محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828010915
مراحل خلقت انسان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مراحل خلقت انسان
خبرگزاري فارس: در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ديدگاه قرآن كريم مورد بررسي قرار مي گيرد.
در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ديدگاه قرآن كريم مورد بررسي قرار مي گيرد.
1. علقه
خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است. يكي از اين مراحل «علق» است.
واژه «علق» شش بار[1] و در پنج آيه به صورتهاي مختلف به كار رفته است و همچنين سورهاي در قرآن با نام «علق» نازل شده است. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ» بخوان به نام پروردگارت كه آفريد، انسان را از علق آفريد.» اكثر مفسران[2] اتفاق نظر دارند كه 5 آيهي اول سورهي علق، نخستين آياتي است كه در غار حرا بر پيامبر اسلام(ص) نازل شده است.
علق در لغت
واژهي «علق» جمع «عَلَقَه» در اصل به معناي «چيزي كه به چيز بالاتر آويزان شود» آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، زالو، خون منعقد كه در اثر رطوبت به هر چيز ميچسبد، كرم سياه كه به عضو آدمي ميچسبد و خون را ميمكد و ... ميباشد.[3] پس ميتوان گفت: در مواردي كه علق استعمال شده: يكي چسبندگي و ديگري آويزان بودن، لحاظ شده است مانند: زالو، خون بسته و كرم كه به عضو بدن ميچسبد و آويزان ميشود.
علق از نگاه علم:
«علق»، همان خون بستهاي است كه از تركيب اسپرم مرد با اوول زن حاصل ميشود و سپس داخل رحم زن ميشود و بدان آويزان ميشود. پس از پيوستن نطفهي مرد به تخمك زن، تكثير سلولي آغاز ميشود و به صورت يك تودهي سلوي در ميآيد كه به شكل توت است (به آن مارولا Marula گويند) و در رحم لايهگزيني ميكند يعني، سلولهاي تغذيه كننده به درون لايهي مخاطي رحم نفوذ كرده و به آن معلق (آويزان نه كاملاً چسبيده به رحم) ميشوند. قرآن اين مطلب را با تعبير زيباي «علق» بيان كرده است.[4]
اگر واژه «علق» را به معناي خون بسته بپذيريم، ميتوانيم تناسب آن را با موارد استعمال اينگونه بيان كنيم:
1. چسبنده بودن آن.[5] (خون بستهاي كه براي مكيدن خون به بدن ميچسبد)
2. آويزان شدن آن به جداره رحم.
3. مشابه زالو است. (زالو هر بار ميتواند به اندازه يك فنجان قهوه، خون انسان يا حيواني را بمكد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم ميچسبد و از خون تغذيه ميكند[6] همچنين در وجه تشبيه به زالو گفته شده است كه در مرحله ايجاد جنين، از هر دو مادهاي به نام «هپارين» ترشح ميشود تا اينكه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذيه باشد.[7] شكل علقه مانند زالو كاملاً مسطيع است اين حالت در چهار هفته اول ادامه دارد.[8]
4. تغذيه از خون است.[9]
در نتيجه ميتوان گفت:[10] با توجه به ديدگاه دانشمندان و مفسران و اهل لغت، «علق» به معناي «خون بسته» آويزان به رحم است. به ويژه آنكه اين مرحله از خلقت انسان در علم جنينشناسي جديد، به عنوان واسطهاي بين نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب ميشود.
يعني حدود 24 ساعت اين خون بسته به جدار رحم آويزان است و از خون آن تغذيه ميكند.
خداوند ميتوانست با بيان «الدم المنقبضه؛ خون بسته» مطلب را ذكر نمايد اما با آوردن واژهي «علق» هم معناي خون بسته و هم معناي آويزان بودن را رسانده است كه با نظريات جديد پزشكي همخواني دارد.
با توجه به عدم پيشرفت علم پزشكي در 14 قرن قبل، ميتوان مسئلهي «علق» را يكي از شگفتيهاي علمي قرآن ناميد كه بعد از 14 قرن كشف شده است.[11]
براي مطالعهي بيشتر به كتابهاي ذيل مراجعه شود:
1. پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر رضايي اصفهاني، ج 2، ص 487 ـ 481.
2. طب در قرآن، دكتر دياب و قرقوز، ترجمه از چراغي، ص 86.
3. اولين پيامبر آخرين دانشگاه، دكتر پاك نژاد، ج 11، ص 110.
4. مطالب شگفتانگيز قرآن، گودرز نجفي، ص 99.
2. مضغه
قرآن كريم در مراحل خلقت انسان پس از نطفه و علقه مرحلهاي ديگر به نام «مضغه» را مطرح ميسازد كه در 2 آيه[12] و سه بار از آن سخن گفته است.
