واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: بازگشت نامأنوس گدار
وصال روحانى /بخش نخستدر ماه هاى اخير يك موج تازه از ژان لوك گدار سينماگر مشهور و برجسته فرانسوى در جامعه سينما به راه افتاده و اين چيزى است كه به هر حال نبايد درباره يكى از بانيان اصلى موج نو در سينماى اروپا غيرعادى و يا چيزى تازه دانست.دليل رويكردى تازه و وسيع به ژان لوك گدار در آمريكا و بخش هايى از اروپا ۵۰ سال بعد از ظهور اوليه و تند و تيز وى، عرضه «DVD»هاى متعدد و تازه اى از فيلم هاى قبلى وى و مجموعه اى از كارهاى او روى نوارهاى ويدئويى و يا «CD»هايى با كيفيت خوب است كه لااقل براى نسل جوان فعلى سينمادوست، به مثابه كشف ولو ديرهنگام يك بدعت و روند نو در سينماى اروپا و لمس چيزى است كه آنها به غلط تصور مى كردند بايد در آينده ظهور كند اما فرانسوى ها با گدار و تروفو سال ها پيش و آلمان با فاسبندر و هرتزوگ ۱۰ ، ۱۵ سال بعد از آنها به كسب و تكرار آن توفيق يافته بودند و هنر عميق آنها صنعت تيره اما پرتلألو نئورئاليسم ايتاليا را غنى تر ساخته بود.يكى از فيلم هاى موجود در باكس DVDهاى عرضه شده از گدار، كار مشهور سال ۱۹۶۵ او به نام «پى يرو ديوانه» است كه ۴۳ سال پس از ساخت هنوز نو و نهيب زننده به نظر مى رسد. آن فيلم در اوج نهضت گداريسم در سينماى اروپا اكران شد و موجى را كه با «از نفس افتاده» شروع شده بود، كامل كرد و اسباب تحسين لااقل دوستداران سينماى موج نوى اروپا شد، هرچند مانند پروسه فاسبندر در آلمان، آمريكايى هاى احمق آن را بسيار دير كشف كرده و گرامى شمردند، «پى يرو ديوانه»، ژان پل بلموندو و آنا كارينا را در اوج جذابيت هاى هنرى و سينمايى شان دربردارد و تمثيل كامل گدار و سينماى اوست. اين كه چرا تهيه كننده هاى اين باكس از كارهاى گدار از دوره درخشان اول او فقط همين يك فيلم را گنجانده و در عوض از مقطع هاى دوم و سوم كار وى آثار بيشترى را در نظر گرفته اند، نامشخص مى نمايد، اما مثل اين مى ماند كه بپرسيد چرا آمريكايى ها (تهيه كننده هاى اصلى اين DVDهاى جديد) در ليست هاى اخير خود نام سيلوستر استالونه را نيز جزو بازيگران و سينماگران برجسته خود آورده اند! از دوره هاى ميانى و پايانى كار گدار در سينما (البته او هنوز هم كار مى كند و بازنشسته نشده) فيلم هايى از اين قبيل در باكس جديد آمده است؛ «اشتياق» يا به روايتى ديگر «هوس» (محصول ۱۹۸۲)، «اسم اول: كارمن» (۸۳)، «كارآگاه» (۸۵) و «Helas Pour Moi» (۹۳)، در اين فيلم ها نيز هنرمندان و بازيگران مشهور ۳۰ سال اخير سينماى فرانسه مانند ايزابل هوپر، ژرار دپارديو، جانى هاليدى، ناتالى باى و همچنين هانا شيگولاى آلمانى (كه بازيگر محبوب فاسبندر بود) رل هاى اصلى را بازى كرده اند.شايد هم بايد در جست وجوى يك فرم و استيل واحد در اين فيلم ها از ديد خالق آنها و از جانب سينماگر مؤلفى رفت كه از دهه ۱۹۸۰ به بعد برقرارى ارتباط مجدد با مخاطبانش را حتى در اروپا كه سرزمين جولان او بوده، دشوار يافته است. با اين حساب بايد لابد به اين نتيجه رسيد كه اين بازگشت «گدار»ى در سال غريب و دور ۲۰۰۸ چندان به بار نمى نشيند و گردش مجدد در دنياى «استاد» بيشتر سؤال و ابهام برمى انگيزد تا تحسين مؤلفه هاى او كه روزگارى نه چندان نزديك اصول قابل ستايش و ردنشدنى دوستداران سينماى فرهنگى اروپا و بويژه تعقيب كنندگان روند موج نوى آن بود.