واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: t="رقابت عشقي 2 پسر جوان / عاشقكشي" src="http://www.news.niksalehi.com/khabar/100832957418.jpg" width="150" height="100" border="0" /> در دادگاه كيفري استان تهران، رياست شعبهاي را به عهده داشتم كه پروندههاي قتل در آن مورد رسيدگي قرار ميگرفت. آن زمان پروندهاي به من ارجاع شد كه به عاشق كش شهرت داشت. پرونده مربوط به رقابت عشقي 2 پسر جوان بود. ماجرا از اين قرار بود كه 2 پسر عاشق يك دختر شده بودند و همين موضوع رقابتي را بين آنها به وجود آورده بود. آنطور كه در پرونده آمده بود، دختري به نام مريم از چند سال قبل با پسري بوتيك دار به اسم شهاب رابطه برقرار كرده بود و اين رابطه سالها ادامه داشت. دختر جوان بعد از اينكه از ازدواج با پسرمورد علاقهاش نااميد شده بود سراغ مردي ديگر رفته و با او ازدواج كرده بود. وضعيت مالي اين زوج بسيار خوب بود و همين باعث شده بود تا شهاب به فكر باجگيري بيفتد. در نهايت هم وقتي مريم موضوع را به شوهرش گفته بود مرد جوان با شهاب قرار ملاقات گذاشته و او را به قتل رسانده بود. وقتي پرونده به دادگاه آمد و آن را مورد بررسي قرار دادم، متوجه شدم كه متهم دچار هيستريك است و رفتارهاي عصبي دارد. البته او بعد از قتل همراه همسرش فرار كرده بود و در اين مدت نيز با همسرش بدرفتاريهاي زيادي كرده بود. قبل از تشكيل دادگاه، من درخواست كردم پزشكي قانوني متهم را مورد معاينه قرار دهد. آنها اعلام كردند پسرجوان دچار درصدي از پرخاشگري هست اما جنون ندارد و مسوول اعمال خودش است. دادگاه آغاز شد و خبرنگاران زيادي هم آمده بودند. بعد از قرائت كيفرخواست، متهم جوان از من خواست كه دادگاه را غيرعلني كنم تا در مورد ماجرا براي هيات قضات توضيح دهد. بعد از غيرعلني شدن دادگاه، او همه چيز را براي من گفت. واقعيت را ميگفت و قسمتي از گفتههايش را هم اوليايدم تاييد ميكردند. من و همكارانم به اين اطمينان رسيديم كه مقتول قصد اخاذي داشته است و به همين منظور هم مدام مزاحم مريم ميشده است. اما اين موضوع نميتوانست كاري راكه متهم كرده بود، توجيه كند و درواقع اجازه دهد كه او مرتكب قتل شود. به همين دليل هم من و همكارانم با اكثريت آرا او را به قصاص محكوم كرديم. چند روز بعد اوليايدم با گرفتن ديه اعلام رضايت كردند و مرد جوان به لحاظ جنبه عموميجرم به حبس محكوم شد. بعد از اين ماجرا ديگر پرونده براي ما بسته شده بود تا اينكه چند سال بعد از طريق مطبوعات مطلع شدم زوج جوان بعد از دادگاه از هم جدا شدند. البته حالت روحي مريم نشان ميداد كه او نميتواند به زندگي با متهم ادامه دهد. بويژه اينكه مرد جوان با او در اين مدت خيلي بدرفتاري كرده بود اما نكتهاي كه من در مورد جدايي متهم از همسرش خواندم، مربوط به مريم نبود. او بعد از جدايي از مريم با زن ديگري ازدواج و گذشتهاش را پنهان كرده بود. او در خارج از ايران زندگي ميكرد و گذشتهاش زماني براي همسرش مشخص شده بود كه اين مرد با همسرش مشاجره كرده و گفته بود كه يكبار دست به قتل زده است و هركاري ميتواند بكند. دختر جوان هم بعد از اينكه به ايران آمده بود، خيلي سريع از شوهرش جدا شده بود. افرادي كه مرتكب قتل ميشوند، معمولا تا پايان عمر تحت تاثير كاري كه كردهاند، قرار ميگيرند و ديگر زندگي خوبي ندارند. مثل اين جوان كه هرچند ادعا ميكرد مقتول مقصر بوده است اما هر دو ازدواجش با شكست مواجه شد. منصور ياورزاده، قاضي بازنشسته سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]