خداوند در سوره حج آيه 5 ميفرمايد: «ثمّ من علقه ثم من مضغة مخلقه و غيرمخلقه لنبين لكم؛ پس از علقه، آنگاه از مضغه داراي خلقت كامل و خلقت ناقص تا قدرت خود را به شما روشن گردانيم»
واژهشناسي
واژهي «مضغه» در لغت به معناي «غذاي جويده شده و گوشت جويده» آمده است به عبارت ديگر، قطعهاي از گوشت كه شبيه گوشت جويده شده است.[13]
و واژة «مخلقه» تعبيري است كه براي مبالغه در «خلق» به كار ميرود و «خلق» به معناي ايجاد چيزي بر كيفيت مخصوص است. پس تعبير به «مخلّقه» در مورد «مضغه» اشاره به اين است كه حقيقت خلق و تحقق آن؛ يعني ايجاد بر كيفيت مخصوص و تعيين خصوصيات و مقدمات، دراين مرتبه است. اما غيرمخلقه به اين معناست كه تعيين برخي خصوصيات (تماماً يا بعضاً) در اين مرتبه «مضغه» نيست.[14]
مضغه در دستگاه علم
جنين انسان از هنگام لقاح تخمك و كرمك (اوول و اسپرم) تا 6 روز در راه است تا در رحم جايگزين شود. سپس در رحم لانه گزيني ميكند و به صورت آويزك (علق) تا 14 روز به رشد خود ادامه ميدهد. و از هفته سوم بارداري با چشم غيرمسلح كاملاً به صورت گوشت جويده پديدار ميگردد (مقايسهاي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، دكتر بوكان، ص 275) دوره تمايز لايههاي زاينده (مضغه) را ميگذارند كه تا ماه سوم بارداري ادامه دارد.[15] اما اين «مضغه» هميشه يك حالت ندارد و مراحل و حالات گوناگوني دارد كه در قرن از آن «مخلقه و غيرمخلقه» نام برده است. اما مفسران ديدگاههاي مختلفي در اين دو تعبير دارند مانند:
1. مقصود جنين كامل الخلقه يا ناقص باشد.[16]
2. مقصود از مخلقه، مرحله تصوير جنين باشد.[17]
3. مقصود از مخلقه، مضغه شكل يافته و متمايز است.[18]
و نظرات ديگري درباره آن بيان شده است كه بيشتر آنها قابل جمع است.
تعبير بسيار زيبا و شگفتانگيز قرآن (مضغه، مخلقه و غيرمخلقه، حج 5) با يافتههاي پزشكي جديد هماهنگ است و جنين را در اين دوره (هفته سوم به بعد) به صورت گوشت كوبيده معرق ميكند و اشارهاي لطيف به تمايز لايههاي آن (مخلقه = ايجاد به كيفيت مخصوص و تعيين خصوصيات) ميكند و يك نوع رازگويي و اعجاز علمي قرآن را ميرساند.
در نتيجه ميتوان گفت: از مجموع نظرات اين طور استفاده ميشود كه «مخلقه و غيرمخلقه» صفت براي «مضغه» است به اين معني برخي از اقسام مضغه مقدرات و كيفيت خصوصيات در اين مرتبه كامل است و اقسام ديگر كامل نيست.[19]
3. استخوان و گوشت:
قرآن بعد از بيان مرحله «مضغه، گوشت جديده» به مرحله ي ديگري از خلقت اشاره كرده است آيه «فخلقنا المضغه عظاماً فكونا العظام لحماً؛ و آنگاه مضغه را استخوان هايي بعد استخوان ها را با گوشتي پوشانيديم»[20]
براي اين كه بهتر به مرحله استخوان بندي جنين آشنا شويم، لازم ات همراه او، مرحله پوشاندن گوشت را نيز بيان كنيم.
آيه فوق بيانگر آن است كه ابتدا استخوان تشكيل شده و بعد از آن گوشت روي آن قرار گرفته است.
نكات علمي:
در مراحل سومين هفته رشد جنين، لايه زاياي، اكتودرم، مزودرم، اندودرم، تشكيل مي شود. از لايه ي اكتودرم، اعضا و ساختمان اي كه در ارتباط با دنياي خارج باقي مي مانند؛ ايجاد مي گردد، مانند: دستگاه عصبي، پوشش مي گوشي، بيني، چشم و ... و از لايه مزودرمي اعضاي سلكروتوم (غضروف و استخوان) دستگاه ادرار و تناسلي و ... به وجود مي آيد. و از لايه اندودرمي، دستگاه معدي روده اي، دستگاه تنفسي و مثانه و ... ساخته مي شود.
با توجه به مواد فوق؛ غضروف و استخوان ها از لايه مياني (مزودرم) تشكيل مي شود. كه به وسيله دو لايه ديگر (اكتودرم و اندودرم) پوشيده شده كه آن دو لايه اكثر گوشتي بدن مثل پوست، غدد .... ساخته مي شود هم چنين ساخته شدن سلول هايي كه باعث پيدايش غضروف و استخوان مي شود؛ از هفته چهارم بارداري شروع ي شود و اما سلول هاي ماهيچه اي پس از آن ساخته مي شود.[21]
گفته شد كه لايه مياني مزودرم غضروف ها و استخوان ها را تشكيل مي دهد؛ بهتر است با غضروف و استخوان سازي آن آشنا شويم.
«غضروف» نوعي بافت همبند است كه به علت خاصيت ارتجاعي، مي تواند فشار زيادي را تحمل كند و هم چنين از بافت هاي نرم بدن پشتيباني به عمل مي آورد.
