تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805527904




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راهروهاي سرد- فکر داغ


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راهروهاي سرد- فکر داغ
راهروهاي سرد- فکر داغ نويسنده: فاطمه سيف الهي پيرمرد با قدم هاي سنگين، آهسته آهسته در راهروهاي سرد و باريک بيمارستان قدم مي زد. سال هاي زيادي از عمرش را در اين راهروها و اين بيمارستان ها گذرانده بود؛ درست از زماني که براي ادامه تحصيل، به بغداد، شهر پر آوازه علم و فرهنگ قدم گذاشته بود.گذشته اش، همچون عبور يک قطار در مسيري برفي و کوهستاني، از جلوي چشمانش که مدتي بود سويشان را از دست داده بودند، رد مي شد و هو هو مي کرد. کودکي و نوجواني رنگينش را در ري، شهر اديبان و بزرگان گذراند. هنوز نواي ني غمناکي را که در آن دوران مي نواخت، در ذهن سرشار از انديشه اش مي شنيد.ديري نپاييد که موسيقي را رها کرد و حتي از زرگري و صرافي هم دست کشيد. شروع به ياد گيري فلسفه، رياضي، اختر شناسي کرد و براي ادامه تحصيل راهي بغداد شد.خوب يادش مي آمد که چگونه بعد از سال ها، به علم طبابت علاقه مند شد وآن قدر پيشرفت کرد که به رياست بيمارستاني بزرگ در بغداد رسيد. همين طور که در علم پزشکي جلو مي رفت، فراگيري علم ديگر چون شيمي، فلسفه، اخترشناسي و...را نيز ادامه مي داد.به ياد روزي افتاد که به درخواست ابوصالح منصور بن اسحاق، شاه ساماني، پس از سال ها به زادگاهش، ري بازگشت. آن روز، خاطرات کودکي اش بار ديگر برايش زنده شده بود. در زادگاهش به رياست بيمارستاني منصوب گرديد. در آنجا کتابي ارزشمند نوشت و آن را به پاس گراميداشت کسي که او را به زادگاهش فرا خوانده بود، طب منصوري ناميد، کتابي که سال ها بعد، يکي از مشهورترين آثار وي در جهان غرب شناخته شد.بيمارستان ري، مکاني بود براي کشف ها وآموزش هاي تازه؛ شيوه آموزش ميداني که براي طبيبان جوان آنجا طراحي کرد، مورد توجه قرار گرفت. در اين شيوه، بيمار، ابتدا با پزشکان تازه کار رو به رو مي شد و اگر کاري از آنها بر نمي آمد، او را به پزشکان با تجربه تر که از شاگردان وي بودند معرفي مي کردند در نهايت، اگر آنها نيز نمي توانستند درمانش کنند، خودش به مداواي بيماري مي پرداخت.پيرمرد همانطور که با دستانش، ديوارهاي راهرو را لمس مي کرد در ذهنش تمام شب بيداري ها ، آزمايشگاه کوچکش، شکست ها، پيروزي ها، سماجتش در نوآوري، مقاومتش در برابر پيروي کورکورانه از ديگر پزشکان، مخالفت هايي که با او مي شد، دشمنانش، تلاش پانزده ساله اش براي نوشتن ارزشمندترين کتابش الحاوي که بزرگ ترين دانشنامه پزشکي است، زنده مي شد.کتاب الحاوي نه تنها پانزده سال از عمرش را به خاطر فشار زياد، با خود برده بود! با وجود اين، هر بار که به کتاب مي انديشيد، لبخندي برگوشه لبانش نقش مي بست و خستگي ها و دردها را از ياد مي برد؛ کتابي که بعدها چندين بار در اروپا چاپ و ترجمه شد و يکي از منابع درسي مهم در بسياري از دانشگاه ها بود.بر دستي که مدت ها بود ديگر نمي توانست با آن بنويسد، دستي کشيد و به چهره بيماران و خانواده هايشان انديشيد که بعد از مداوا شادي ميهمان چشمانشان مي شد، به شاگردان مشتاقي که پرورش داده بود و هر کدام پزشکان زبر دستي شده بودند و بعد از او به مداواي بيماران مي پرداختند.گرماي لذت بخشي را در قلبش احساس کرد که نابينايي و درد دست را از يادش برد و او را آرام کرد.اين پيرمرد نابينا کسي نيست جز ابوبکر محمد بن زکرياي رازي؛ کاشف الکل و اسيد سولفوريک، و بنيان گذار شيمي نوين، پزشک چيره دستي که در سال 251هـ .ق در شهر ري به دنيا آمد و بيش از دويست کتاب و رساله در زمينه هاي پزشکي، طبيعيات، فلسفه، منطق، رياضي، ستاره شناسي نوشته است؛ پيش گام نظريه ايمني اکتسابي و بنيان گذار آموزش نوين پزشکي. دو کتاب الحاوي وطب منصوري از مشهورترين آثار او هستند. ترجمه کتاب طب منصوري وي، نخستين کتاب پزشکي است که به روش چاپ گوتنبرگي در اروپا چاپ شده است.پيرمرد مهرباني که بيشتر فقيران و مستمندان را مداوامي کرد تا اشراف؛ بيشتر وقت خود را صرف مطالعه و تحقيق کرد و نهصد سال پيش از ادوارد جنر، پزشک انگليسي، مفهوم علمي ايمني اکتسابي درآبله مرغان را توصيف کرد.آن قدر در دانش، آموزش و ياد گيري کوشا بود که سرانجام چشمانش آب آورد و نابينا شد، ولي از علم دست نکشيد و به گفته خودش: هيچ گاه در جست و جوي علم باز نمانده ام و پيوسته با ياري [و چشمان] اين وآن مي خواندم و با دست ديگران مي نوشتم.زکرياي رازي سرانجام، در سال 313 هـ. ق در ري از دنيا رفت .روحش شاد و يادش گرامي باد.منبع: کتاب گلبرگ شماره 122/ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن