نتیجه مورد نظرتان دست نیافتید.» از این مطالب بر میآید که حتی در مراقبهها و چلهنشینی ها باید مراقب نیتمان باشیم؛ قصدمان را الهی کنیم و برای رسیدن به او از خود و هستیمان گذشته، در راهش فنا شویم.آیت الله انصاری همدانی (رحمهالله) در مورد مکاشفات به گونهای برخورد میکردند که شاگردان ایشان حتی جرات بیان مکاشفهای را که برایشان روی داده بود نداشتند، چرا که ایشان معتقد بودند گاه حتی مکاشفهها غیررحمانی و شیطانی استتوضیحی در باب کرامات و اقسام مکاشفهمنظور از «کرامت» این است که شخص از نظر روحی دارای قدرتی است که کارهای خارقالعاده ای از او سر میزند و میتواند تصرفاتی در عالم وجود انجام دهد. برای مثال، طیالارض کند، یعنی مسافتی طولانی را در زمانی بسیار کوتاه بپیماید. مریضی را شفا دهد یا بدون اسباب ظاهری چیزی را از جایی به جایی منتقل کند، در صورتی که این کارها مستند به اذن الهی و نشانه ارتباط با خدا باشد «کرامت» نامیده میشود. مرتبه بالاتر این امر که توسط انبیاء و ائمه اطهار (ع) و برای اثبات دعوی نبوت و امامت صورت میپذیرد «معجزه» نامیده میشود.
«ادراکات» دارای انواع مختلفی است، یک دسته از آنها که مورد شناسایی قرار گرفته است در روان شناسی «تلهپاتی» نامیده میشود. به عنوان مثال در تلهپاتی این گونه است که فرد در این جا نشسته و به ذهنش میآید که فلان شخص در فلان جا فلان کار را انجام داده یا بیمار شده و یا از دنیا رفته است و بعد هم معلوم میشود که آن مسأله واقعیت داشته و واقعاً اتفاق افتاده است. مثال دیگر این است که فرض کنید: شخصی به ذهنش میآید که کسی در فلان شهر با او سخن میگوید و بعد هم معلوم میشود که اتفاقاً آن فرد در همان لحظه به او توجه داشته و میخواسته آن مطلب را به او بگوید ولی به علت فاصله و بعد مکانی نمیتوانسته این کار را انجام دهد. در هر حال این یک نوع ارتباط روحی بین دو فرد است که از سنخ همان ادراکات خارقالعاده است و روان شناسان آن را «تلهپاتی» نامیدهاند. روشن است که حصول چنین ادراکاتی دلیل بر کمالات معنوی فرد و مقرب بودن او در پیشگاه خداوند نیست و نمیتوان آن را شاهدی گرفت بر این که آن شخص از «اولیاء الله» و دارای مقام و منزلتی نزد خدای متعال است. این قبیل ادراکات حتی ممکن است برای کسی حاصل شود که هیچ اعتقادی به خدا ندارد، البته دانش بشر هنوز به چند و چون و اسرار این نوع ارتباط پی نبرده و ما نمیدانیم در اثر چه عامل و یا عواملی این پدیده اتفاق میافتد. ارباب فن و بزرگان در نوشتهها و کتابهایشان آوردهاند که مکاشفات بر دو دسته هستند: «مکاشفات ربانی و رحمانی، و مکاشفات شیطانی» به عبارت دیگر؛ گاهی مشاهدات و ادراکاتی که در حال خلسه برای انسان پیش میآید از ناحیه خدای متعال و گاهی نیز از القائات شیطان است. در مکاشفه شیطانی نیز نظیر مکاشفه رحمانی، شخص واقعاً برای مثال صدایی را میشنود یا چیزی را میبیند که دیگران نمیبینند و نمیشنوند ولی القا کننده آن شیطان است. گاهی مثلاً ندا و هاتفی غیبی خبری میدهد و بعد هم آن خبر واقعیت پیدا میکند و صدقش آشکار میشود ولی آن هاتف غیبی در واقع شیطان است و این مسأله در حقیقت مقدمهای است برای فریفتن شخص و وارد کردن او در مسیری که مدنظر شیطان لعین است. شیطان دشمن قسم خورده آدمی است و میکوشد تا به هر طریق ممکن انسان را به گمراهی بکشاند و او را از رسیدن به نجات و سعادت محروم سازد، قرآن کریم در این خصوص از قول شیطان میفرماید: قان فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین؛ شیطان گفت: پس به عزت تو سوگند که حتماً همگی انسانها را گمراه خواهم کرد مگر آن بندگان خالص تو را. 1فرآوری: شکوریبخش دین تبیانپینوشتها:1- سوره ص، آیه 83منبع: دلشدگان، شرح حال و کرامات اولیای الهی نویسنده : محمد لک علی آبادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]