هر غضروف داراي ماده اي بنيادي بوده كه در ساختمان آن مقدار زيادي آب (حدود 70 درصد)به كار رفته است. اين ماده بنيادي مي تواند در آب جوشي حل شود و ماده اي به نام ژله غضروف يا كندرين (chondrin) را به وجود آورد. رنگ غضروف سفيد مايل به آب است و در افراد مسن به علت تغييرات متابوليك مي تواند زرد رنگ باشد.
نقش غضروف در تشكيل استخوان اين است كه اولين مرحله ساخته شدن استخوان است. غضروف بافتي است مشتقي از مزانشيم كه براي اولين بار در اواخر هفته چهارم زندگي جنين، ظاهر مي شود. و در قسمت هايي كه مي خواهد استخوان تشكيل دهد، ابتدا بايد قالبي از غضروف به وجود آيد كه بعداً به استخوان تبديل شود بنابراين استخوان سازي به دو صورت انجام مي پذيرد:
1. استخوان سازي داخل غشايي: در اين نوع استخوان سازي، بافت استخواني در داخل لايه اي از بافت همبند مزانشيمي تشكيل مي شود و اين بافت مستقيماً به بافت استخواني مبدل مي شود. تفاوتي كه ميان استخوان سازي داخل غشايي با تشكيل غضروف وجود دارد، اين است كه غضروف معمولاً رگ خوني و لنفي و عصب ندارد و تغذيه آن توسط انتشار صورت مي گيرد و به لحاظ نداشتن رگ خوني، ترميم آن با مشكل صورت مي گيرد ولي محل تشكيل استخوان بسيار پر عروق مي باشد.
2. استخوان سازي داخل غضروفي: در اكثر استخوان هاي بدن، سلول هاي مزانشيمي ابتدا به يك سري قالب هاي غضروفي شفاف تبديل شده كه به نوبه خود استخواني مي گردد.
استخواني كه به طور ابتدايي در بدن جنين تشكيل مي شود موقتاً و تماماً از نوع نابالغ يا اوليه است و پس از تولد به تدريج بافت استخواني جنين از بين رفته و به جاي آن استخوان بالغ يا ثانويه تشكيل مي گردد.
نكته بسيار جالبي كه در بافت استخواني به چشم مي خورد اين است كه اين بافت از ابتداي تشكيل تا پايان عمر دو فعاليت متضاد دارد. يكي استخوان سازي و ديگري تخريب استخواني.[22]
با توجه به مطالب علمي مي توان گفت: سلول هاي غضروفي و استخواني از لايه مياني جنين (مزودرم) زودتر از سلول هاي ماهيچه اي و پوستي پديد مي آيد. پس در حقيقت سلول هاي استخوان و غضروفي به وسيله دو لايه ديگر جنين (اكتودرم و اندردرم) پوشيده شده و سلول هاي ماهيچه اي و پوستي روي آن ها را همانند لباس مي پوشاند. اين يافته هاي علمي با مطالب قرآني هماهنگ است كه نشان از شگفتي علمي قرآن دارد.[23]
4. آفرينش روح و جنبش جنين
از آيات قرآن استفاده مي شود كه پس از مرحله تسويه و تنظيم و تعادل اعضاي بدن انسان در رحم مادر، مرحله ديگري را با نام «نفح روح، دميدن روح» بيان مي كند. «ثم سواه و نفخ فيه من روحه؛[24]آن گاه او را درست اندام كدره و از روح خويش در او دميد» «فكسونا العظام لحماً ثم انشاناه خلقاً آخر؛[25] بعد استخوان ها را به گوشتي پوشانيديم، آن گاه [جنين را در] آفرينشي ديگر پديد آورديم.»
از آيات فوق بر مي آيد كه در آدمي جز بدن، چيز بسيار شريف نيز وجود دارد كه مخلوق خداست و تا آن چيز شريف در انسان به وجود نيايد، آدمي، انسان نمي گردد و در حضرت آدم به وجود آمد، شاني يافت كه فرشتگان در برابر او خضوع كردند و عبارت «انشأناه خلقاً آخر» نشان از خلقت مي دهد كه فعل و انفعالات طبيعي و مادي در آن نيست.[26] و انشاء به معني ايجاد كردن چيزي توام با تربيت آن است. اين تعبير نشان مي دهد كه مرحله اخير با مراحل قبل، كاملاً متفاوت است[27] اگر گفته شود نطفه انسان از آغاز كه در رحم قرار مي گيرد و قبل از آن يك موجود زنده است.
بنابراين نفخ روح چه معنا دارد؟ در پاسخ بايد گفت: زماني كه نطفه منعقد مي شود تنها داراي يك نوع «حيات نباتي» (گياهي) است يعني؛ فقط تغذيه و رشد و نمو دارد. ولي از حس و حركت كه نشانه «حيات حيواني» است و هم چنين قوه ادراكات كه نشانه «حيات انساني» است و در آن خبري نيست (ما تكامل نطفه در رحم به مرحله اي مي رسد كه شروع به حركت مي كند و تدريجاً قواي ديگر انساني در آن زنده مي شود اين همان مرحله اي است كه قرآن از آن تعبير به نفخ روح مي كند.[28]
اما ماهيت روح چگونه است؟ و حلول او برجسم از چه زماني مي باشد؟ آيات قرآن در اين مورد ساكت است و باين تفصيلي ندارد و حقيقت آن نيز براي ما روشن نيست.
