واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شگفت انگیزترین نشانه ی الهیروایات اسلامى معمولاً اصحاب كهف را همانند روایات مسیحى، جوانانى اشراف زاده دانسته اند كه در عید بزرگى با مركب هاى خود به بیرون شهر رفتند و بت هایى را كه مى پرستیدند، به همراه خود بردند. خداوند در دل هایشان نور ایمان برافروخت و آنان به خداوند یكتا ایمان آوردند و هر چند در آغاز ایمان خود را از یكدیگر پوشیده مى داشتند، امّا به تدریج ایمان خود را به یكدیگر اظهار كردند.
اصحاب کهف چگونه نجات یافتند؟بر پایه برخى روایات با اینكه پادشاه جبار و بت پرست عصر اصحاب کهف ، همه كسانى را كه از پرستش بت ها سرباز مى زدند، مى كشت ؛ ولى به اصحاب كهف مدتى مهلت داد تا از ایمان خود بازگردند. آنان از این فرصت استفاده كرده و به غار پناه بردند .(1) برخى دیگر از روایات ، آنان را امین و رازدار پادشاه عصر خود قلمداد كرده كه هدایت یافته و به غار پناه بردند . روایتى از وهب بن منبه، ماجراى ایمان آوردن اصحاب كهف را كاملاً متفاوت و مربوط به گرویدن جوانان شهر اِفسوس به یكى از حواریان حضرت عیسى علیه السلام دانسته است. براساس این روایت، یكى از حواریان حضرت عیسى علیه السلام بر اثر سجده نكردن به بتِ سر درِ شهر، از ورود به شهر ممنوع شده بود و به ناچار در گرمابه اى در بیرون شهر بهكار و تبلیغ دین خدا پرداخت و از این راه برخى جوانان شهر به او گرویدند .(2)همچنین براساس برخى روایات، اصحاب كهف جوانانى رومى بوده اند كه پیش از بعثت عیسى علیه السلام وارد غار شدند و پس از بعثت آن حضرت از خواب برخاستند ، امّا برخى روایات، همه ماجرا را مربوط به زمان پس از بعثت حضرت عیسى علیه السلام و آنان را افرادى دانسته كه بر شریعت عیسى علیه السلام بوده اند.(3) داستان اصحاب کهف در لسان قرآنقرآن در طى 18 آیه به بیان این داستان پرداخته است. از سیاق نخستین آیه این قصه بر مىآید كه این داستان اجمالاً پیش از نزول آیات، معلوم بوده و قرآن به شرح و تفصیل آن پرداخته است: « أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبًا » . علت شگفت بودن ماجراى اصحاب كهف، درنگ 309 ساله آنان در غار و آنگاه برخاستن ایشان در كمال سلامت بوده است . شگفت انگیزترین نشانه الهی خواب طولانى اصحاب كهف از شگفت انگیزترین نشانه هاى الهى است كه موجب شده مفسران نیز به فراخور حال، به بحث درباره آن و اثبات آن به لحاظ علمى و تجربى بپردازند . براساس روایاتى كه در شأن نزول این آیات وارد شده ، قریش شمارى از یاران خود را براى تحقیق درباره دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به سوى عالمان یهود در مدینه فرستادند تا نظر آنان را دراین مورد جویا شوند. عالمان یهود با طرح چند پرسش گفتند: اگر محمّد ـ صلى الله علیه و آله ـ از عهده پاسخ به این پرسش ها برآمد، او پیامبر خدا و گرنه دروغگوست. یكى از این پرسش ها به اصحاب كهف مربوط است كه آیات مورد اشاره در پاسخ به آن نازل شده است.(4)براساس ظاهر آیات، اصحاب كهف جوانانى بودند كه به خدا ایمان آوردند و خداوند نیز بر هدایتشان افزود: « وَ رَبَطْنا عَلی قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهًا لَقَدْ قُلْنا إِذًا شَطَطًا ».