در عين حال بايد متذكر شد كه «پى يرو ديوانه» و ساير كارهاى دهه ۱۹۶۰ گدار در دورانى در آمريكا و ساير كشورها اكران شد كه اكران اين گونه فيلم هاى مجهز به زيرنويسى نوعى كمال گرايى محسوب مى شدند و خيلى ها به تماشاى آن مى رفتند و فرهنگ متفاوت اروپا را فرياد مى كردند. حتى اگر زيرنويس داشتن فيلم ها براى رويكرد دوستداران سينماى موج نوى اروپا به سمت آنها كفايت مى كرد. امروز همين خصلت و تعلق داشتن به سينماى متفاوت اروپا براى تبعيد اين گونه فيلم ها به سالن هايى كوچك در گوشه هاى محجور از شهرها و ايالات آمريكا كفايت مى كند و همين خصايل براى اين كه فيلم ها برخلاف گذشته ديده نشوند، كافى است و بدتر آن كه سالن هاى اندك نمايش دهنده اين فيلم ها را در افواه بيش از حد شجاع توصيف مى كنند، زيرا اگر شهامت نداشتند، اين گونه فيلم هاى بى مشترى را پخش نمى كردند!همين مسئله، كودن و كندذهن بودن هنردوستان آمريكا را يك بار ديگر به نمايش مى گذارد ولى در قياس با زمان حاضر، فرهنگ سينماروها در اواسط و اواخر دهه ۱۹۶۰ كلاً در سطحى بالاتر قرار داشت و كارهاى اساتيد ميانسال و يا بالنسبه جوانى مثل آنتونيونى، گدار، تروفو، ويسكونتى، برسون روزى با اشتياق و وسعت بيشترى تعقيب مى شد. شرايط دائماً تغيير يافت و در سال ۱۹۹۴ كه فيلم «Helas pour Moi» گدار پس از يك سال تأخير نسبت به اروپا در آمريكا اكران شد، خيلى ها در اين كشور اصلاً خبردار نشدند و يا اگر از نمايش آن كسب اطلاع كردند، وقعى ننهادند و در نتيجه در اندك سالن هاى نمايشى آن حتى ۵ تماشاگر هم مشاهده نمى شدند و سانس هاى بسيارى ملغى شد و فيلم در نهايت ۱۰ روزه از پرده ها برچيده شد.آن سال، سال «پالپ فيكشن» كاركوئنتين تاران تينو كشف جديد سينماى آمريكا بود كه البته فيلم خوبى به شمار مى آمد اما مسئله اين بود كه بشدت وامدار اساتيد اروپايى محسوب مى شد و از ذهن فيلمسازى برمى خاست كه افتخارش را عشق ورزيدن به سينماى اروپا و كارهاى مستقل و هنرپيشه هاى از ياد رفته مى شمرد و دورى از كليشه هاى هاليوود را در دستور كارش داشت. حتى خود تاران تينوى جوان كه فيلمش نخل طلاى معتبر كن را برد، معترف بود كه اين فيلم بدون انقلابى كه گدار و همتاهاى او در سينماى اروپا ايجاد كردند و بخشى كوچك از آن به آمريكا رسيد، قابل ساخته شدن نبود. امروز اهالى سينماى مستقل را به اين متهم مى كنند كه فقط مايل به ديدن آثارى هستند كه ذهنيت هاى آنها و قشرشان را جلوه گر شود و از قماش خود آنها و افكارشان باشد، اما ۴۳ سال قبل در زمان اولين اكران «پى يرو ديوانه» نيز دقيقاً همين فضا وجود داشته و مستقل ها همچنان شيفته خويش بودند. اين فيلم درباره يك تهيه كننده برنامه هاى تلويزيونى به نام فرديناند (با بازى ژان پل بلموندو) و زن جوان خوش رفتارى (آنا كارينا) است كه احتمال دارد مزدور و قاتل اجير شده گروه هاى انقلابى و مبارز آفريقايى باشد و در عين حال شايد هم نباشد، در نهايت هر دو پاريس را رها مى كنند و به دنبال يك زندگى كولى وار در سواحل كوت دازور مى روند و همان رهايى و ابهام اجتماعى را به تصوير مى كشند كه بسيارى از فيلم ها از آن زمان تاكنون، به شكلى موفق يا ناموفق مشغول ترسيم آن بوده اند. جالب تر اين كه وقتى از گدار پرسيدند الهام و منبع تفكراتش در زمان ساخت «پى يرو ديوانه» چه بوده است، او گفت از «شما فقط يك بار زندگى مى كنيد» فيلم سال ۱۹۳۷ فريتزلانگ استاد آلمانى تأثير پذيرفته است. با قدرى تأخير نسبت به «پى يرو ديوانه» وقتى رابرت بنتون و ديويد نيومن سناريوى فيلم مشهور رهايى طلب و ياغى گرايانه خود «بانى وكلايد» را نگاشتند ( و با كارگردانى ارتورپن رو كردند) همان معيارهاى ذهنى وجود داشت. اين شعار آشكار و پنهان «بانى و كلايد» (مبنى بر «آنها جوان اند، عاشق زندگى هستند و مردم را مى كشند!») به گونه اى و با ابعاد كمتر در «پى يرو ديوانه» نيز به چشم مى خورد و اگر تبليغ نمى شد، پايه هاى آن فيلم را هم مى ساخت.
دوشنبه 30 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]