نظرگاه دانشمندان
مهم ترين اتفاقي كه پس از ماه سوم براي جنين پيش مي آيد، حركت و فعاليت قلب و رشد سريع جنين و شكل گيري اندام هاي خارجي است در ماه سوم و ابتداي ماه چهارم به دليل عصب دار شدن اندام ها، حركت جنين آغاز مي شود و زن باردار در ماه چهارم حركت جنين را كاملاً احساس ميكند.[29]
دانش بيولوژي هنوز پاسخگوي اين قسمت نبوده يعني حد فاصل مرحله حيات با مرحله قبل از آن را نمي تواند مشخص سازد[30] آيا در چهارماهگي اين دميدن روح اتفاق مي افتاد يا كمتر از آن و حتي برخي از منابع پزشكي تشخيص حركات جنين توسط مادر را در ماه پنجم دانسته اند[31] تا چه رسد به زمان دقيق حلول روح.
آيا مي توان ادعا كرد حركت جنين در شكم مادر همان وقوع دميدن روح باشد؟
در پاسخ بايد گفت: همان طور گذشت. جنين بعد از لقاح نطفه داراي حيات نباتي (گياهي است كه فقط تغذيه و رشد دارد و بعد از مدتي داراي حركات و ضربان قلب است كه مي توان آن را حيات حيواني دانست اما آن چه مهم است قوه ادراكات و شعور كه در سايه روح الهي پرورش مي يابد، و همچنين انسانيت انسان است كه او را از حيوان متمايز مي كند آن محقق نمي شود مگر با حلول روح الهي و در قرآن كريم اشاره اي به حركت جنين نشده است فقط سخن از خلقت ديگر و دميدن روح الهي شده است.[32]
در نتيجه نمي توان گفت: دميدن روح بر جنين هم زمان با حركات جنين است.
5. جنسيت جنين (دختر يا پسر)
قرآن در ادامه بيان مراحل خلقت به مرحله شكل گيري جنين اشاره مي كند و در چند آيه بدان پرداخته شد، «ثم كان علقة فخلق فسوي فجعل منه الزوجين الذكر و الانثي؛[33] پس علقه [آويزك] شد و [خدايش] شكل داد و درست كرد و از آن، دو جنس نر و ماده را قرار داد.
از مرحله علقه تا شكل گيري جنين، سه ماه طول مي كشد، و در سومين ماه صورت جنين، شكل صورت انسان به خود مي گيرد و جنسيت جنين مشخص مي شود و به همين علت قرآن كريم مرحله جنسيت جنين را (پسر يا دختر) پس از مرحله تسويه و شكل گيري قرار داده است «فسوي فجعل منه الزوجين» از نظر علمي، اعضاء تناسلي خارجي در ماه سوم، تكامل يافته كه در دوازدهمين هفته جنس جنين را با امتحان وضع ظاهري مي توان مشخص ساخت.[34]
انتخاب پسر يا دختر شدن جنين با چه كسي است؟
آن چه از علم پزشكي مي توان استخراج كرد اين است كه، تعيين جنسيت بستگي به سلول هاي پدر دارد. يعني كروموزوم y در كرمك (اسپرماتوزئيد) تعيين كننده پسر است (44+ x + y) و اوول زن هميشه داراي كروموزم x است و كروموزوم x مرد جنسيت جنين را دختر تعيين مي كند. (44+2x).[35]
اما در مرحله بعد از همان هنگام كه انسان به صورت پاره گوشتي در شكم مادر قرار گرفته دو برجستگي از طناب پشتي كه بعداً ستون فقرات را تشكيل خواهد داد به وجود مي آيند.
اين دو برجستگي را لوله هاي تناسلي مي نامند. اگر مقرر شده كه جنين پسر باشد اين دو لوله از هفته ششم، شروع به ساخت بافت هاي مشابه بافت هاي بيضه مي كنند. اما اگر مقرر شده كه جنين دختر باشد، اين لوله هاي تناسلي از هم متمايز شده تا در هفته دهم بافت هاي شبيه بافت هاي تخمدان را تشكيل دهند. شكل گيري دستگاه تناسلي مو تشابه به دليل نبودن هورمون هاي نر صورت مي پذيرد.[36]
عوامل ذيل در پسر يا دختر شدن
خداوند در سوره شوري آيه 49 و 50، تمام امور مربوط به جنس جنين را به دست خود مي داند «يداله ملك السموات و الارض يخلق ما يشاء ....»
آيه در بيان عدم تاثير علل و اسباب مادي نيست بلكه بيان گر قدرت و عظمت خداوند است. امروزه با پيشرفت علم ژنتيك و فراهم نمودن دارو و دريافتن تاثيرات غذا، قادر به تعيين جنسيت هستند.
در اين راستا حضرت آية الله مكارم شيرازي: تعادل جمعيتي دختر و پسر را مطرح كرده و تاثير غذا و دارو را در جنسيت جنين كمرنگ نموده است. ايشان مي فرمايد:
در اين كه چگونه و تحت چه عواملي، جنين مذكر يا مونث مي شود؟ هيچ كس پاسخي در برابر اين سوال ندارد، يعني علم هنوز جوابي براي آن پيدا نكرده است.