(5) براساس برخى روایات ، آنان سالمندانى با ایمان بودند و واژه « فتیه » كنایه از جوانمردى آنان است.(6)خداوند، شرایطى را در غارحاکم ساخته بود كه كسى یاراى نزدیك شدن و آسیب رساندن به آنان نداشته باشد. دورنماى آنان در غار به گونه اى بود كه هر كس آنان را مى دید، ناگزیر از ترس مى گریختبه هر حال آنان به آیین بت پرستى قوم خود معترض و از كرنش كوركورانه قومشان در برابر بتان ، سخت اندوهگین بودند و این كار را بزرگترین ظلم مى دانستند. آنان از تأیید و یارى خداوند برخوردار بودند و خداوند دل هایشان را در راه ایمان محكم ساخته بود تا در برابر بت پرستى و مظاهر آن بایستند و آنان نیز بدون ترس از حوادث و سختی هاى آینده بر پا خاسته و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمان ها و زمین است و ما جز او معبودى را نمى خوانیم و در حالى كه همه خدایان دروغین را كنار گذاشته و از قوم بت پرست خود جدا شده بودند، به غار پناهبرده و از خدا رحمت و راه نجات خواستند . خداوند نیز آنان را مشمول رحمت لایزال خود قرارداد و در كارشان گشایشى فراهم ساخت؛ چنانكه در ادامه آیه فوق از قول اصحاب كهف نتیجه پناه بردن به غار را رحمت خدا ذكر مى كند.(7) خوابی با چشمان بازاز آیات قرآن كریم و روایات چنین بر مى آید كه خداوند اصحاب كهف را پس از ورود به غار، به خوابى عمیق فرو برد . مدت درنگ اصحاب كهف در غار، از نظر قرآن 309 سال بوده است . بنا بر آیات قرآنی آنان بلافاصله پس از ورود به غار در خواب فرو رفتند و خداوند آنان را به گونه اى قرار داده بود كه هركس به ایشان مى نگریست، آنان را بیدار مى پنداشت؛ حال آنكه در خواب بودند. برخى مفسران از این جمله چنین استنباط كرده اند كه چشمان اصحاب كهف به هنگام خواب، باز بوده است.(8)
آماده کردن تمام شرایط برای اصحاب کهفخداوند، شرایطى را در غارحاکم ساخته بود كه كسى یاراى نزدیك شدن و آسیب رساندن به آنان نداشته باشد. دورنماى آنان در غار به گونه اى بود كه هر كس آنان را مى دید، ناگزیر از ترس مى گریخت. براى آنكه بدن اصحاب كهف بر اثر تماس دائم با زمین دچار فرسودگى و آسیبى نشود، خداوند آنان را به چپ و راست مى گرداند و براى آنكه شرایط حیات براى آنان كاملاً فراهم شود و از هر گونه آسیب جسمى به دور باشند، خورشید نیز نور خود را ارزانیشان مى داشت. در این میان سگ آن ها نیز در دهانه غار دست ها را گشوده و به حالت نگهبانى خوابیده بود.(9)غار در نیمكره شمالى زمین و به گونه اى بوده كه خورشید، صبحگاهان به سمت راست آن و هنگام غروب به سمت چپ آن مى تابیده است. از سوى دیگر، آنان در محل وسیعى از غار قرار گرفته بودند. برخى گفته اند: منظور این است كه آن ها در وسط و میانه غار قرار گرفته بودند، به گونه اى كه خنكاى نسیم باد و هوا به ایشان مى رسید.(10) پی نوشت ها:1. تفسیر ابنكثیر، ج3، ص78ـ79.2. روض الجنان، ج12، ص318ـ319.3. تاریخ طبرى، ج1، ص373.4. المیزان، ج13، ص244 و نمونه، ج12، ص407ـ409.5. کهف: 14.6. المیزان، ج13، ص283.7. کهف: 16-11؛ المیزان، ج13، ص292 و روح المعانى، مج9 ، ج15، ص316.8. کهف: 25-11؛ جامع البیان، مج9، ج15، ص225؛ الكشاف، ج2، ص705؛ المیزان، ج13، ص248 و البرهان، ج3، ص624.9. کهف: 18.10. کهف: 17 و جوامعالجامع، ج2، ص356.زهرا رضائیانبخش قرآن تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]