واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: برکناری متکی با اطلاع رهبر انقلاب بوده است؟ عصرایران - منوچهر متکی ، در حالی پشت میز مذاکره با مقامات ارشد سنگالی نشسته بود و "گفت و گوی دیپلماتیک" می کرد که نمی دانست ، هزاران کیلومتر آن سوتر ، محمود احمدی نژاد ، یعنی کسی که او را به "داکار" فرستاده بود تا پیامش را به پرزیدنت"عبدالله واد" برساند ، در نامه ای کوتاه ، او را بر کنار کرده و متکی ، عملا سمتی برای مذاکره ندارد! این موضوعی بود که سنگالی ها ، بعد از متوجه شدنش ، به شدت برآشفتند و آن را توهینی به خود قلمداد کردند. بدین سان ، سنگال ، در اولین واکنش به این بی احترامی ، سفیر خود را از تهران فرا خواند ؛ البته هر کشور دیگری هم بود ، همین کار را انجام می داد چه آن که در عرف دیپلماتیک ، هرگز قابل تحمل نیست وسط مذاکره ، خبر برسد کسی که برای گفت و گو آمده ، دیگر سمتی ندارد! اما فارغ از واکنش سنگالی ها به این ماجرای عجیب و غریب که در شگفتی های تاریخ دیپلماسی ثبت خواهد شد ، نکاتی چند راجع به برکناری منوچهر متکی از وزرات خارجه جمهوری اسلامی ایران قابل تأمل است:
1 - همه می دانند که نصب و عزل وزرای مهمی مانند خارجه ، دفاع ، کشور و اطلاعات ، با مشورت و نظر مساعد مقام معظم رهبری انجام می شود. نکته دیگر آن که در محافل سیاسی ، همواره از متکی به عنوان کسی که حمایت رهبر معظم انقلاب را با خود دارد ، یاد می شود. در همین ماجرای انتصاب نمایندگان ویژه رئیس جمهور در مناطق مختلف جهان نیز رهبر انقلاب ، در تأیید نظر متکی وارد ماجرا شدند و دستور به "حذف موازی کاری" و "اعتماد به وزرا" دادند. پیشتر نیز در جریان دیدار سفرا با رهبر معظم انقلاب ، ایشان از دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر تمجید کرده بودند. حال سؤال مهم اینجاست که آیا احمدی نژاد برای برکناری متکی ، نظر رهبر معظم انقلاب را جویا شده و موافقت ایشان را کسب کرده بود یا خیر؟ نحوه برکناری متکی ، هر چند اهانتی آشکار به او بود ، اما مهم تر از این موضوع ، حفظ حرمت رهبری توسط رئیس جمهوری است که بخش اعظم آرای مردمی و پشتیبانی های سیاسی اش در میان اصولگرایان را رهین رهبری است. احمدی نژاد در ماجرای انتصاب مشایی به سمت معاونت اولی رئیس جمهور و دستور رهبر معظم انقلاب در خصوص بازپس گیری این حکم ، نمره قابل قبولی نگرفت و این بار چشم همه کسانی که دل در گرو ولایت فقیه دارند ، به این ماجراست تا مشخص شود رهبر معظم انقلاب ، تا چه اندازه در جریان امر بوده اند؟ 2 - نحوه برکناری ، نه تنها با آداب دیپلماتیک و اصول کشور داری مغایرت داشت ،بلکه با فرهنگ ایرانی و اسلامی هم همخوانی نداشت. این گونه رفتار کردن با وزیری که 5 سال تمام ، به معنای واقعی کلمه "شب و روز" برای کشورش کار کرد ، با هیچ اصل اخلاقی قابل توجیه نبود. متکی از وزارت خارجه رفت ، احمدی نژاد نیز روزی ریاست جمهوری را ترک خواهد کرد ولی آنچه می ماند ، "اخلاق و فرهنگ ایرانی - اسلامی" است که حکومتگران حق ندارند از آموزه های آن عدول کنند و بی اخلاقی را در جامعه نهادینه کنند. تنها یک دلیل می تواند برای برکناری وزیر خارجه در هنگام مأموریت دیپلماتیک به ذهن متبادر شود: سایه افکندن بحث های مربوط به «نحوه برکناری» بر «اصل برکناری» چرا که نوع برکناری به اندازه ای غیر متعارف و بحث انگیز بود به راحتی می شد پیش بینی کرد با چنین عزلی ، همه نظرها به نوع برکناری معطوف می شود و کمتر کسی سراغی از علت اصل برکناری می گیرد. در طول پنج سال اخیر ، مسوولان همواره از سیاست خارجی موفق دولتین نهم و دهم سخن گفته اند و لذا حذف رئیس دستگاه سیاست خارجی ، می توانست این سوال را به وجود آورد که اگر سیاست خارجی تان موفق بوده ، چرا وزیر خارجه را برکنار می کنید و اگر موفق نبوده ، آن همه سخن از توفیق گفتن چه بود؟ البته عده ای دوست دارند بگویند هر چه موفقیت داشتیم مربوط به شخص احمدی نژاد بوده و هر چه ناکامی متوجه مان بوده ، به وزارت خارجه بر می گردد که البته سخنی نامعقول است و مگر می شود در پنج سال سیاست خارجی ، همه موفقیت ها را متعلق به یک نفر بدانیم و مدیران و کارشناسان و دیپلمات های مجربی که حتی نامشان هم در جایی ذکر نمی شود ، در این موفقیت ها بی سهم باشند و تنها کارکردشان این باشد که کاسه کوزه های ناکامی ها بر سرشان شکسته شود؟! زهی انصاف و پرهیرگاری! علاوه بر این از نظر زمانی هم می توان گفت که احمدی نژاد تعمداً زمان منتهی به تعطیلات سه روزه را انتخاب کرد تا موج رسانه ای ناشی از تصمیم خود را مهار کند و در این باره ، مشاورانش ، مشاوره خوبی به او داده اند! برکناری در سفر خارج ، در عالم سیاست ، فقط در یک مورد صورت می گیرد و آن هم موقعی است که در داخل کشور کودتایی رخ دهد و مقام مسافر ، برکنار گردد ، ولی در ایران که کودتایی رخ نداده است. اگر احمدی نژاد بنا داشت متکی را حذف کند ، می توانست دو - سه روزی صبر کند و خیلی محترمانه ، این کار را انجام دهد. 3 - تغییر در رأس هرم سیاست خارجی هر کشور ، در سطح بین المللی این گونه تعبیر می شود که قرار است تغییرات اساسی در رویکردهای سیاست خارجی آن کشور به وجود آید. برکناری متکی در حالی صورت می گیرد که مقام معظم رهبری به عنوان کسی که سیاست های کلی نظام را تبیین می کنند ، هیچ تغییری در سیاست خارجی را ابلاغ ننموده اند و همچنان بر اصول ثابت نظام در سیاست خارجی ، به ویژه در برابر غرب پابر جا هستند. بنابراین مردم حق دارند بپرسند که آیا قرار است در سیاست خارجی دولت ، اتفاقی بیفتد که از آن بی خبریم؟ این سوال وقتی جدی تر می شود که همزمان با سفر متکی به سنگال و نیز بلافاصله بعد از برکناری او ، اسفندیار رحیم مشایی ، رسماً وارد فعالیت های دیپلماتیک شده و در قامت یک وزیر خارجه ، با پادشاه اردن دیدار می کند و با سفیر سوئیس(حافظ منافع آمریکا در ایران) جلسه می گذارد. 4 - وقتی ، مدیری در حد وزیر ، آن هم شخص باسابقه و جا افتاه ای مانند متکی ، این چنین کنار گذاشته می شود ، معنای دیگرش این است که ثبات مدیریتی در ایران معنا و مفهوم ندارد و تنها مدیرانی می توانند برنامه های مدیریتی خود را تدوین کنند و پیش ببرند که اطاعت پذیر باشند و رمز بقایشان نیز همین باشد. متأسفانه این رویه ، پیشتر بنیان گذاشته شده و غایت آن ، بی اعتبار شدن مدیریت ها و بی حرمت شدن انسان هاست. راستی ، وزیر خارجه بعدی که به سفر برود ، طرف های خارجی اش ، هنگام گفت و گو با او ، با خود نخواهند گفت که این شخص کاره ای نیست و حتی همین الان هم که داریم با او حرف می زنیم ، ممکن است حکم برکناری اش امضا شده باشد؟! 5 - منوچهر متکی در دوران وزارتش وزنه تعادل در سیاست خارجی بود. حضور او - که از حلقه مرکزی یاران احمدی نژاد نبود - باعث مهار برخی تندروی ها و جلوگیری از نفوذ نیروهای افراطی به بدنه دستگاه سیاست خارجی بود. در واقع بخش مهمی از توان متکی و تیمش ، مصروف متوازن سازی و رفع و رجوع کردن مشکلات دیپلماتیکی می شد که برخی افراد به وجود می آوردند که یکی از آخرین موارد آن ،مربوط به اظهارات بقایی - معاون رئیس جمهور و نماینده سابق و مشاور کنونی او در امور آسیا - می شود که با اظهارات خود درباره نسل کشی ارامنه ، روابط ایران و ترکیه را متشنج کرد و واکنش متکی را به دنبال آورد. اینک با حذف منوچهر متکی ، باید دید در سال های باقی مانده از دولت احمدی نژاد دستگاه سیاست خارجی چه سمت و سویی خواهد داشت؟ آیا روند دیپلماتیک را خواهد پیمود یا تازه کاران هیجان زده ، در رده های مختلف آن حضور خواهند یافت و مشکل سازی خواهند نمود؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]