ممكن است پاره اي از مواد غذايي يا داروها در اين امر موثر باشد ولي مسلماً تاثير آن سرنوشت ساز و تعيين كننده نيست. ولي با اين حال عجيب اين است كه هميشه يك تعادل نسبي در ميان اين دو جنس (مرد و زن) در همه جوامع ديده مي شود و اگر تفاوتي باشد چندان چشم گير نيست.[37]
6. مدت ثابت زمان بارداري
آن چه در بين مردم مشهور است، دوران بارداري 9 ماه است و قرآن كريم بدون اشاره به زمان، با جمله «اجل مسمي، مدت معين» و «قدر المعلوم، مدت معين» زمان بارداري را مشخص و ثابت مي داند.
آيه «و نقر في الارحام ما نشاء الي اجل مسمي؛[38] و آن چه را اراده مي كنيم تا مدتي معين در رحم ها قرار مي دهيم»
آيه: «فجعلناه في قرار مكين الي قدر معلوم؛ فقدرنا فنعم القادرون»[39]؛ پس آن را [نطفه] در جايگاهي استوار نهاديم تا مدتي معين و توانا آمديم و چه نيك تواناييم»[40]
رحم قرارگاه و جايگاه استواري براي محصول بارداري است، ولي براي يك مدت زمان تعيين شده و تقريباً ثابت كه به دوران بارداري معروف است و تقريباً 270 ـ 280 روز يا 40 هفته، معادل ده ماه قمري يا نه ماه شمسي كه پس از آن جنين قادر خواهد بود در دنياي جديدي به زندگي خود ادامه دهد قرآن اين مدت زمان را به نام «قدر معلوم» ياد مي كند و در سوره حج از اين فاصله زماني به نام «اجل مسمي» يعني، مدت از قبل تعيين شده ياد شده است اعجاز اين آيات در اين نيست كه به مدت بارداري اشاره نموده، بلكه در اين است كه گفته است اين مدت بهترين و مناسب ترين مدت ممكن است «فقدرنا فنعم القادرون» و اگر اين مدت كم يا زياد شود، زيان آن متوجه جنين يا مادر او خواهد بود.
اگر مدت بارداري بيش از 42 هفته به طور انجامد، بارداري طولاني ناميده مي شود و مفراتي مانند: سخني زايمان، كاهش اكسيژن جنين و خطر مرگ براي او و ... به همراه دارد. و اگر كمتر از 38 هفته باشد، آن را زايمان زودرس مي نامند و زيان هاي مانند: ضعف و ناتواني سيستم دفاعي بدن نوزاد كه 50% درصد مبتلا به مرگ نوزادي مي شود ـ آمادگي نوزادان براي ابتلاء به بيماري هاي يرقان و ... به همراه دارد. لذا مدت بارداري طبيعي بين 38 الي 42 هفته مي باشد.[41]
حاصل سخن اين كه، قرآن مقدار زمان بارداري را اندازه اي مشخص مي داند و پزشكي نوين هم مدت زمان بارداري را تقريباً ثابت مي داند و نشان مي دهد كه كشفيات جديد علمي، بار ديگر اشارات علمي قرآن را تبيين كرده است.
اطباي قبل از اسلام مانند جالينوس (210 ـ 131 م) و بعد از اسلام مانند ابن سينا (370 ـ 428 ق) ادعا كردند كه با چشم خود شاهد به دنيا آمدن طفل بعد از شش ماه بوده اند[42] و هم چنين نقل تاريخي كه چنين قضيه اي در زمان هاي مختلف اتفاق افتاده است؛ در كتاب ها بيان شده است.[43]
با بررسي در آيات مختلف نشان مي دهد كه قرآن به مسئله كمترين مدت بارداري اشاره كرده است:
آيه «وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ.» (احقاف / 15)
ترجمه «و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش مي كنيم. مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و بارداري و شير دادن او سي ماه است.
آيه «وَاذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْمَ عَلَيهْ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» (بقره / 233)
ترجمه: «و مادران فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند، [اين حكم] براي كسي است كه بخواهد دوران شير خوارگي را تكميل كند.»[44]
مفسران در تفسير دو آيه فوق، اين طور استنباط كرده اند كه، طبق نص صريح آيه، مدت شير خوارگي طفل دو سال تمام است معادل 24 ماه مي باشد و آيه ديگر مدت بارداري و شيرخواري را مجموعاً 30 ماه مي داند، با توجه به 24 ماه شيرخواري طفل، مدت بارداري 6 ماه مي باشد يعني 24 ماه را از 30 ماه كم نماييم، 6 ماه كه نشان از كوتاه ترين مدت بارداري است،باقي مي ماند.[45]
نظريه پزشكان
پزشكي نوين به اين نتيجه رسيده است كه جنين اگر شش ماه تمام در رحم مادر باشد، پس از تولد زنده خواهد ماند. هر چند تولد اين گونه را زايمان زودرس مي نامند[46] در آن موقع لازم است با مراقبت هاي ويژه و وصل دستگاه تنفسي و ... مي توان طفل را از حالت نارسا بودن بيرون آورد.[47]
در نتيجه، پيش از آن كه دانش پزشكي به حداقل زمان لازم براي بارداري را كشف نمايد، قرآن اين مطلب را به روشني بيان كرده است.
7. تولد نوزاد
تلد نوزاد بعد از 9 ماه زندگي در رحم مادر، يكي از عجائب خلقت به حصاب مي آيد و خداوند اين مرحله هجرت را از قدرت بزرگ خود مي داند.
«و نقر في الارحام ما نشاء الي اجل مسمي ثم نخرجكم طفلاً؛[48]
و آن چه را اداره كنيم تا مدتي معين در رحم ها قرار مي دهيم، آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مي آوريم.»
با مقايسه ي ضمن دنياي رحم و زندگي كودك در آن با خارج از رحم، به عظمت خلقت انسان پي مي بريم.
الف. درجه حرارت دنياي رحم 37 درجه است ولي درجه حرارت خارج از رحم، كمتر يا بيشتر است، لذا طفل در زمان كوتاه لازم است خود را با حرارت محيط سازگاري دهد.
ب. جنين در رحم مادر دنياي تاريك را بسر برده است و روشنايي و نور براي او مفهومي ندارد، اما پس از تولد، در برابر روشنايي و نور خيره كننده دنيا سازگاري نشان مي دهد.
ج. هم چنين طفل 9 ماه در عالم مرطوب و لزج زندگي كرده است ولي پس از تولد بايد در محيط خشك به زندگي خود ادامه دهد.[49]
د. گردش خون در جنين، يك گردش ساده است. زيرا حركت خون هاي آلوده به سوي ريه ها براي تصفيه انجام نمي گردد. چون در آن جا تنفسي وجود ندارد لذا دو قسمت قلب او (بطن راست و چپ) كه يكي عهده دار رساندن خون به اعضا و ديگري عهده دار رساندن خون به ريه براي تصفيه است به يكديگر راه دارد. اما به محض اين كه جنين متولد شد، اين دريچه بسته مي شود و خون دو قسمت مي گردد؛ بخشي به سوي تمام سلولهاي بدن براي تغذيه فرستاده مي شود و بخش ديگر به سوي ريه ها براي تنفس.
ه. تا زماني كه جنين در شكم مادر است، اكسيژن لازم را از خون مادر مي گيرد ولي بعد از تولد از طريق ريه (كه قبلاً در رحم مادر آماده بود) و تنفس اكسيژن دريافت مي كند.
و. تغذيه جنين در شكم مادر از طريق بند ناف است اما بعد از تولد تمامي دستگاه گوارشي فعال و تغذيه از طريق دهان، مري و معده انجام مي پذيرد.
ز. بعد از تولد نوزاد بسيار گريه مي كند، ممكن است دليل آن موارد زير باشد:
1. گريه نوزاد بعد از تولد نشانه حيات و بقاي او است.
2. در بعضي موارد گريه نوزاد دليل بر ناراحتي او باشد، آزردگي از بيماري، گرسنگي، تشنگي، شرائط جديد زندگي اعم از گرما، سرما، نور شديد و ...
3. نوزاد بعد از تولد نيازمند به ورزش است تا خون را به سرعت در تمام عروق به جريان وا دارد و تمام سلو ها را مرتباً تغذيه كند گريه براي نوزاد ورزش است و بدن را به تحرك وا مي دارد.
4. در مغز كودك داراي رطوبتي است كه اگر در آن جا بماند، سبب بيماري ها حتي كوري مي شود گريه نوزاد سبب مي شود كه رطوبت هاي اضافي به صورت قطره هاي اشك از چشمان آن ها بيرون ريزد و سلامتي آن ها تضمين شود.[50]
حاصل سخن اين كه، با توجه به متفاوت بودن دنياي رحم با دنيا خارج از رحم، و فرايند حيات گوارشيف تنفس، گردش خون، تغذيه و ... بعد از تولد نشان از دنياي شگفت انگيز تولد نوزاد دارد و عظمت و قدرت خداوند را به نمايش مي گذارد.
////////
پي نوشت:
[1] . علق / 1 و 2، حج / 5، مومنون / 14، غافر / 67، قيامت / 38.
[2] . ر.ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 27، ص 153.
[3] . التحقيق في كلمات قرآن كريم، حسن مصطفوي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران، تهران، مفردات راغب اصفهاني، المكتبه الرضويه، تهران، ذيل ماده «علق». ر.ك: قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ذيل ماده «علق»
[4] . طب در قرآن، دكتر دياب و قرقوز، ترجمه چراغي، ص 86، انتشارات حفظي، تهران.
[5] . تفسير نمونه، همان، ج 27، ص 156.
[6] . مطالب شگفتانگيز قرآن، گودرز نجفي، ص 99، نشر سبحان، تهران.
[7] . اولين پيامبر آخرين دانشگاه، دكتر پاكنژاد، ج 11، ص 110، كتابفروشي اسلامي، تهران.
[8] . اسلام و طب جديد يا معجزات علمي قرآن، دكتر عبدالعزيز اسماعيل پاشا، ترجمة سيد غلامرضا سعيدي، انتشارات برهان، ص 182.
[9] . حضرت آيتالله معرفت بعد از پذيرفتن اين نظريه كه علق خون بسته است ميگويد: علقه در روز هفتم به جداره رحم ميچسبد. (التمهيد، محمدهادي معرفت، ج 6، ص 82)
[10] . لازم به ذكر است احتمالات ديگري درباره «علق» داده شده از جمله، بعضيها علق را به معناي نطفه مرد (اسپرماتوزئيد) معنا كردهاند (مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 99) و بعضي ديگر به معناي موجود صاحب علاقه كه اشاره به روح اجتماعي انسان است، معنا نمودهاند. و بعضي ديگر اشاره به گل حضرت آدم(ع) كه حالت چسبندگي دارد نمودهاند. (ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر رضايي اصفهاني، ص 487 ـ 481)
[11] . ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، انتشارات مبين، رشت، ج 2، ص 487 ـ 481.
[12] . مومنون / 14، حج / 5.
[13] . التحقيق في كلمات القرآن الكريم، حسن مصطفوي، ج 11، ص 124، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران، 1371.
[14] . همان، ج 3، ص 112 و نيز ج 11، ص 126.
[15] پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، رضايي اصفهاني، انتشارات مبين، رشت، چ 1، 1380، ج 2، ص 498 به نقل از رويانشناسي پزشكي، لانگمن، ص 38.
[16] . تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 14، ص 24.
[17] . مارف قرآن، مصباح يزدي، انتشارات راه حق، قم، ص 338، الميزان، علامه طباطبايي، بنياد علمي و فكري علامه، تهران، ج 14، ص 344.
[18] . ر.ك: طب در قرآن، دكتر قرقوز، ص 87.
[19] . ر.ك: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، رضايي اصفهاني، ص 500.
[20] مومنون، 14.
[21] ر.ك: رويان شناسي پزشكي لانگمن، ترجمه دكتر بهادري و شكور، ص 57.
[22] ر.ك: شگفتي پزشكي در قرآن كريم، حسن كريمي، يزدي، ص 41 – 47.
[23] ر.ك: پژوهشي در اعجاز علم قرآن، رضا اصفهاني، ج 2، ص 506 – 513، دكتر عدنان شريف، من علم طب القرآن، ص 59، تفسير نمونه، ج 14، ص 212، طب در قرآن، ص 89.
[24] سجده 9، در سوره ص 72 و حجر 29، به همين مضمون در مورد خلقت حضرت آدم آمده است.
[25] مومنون، 14.
[26] ر.ك: معارف قرآن، مصباح يزدي، دو جلدي، ص 349 – 359.
[27] تفسير نمونه، ج 14، ص 211.
[28] ر.ك: پيام قرآن، مكارم شيرازي، ص 78.
[29] ر.ك: طب در قرآن، ص 89 – 92.
[30] اولين دانشگاه آخرين پيامبر، دكتر پاكنژاد، ج 1، ص 263 – 265.
[31] رويان شناسي پزشكي لانگين، ص 98.
[32] پژوهشي بر اعجاز علمي قرآن، ص 529 – 523.
[33] قيامت 38 – 39، ر.ك: نجم 45 – 46، شوري 49 – 50، ليل 3، حجرات 13.
[34] رويان شناسي پزشكي لانگمن، ص 497 طب در قرآن، ص 87.
[35] اولين دانشگاه آخرين پيامبر، دكتر پاكنژاد، ج 1، ص 255 – 257، ر.ك: بسام دفضع، الكون و الانسان بين العلم و القرآن، ص 165.
[36] طب در قرآن، ص 77 – 78.
[37] پيام قرآن، ج 2، ص 79، و ص 84 – 85.
[38] حج، 5.
[39] مرسلون 20 – 24.
[40] درباره واژه «قدر» در بين لغويوين اختلاف است بعضي ها به معناي تقدير و اندازه گرفته اند و بعضي ديگر به معناي قدرت، آن چه به ذهن نزديك تر است همان قدرت است (مفردات راغب، ذيل ماده «قدر» به تفسير نمونه، ج 25، ص 409، الميزان، ج 20، ص 167.
[41] ر.ك: طب در قرآن، ص 99 – 103؛ اولين دانشگاه آخرين پيامبر، ج 11، ص 109، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 2، ص 550 – 554، رويان شناسي لانگمن، ص 96.
[42] ر.ك: تفسير نمونه، ج 21، ص 327.
[43] طب در قرآن، ص 22.
[44] ر.ك: لقمان 14.
[45] تفسير نمونه، مكارم شيرازي، علامه طباطباييف تفسير الميزان، ذيل آيه فوق.
[46] (رويان شناسي پزشكي لانگمن، ص 99)، بعضي از پزشكان معتقدند به خاطر عدم تمايز دستگاه تنفسي و عصبي در زمان 6 ماهگي مشكل است طفل زنده بماند، در پاسخ مي توان گفت: با رشد دستگاه پزشكي حتي مي توان نطفه را در خارج از رحم پرورش داد تا چه رسد به طفل شش ماهه را.
[47] طب در قرآن، ص 22، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 11، ص 109، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 2، ص 540 – 543.
[48] حج، 5؛ ر.ك: غافر 67، نحل 78.
[49] ر.ك: گذشته و آينده جهان، بي آزار شيرازي، ص 68 – 69، با تصرف و تخصيص.
[50] ر.ك: پيام قرآن، مكارم شيرازي، ج 2، ص 89
.................................................................................
منبع: http://www.quransc.com
سه شنبه 31 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 666]
صفحات پیشنهادی
مراحل خلقت انسان
مراحل خلقت انسان خبرگزاري فارس: در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ديدگاه قرآن كريم ... علقه خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرد.
مراحل خلقت انسان خبرگزاري فارس: در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ديدگاه قرآن كريم ... علقه خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرد.
آفرينش انسان و مراحل حيات اواز منظر علامه طباطبائي (1)
خلقت انسان هايي از نسل او به وسيله ي نطفه. پس در آغاز خداوند نوع انسان اوليه را خلق کرد و سپس نسل وي را از نطفه همان انسان قرار داد. تا بدين سان، مراحل حيات آدمي پس از ...
خلقت انسان هايي از نسل او به وسيله ي نطفه. پس در آغاز خداوند نوع انسان اوليه را خلق کرد و سپس نسل وي را از نطفه همان انسان قرار داد. تا بدين سان، مراحل حيات آدمي پس از ...
مراحل آفرينش انسان چگونه است؟
سوال : مراحل آفرينش انسان چگونه است؟ پاسخ پاسخ: نخستين چيزى كه درباره انسان مطرح مى شود، مسأله شناخت خلقت انسان است و اين كه او از چه و چگونه به وجود آمده است؟
سوال : مراحل آفرينش انسان چگونه است؟ پاسخ پاسخ: نخستين چيزى كه درباره انسان مطرح مى شود، مسأله شناخت خلقت انسان است و اين كه او از چه و چگونه به وجود آمده است؟
مقام عرفاني انسان در تفسيرهاي قرآني مثنوي (1)
براساس اين تفسير در تعريف انسان، مباحثي از نظر عرفاني راجع به انسان مطرح است: مراحل تطور خلقت انسان؛ بحث خلقت انسان و سير تکاملي او در مثنوي به يکديگر ...
براساس اين تفسير در تعريف انسان، مباحثي از نظر عرفاني راجع به انسان مطرح است: مراحل تطور خلقت انسان؛ بحث خلقت انسان و سير تکاملي او در مثنوي به يکديگر ...
آفرينش انسان از ديدگاه قرآن
قرآن خلقت انسان را در اين مراحل بيان کرده است: الف) تراب: از خاک آفريده شده است ب) طين: از گل آفريده شده است ج) صلصال من حماء مسنون: از گل و لاى گنديده آفريده شده ...
قرآن خلقت انسان را در اين مراحل بيان کرده است: الف) تراب: از خاک آفريده شده است ب) طين: از گل آفريده شده است ج) صلصال من حماء مسنون: از گل و لاى گنديده آفريده شده ...
انسان(1)
مراحل خلقت انسان(1)-مراحل خلقت انسان(1) در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ... 1. علقه خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است.
مراحل خلقت انسان(1)-مراحل خلقت انسان(1) در اين نوشتار مراحل و چگونگي خلقت انسان از ... 1. علقه خداوند در آيات مختلف از قرآن كريم، به مراحل خلقت انسان اشاره كرده است.
چگونگی آفرینش انسان !
آیه بعد اشارهاى به نظام احسن آفرینش به طور عموم ، و سرآغازى براى بیان خلقت انسان و مراحل تكامل او به طور خصوص می باشد ، آنجا که مىفرماید : " او همان كسى است كه هر چه ...
آیه بعد اشارهاى به نظام احسن آفرینش به طور عموم ، و سرآغازى براى بیان خلقت انسان و مراحل تكامل او به طور خصوص می باشد ، آنجا که مىفرماید : " او همان كسى است كه هر چه ...
آفرينش انسان در قرآن
و دانشمند ديگرى ادعا كرده بين انسان و عاليترين ميمونها تفاوت كمترى هست تا بين عاليترين و پستترين ميمونها. (6) مبدا و مراحل تكامل خلقت انسان در قرآن بعد از اين ...
و دانشمند ديگرى ادعا كرده بين انسان و عاليترين ميمونها تفاوت كمترى هست تا بين عاليترين و پستترين ميمونها. (6) مبدا و مراحل تكامل خلقت انسان در قرآن بعد از اين ...
آفرینش انسان از آغاز تا انجام
نحوه آفرینش انسان چگونه بود؟ فلسفه خلقت چه بود؟ مراحل زندگی انسان در این دنیا، پس از آن و در دنیای دیگر، چیست؟ قبر، برزخ، نامه اعمال و... همه این مراحل از موضوعات ...
نحوه آفرینش انسان چگونه بود؟ فلسفه خلقت چه بود؟ مراحل زندگی انسان در این دنیا، پس از آن و در دنیای دیگر، چیست؟ قبر، برزخ، نامه اعمال و... همه این مراحل از موضوعات ...
آفرينش انسان از ديدگاه قرآن
قرآن خلقت انسان را در اين مراحل مختلف بيان کرده است: از خاک آفريده شده است، از گل آفريده شده است، از لاى گنديده آفريده شده است و از گل خشکيده آفريده شده است.
قرآن خلقت انسان را در اين مراحل مختلف بيان کرده است: از خاک آفريده شده است، از گل آفريده شده است، از لاى گنديده آفريده شده است و از گل خشکيده آفريده شده است.
-
گوناگون
پربازدیدترینها